سرویس علمی فرهنگی «حوزه»، در راستای تبیین سبک زندگی اسلامی پنج اصل تربیتی تعلیم و تربیت ازمنظر اهل بیت (علیهم السلام)،را منتشر می کند.
تعلیم و تربیت از منظر اهل بیت علیهم السلام، برگرفته از فطرت است؛ تحلیل روانشناختی از توانمندی های عقلی و گرایشی که به صورت فطری در آدمی سرشته شده است، انسان را هدایت می کند که چه اصول تربیتی می تواند اهداف آفرینش را تحقق بخشد و انسان را به کمال شایسته و سعادت ابدی برساند.
از منظر اهل بیت علیهم السلام تحقق این هدف، تنها با در پیش گرفتن رویکردی روانشناختی از فطرت و درک واقع بینانه از خدا، خود، هستی، ارزش ها و مسیر درست زندگی، گرایش مثبت و پذیرش آنها، عمل به وظایف خود در برابر آنها، زمینه های افزون بر کرامت انسانی و مقابله با موانع این حرکت تکاملی، ممکن می شود. به همین دلیل پنج اصل تربیتی بصیرت افزایی، محبت، توجه به کرامت انسانی، مسئولیت پذیری و رهاسازی تبیین شده است.
اهمیت اصول پرورش سبک زندگی اسلامی آنجاست که از یک سو بر گرفته از ویژگی های وجودی، توانمندی ها و خواسته های واقع بینانه آدمی است و از سوی دیگر ساختار سالم روانی، عاطفی و عملکردی افراد را شکل می دهد و موجب پی ریزی سبک زندگی ارزشی و انسانی می شود و آنان را به سوی اهداف عالیه کمالی رهنمون می سازد. این که قرآن، هدف پیامبران را تعلیم و تربیت دانسته (بقره، 129 و 151/ آل عمران، 164/ جمعه، 2) و در متون دینی تأمین چنین هدفی بستگی به دریافت اصول تربیتی و عملیاتی کردن آنها شده است و اولیای الهی نیز در تمام فرایند تعلیم و تربیت و سبک زندگی فردی و اجتماعی بر آن تأکید داشته و به تبیین آن پرداخته اند، از ارزش فوق العاده اصول تعلیم و تربیت حکایت دارد.
* مفهوم اصول تربیتی و سبک زندگی
امور مهم تعلیم و تربیت یا آنچه مبنای فرع بخشیدن به روش ها یا منشأ فعالیت برای معلم و متعلم و مربی و متربی است، اصول نامیده می شود. به تعبیری دیگر اصول پرورش سبک زندگی اسلامی، قواعد و دستورالعمل های کلی است که پذیرفتن و به کار بردن آنها، افراد را بر می انگیزاند تا در راستای هدف عالی قرب الی الله گام بردارند و به فعالیت تربیتی بپردازند و طریقی مناسب در سبک زندگی اسلامی و سلوک به سوی اهداف عالیه تربیتی هماهنگ با فطرت در پیش گیرند.
سبک زندگی نیز نظام واره خاص زندگی است که به یک فرد، خانواده یا جامعه با هویت خاص اختصاص دارد. سبک زندگی شیوه ای به نسبت ثابت است که فرد اهداف خود را به آن طریق دنبال می کند. سبک زندگی اسلامی شیوه زندگی فردی و اجتماعی است که همه یا بیشتر متدینان به اسلام یا گروه مؤثری از جامعه اسلامی به آن عمل می کند و در رفتارش منعکس می شود.
* اهمیت اصول تربیتی در نگاه اهل بیت علیهم السلام
در مکتب اهل بیت علیهم السلام «اصول» از مبانی که به «معادن طیب» تعبیر شده است سرچشمه می گیرد و با عملیاتی ساختن آنها و به کار بردن رورش ها و فروع گرانبها، هدف های عالی تربیتی را می سازند. امام صادق علیه السلام با اشاره به اهمیت اصول تربیتی که از معادن طیب کشف می شوند و روش ها را باور و زمینه تحقق اهداف را فراهم می سازند، می فرماید: «للاصول فروعاً و للفروع ثمراً الا یفرع و لا فرع الا باصل و لا أصل الا یمعدن طیب (اربلی، 1381: 2/158)؛ اصول دارای فروع اند و فروع، دارای نتیجه و جز با فرع، نتیجه گوارا و دلپسند پدید نمی آید. فرع هم جز با اصل ثابت، محقق نمی شود و اصل ثابت هم بدون مبنا و منشأ با برکت، وجود ندارد.
بنابراین در متون دینی، اصول پرورش سبک زندگی اسلامی، برگرفته از مبانی هستند، مبانی، همان ویژگی های فطری و واقعیت های وجودی انسان است که اصول برگرفته از آنها را عینی و واقعی می کنند و نشان می دهند پایبندی به اصول، خواسته طبیعی آدمی، تأمین کننده اهداف ارزشمند تربیتی و زمنیه ساز پیدایش و بروز سبک زندگی اسلامی است. اجرای سبک زندگی اسلامی که عبارت از روش ها و رفتاهای فرد در جامعه بر اساس مفاهیم ارزش های دینی است، بدون ایمان و تصدیق به «اصول دینی» که بستر تحول و تکامل صفات و ملکات انسانی را فراهم می سازد و افراد جامعه را به فعالیت ها و رفتارهای مطلوب ارزشی سوق می دهند، میسر نیست. امام علی علیه السلام در این باره بیان می دارند: «جمیل الفعل ینبیء عن طیب الاصل»؛ فعل و رفتار زیبا از اصل طیب آن خبر می دهد (تمیمی آمدی، 1410ق؛ 340). بنابراین مربیان و برنامه ریزان تربیتی برای دستیابی به سبک زندگی اسلامی باید قواعد و اصولی متناسب با میانی انسان شناسی وحیانی را پایه و اساس تربیت قرار دهند و روش های مناسب با آن اصول را انتخاب کنند تا به اهداف والای پرورش سبک زندگی اسلامی برسند.
* اصول پرورش سبک زندگی اسلامی
تعلیم و تربیت از منظر اهل بیت علیهم السلام، برگرفته از فطرت است؛ تحلیل روانشناختی از توانمندی های عقلی و گرایشی که به صورت فطری در آدمی سرشته شده است، انسان را هدایت می کند که چه اصول تربیتی می تواند اهداف آفرینش را تحقق بخشد و انسان را به کمال شایسته و سعادت ابدی برساند.
از منظر اهل بیت علیهم السلام تحقق این هدف، تنها با در پیش گرفتن رویکردی روانشناختی از فطرت و درک واقع بینانه از خدا، خود، هستی، ارزش ها و مسیر درست زندگی، گرایش مثبت و پذیرش آنها، عمل به وظایف خود در برابر آنها، زمینه های افزون بر کرامت انسانی و مقابله با موانع این حرکت تکاملی، ممکن می شود. به همین دلیل پنج اصل تربیتی بصیرت افزایی، محبت، توجه به کرامت انسانی، مسئولیت پذیری و رهاسازی تبیین شده است.
1. بصیرت یابی: در آموزه های دینی، «بصیرت»، نگرش درست است که از عقل و خردورزی سرچشمه می گیرد. بصیرت یابی، فریضه ای است که به عنوان یکی از اصول بسیار مهم در پرورش سبک زنگی اسلامی شناخته می شود. بنابر فرموده امام علی علیه السلام، می توان بصیرت را به عنوان اصل پیشتاز و بنیادین در پرورش سبک زندگی اسلامی مطرح کرد، چراکه در حرکت و فعالیت، به معرفت و بصیرتی نیاز است که تا انسان مسیر راه را نشناسد، به مقصد نخواهد رسید.
امام علی علیه السلام: «نابینایی تحمل پذیرتر و آسان تر از بی بصیرتی و کورعقلی است»؛ پیامبر اسلام(ص): «کوردل و کور علق که نابینای واقعی است، کسی نیست که چشم ندارد، بلکه کسی است که چشم بصیرتش کور است»؛ امام علی علیه السلام: «در پرتو بصیرت، علوم روی می آورند و حقایق کشف می شوند» و...، تنها گوشه ای از روایات معصومین علیهم السلام درباره اهمیت بصیرت است. بر اساس روایات معصومین علیهم السلام، بصیرت زیرکی و عمل هموشمندانه را به دنبال دارد و در برابر آن نیز غفلت چشم بصیرت آدمی را کور می سازد.
اهل بیت علیهم السلام به دلیل برخورداری از جوامع علمی و عقل و فهم فوق العاده، معرفت بصیرتی را در همه مسیر زندگی، منشأ تصمیم گیری، اقدامات و فعالیت های خویش قرار می داده اند.
2. محبت: میل به محبت دیدن و محبت ورزی، از گرایش های فطری انسانی بوده که فرد در هر دوره از زندگی و تحول و رشد، به آن نیازمند است و باید از آغازین لحظه های ورود به این جهان تا آخرین زمان وداع از این دنیا، متناسب با دوره رشد خویش، این نیاز عالی و اساسی تأمین شود. بر اساس بینش اسلامی، محبت ورزی در مصادیق گسترده آن تأکید شده است. این مصداق ها بر محور پنج نوع رابطه و رفتار محبتی با خدا، خود، دیگران، هستی و ارزش های اخلاقی شکل مطلوب به خود می گیرد. یعنی رابطه و عملکرد محبتی آدمی، در پنج محور اصل و پایه زندگی انسانی است. به تعبیر امام صادق علیه السلام، دین، جز محبت در مصداق های گسترده اش، چیز دیگری نیست. این رابطه محبتی زندگی افراد و جامعه را به سبک زندگی اسلامی در می آورد، روش ها و رفتارها را با رضایت خدا همساز می کند، خواسته های طبیعی و واقعی آدمی را برآورده می سازد، عواطف مثبت افراد بشری را بر می انگیزد، زمینه رشد و آبادانی طبیعت را فراهم می آورد بهره مندی از موهبت های طبیعی را در نظام هستی، با اهداف آفرینش هماهنگ می سازد، نگاه، بینش و عملکرد افراد را ارزشمند و با اخلاق فطری هماهنگ می سازد و موجب می شود افراد از ضد ارزش ها نفرت داشته باشند و با آنها مبارزه کنند.
اصل محبت در زندگی و سیره پیامبر(ص) و ائمه اطهار علهیم السلام نمود فراوان داشته، چراکه شخصیت آنان بر اساس محبت الهی شکل گرفته است. این محبت موجب می شود که آنان با دیگران به بهترین شکل رفتار کنند و عاطفی ترین مردم در نظر آیند.
3. توجه به کرامت انسانی: خداوند متعال در آیه 70 سوره مبارکه اسراء درباره کرامت انسان در جهان خلقت و نشانه های کرامت او می فرماید که ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را به مرکب بر و بحر سوار کردیم (جهان جسم و جان را مسخر ایشان ساختیم) و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات خود، برتری و فضیلت بزرگ بخشیدیم.
دیگر نشانه کرامت و عظمت شأن انسان، این است که خداوند از روح خود در وجود وی دمیده و به همین لحاظ وی را شایسته سجده فرشتگان دانسته است. نشانه دیگر کرامت و شرافت انسان توانمندی او در رسیدن به مقام جانشینی خداوند بر روز زمین است. انسان افزون بر کرامت ذاتی می تواند از کرامت تقوایی نیز برخوردار شود و مراتب شش گانه (1. تکرار نکردن گناه 2. دوری از ارتکاب حرام و ترک واجب، 3. اصلاح و جبران گذشته، 4. احتیاط در موارد شبهه، 5. پرهیز از مکروهات، 6. بی توجهی به غیر خدا) را یکی پس از دیگری به دست آورد.
این اصل را نه تنها در تمام زمینه های تربیت، بلکه در همه مقاطع و مراحل سنی باید در نظر داشت؛ سبک زندگی ، هنگامی اسلامی است که در همه امور زندگی و تعاملات افراد با یکدیگر، کرامت آنان رعایت شود و احترام گذاردن به شخصیت همگان، از رفتار افراد آشکار باشد.
به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام سیره همیشگی پیامبر(ص) در معاشرت با مردم، برترین، با ارزش ترین و گرامی ترین نوع معاشرت ها بوده است، بدین ترتیب شیوه عملی نبی مکرم اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام تکریم همه افراد بود، آنان هر فردی را از آن جهت که بشر است و کرامت طبیعی ذاتی دارد، تکریم می کردند.
4. مسئولیت پذیری: مسئولیت پذیری در نوع تربیت، پیشرفت فرد و جامعه و هدایت و سازندگی حیات سعادتمندانه آدمی، نقش مهمی را ایفا می کند.
از دیدگاه امام علی علیه اسلام، آدمی در زندگی باید درباره همه امور خود، حتی اینکه چه می گوید، احساس مسئولیت کند، از این رو درباره احساس مسئولیت خویش می فرماید: «ذمّتی بما اقول رهینه و انا به زعیم»؛ عهده ام در گرو درستی سخنم قرار دارد و نسبت به آن ضامن و پایبندم (نهج البلاغه، خطبه 16: 72). بر اساس آیات و روایات، مهم ترین مسئولیت انسان که عامل عملیاتی کردن بقیه مسئولیت هاست، مسئولیت در برابر خداوند است. مسئولیت در برابر خود، دیگر انسان ها، جهان هستی و ارزش ها از دیگر عرصه های مسئولیت انسان می باشد. مهم ترین مسئولیت انسان که عامل عملیاتی کردن بقیه مسئولیت هاست، مسئولیت در برابر خداوند است. مسئولیت در برابر خود، دیگر انسان ها، جهان هستی و ارزش های از دیگر عرصه های مسئولیت انسان می باشد. مهم ترین مسئولیت انسان که عامل عملیاتی کردن بقیه مسئولیت هاست، مسئولیت در برابر خداوند است. مسئولیت دربرابر خود، دیگر انسان ها، جهان هستی و ارزش ها از دیگر عرصه های مسئولیت انسان می باشد.
5. رهاسازی: اصل تربیتی رهاسازی، در راستای رسیدن به اهداف والای تربیتی و کامل شایسته آدمی مطرح می شود. یعنی انسان در مسیر پرورش و رشد و تعالی، باید بکوشد از موانع و قید و بندهایی که عوامل محیطی و یا درونی بر او تحمیل می کنند، خود را رها سازد. آدمی به صورت فطری دوست دارد از هر گونه قید و بندی که در مسیر فعالیت های رشدی و سعادتمندانه وی سد و مانعی ایجاد کند، آزاد و رها باشد، چون خدا وی را با چنین ویژگی آفریده است. (نهج البلاغه، نامه 31).
اصل رها سازی موجب می شود افراد به موانع سر راه توجه نمایند و با بصیرت و قدرت، با عوامل انحراف از مسیر رشد و تربیت درست مقابله کنند و نگذارند در بند آها قرار گیرند؛ همچنین می کوشند همه فعالیت های زندگی شان بر اساس معیارهای الهی و هماهنگ با ارزش های فطری ساماندهی شود. کسی که به این اصل پایبند باشد، از آزادگی برخوردار است.
از شیوه های عملی پیامبر و معصومین علیهم السلام برای زمینه سازی تربیت و هدایت مردم تلاش برای رها سازی مردم از موانع و قید و بندهایی است که عوامل محیطی و یا درونی بر آنها تحمیل می کنند.
* پایان سخن
از نتایج کاربردی تبیین اصول تربیتی با رویکرد روان شناختی و تحلیل فطرت این است که از بی هویتی فکری و فرهنگی جامعه و از بیگانه شدن نسل متربی امروزی از اصل خویش و تفاوت فاحش مبانی فکری و فرهنگی با سبک عملی زندگی جامعه پرده بر می دارد. همچنین توجه مسئولان به آسیب های تربیتی در نظام آموزش و پرورش، آموزش عالی و خانواده ها جلب می گردد و میزان مغایرت آموزش های مرتبط با سبک زندگی را با آموزه های اهل بیت علیهم السلام در می یابیم و تلاش های آنها در تغییر برنامه های راهبردی تعلیم و تربیت و جهت دهی بر اساس اصول تربیتی برگرفته شده از فطرت ساماندهی می شود. در ضمن نظام تعلیم و تربیت از یک سونگری در سبک زندگی که تنها فردی یا اجتماعی و یا معنوی است، به جامع نگری در سبک زندگی که همه ابعاد رفتارهای آدمی در ارتباط با خدا، خود، دیگران و ارزش ها را شامل است، تغییر می یابد.
انتهای پیام// 15/ 313
منبع:مجموعه مقالات مجمع جهانی اهل بیت (ع)، علی نقی فقیه