شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
بهشت

حوزه/ نعمت ‏هاى بهشتى همه مطابق خواسته ‏هاى ذاتى و فطرى انسان است؛ از اين رو انسان هرگز از آن خسته و ملول نمى‏ شود و هيچ گاه تمناى تعويض و تبديل آن را نمى ‏كند.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری«حوزه» پاسخ سؤالی در خصوص یکنواختی در بهشت را از کتاب دفتر دوم (فرجام شناسى) منتشر می کند.

سؤال:

آيا جاودانگى در بهشت، يكنواختى و دلزدگى را به دنبال ندارد؟

فرق دنيا و آخرت‏

چنان كه ميان دنيا و عالم قيامت مشابهت‏ هايى وجود دارد، تفاوت ‏هايى نيز هست؛ بعضى از تفاوت ‏ها از اين قرار است:

*ثبات و تغيير؛

در اين جهان حركت و تغيير هست؛ كودك، جوان مى ‏گردد، كامل مى ‏شود، به پيرى مى ‏رسد و سپس مى ‏ميرد. در اين جهان تازه‏ ها، كهنه مى ‏شوند؛ ولى در جهانِ آخرت پيرى و كهنگى وجود ندارد و مرگى در كار نيست؛ آنجا جهان بقا و اينجا جهان فنا است. آنجا خانه ثبات و قرار، و اينجا خانه زوال و بى ‏ثباتى است.

* زندگى خالص و ناخالص؛

در اين جهان مرگ و زندگى با هم آميخته است؛ ولى در آخرت يكپارچه حيات است. زمينِ آخرت، جواهر و سنگ ريزه ‏هاى آن، درخت و ميوه آن، همگى حيات دارند. حتى آتش آنجا درك دارد؛ قرآن مى ‏فرمايد: «وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ» (1)؛ همانا منحصراً خانه آخرت، خانه‏اى است كه زنده است.

در آخرت حتى اعضا و جوارح انسان فهم و درك دارند و سخن مى‏گويند. (2)

* كِشت و درو؛

دنيا خانه كِشت و بذر پاشيدن و آخرت جاى بهره ‏بردارى و درو كردن است. امام على (ع) فرمود: «امروز كار است و محاسبه نيست و فردا محاسبه است و كار و عمل نيست». (3)

و «اى بندگان خدا! هم اكنون كه زبان ‏ها آزاد و بدن ‏ها سالم است و اعضا فرمان مى ‏برد و ميدان فعاليت باز است؛ بكوشيد». (4)

بهشت و بهشتيان‏

ما در اين عالم تصور كامل و درستى از نعمت ‏هاى بهشتى نداريم؛ آنچه هم مى‏ دانيم، الفاظى است كه از قرآن و روايات شنيده ‏ايم و براى ما به طور آشكار قابل درك نيست.

نمونه ‏هايى از اوصاف بهشت در قرآن کریم

1. همه با هم با صفا و صميميت زندگى مى ‏كنند؛ هيچ گونه دشمنى، حسادت و كينه وجود ندارد. (5)

2. در بهشت لغو، بيهودگى، دروغ، ناسزا، زخم زبان و ... نيست. (6)

3. نسيم بهشتى بسيار مطبوع و دلربا و ملايم است؛ نور و گرماى بهشت ناراحت كننده نيست و نه زمهريرى كه سرماى آن رنج دهد. (7)

در وصف هواى بهشت همين بس كه قرآن 36 مرتبه فرموده: «باغ ‏هايى كه شاخه ‏هاى آن بر هم گردن نهاده و در پاى درخت ‏هايش نهرهاى آب زلال جارى است. درخت ‏هايى كه خشك شدن و فاسد گشتن و كهنه شدن ندارند و انواع و اقسام ميوه وجود دارد». (8)

4. وسعت بهشت به مقدار پهنه آسمان ‏ها و زمين است. (9) براساس احاديث جايگاه ساده‏ ترين افراد بهشت به قدرى بزرگ است كه هرگاه جن و انس بر او وارد شوند؛ جا و وسيله پذيرايى هست. (10) بهشت نعمت ‏هاى دائمى دارد، نه فصلى. (11) در يك كلام بهشت و نعمت ‏هاى آن، براى هيچ كس قابل تصور نيست، نعمت ‏هايى كه هيچ چشمى، نديده و هيچ گوشى نشنيده است. (12)

با توجّه به اين نكات بايد گفت: درست است كه انسان از يكنواختى ملول و خسته مى ‏شود و طالب تجدد و تنوع می باشد؛ ولی برخى گفته‏ اند: اين خصيصه ذاتى بشر بوده كه مشتاق چيزهايى است كه ندارد و داشتن و وصال، مدفن عشق و علاقه و خواستن است!.

اما نظر دقيق ‏تر اين است كه اگر واقعاً چيزى مطلوب و محبوب غريزى و ذاتى و به خصوص فطرى انسان باشد، ممكن نيست كه وصال و رسيدن، او را سرد و افسرده كند.

نعمت ‏هاى بهشتى همه مطابق خواسته ‏هاى ذاتى و فطرى انسان است؛ از اين رو انسان هرگز از آن خسته و ملول نمى‏ شود و هيچ گاه تمناى تعويض و تبديل آن را نمى ‏كند. همچون علاقه طفل به دامان مادر كه هيچ گاه احساس خستگى نمى‏ كند؛ بلكه نگران اين است كه مبادا مادر از او جدا شود. به همين جهت خداوند متعال در توصيف بهشت و بهشتيان مى ‏فرمايد: «خالِدِينَ فِيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا» (13) جاودانه در آن خواهند بود و از آنجا درخواست انتقال نمى‏ كنند.

هر انسانى در حدّ توان و استعداد خود به تمام خواسته ‏ها و مطلوب‏ هاى خويش مى ‏رسد و هنگامى كه به هدف اصلى رسيده، ديگر به دنبال هدف ديگر نمى ‏گردد.

مراتب و درجات بهشت

علاوه بر اينكه بهشت، داراى مراتب و درجاتى است و هر انسانى متناسب با استعدادها و مطلوب ‏هاى خويش و زمينه ‏هايى كه در دنيا فراهم كرده، از درجات و بهشت ‏هاى گوناگون، بهره ‏مند مى ‏شود. از اين رو برخى در بهشت «رضوان»، گروهى در بهشت «فردوس» و عده ‏اى در بهشت ‏هاى ديگر جاى مى‏ گيرند. هر انسانى به تناسب‏ ويژگى ‏هاى اخلاقى و تلاشى كه در اين دنيا انجام داده، به مراتبى از بهشت و بهشت ‏ها دست خواهد يافت.

امام خمينى (ره) خطاب به رهروان نور و هدايت مى ‏فرمايد: «بدان اى عزيز كه عزم و اراده قويّه در آن عالَم، خيلى لازم است و ... يكى از مراتب بهشت- كه از بهترين بهشت ‏ها است- اراده و عزم است كه انسان تا داراى اراده نافذ و عزم قوى نباشد، داراى آن بهشت و مقام عالى نشود». (14)

بنا بر آنچه گفته شد، بهشت تنها جاى خوردن و آشاميدن و بهره ‏مندى از لذت ‏هاى مشهور نزد عموم مردم نيست؛ بلكه كسانى‏كه در اين دنيا لذت ‏هاى عمومى براى آنها جاذبه نداشته و با همّت و تلاش به دنبال دست يابى به مراتب علمى و معنوى بوده ‏اند و يا با حفظ ايمان در جهت اجراى طرح ‏هاى عظيم، براى جامعه بشرى تلاش كرده ‏اند؛ به طور يقين از بهشت ‏ها و مراتب بهشتِ بالاتر بهره ‏مند خواهند شد. هيچ گونه ركود، سكون و خستگى براى آنها پيش نمى ‏آيد و آنان تحقّق آرزوهاى دست نيافته خود را به طور آسان ‏تر و بدون مزاحمت در آنجا خواهند يافت.

پاورقی:

(1). عنكبوت (29)، آيه 64 ..

 (2). يس (36)، آيه 65 و فصلت (41)، آيه 21 ..

 (3). نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، خطبه 42، ص 94 ..

 (4). همان، خطبه 196، ص 412 ..

 (5). اعراف (7)، آيه 42 ..

 (6). مريم (19)، آيه 62 و واقعه (56)، آيه 23 ..

(7). انسان (76)، آيه 13 ..

 (8). واقعه (56)، آيات 28-/ 31 ..

 (9). آل‏عمران (3)، آيه 132 ..

 (10). بحارالانوار، ج 8، ص 120 ..

 (11). رعد (13)، آيه 35 و واقعه (56)، آيه 33 ..

 (12). سجده (32)، آيه 17 ..

(13). كهف (18)، آيه 108 ..

(14). شرح چهل حديث، ص 125، (مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى) ..

منبع كتاب: دفتر دوم(فرجام شناسى) اثر: محمدرضا كاشفى- سيدمحسن ديباجى ‏+ پرسمان دانشجویی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha