سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، در نوشتاری به قلم سید محمد طباطبایی فر به بررسی پیشینه کشور یمن و نحوه شکل گیری جنبش انصارالله ومبانی فکری این جنبش پرداخته است.
جنبش انصارالله یمن
يمن کشوري با پيشينه بسيار طولاني و خاستگاه تمدنهاي درخشان و بزرگ بوده، که نام برخي از آنها مانند سبأ، عاد و ثمود، در قرآن کريم نيز ذکر شده است. اين کشور، با ويژگيهاي ممتاز جغرافيايي، فرهنگی و تمدني خود، همواره با کشورهاي پيرامون خود و حتي ایران، رابطة اثر پذیری و اثرگذاری داشته است. يمنيها از سالهاي اولية ظهور اسلام، يعني از سال هشتم هجري، دعوت توحيدي پيامبر اسلام (ص) را پذيرفتند و علاوه بر آن، محبت اهل بيت (ع) را در دل نهادند، به طوریکه از قرن سوم به بعد، يمن پايگاه مهم قيام سادات و مذهب زيديه گرديده است.
شیعیان زيدي، در سالهاى پايانى قرن دوم، هنگامىكه ابنطباطبا دعوت خود را آشکار کرد، وارد يمن شدند و در سال 284ق بهرهبری يحيىبنحسين معروف به هادىالىالحق، در شمالیترین نقطة یمن امروزی،حکومتی را بنیان گذاردند که آغاز دولت زیدیه در یمن گردید.[1] ازآنپس، تا دوران معاصر، يمن، بهويژه بخشهاى شمالى آن، پايگاه سنتى زيديه شده است و امامان و شخصيتها و جريانات فكرى بسيارى، در آن منطقه ظهور كردند که حاکمیت آنان تا قرن چهاردهم هجری (1382ق/1962م) با فراز و نشیبهایی ادامه داشت.[2]
*تاریخ زیدیه در دورة معاصر
آخرین سلسله از حاکمیت امامان زیدیه در یمن، منسوب به خاندان حمیدالدین بود که به متوکیه شهرت یافتند. این خاندان از 1307ق/1889م تا 1382ق/1962م حکومت کردند. حاکمیت آنها به استبداد، انحصار قدرت مطلقه در دست امام، دوری از پیشرفت زمان، سرکوب انقلابها و ناکام گذاشتن هر تلاشی برای پیشرفت جامعة یمن، پرداختند بهگونهایکه در اثر سیاستهای این دولت، مردم و روشنفکران یمن دست به مبارزات فراوانی زدند و پس از فراز و نشیبهای فراوان، در سال 1382ق/1962م انقلاب جمهوری خواهان به پیروزی رسید. این انقلاب، باعث برچیده شدن حکومت خاندان حمیدالدین و بهتبع آن، برچیده شدن امامت زیدی، از صحنه سیاسی یمن، و در نهایت، برپایی حکومت جمهوری شد.
مهمترین اهداف انقلاب 1962م عبارتاند از: برچیدن ساختار حکومتی خاندان حمیدالدین و برپایی حکومتی براساس مدل جمهوری، ازبین بردن تبعیضها و اختلافات طبقاتی، تأسیس ارتش قوی برای حمایت از انقلاب و دستاوردهای آن، بالا بردن سطح اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یمن، ایجاد روابط مناسب با کشورهای عربی، داشتن سیاست بیطرفی با بیگانگان، مقاومت در برابر استعمار، احیای شریعت اسلامی بر مبنای صحیح و موارد دیگر است.[3]
یکی از تاثیرات انقلاب جمهوری خواهان در یمن شمالی، انقلاب جبهۀ آزادیبخش ملی در یمن جنوبی است. زیرا یمن جنوبی از دهه سوم قرن نوزدهم میلادی به استعمار بریتانیا درآمد که سرانجام در سال 1967م به دست عناصر جبهه ملی، طی کودتایی خونین، از استعمار آزاد شد. «جبهۀ ملی» در یمن جنوبی که به یک حزب پيشتاز ملی تحت نام حزب سوسياليست تبدیل شده بود٬ در کنگرۀ حزبیِ1980م علی محمد ناصر را به ریاست جمهوری انتخاب کرد.
حاکمیت یمن شمالی در 1978م به علی عبدالله صالح واگذار شد. او که فردی بعثی است، از خانواده زیدی و تحصیلکردة دانشکدة علوم نظامی بغداد در دورة بعثیهاست. تفکرات بعثی که پایه نظام فکری حاکمیت یمن قرار گرفت، زمینهی نفوذ و فعالیت عناصر وهابی و القاعده در این کشور را فراهم آورد.
انزوای مذهب زیدی پس از انقلاب 1962م تا سال 1990م ادامه یافت و همزمان با وحدت دو یمن شمالی و جنوبی در سال1990م، زیدیان در چارچوب قانون آزادی فعالیتهای دینی، اجتماعی و سیاسی، از انزوا خارج شده، بهتدریج به هویت اصیل خود بازگشتند و برای حضور پررنگ خود در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تلاش کردند.
در سالهای بین1990 تا2000م وضعیت زیدیان روزبهروز بهتر شد. آنها از فرصتهای بهوجودآمده، بهرهبرداری مناسبی کردند. تأسیس مؤسسات متعدد دینی، چاپ و انتشار کتب زیدیه، تأسیس احزاب متعدد سیاسی، چاپ نشریات با گرایشات زیدی، ازجمله اقدامات زیدیان در این دوره بود.
از جمله احزابی که تأسیس گردید، حزب «إتحاد القوی الشعبیة» و حزب «العمل و التوحید الإسلامی» که منسوب به خاندان آلوزیر است. آلوزیر که یکی از سمبلهای جریان روشنفکری زیدیه در یمن امروزند، در انقلاب 948م/1367ق، علیه امام متوکل یحییحمید الدین، نقش اصلی را داشتند و خواسته یا ناخواسته آغازگر تحولات یمن معاصر و روند فروپاشی سلسلة امامان زیدی بودند.[4]
«حزب الحق»، حزب فعال دیگر زیدیه است. رهبری این حزب را مجموعهای از علمای زیدی و در رأس همة آنها علامه احمد بن محمد الشامی بهعهده گرفتند. در اعلامیهای که علمای حزب الحق فعالیت خود را با آن آغاز کردند، پاسداری از اندیشه زیدیه و وفاداری به نظام جمهوری بیان داشتند. این حزب اندیشة امامت و رهبری اسلامی در عصر حاضر را مقید به سادات فاطمی نمی دانند.[5] در انتخابات پارلمانی 1993م، حزب الحق با بهدست آوردن 80 هزار رأی، دو کرسی در مجلس بهدست آورد و پس از حزب حاکم (حزب المؤتمر) بهعنوان رقیب اصلی حزب وهابی، فعال بود. مجد الدین المؤیدی، علامه بدرالدین الحوثی و سید حسین الحوثی ازجمله عالمانی هستند که در حزب الحق فعالیت داشتند.[6]
*شکل گیری جنبش انصارالله
سیدحسینالحوثی –رهبر انصارالله- یکی از اعضای فعال حزب الحق، پس از اختلاف نظر و دودستگیای که در میان اعضای حزب، برسرِ حیطة فعالیت او بهوجود آمد، در سال 1997م از حزب الحق کنارهگیری کرد. [7]انگیزه و علت کنارهگیری او، اختلاف نظر در اندیشة امامت بیان شده است. علامه سید مجد الدین المؤیدی و گروهی از اندیشمندان زیدی، براین باورند که اندیشة امامت و رهبری اسلامی در عصر حاضر، مقید به سادات فاطمی نیست. زیرا این تفکر فقهی، باعث ترس حکام و اعمال فشار علیه شیعیان میگردد؛ اما حوثیان با این اندیشه مخالف بودند و حاکمیت اسلامی را ویژة سادات فاطمی میدانستند. [8]
علاوه بر این سید حسین الحوثی به نظام فکری، اقتصادی و رویکرد سیاسی دولت یمن منتقد بود؛ زیرا نظام فکری دولت را بعثی میدانست و زمینه را برای فعالیت وهابیت و القاعده فراهم آورده بود. نظام اقتصادی و نفتی یمن نیز در تسخیر چند طایفه بود. رویکرد سیاسی این دولت هم در زمینة بینالملل، وابستگی کامل به آمریکا و غرب است.
بنابراین سید حسین الحوثی در سال 1997م انجمنی را با عنوان «الشباب المؤمن» در منطقة صعده که اکثریت آن شیعة زیدی بودند، تاسیس کرد.
سیر تطور این انجمن را میتوان به دو مرحله تقسیم نمود: مرحلة اول، تأسیس و شکلگیری؛ و مرحله دوم، رویکرد نظامی و استکبارستیزی است.
*مرحلة اول تأسیس
هستة اصلی این انجمن، در استان صعده واقع در 240 کیلومتری شمال صنعا شکل گرفت و به جذب جوانان و دانشجویان زیدی یمن پرداخت. در این انجمن، کلاسها و جلسات مختلفی تحت برنامهای منظم، برگزار میشد که طی آن چارچوبهای فرهنگی-آموزشی، در زمانهای خاص، بهویژه در تابستان، به دانشجویان ارائه میگردید. محتوای این برنامهها، دروس دینی مانند: فقه، حدیث، تفسیر، عقاید و فعالیتهای ورزشی، آموزش فن خطابه و سخنرانی بود.
انجمن شباب المؤمن، فعالیتهای خود را بر مدار اهدافی مانند: تعلیم علوم دینی و فنون مختلف به جوانان، شکوفا کردن استعدادهای خدادادی در جوانان یمنی در تمام عرصهها، آمادهسازی مبلغان دینی ازلحاظِ فرهنگی، اخلاقی و روحی براي اثرگذاری بيشتر در آگاهیبخشی به جامعه، آشنا کردن دانشجو با سایر برادران خود و تقویت پیوندهای برادران ایمانی، تحکیم وحدت میان مسلمانان و دوری از عوامل تفرقه، برنامهریزی کرده بود. [9]
*مرحلة دوم استکبارستیزی
حسین الحوثی، در تاریخ 17 ژانویه سال 2002م با ایراد سخنرانی مهمی در مدرسة الهادی، در منطقه مرّان، مرحلة حسّاس جدیدي را در مبارزه با استکبار در یمن ایجاد کرد. او در سخنرانی تاریخیاش، با انتقاد از تجاوزات آمریکا به افغانستان، کشتار مسلمانان و زیادهخواهی این دولت در کشورهای اسلامی گفت:
«...ای برادران، فریاد بزنید. آیا شما قدرت فریاد زدن ندارید؟ قدرت ندارید که فریاد بزنید: «الله اکبر، الموت لأمریکا، الموت لإسرائیل، اللعنة علی الیهود، النصر للاسلام؟»
این شعاری بود که او از تمام مخاطبانش خواست که در مساجد و تجمّعات خود فریاد زنند. [10]همین سخنرانی تاریخساز در یمن، باعنوان «الصرخة فی وجه المستکبرین» به نقطة آغازینی برای فعالیتهای گستردة این انجمن در یمن تبدیل شد و علاوه بر واکنش شدید رژیم علیعبداللهصالح، مخالفت برخی علمای زیدی را نیز درپی داشت. [11]
حسین الحوثی، رویکرد انقلابی و منتقد خود نسبت به حاکمیت را حفظ کرد و توسعه داد. با رشد فعالیتهای روشنفکرانة حسینالحوثی، اغلب جوانان عضو انجمن «شباب المؤمن» طرفدار ایشان شدند و عملاً این انجمن به «جنبش الحوثی» تغییر نام داد.
*معرفی چهرههای سرشناس
اصالت خاندان الحوثي به شهر حوث بازمي گردد که منطقهاي است در استان عمران که از شمال به استان صعده و از جنوب به استان صنعا محدود مي شود. اين خاندان که اغلب طلبه علوم ديني هستند بعدها به صعده مهاجرت کردند.[12]
*علامه سید بدرالدین الحوثی
بزرگترين عالم معاصر اين خاندان، علامه بدرالدين بن اميرالدين الحوثي از سادات حسني است که در سال 1926م مصادف با 17 جمادی الاولی 1345ق[13] یا بنا بر برخی منابع در سال 1922م در شهر ضحيان در شمال يمن متولد شد. پدرش، امیرالدین الحوثی (م1974) و عمویش سید حسین (م1968) از علمای زیدی مذهب و بسیار مورد احترام بودند. او در شهر صعده رشد کرد و به تحصيل علم پرداخت و به عالمي بزرگ مبدل شد و ده ها نفر از عالمان بزرگ زيدي شاگرد او بوده اند.[14]
علامه بدرالدین الحوثی متأثر از اندیشهی جارودیه است. پیروان جریان جارودیه بیشترین قرابت و تشابه عقیدتی را با شیعیان اثني عشریه دارند.[15] او با داشتن منصب نائب رئیس «حزب الحق» تلاشی شایسته کرد تا به مراجع زیدیه القا کند که زیدیه و امامیه در اصول عقایدی شیعی اختلافی ندارند و در بسیاری اندیشههای اسلامی دیدگاهی نزدیک به هم دارند و این مطالب را در کتابی با عنوان«الزیدیه فی الیمن» به چاپ رساند.[16] اندیشهی تقریبی وی، حاصل سفر او به ایران در سال 1994م است. هنگامی که جداییطلبان در جنوب تحرکات نظامی را آغاز کردند، به ایران سفر کرد. در این سفر با عالمان امامیه دیدار و با حوزه علمیه قم آشنا گردید. سفر او هفت ماه به طول انجامید.[17]
این مرجع دینی که در میان زیدیان معاصر به علم، تقوی، زهد، صبر و جهاد شهرت دارد و علامه مجدالدين المؤيدي بزرگترين عالم معاصر زيدي، در وصف ایشان مي گويد: «هو سيد العلامه رضيع العلم و دراسه و ربيب العلم و الهدايه و هو من العلم و العمل بالمحل الاعلي و له من الفکر الثاقب و النظر الصائب الحظ الاوفر و خبره الخبره و بقيه البقيه الذي امتاز بالورع و الزهد و کل فضيله.»[18] او در موضوعات مختلف – کلام اسلامی، فقه، حدیث و تفسیر- تألیفاتی را به جامعهی علمی عرضه کرده و می توان به آثاری از قبیل؛ تحریرالأفکار عن تقلید الاشرار، الایجاز فی الرد علی فتاوی الحجاز، الزهری احادیثه و سیرته، مفتاح اسانید الزیدیه، التیسیر فی التفسیر اشاره کرد. بدرالدين الحوثي رهبر معنوي و مرشد و مفتي جنبش الحوثي محسوب مي شد.
وی در سن 87 سالگی در پنجشنبه 25نوامبر2010م مصادف با 19ذیالحجه 1431ق فوت کرد. پیکر او در استان صعده با حضور انبوهی از شیعیان و ارادتمندانش تشییع و بعد از اقامهی نماز بهوسیلهی عبدالملک الحوثی در ضحیان به خاک سپرده شد.[19]
*سید حسین الحوثی
سید حسین الحوثی فرزند علامه بدرالدین الحوثی در سال 1956م در استان صعده به دنیا آمد. علوم و معارف زیدیه را نزد پدر و عالمان زیدی هادوی در صعده فرا گرفت. تحصیلات آکادمیک را در مدارس دولتی آموخت و[20] مدتی در مدرسه سلفیه وابسته به اخوانالمسلمین ادامه تحصیل داد و لیسانس خود را در رشته فقه و حقوق دانشکده شریعت از دانشگاه صنعاء دریافت کرد. برای ادامهی تحصیل به سودان سفر کرد و فوق لیسانس رشته علوم شرعی گرفت. پایان نامهاش در زمینهی علوم قرآنی بود و فرصتی فراهم شد تا با سبک زندگی قرآنی آشنا گردد و واقعیتهای تلخ امت اسلامی را با محوریت قرآن ارزیابی و تحلیل کند. نوشتن همین رساله او را از ادامه تحصیل در مقطع دکتری منصرف کرد، چون تحصیل دانش با هدف رسیدن به مدرک تحصیلی، مانع رشد عقلانیت و سبب دوری از قرآن و معارف اهلبیت دانست. اساتید، او را افراطگرا در دیدگاهها و گرایشهای مذهبی نامیدند.[21]
سید حسین در سال1990م همراه با پدرش و عالمان بزرگ زیدی، «حزب الحق» را تاسیس کردند. در سال 1993م به نیابت از حزب الحق در انتخابات مجلس شرکت کرد تا سال 1997م نمایندهی حوزهی ضحیان در مجلس بود. [22]
سیدحسین الحوثی در سال 1997م از حزب الحق کنارهگیری کرد و به همراه عدهای از علمای زیدیه با هدف تقویت مذهب زیدیه و جلوگیری از بروز تفرقه در آن، انجمن «شباب المؤمن» تأسیس کرد. این انجمن فعالیتهای خود را با اهداف مشخص و با ترویج معارف الهیاتی زیدیه آغاز کرد، ولی با آمدن یمنیهای وهابی و سلفی به یمن و روحیهی ضد استکباری سید حسین الحوثی، این انجمن از فعالیت فرهنگی به استکبارستیزی تبدیل گردید که زمینهساز جنگ نظامی بهوسیلهی دولت یمن علیه آنان شد. سید حسین الحوثی در اولین جنگ بین فاصله زمانی ژوئن تا سپتامبر 2004م بود، به شهادت رسید و رژیم یمن از دادن پیکر وی به خانواده و هوادارانش ممانعت کردند. پس از سقوط حاکمیت علی عبدالله صالح، پیکر وی تحویل حوثیان داده شد و با حضور صدها هزار نفر از مبارزان حوثی و عاشقان طریق وی تشییع گردید.
*سید عبدالملک الحوثی
ایشان متولد 1982 میلادی است و پس از شهادت سید حسین، رهبری این جنبش را به عهده گرفت. وی در نوامبر سال 2008 میلادی در گفتگو با روزنامه لبنانی «الدیار» در معرفی خود بیان داشته است که: هماکنون 28 سال دارم. آموزشهای دینی و مذهبی خود را در مدارس دینی و مذهبی زادگاهم فرا گرفتم و در خانوادهای کم درآمد، اما آرام، نشو و نما یافتم و همانند خانوادهام به امور و مسایل منطقهای و بین المللی توجه بسیار داشتم و آنها را پیگیری می کردم. متاهل و دارای فرزندی هستم. بخشی از دوران کودکی خود را در منطقه »مران» از توابع استان «صعده» در شمال غربی یمن و بخش دیگر این دوره را در منطقه «جمعه بن فاضل» از توابع ناحیه «حیدان» در صعده سپری کردم و دوره جوانیام نیز در همین منطقه گذشت. از جمله تواناییهای برجسته وی قدرت خطابه و سخنرانی است.
*مبانی فکری انصارالله
شناخت مبانی فکری حوثیان یا انصارالله یمن، بهجهت قدرتگیری و حضور تأثیرگذارشان در معادلات سیاسی یمن، تعلّق آنان به مکتب زیدیه و اشتراکات مذهبی با ایران اسلامی، در عصر حاضر، یک ضرورت است. مبانی فکری انصارالله با بررسی اثار مکتوب علامه بدرالدین الحوثی و سخنرانیهای سید حسین الحوثی به دست میآید.
*رجوع به معارف قرآن و سنت اهل بیت (ع)
یکی از منشورهای اعتقادی انصارالله، بازگشت به قرآن و سنت امامان زیدی است. سید حسین الحوثی در جای جای سخنرانی خود به این اصل تکیه دارد و می گوید:
«انحراف در زیدیه زمانی شروع شد که علوم اسلامی را از میراث اهلسنت فرا گرفت[23] و به حدیث ثقلین ایمان نیاورده و پایبند نبود. بنابراین در این ذلّت خواهیم بود و بهرهای از عزت نخواهیم برد و نخواهیم توانست برای اسلام کاری انجام دهیم.»[24]
ایشان انحراف در مباحث علوم اسلامی و حاکمیت سیاسی جهان اسلام و موارد دیگر را دوری امت اسلام از قرآن و معارف اهل بیت دانسته است و راه برونرفت از این انحراف، بازگشت به قرآن کریم و فراگیری معارف دینی از ثقلین است.
این گفتمان انصارالله که تکیه بر دین و مذهب دارد با گفتمان بنیادگرایانه سلفی کاملا متفاوت است و همچون القاعده و داعش نیست؛ زیرا گفتمان انصارالله با مدرنیته و مفاهیم مدرن مانند دموکراسی، آزادی، حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و موارد دیگر تعارضی ندارد و همچنین بازگشت به دین و مذهب را به دو قسمت می توان تقسیم کرد؛ شاخه اول بازگشت به دین همراه با پذیرش مفاهیم انسانی و اخلاقی و شاخه دوم گفتمانی که سر ناسازگاری دارد و از ابزار خشونت و تحجّر استفاده می کند. بنابراین انصارالله در قسمت اول جای دارد.
*انصارالله و اهل بیت
اهل بیت در مذهب زیدیه منحصر به تعداد معینی نیست بلکه یکی از مناسبات این مذهب با امامیه در تعیین اهل بیت و امام است. در عصر حاضر انصارالله یمن تبیین کننده ی اندیشه زیدیه اند دربارهی اهل بیت و مسئولیت انان در دوران معاصر سخن گقته اند.
یکی از واژههایی که سید حسین الحوثی برای معرفی اهل بیت بهکار میبرد، «أعلام هدایت» است. اهلبیت سرور مخلوقات و پرچمدار هدایت مردم و پناهگاه آنان در مواقع هولناک دنیایی است، به طوریکه همهی مردم به این أعلام هدایت نیازمنداند.[25]
مسئولیت خاندان اهلبیت به اندازهی شرافت و منزلتشان بزرگ است. سید حسین میگوید بیان کردن فضایل اهلبيت در بین مسلمانان عادت شده، اما هرگز سخن از مسئوليت اهلبیت در قبال خدا، دين و بندگانش مطرح نشده است. مسئولیتی که بر عهدهی ایشان است، ياري دين خدا و دفاع از مستضعفان جهان و اعتلاي كلمه الله و مبارزه با فساد و مفسدان است.[26]
*انصارالله و امام خمینی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب استثنایی و پدیدهی منحصر به فرد در قرن بیستم میلادی بود. خصوصیت ذاتی این انقلاب و پیامهای خاص آن نگاه جهانیان اعم از سیاستمداران، دانشمندان و تودهی مردم را به سوی خود جلب نمود و باعث دشمنی قدرتهای سلطهگر گردید. بی شک اگر انقلاب اسلامی محدود به مرزهای جغرافیایی ایران میشد، دشمنی استکبار را تا این اندازه بر نمیانگیخت لذا ملتهای مسلمان تحت تاثیر پیامهای ان قرار گرفتند و با الگو برداری از این انقلاب، یک بیداری اسلامی در جوامع مسلمان به راه افتاد که جنبش شیعیان یمن یکی از این تاثیرات است. لذا برآن شدیم که مختصری از دیدگاه رهبر جنبش یمن را نسبت به شخصیت امام خمینی تبیین گردد.
سید حسین الحوثی می گوید امام خمینی) بزرگمردی از سلاله خاندان نبوت و معدن رسالت است. شخصیتی که به واسطه جدیت در مقابله و رویارویی با تمام دشمنان اسلام و تقابل با آمریکا شناخته شده است. وی مردی صاحب فکر صحیح بود. دیدگاه و فکری داشت که به واسطه آن می توانست بسیاری از حوادث آینده را از طریق تامل و اندیشه در وقایع حاضر و مطالعه گذشته، پیش بینی کند.[27]ایشان امامی عادل و باتقواست و دعوت امام عادل را نباید رد کرد.[28]
سید حسین در دشمن شناسی بسیار متاثر از امام خمینی) است او در مورد آمریکا به سخن امام راحل استناد کرده که تعبیر شیطان بزرگ را بر او گذاشته است و به این سخن امام راحل استناد کرده که آمریکا را مسئول ذلت و خفت و هر بلا و مشکلی دانسته که گریبانگیر مسلمانان جهان شده است.[29]
*نتیجهگیری
وضعیت زیدیان یمن بعد از فروپاشی همواره در تحت فشار و مشکلات ناشی از حاکمیت خاندان سادات زیدی بودند اما بعد از وحدت دو یمن در سال 1990م با صدور قانون آزادی احزاب از ناحیهی دولت، فضای متفاوتی ایجاد شد و جریان های زیدی برای بار دیگر فعال شدند از جمله جریانی که ظهور یافت، جریان «حوثیان یا انصارالله» است.
معرفی جریان انصارلله و بررسی اندیشههای کلامی، فقهی و سیاسی این جنبش، به جهت تعلق به مذهب زیدیه و حضور موثر در معادلات سیاسی یمن یک ضرورت در عصر حاضر است. انصارالله بر رجوع به معارف قرآنی و سنت اهل بیت با پذیرش مفاهیم انسانی و اخلاقی تکیه دارند. آنان اهل بیت را سرور مخلوقات و پرچمدار هدایت مردم و پناهگاه آنان در مواقع هولناک دنیایی می دانند. انصارالله استکبارستیزی، دشمن شناسی، شیوهی حکومتی و پایبندی به ارزشهای دینی را از امام خمینی رحمة الله علیه تاثیرگرفته و الگوی خود قرار داده است.
پژوهشگر:سید محمد طباطبایی فر[30]
[1] . خضیری، احمد حسن، دولت زیدیه در یمن، مترجم احمد بادکوبه هزاوه، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1391ش، ص20 و 39.
[2] . ر ک؛ موسوی نژاد، سیدعلی، «زیدیه از ظهور تا تاسیس حکومت»، مجله طلوع، بهار و تابستان84، ش14و13، ص 258-261.
[3]. عبید ابن دغر احمد، الیمن تحت حکم إمام أحمد (1948م - 1962م)، چاپ اول، قاهره: مکتبة مدبولی، 2005م، ص542.
[4] . اشواق، احمد مهدی غلیس، التجدید فی فکر الامامه عند الزیدیه، ناشر مکتبه مدبولی قاهره، چاپ اول، 1417ه 1997م، ص 149.
[5] . اشواق، احمد مهدی غلیس، ص 173.
[6] . حاتمی، محمد رضا و بحرانی، مرتضی، دائره المعارف جنبش های اسلامی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول، ج 5 ص 327.
[7] . صنعانی، عبدالله، الحرب فی صعدة (من أول صیحة ... إلی آخر طلقة)، چاپ اول، مصر، قاهره: دارالأمل، 2005م، ص 9.
[8]. گروهی از نویسندگان، الحوثیون سلاح الطائفة و ولائات السیاسة، چاپ دوم، دبی، الامارات العربیه المتحده: مرکز المسبار للدراسات و البحوث، 2010م، ص19-20.
[9]. دغشی احمد، محمد، الحوثیون الظاهرة الحوثیة، یمن، صنعاء، دارالکتب الیمنیه، 2009م، ص10.
[10] . دغشی، احمد محمد، پیشین، ص57.
[11] . گروهی از نویسندگان، پیشین، ص29.
[12] . الصادق، علي، ماذا تعرف عن الحوثيين، ۲۰۱۰ ، ص ۱۰.
[13]. وجیه، عبدالسلام بن عباس، اعلام المولفین الزیدیه، موسسة إمام زید بن علی، یمن صنعاء، 1435ق/2014م، ص265.
[14] . صنعانی عبدالله، پیشین، ص 9.
[15] . گروهی از نویسندگان، الحوثیون سلاح الطائفة و ولائات السیاسة، المسبار، 2010م، ص23.
[16]. صنعانی عبدالله، پیشین، ص18-20.
[17]. بی نام، داستان غریبان (شیعیان یمن)، قم، انتشارات بین الحرمین، 1388 ش، ص28.
[18] . سري الدين، عايده العلي، الحوثيون في اليمن بين السياسة والواقع، بيسان، ۲۰۱۰ م، ص 55.
[19] . وجیه، عبدالسلام بن عباس، پیشین، ص265.
[20] . علی الصادق، ماذا تعرف عن الحوثیین، 2010م/1431ق م، ص20.
[21] . صنعانی، عبدالله، پیشین، ص9 و دوسری، نایف بن سعید، پیشین، ص16.
[22] . صنعانی، عبدالله، همان.
[23] . حوثی، حسین بن بدرالدین، دروس من هدی القرآن، مسئولیة طلاب العلوم الدینیه، ص13-12.
[24] . حوثی، حسین بن بدرالدین، دروس من هدی القرآن، سورة آل عمران، الدرس الأول، ص10.
[25] . حوثی، حسین بن بدرالدین، دروس من هدی القرآن، سورة آل عمران، الدرس الأول، ص 5.
[26] . حوثی حسین بن بدر الدین، دروس من هدی القرآن، مسئولیت اهل البیت (ع)، ص 1.
[27] . حوثی حسین بن بدر الدین، دروس من هدی القرآن، یوم القدس العالمی، ص 3 – 1
[28] . حوثی حسین بن بدر الدین، دروس من هدی القرآن، خطر دخول امریکا الیمن، ص 1
«...الإمام الخميني كان إماماً عادلاً, كان إماماً تقياً .. والإمام العادل لا ترد دعوته ...»
[29] . حوثی حسین بن بدر الدین، دروس من هدی القرآن، یوم القدس العالمی، ص 1
[30] . کارشناسی ارشد رشته فرق تشیع دانشگاه ادیان و مذاهب قم.
کد خبر: 352839
۱۰ تیر ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۷
- چاپ
حوزه /سید حسین الحوثی می گوید: امام خمینی(ره) بزرگمردی از سلاله خاندان نبوت و معدن رسالت است. شخصیتی که دیدگاه و فکر او می توانست بسیاری از حوادث آینده را از طریق تامل و اندیشه در وقایع حاضر و مطالعه گذشته، پیش بینی کند. ایشان امامی عادل و باتقواست و دعوت امام عادل را نباید رد کرد.