سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» به مناسبت سالروز شهادت امام جواد(ع) گفتاری از حضرت آیت الله جوادی آملی در تفسیر کلام نورانی این امام همام منتشر می کند.
وجود مبارك امام جواد (عليه السلام) راه پژوهشگرها را مشخص كردند و فرموند: بايد مواظب باشيد همين كه داريد تحقيق مي كنيد يا کتاب مطالعه مي کنيد اين هنر را داشته باشيد که هر چيزي را باور نکنيد بلکه فقط حفظ کنيد که اينها چه مي گويند بعد تحقيق بکنيد و اگر حق بود بپذيريد.
شهادت جانسوز ابن الرضا حضرت حضرت جواد الأئمه(سلام الله عليهما) را به حق بايد يكي از مصائب بزرگ و ناجوانمردانه دانست كه به دست همسر ايشان صورت گرفت. او با اين عمل جاهلانه عذاب اخروي را براي خود به ارمغان آورد و اول امامي را كه در سن جواني بار بزرگ امامت را بر عهده گرفتند را به شهادت رساند.
آن حضرت داراي فضائلي خاص بوده و نسبت به همه علوم آگاه چنانكه توانستند پرسش هاي کثير و مکرر افراد معاند و مغرض و يا افراد عادي را با وجود سن کم بطور کامل پاسخ گفته و چشم هاي همگان را بسوي مقام رفيع امامت خيره سازند.
انتقال علم از سوی امام رضا (ع) به امام جواد(ع) در کودکی
وقتي وجود مبارک امام جواد به دنيا آمدند؛ وجود مبارک امام رضا(سلام الله عليهما) خيلي به اين نوزاد علاقه مند بود آن طوري که مسعودي در مروج الذهب نقل مي کند: «کان يناديه في المهد طول ليلته» در بسياري از شب، وجود مبارک امام رضا(سلام الله عليه) تا سحر کنار اين گهواره ذکر خواب مي گفت، مناجات و مناقات مي کرد و با او گفتگو مي کرد. به امام رضا(سلام الله عليه) عرض کردند: شايسته نيست پدري همچون شما کنار گهواره کودک، ذکر خواب بگوييد که کودک بخوابد. حضرت فرمود: نه من، ذکر خواب مي گويم نه او، به خواب مي رود؛ من دارم معارف الهي را به او منتقل مي کنم و با علم، او را عزيز مي کنم «انما اعزّه بالعلم عزّا»؛ ما ذکر خواب نمي گوييم اين کار آن پدر و آن پسر(سلام الله عليهما) بود.
وقتي وجود مبارک امام جواد در دوران کودکي به مقام شامخ امامت رسيد؛ به او عرض کردند: مگر کودک به مقام شامخي مثل نبوت يا امامت مي رسد؟. فرمود: «وَ آتَيْناهُ الْحُکْمَ صَبِيّاً» که در قرآن مي خوانيد اين سند آن است که اگر کسي از علم لدني برخوردار باشد، ذات اقدس الهي چنين سِمتي را به او عطا مي کند. بعد وقتي وارد فضاي جامعه شدند، مهم ترين کارش تفسير قرآن و نشر معارف قرآن و اهل بيت بود.
تفسيری از لسان نوراني امام نهم(ع)
خداي سبحان در قرآن کريم در سوره «زمر» به همه ما امر کرد و بشارت داد و فرمود: آن ها که مکتب هاي گوناگون آراء مختلف را بررسي مي کنند و بهترينش را برمي گزينند به آنها مژده بده «فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» وجود مبارک امام جواد(ع) براي تبيين اين گونه از آيات به همه ما فرمود: شما مواظب باشيد سخن هر کس را گوش مي دهيد و کتاب هر کس را مي خوانيد، اعم از روزنامه، مجله، فصلنامه و هر چه مي خوانيد، اگر در حد بررسي باشد، عيب ندارد؛ البته در صورتي که قدرت تحقيق داشته باشيد؛ چرا که يک وقت است، آدم مي خواهد گوش به حرف کسي بدهد، ببيند اين چه مي گويد نه اينکه باور کند بعد خودش مي رود، تحقيق مي کند يا از ديگران مي پرسد؛ اين نه تنها بد نيست، خوب هم هست. انسان حرف ها را مي شنود بعد تحقيق مي کند.
تحقيق در بيان ابن الرضا(ع)
گاهی هم فرد از همان اول مي رود که حرف او را گوش بدهد؛ اينجا وجود مبارک امام جواد(سلام الله عليه) فرمود: مواظب باشيد «مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ» هر كه به گوينده اى گوش دهد او را پرستيده است، اگر از خدا دم زند، خدا را پرستيده و اگر از شيطان گويد، شيطان را پرستیده است. (1)
اگر کسي کتاب يا مقاله اي را مي خواند و يا مجله يا روزنامه اي را مي خواند و حرف کسي را گوش مي دهد تا بپذيرد؛ حضرت فرمود: اين گوش دادن و قبول، يک نحو عبادت است و عبادت به معناي اطاعت؛ اگر آن گوينده، آن نويسنده، حق گو و حق نويس بود اين شخص، حق را عبادت کرد و اگر باطل گو و باطل نويس بود اين شخص، باطل و ابليس را عبادت کرده است. آن گاه اين آيه نوراني سوره مبارکه «زمر» روشن مي شود «فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» يعني اقوال و آراء مکتب هاي گوناگون را بررسي مي کند و گوش مي دهد نه گوش شنوا دارد که قبول بکند. به عبارتي مي گويد: ما گوش مي دهيم تا تحقيق کنيم يا خودمان تحقيق مي کنيم يا از ديگران که محقق اين رشته اند مي پرسيم؛ اين عيب ندارد.
قبول قول أحسن و ميزان بودن کلام الهي
احسن و اقوي حرف خداست؛ هر وقت خدا دارد حرف مي زند، گوش دهيد «وَ إِذا قُرِي الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا» آن حرف را گوش دهيد، ارزيابي کنيد؛ ولي بالأخره ميزان اين است حرف آخر را قرآن مي زند آن وقت شما تطبيق کنيد، ببينيد که مطابق با قرآن هست يا مطابق با قرآن نيست، اما هيچ جاي ديگر نگفت که هر حرفي زدند، شما گوش دهيد؛ بلکه فرمود: هر چه خدا گفت گوش دهيد «وَ إِذا قُرِي الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا» وجود مبارک امام جواد(ع) راه پژوهشگرها را مشخص کردند و فرموند: بايد مواظب باشيد همين که داريد تحقيق مي کنيد يا کتاب مطالعه مي کنيد اين هنر را داشته باشيد که هر چيزي را باور نکنيد بلکه فقط حفظ کنيد که اينها چه مي گويند بعد تحقيق کنيد و اگر حق بود بپذيريد. هر جا باشيد «وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَيْنِ اللَّهِ» بدان که تو از ديد خدا خارج نيستي هر جا باشي در منظر الهي هستي «فَانْظُرْ كَيْفَ تَكُونُ» (2) و همه ما محتاجيم به اينکه يک تحقيقي در درون ما از درون ما بجوشد.
پذيرش حرف خوب و نصيحت از سوي ديگران با استناد به کلام امام جواد(ع)
راجع به مسائل اخلاقي اگر يک کسي را شناختيم که او خيرخواه است و خودش هم عمل مي کند؛ اگر امر به معروف يا نهي از منکر کرد يا ارشاد و تعليم کرد، باور کنيم و بپذيريم. اين «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» که اختصاصي به جريان انفاق ندارد که اگر کسي انفاق کرد در راه خدا کار حسنه اي دارد و خدا ده برابر پاداش مي دهد؛ اين درست، اما اگر کسي نصيحت الهي را گوش داد، خدا دَه برابر به او صواب و معرفت مي دهد. اگر کسي به پيشگاه الهي با دست پر برود و بگويد: خدايا! شما اين نعمت را به من داديد و من قدرش را دانستم، حفظش کردم و در فلان راه صرف کردم «فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها».
پاورقی:
(1)- تحف العقول، ص: 456
(2)- همان، ص، 455
نظر شما