سه‌شنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۹
گفتگوی خواندنی با دندانپزشک بهایی که شیعه شد

حوزه/ بهائیت جزو مسخره ترین فرقه های دنیاست که واقعا برای دفاع از خود هیچ گونه دلیل و سندی ندارد و چه انتظاری می توان از فرقه ای که به دست دشمنان اسلام و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ایجاد شده، داشت.

خبرگزاری «حوزه»/ پدرام نوایی یکی از جوانان بهایی است که چندی قبل با حضور در دفتر آیت الله مجتهد شبستری، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی به مذهب حقه شیعه گروید . او در گفتگو با خبرنگار «حوزه» در تبریز  از پشت پرده فرقه ضاله بهائیت و چرایی گرویدنش به مکتب اهل بیت(ع) سخن گفته که تقدیم همه عاشقان و ارادتمندان امیرالمومنین علی (ع) می شود.

ضمن معرفی خودتان، چطور شد که به فرقه ضاله بهاییت روی آوردید؟

من پدرام نوایی نوبری متولد 1365 از بدو تولد در تبریز ساکن بودم و بر حسب این که پدر بزرگم قبل از انقلاب از دین مبین اسلام خارج شده و به فرقه ضاله بهاییت روی آورده بودند، پدرم نیز بر عقاید این فرقه باور داشتند و بنده هم به خاطر بهایی بودن پدر و مادرم بهایی بودم. سال 1387 پس از اخذ دیپلم جهت ادامه تحصیل در رشته دندانپزشکی عازم کشور آذربایجان شدم و در سال 93 پس از پایان درسم، به میهن عزیزم بازگشتم و هم اکنون نیز در دانشگاه در حال گذراندن دوره تکمیلی هستم.

از دوران کودکی خودتان برای مان تعریف کنید؟

بهایی ها برای کودکان جلسات اخلاقی دارند که در این جلسات به صورتی ویژه و خاص روی ذهن و فکر آدم کار می کنند تا همزمان با اخذ دیپلم تبدیل به یک بهایی متعصب شود.

چه محور هایی در جلسات اخلاق بهاییت مطرح می شد؟

در این جلسات روش های زندگی به سبک بهاییت، آشنایی با اصول بهاییت، و سایر مباحث بود که با زبان کودکانه تدریس می شد.

نسبت به بنیانگذار این فرقه ضاله و خود بهاییت آیا سئوالی داشتید که از کودکی ذهن شما را به خود مشغول کرده بود؟

جسد بهاء الله در اسرائیل مدفون است و امروز قبله بهاییان به سمت اسراییل است و بهایی ها به طرف اسراییل اقامه نماز می کنند و  از همان زمان کودکی یک سوال بسیار مهمی برایم پیش آمده بود که قبل از به دنیا آمدن بهاء الله قبله مسلمانان به کدام سمت و سو بود.

به دنبال پاسخ این سئوال هم رفتید؟

بله، بنده برای حل این سئوال مهم که از کودکی ذهن و فکر مرا مشغول خود کرده بود، به سراغ یکی از عالمان بسیار قوی رفتم و سئوالم را مطرح کردم و پاسخی که شنیدم این بود که صرفا نیت مهم است و این که به کدام سمت و سو نماز می خوانی مهم نیست!

آیا جواب آن مبلغ بهایی که به قول خودتان عالم بسیار قوی هم بوده، قانع کننده بود؟

نه، به هیچ وجه با همان عقل دوران کودکی هم فهمیدم که این پاسخ غیر منطقی بوده و قانع کننده نیست. بالاخره آخرین دین آسمانی عبارت است از اسلام و دستورات پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) تغییر ناپذیر است و اگر آن را تغییر دهیم چون دارای عصمت از خطا و اشتباه نیستیم دین الهی را که ناموس خداست دچار تحریف خواهیم کرد.

اسلام دینی است بسیار جامع و کامل که به همه کلیات و جزئیات توجه دارد و هر چه نیاز امروز و فردا هست به خاطر الهی بودن این دین، نسبت به تمامی آن ها برنامه هایی ارائه شده است و لازم نیست تا چیزی را به آن اضافه یا کم کنیم. اما در فرقه ضاله بهاییت این گونه نیست. در اسرائیل مرکزی وجود دارد به عنوان مرکز جهانی بهاییت که در آن 9 نفر وجود دارند که می گویند هر تصمیمی بگیریم، آن تصمیم کاملا الهی بوده و باید به آن عمل شود! واقعا برایم جای سوال بود که چگونه این افراد با این که معصوم نبوده و از اشتباه و خطا مصون نیستند بافته های خود بر دین اسلام را یک تصمیم کاملا عقلی و الهی می دانند و عمل به آن را لازم می شمرند.

اگر دین اسلام دستخوش تغییرات من درآوردی قرار گیرد می شود رژیم صهیونیستی که امروزه بدون در نظر گرفتن اصول انسانی زنان و کودکان را به رگبار گلوله می بندند.

معمولا ادیان الهی برای اعلام حق بودن خود به ادله و روایاتی از پیشینیان استناد می کنند، مثلا نام پیامبر اکرم(ص) در انجیل حضرت عیسی(ع) آمده است و تمام پیامبران آسمانی بر نبوت و صداقت ایشان گواهی داده اند، آیا در بهاییت هم چنین چیزی وجود دارد یا حتی شبیه به آن؟

دلایلی مطرح می کنند اما هیچ کدام نه مستند است و نه قانع کننده مثلا به حدیثی استناد می کنند که گویی از امام صادق(ع) هست و بر این مضمون بود که اگر یک پایتان در مسجد باشد و یک پایتان در بیرون از آن و بگویند که امام زمان ظهور کرده است، بروید به دنبال آن و ببینید چه کسی هست و کی خواهد آمد و فقط روی این روایت مانور می دادند.

بر فرض وجود چنین روایتی و صحت آن، آیا این روایت دلیلی بر تایید فرقه ضاله بهاییت محسوب می شود؟

خیر، چرا که در روایت آمده است که به دنبال آن بروید و در خصوص آن تحقیق کنید و ببینید کی هست که می گوید ظهور کرده است و چه زمانی خواهد آمد، هیچ گونه تاییدی در خصوص بهاییت در آن مشاهده نمی شود.

از سخنان بهاء الله، بزرگ فرقه ضاله بهائیت هم چیزی می دانید؟

بله، مثلا بهاء الله ندای اناالحق / من حق هستم، سر می داده است که این حرف برایم خیلی عجیب بود که بزرگ این فرقه ضاله چنین ادعای بزرگی می کند در حالی که بزرگتر از آن ها هم چنین ادعایی نکرده اند و حق مطلق فقط خداوند علیم و حکیم است. یا مثلا می گفتند که شاهکار بهاء الله لوح احمد است که پر بود از غلط های املایی و ادبی که خودش دلیلی بر غیر الهی بودن آن است چرا که اگر اثری الهی و آسمانی باشد یا به توسط شخصی که مورد تایید خداوند متعال یا ائمه اطهار(ع) باشد اثرش نباید چنین ایراداتی داشته باشد.

بعد از ایجاد چنین سئوالاتی ، آیا به دنبال حل آن ها هم بر می آمدید؟

بله، سئوالاتی که به ذهن من خطور می کرد خیلی مشغولم کرده بود و به دنبال حل آن بودم تا خیالم راحت شود، بالاخره مساله بسیار مهمی بود که باید حل می شد. این سئوالات را پیش برخی از دوستان شیعه که می بردم به راحتی جواب می دادند و پی به نادرستی آن افکار و عقاید می بردم و انصافا قانع کننده بود و در حل این سئوالات دوستانم نقش تاثیرگذاری داشتند.

پس از حل این سئوالات چه نتیجه ای گرفتید و بالاخره چه تصمیمی گرفتید؟پدرام نوایی تازه شیعه شده

حل این سئوالات برایم خیلی شیرین بود. بالاخره ما وقتی که بهائی بودیم اطلاعی از درست و غلط این فرقه ضاله نداشتیم و به خاطر اینکه پدر و پدر بزرگم بهائی بودند ما هم بهائی شده بودیم و پس از حل این سئوالات که پی به غلط و انحرافی بودن این فرقه بردم در شب قدر و در یکی از مساجد تبریز تصمیم گرفتم تا شیعه شوم و از این تصمیم خود خیلی خوشحال بودم. از اینکه طریق حق و حقیقت را یافته بودم و قرار بود که بعد از این همانگونه که خدا گفته زندگی کنم، برایم خیلی خوشحال کننده و امیدوارانه بود.

از پدر و مادرتان برایمان بگویید؟

پدر و مادرم چند سال قبل فوت کرده اند. پدرم بهائی بود، اما نسبت به امام حسین(ع) ارادت ویژه ای داشت، و مراسم کفن و دفنشان با روش بهائیت انجام شد، اما از قلب ایشان بی خبر بودم.

پدرتان هم در خصوص این فرقه ضاله سئوالاتی داشتند و به دنبال حل آن می رفتند؟

بله، پدرم نیز سئوالاتی در این خصوص داشتند و این سئوالات را از پدرشان که بهائی بود، می پرسید، اما نمی دانم که تا چه اندازه می پرسیدند، چون پدربزرگم قبل از به دنیا آمدن من فوت کرده بود.

از پدر بزرگتان برایمان بگویید؟

پدر بزرگ من قبل از به دنیا آمدنم فوت کرده بود و اطلاعات زیادی از او ندارم، اما طبق گفته پدرم، قبل از انقلاب بهائی شده بود و بعد از آن با مادربزرگم ازدواج کرده بود و به خاطر همین پدرم و من بهائی شده بودیم.

در زمان تحصیل در مدارس تبریز، آیا از بهائی بودن شما اطلاع داشتند؟

تقریبا نه، در دوره ابتدایی هیچ کسی از بهائی بودنم اطلاع نداشت، اما در دوره راهنمایی فقط معلم قرآن ما به دلیل همسایه بودن با ما، اطلاع داشت اما به کسی چیزی نمی گفت و در دوران دبیرستان هم هیچ کس اطلاع نداشت، اما سئوالاتی که در خصوص امام زمان(عج)، قرآن و اسلام داشتم از معلم پرورشی می پرسیدم.

آیا در فعالیت های مذهبی مدرسه شرکت می کردید؟

بله، مثلا عضو گروه سرود مدرسه بودم یا اگر طرح قرآنی بود من هم می رفتم و ثبت نام می کردم و با ذوق و شوق شرکت می کردم. اما هیچ کس اطلاعی از بهائی بودنم نداشت.

در محله ای که سکونت داشتید از بهائی بودنتان اطلاع داشتند؟

نه به آن صورت، اما پس از فوت مادربزرگم که به طریق بهائیت کفن و دفن شد، پی به این مطلب بردند.

اطلاع همسایگان از بهائی بودنتان آزار دهنده بود؟

بالاخره انسان تنها خلق نشده است و اجتماعی است. پس از این  که همسایگان پی به بهائی بودن ما بردند ارتباطشان با ما کم شد و این مسئله برایمان آزار دهنده بود. مثلا هم بازی هایی که داشتم و قبلا با هم فوتبال بازی می کردیم از من دوری می کردند و این مسئله برایم خیلی سخت بود و این که خواهر و برادری هم نداشتم بر سختی این مساله می افزود.

اهانتی هم از طرف همسایگان و مسلمانان به خانواده شما می شد؟

نه، اما بعضا از دوره و کنار می شنیدیم که بهائی ها نجس هستند و این گونه مسایل.

از طرف آن ها تلاش هایی هم برای ترغیب شما به تشیع می شد؟

بله، با احترام، مهربانی و ادب با بنده صحبت می کردند و عقاید فرقه ضاله بهائیت را نقد می کردند و از اسلام می گفتند.

این بحث ها تاثیر گذار بود؟

بله، اگر تاثیری نداشت، بنده امروز شیعه اثنی عشری نبودم. اگر از همان کودکی درک و فهم امروز را داشتم حتما در همان ایام شیعه می شدم.

از شیعیان هم دوستانی در تبریز دارید؟

بله، دوستان بسیار خوبی دارم که برخی از آن ها مطالعات خوبی در مورد اسلام و تشیع دارند و یک نفر از همین دوستانم که در خصوص مهدویت و امام زمان(عج) به خاطر مطالعاتی که داشت اطلاعات بسیار خوب و مفیدی داشت که بسیار کمکم می کرد، سئوالاتی که داشتم از او می پرسیدم و هیچ وقت نظر خودش را بر من تحمیل نمی کرد، بحث های بسیار شیرین و مفید بود و همیشه با سند و دلایل عقلی صحبت می کرد. ای کاش همه بهائیان بیایند و با علمای شیعه بحث کنند، واقعا حیف است که اینگونه به زندگی ادامه دهند، چرا که ارزشی ندارد.

کسانی هستند که اطلاعاتی در خصوص بهائیت ندارند، اگر بخواهید این فرقه ضاله را برای آن ها معرفی کنید این فرقه را چگونه توصیف می کنید؟

بهائیت فرقه ای است که اساس و بنیانش در هواست و هیچ پشتوانه علمی ندارد. اگر بخواهیم در محتوای ادیان الهی تغییری ایجاد کنیم و چیزی دیگری متولد شود، مطمئنا آن دینی نخواهد بود که خداوند دستور به آن داده است. بهائیت جزو مسخره ترین فرقه های دنیاست که واقعا برای دفاع از خود هیچ گونه دلیل و سندی ندارد و چه انتظاری می توان از فرقه ای که به دست دشمنان اسلام و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ایجاد شده، داشت.

انگلیس و به طور کلی دشمنان قسم خورده که کینه های بسیار شدیدی از اسلام، پیامبر اکرم(ص)، اهل بیت(ع) و خصوصا امیرالمومنین (ع) در سینه دارند و هیچ وقت دست از دشمنی با اسلام بر نمی دارند، از اصلی ترین عوامل ایجاد فرقه ضاله بهائیت هستند، و امروزه علاوه بر انگلیس،  اسرائیل مهمترین حامی این فرقه ضاله بوده و مرکز بهائیان است چرا به چنین فرقه ای به صورت همه جانبه کمک و حمایت می کنند؟

 متاسفانه به این مساله فکر نکرده بودم اما همین استدلالی که گفتید در رد این فرقه ضاله کفایت می کند. واقعا جای سئوال است که انگلیس و اسرائیل که اینگونه با اسلام و مسلمانان دشمنی می کنند چرا از فرقه ای که دم از امام زمان (عج) می زند به صورت همه جانبه کمک و حمایت می کنند این یک سئوال بسیار مهمی است که همه مسئولان و حتی خود بهائیان باید به آن جواب دهند.

بیشتر بهائیان هیچ گونه خبری از کارهایی که در داخل بهائیت صورت می گیرد یا از داد و ستد هایی که مسئولان بهائیت در اسرائیل با کشورهای استکباری از جمله انگلیس دارند، اطلاعی ندارند، که باید تحقق کنند و مطلع شوند. آنها صرفا به دنبال افزایش تعداد بهائیان هستند می خواهند در مقابل اسلام به نوعی سیاهی لشگر درست کنند و این که قربانی یک حرکت متعصبانه و ضد اسلامی شویم آزار دهنده است.

از همان اول یک احساسی مرا همراهی می کرد که اسمش را می گذارم ندای درونی که همواره مرا هشدار به بطلان این فرقه ضاله می داد.

قبل از این که به مکتب تشیع روی بیاورید، چه اطلاعاتی در خصوص این مکتب به دست آورده بودید؟

برخلاف فرقه ضاله بهائیت که بر هیچ گونه پایه و اساسی استوار نیست، اسلام و تشیع دارای پایه هایی بسیار قوی و مستحکم است و از جامعیت برخوردار بوده و کامل است به گونه ای که برای همه چیز برنامه و توصیه ای دارد و اگر انسان به آن عمل کند هیچ گونه کم و کاستی نخواهد داشت.

چه توصیه ای به بهائیان و هواداران این فرقه ضاله دارید؟

اگر تعصباتشان را کنار بگذارند و چشمشان را باز کنند و تحقیق و تفحص کنند و متون و معارف غنی شیعه را به طور دقیق مطالعه کنند، حتما پی به خرافی بودن این فرقه خواهند بود و حتما مسلمان و شیعه خواهند بود، اما شرط اول کنارگذاشتن تعصب کورکورانه است.

دقیقا چه زمانی به صورت جدی تصمیم بر شیعه شدن گرفتید؟

سال قبل در شب قدر حالت بسیار عجیبی در من به وجود آمد. به کمک یکی از دوستانم اشهد خودم را خواندم، وضو گرفته و به مسجد رفتم و نماز خواندم و احساس سبکی می کردم و خلاص شده بودم، حالت بسیار عجیبی داشتم و حس نزدیکی به خدا تازه در وجودم زنده شده بود آن شب برایم بسیار خوب و ماندگار بود که هیچ وقت از یادم نمی رود.

قبل از تشرف به اسلام، آیا خلائی هم در زندگی خود احساس می کردید؟

بله، زندگی ام پر از خلاء بود، اما بعد از تشرف به اسلام احساس سبکی می کردم. بالاخره آن دینی که الهی است با آن دینی که ساخته و پرداخته بشر است خیلی فرق دارد.

عمری را طبق بهائیت گذراند و بالاخره آن عمر برگشت ناپذیر است، خلاء هایی در زندگی احساس می کردید که کم هم نبودند، حتما چیز هایی در ته دلتان است که می خواهید همه بدانند، صحبت هایی با عوامل اصلی ایجاد کننده این فرقه ضاله دارید، از آن ها برایمان بگویید؟

بالاخره عمری که می گذرد هیچ وقت برنمی گردد و هیچ کسی هم قادر بر برگرداندن آن نیست، اما بالاخره بسیار خوشحالم که حداقل از وسط راه برگشتم، نمی دانم از عمرم چقدر باقی مانده است اما فکر کنم بیش از نیمی از عمرم باقی مانده است، امروز روح و روانم بسیار آسوده است. زندگی معنوی و نزدیک با خدا دارم.

بعد از تشرف به اسلام، مطالعاتی هم در خصوص اسلام و تشیع داشتید؟

بله، هم مطالعه می کردم و هم از دوستان شیعه که اطلاعات خوبی هم داشتند، می پرسیدم و انصافا عقلی و قانع کننده بود.

پاسخ هایی که در خصوص خدا، دین و هر چیز دیگری که هم از عالمان بهائیت و هم از مسلمانان می پرسیدید، کدام یک بهتر، علمی و قانع کننده بود؟

بهائیت که در مقابل همه سئوالاتم فقط می گفت که نیت مهم است و این به هیچ وجه قانع کننده نبود، اما پاسخ هایی که از مسلمانان دریافت می کردم کاملا علمی، دقیق و قانع کننده بود.

به نظرتان مبلغین بهائی خودشان بر آن چیزی که می گفتند اعتقاد داشتند؟

این ها در این کار تعلیم و آموزش می دیدند و هرکسی نمی تواند مثل آنها صحبت کند و دوره های مختلفی در این خصوص گذرانده اند و مغزشان شستشو داده شده است.

در پایان علت ایجاد چنین فرقه ضاله ای توسط دشمنان اسلام چگونه ارزیابی می کنید؟

دشمنی با اسلام و منزوی کردن اسلام و تشیع که هیچ وقت موفق نخواهند شد.

من چند کلمه بیان می کنم حتی الامکان با یک کلمه یا جمله آن ها را پاسخ دهید.

اسلام؟

دین محبت، کامل و جامع

بهائیت؟

فرقه بی پایه و اساس

اسرائیل و بهائیت؟

هر دو ساختگی هستند

آینده اسرائیل؟

مشخص است، هیچ آینده ای ندارند و قرآن هم بر آن تاکید کرده، فکر نمی کنم خداوند از ظلمی که به کودکان و زنان می کنند، بگذرد، قطعا نابود خواهند شد.

امام زمان(عج)؟

آرزوی دیدنش را دارم

سپاسگزار از این که وقتتان را در اختیار خبرگزاری حوزه گذاشتید.

من هم بسیار متشکرم که باعث شدید تا حرف هایم را به گوش همه برسانم، تا اگر کسی تمایل به گرویدن به این فرقه ضاله دارد، قبل از هر چیز تحقیق کند.

گفتگو: رضا صادقیان

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۱
  • عبد IR ۲۲:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۷
    خوش آمدی