به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین احمد بحرینی مدیر مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن طی یادداشتی به مناسبت ایام سالروز بعثت پیامبر گرامی اسلام نوشت: ولايت و نبوت و رسالت در رابطه با انسان كامل
عارف نامى شيخ محى الدين در توصيف ولايت و نبوت و رسالت در رابطه با انسان كامل بر اين عقيده است كه، « او از اين باب كه به عالم غيب متصل است شأنيت ولايت پيدا مى كند و ما او را ولى خدا مى دانیم و از آن جهت كه با عالم شهود يا خارج از جان خود ارتباط پيدا مى كند ما او را نبى مى نامیم و اگر نبوت با سياست و احكام همراه شد آن را رسالت مى دانیم.»
همه مشكل ما اين است وقتى كه سخن از غيب به ميان مى آيد، با حواس ظاهرى خويش، در خارج از جان خود به دنبال آن مى گرديم. دليل عمده اش ظاهر گرايى ماست . اگر در آسمان هاى هفتگانه هم قدم بگذاريم و قدرمندترين دستگاههاى ديدن را با خود ببريم غيب را نخواهيم ديد . ما هيچ راهى براى ورود به عالم غيب جز از باطن خويش و كنار زدن پرده نفس نداريم . اگر در قرآن مى خوانيم « أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ »([البلد: 8-9) يعنى آيا ما براى شما دو چشم قرار نداديم ، درست است كه ظاهر آيات همين دو چشم ظاهرى ما را اشاره دارد اما حقيقتا خداوند دو چشم يكى براى ديدن ظاهر و ديگرى ديدن پشت پرده جان قرار داده است . اگر بخواهيم عالم غيب را ببينيم جز عبور از جان خويش راه ديگرى نيست .
رو مجرد شو مجرد را ببین
دیدن هر چیز را شرط است این
ممكن است سوال شود خوب چگونه ؟ اين خود بحثى مفصل مى طلبد . در يك مثال ساده ما عقل داريم و در جايى از جانمان معقول حضور پيدا مى كند، آيا با اين چشم مى توانيم آنها را ببينيم ؟ خير، به هيچ وجه نمى توانيم ببينيم . جهان عقل ما آنقدر بزرگ است كه اصلا" كرانى برايش نيست و غيب اندر غيب پرده اندر پرده. وقتى به سمت عقلانيت برويم قدم به سمت غيب گذاشته ايم . البته منظور من اين عقلانيت متعارف در السنه عموم نيست.
حال وقتى كه سخن از ولى خدا به ميان مى آيد و سخن از ولايت او مى شود خيلى ها معنايش را نفهميده اند، بايد بگويم ولايت يعنى ورود به جان و صعود از جان به سر سويدا و جهان لا يتناهى و در قوس صعود قرار گرفتن و نبوت يعني مسير را برعكس آمدن و برگشت از عالم لايتناهى و در بين مردم قرار گرفتن و هر نبى و پيغمبرى به ميزان ولايتش مرتبه نبوت اوست. انسان كامل كسى است كه يك دور جهان باطن و پشت پرده هستى را سير كرده است و سير معكوس و برگشت به عالم ظاهر را داشته است.