به گزارش خبرنگار خبرگزاری«حوزه» از یزد، هفته دفاع مقدس، مجموعهای از برجستهترین افتخارات ملت ایران در دفاع از مرزهای میهن اسلامی و جانفشانی دلاورانه در پای پرچم برافراشته اسلام و قرآن است.
یزدیها نیز از هر قشری همپای مردم ایران در آن برهه از زمان با آگاهی و درک بالای خود، موقعیت حساس کشور را تشخیص دادند و وظیفه ی بزرگ جهاد در راه خدا را مشتاقانه پذیرا شدند.
حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ کاظم راشد یزدی که در زمان 8 سال دفاع مقدس مسئولیت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد را بر عهده داشت، نقش آفرینی مقنیهای یزد را در «حفظ اهواز و سوسنگرد از اشغال بعثیهای عراق» را این گونه روایت کرده است:
از همان اوایل جنگ ارتباط صمیمی و تنگاتنگی بین آیت الله شهید صدوقی(ره) و شهید چمران برقرار بود و شهید صدوقی(ره) کمکهای زیادی به ستاد جنگهای نامنظم می کرد.
با تشویق شهید صدوقی به جبهه جنوب رفتم و در خدمت دکتر چمران بودم. در آن زمان رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیت الله العظمی خامنهای، رئیس ستاد شورای عالی دفاع بودند و آقای سلیمی(فرمانده سابق ارتش) رئیس دفتر ایشان بود. یک روز در حضور دکتر چمران، دوربین به دست گرفته و تانک های عراقی را شمردند و گفتند « عراق با 60 تانک میخواهد به سوسنگرد حمله کند و وضعیت جبهه مخاطره انگیز است».
دکتر چمران نیروهایش را جمع و برای آنها صحبت کرد. در حین سخنرانی، بارش باران شروع شد. دکتر چمران در صحبتهایش گفت: «ما باید همه نیروهایی را که داریم، به کار ببندیم و جلو حرکت تانک ها را بگیریم، چون اگر این تانکها به سوسنگرد برسند، اهواز نیز از دست میرود و با از دست رفتن اهواز، استان فارس هم در معرض خطر قرار میگیرد و...».
دکتر چمران بعد از سخنرانی به من گفت « ما باید کاری کنیم که آب رودخانه به سمت عراقیها جاری شود تا منطقه باتلاقی و تانکها قدرت مانور نداشته باشند. اگر بتوانید با آیت الله صدوقی تماس بگیرید تا برای ما مقنی بفرستند، موفقیت بزرگی است»!
من بلافاصله با شهید صدوقی(ره) تماس گرفتم و گفتم نظر آقای چمران این است که حداقل بیست مقنی برای دفاع از سوسنگرد لازم داریم. ایشان فرمودند: « من فردا این افراد را میفرستم». کمتر از دو روز یک گروه مقنی با دو مینی بوس، همراه با پول زیادی از طرف شهید صدوقی به جبهه آمدند. پولها را به دکتر چمران دادند و با تغییر مسیر رودخانه، آبها را به منطقه تجمع تانکهای عراقی هدایت کردند. نیروهای دکتر چمران هم با یک شبیخون، 60 تانک عراقی را سالم به غنیمت گرفته و یا منهدم نمودند و سوسنگرد و اهواز از اشغال عراقیها نجات دادند.
در آن زمان هر روز صبح، آقای چمران به اتاق جنگ میرفتند، وقتی بیرون میآمدند، میپرسیدم: «آقای چمران میخواهم به آیتالله صدوقی خبر بدهم تا خوشحال شوند. اوضاع جنگ چه طور است؟ ایشان میگفت: «بدتر از دیروز نیست». من هم به آیت الله صدوقی(ره) خبر میدادم.
منبع: کتاب «شیران الغدیر و یادمانهای جنوب»