خبرگزاری «حوزه» شهادت مظلومانۀ حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) مكتبى را براى آزادگان جهان بنا نهاد كه مسألۀ مرگ و شهادت را امرى ساده، بلكه افتخارآميزکرده است،[1]زیرا قيام عاشورا علاوه بر آنكه به احياى دين خدا كمك كرد، و موجب رشد و شكوفايى درخت اسلام گردید به نوبۀ خود باعث بيدارى امّت اسلامى گشت و روح شهادت طلبى و شجاعت را در میان مسلمانان دميد و درس فداكارى و ايثار را به بشر آموخت و دستگاه خلافت اموى را با خطرات جدّى روبرو ساخت و سبب قيام ها و نهضت هاى خونينى گرديد كه در كوتاه مدّت به سقوط خلافت آل ابوسفيان و در درازمدّت به برچيده شدن خلافت بنى اميّه انجاميد.[2] حال در این نگاشته با بهره گیری از آراء و اندیشه های ارزشمند مرجع عالی قدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله) مهمترین آثار و پیامدهای قیام عاشورا به مخاطبان گرامی ارائه میگردد:
احیای اسلام نبوی بر مدار حق گرایی
باید اذعان نمود يزيديان كه پس از حادثه عاشورا از پيروزى خيالى خود! سرمست و مغرور بودند،گمان داشتند با كشتن امام حسين عليه السلام و اسارت خانواده او، به پيروزى بزرگى نايل شده اند و آخرين نقطه مقاومت را در خاندان پيامبر در هم كوبيدند، براى آن كه پيروزى خيالىِ خود را به رخ همگان بكشانند و مستى و سرور خود را تكميل كنند، به اقدامات نابخردانه و جاهلانه اى دست زدند كه شادمانى زودگذر آنان را به مصيبت و ماتم دائمى تبديل كرد.[3]
آذين بندى شهرهايى چون كوفه و دمشق، برپا كردن مجالس سرور و شادى، توأم با رقص و شراب و پايكوبى، به زنجير بستن نوادگان پيامبر صلى الله عليه و آله و گرداندن آنان در ميان مردم در هيئت اسيران جنگى، تازيانه زدن به اطفال بى گناه، بر سر نيزه كردن سرهاى شهيدان سرفراز كربلا و زدن چوب خيزران بر لب و دندان امام و ... از جمله كارهايى بود كه به منظور تحقير اسيران و زهر چشم گرفتن از ديگران، از بنى اميّه بروز كرد.[4]
لیکن شهادت امام حسين عليه السلام و ياران پاكبازش، به احياى مكتب محمّدى صلى الله عليه و آله كمك كرد و خون پاك اباعبداللَّه عليه السلام درخت اسلام را آبيارى نمود و به رشد و بالندگى امّت اسلامى و بيدارى مسلمانان انجاميد.[5]
هم چنین باید گفت قیام عاشورا از باب حديث معروف نبوى صلى الله عليه و آله كه فرمود: «حُسَيْنُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ؛ حسين از من است و من از حسينم»[6] نه تنها آيين پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه را نجات داد بلکه اهداف رسالت ساير انبياء الهی را نیز محقّق نمود.
تحقّق حریّت و آزادگی ؛ در سایۀ قیام عاشورا
بی شک هر چند به ظاهر، نبرد نا برابر كربلا در عاشوراى سال 61 هجرى به نفع جبهه باطل به پايان رسيد؛ لیکن خون سرخ امام حسین(علیه السلام) مكتبى را براى مسلمانان، بلكه همه آزادگان جهان بنا نهاد، كه تا هميشه تاريخ باقى است[7] به عنوان سرمشق حقطلبان عالم و بسيارى از رهبران آزادىخواه در پيشبرد نهضت و قيام خويش مورد توجه قرار گرفت،[8]که تبلور آن را میتوان در پيروزى ملّت ايران در برچيدن بساط ظلم و بيدادگرىِ نظام استبدادى 2500 ساله، و حماسه هاى غرورآفرين هشت سال دفاع مقدّس در جبهه هاى نبرد حقّ عليه باطل، و مجاهدتهاى جوانان جان بر كف و رشيد حزب اللَّه جنوب لبنان در مقابله با رژيم سفّاك و تا بُن دندان مسلّح صهيونيستى مشاهده نمود.[9]
نهضت حسینی؛ زمینه ساز قيامهاى خونين پس از حادثه عاشورا
باید اذعان نمود انتشار اخبار كربلا تأثير عجيبى در ميان مسلمانان گذاشت، از يك سو، اوج مظلوميّت امام حسين عليه السلام و يارانش و نهايت قساوتى كه در شهادت آنان و اسارت خاندان پاكش آشكار شده بود، سبب نفرت مسلمانان از دستگاه خلافت اموى شد.[10]
هم چنین نحوه شهادت امام عليه السلام و يارانش كه به طور آشكار و در برابر چشمان هزاران نفر و در قلب دنياى اسلام آن روز، در اوج مظلوميّت اتّفاق افتاد، و نیز شخصيّت معنوى و عظمت خانوادگى امام حسين عليه السلام ميان مسلمانان و حركت انقلابى امام حسين عليه السلام، با آن ياران اندك و با فرياد «هَيْهاتَ مِنَّاالذِّلَّةَ» به مسلمانان جرأت و جسارت بخشيد و ؛ قيام هاى مردم مدينه، قيام توّابين و قيام مختار را پایه ریزی نمود.[11]
قیام توّابین
گفتنی است پس از ماجراى كربلا، شيعيان كوفه خود را بيش از ديگران مستحق ملامت مى دانستند و از عدم نصرت فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله احساس گناه و شرمسارى شديدى مى كردند. آنان براى جبران اين خطاى بزرگ، در پى قيام و شورش برآمدند، تا بتوانند اين لكّه ننگ را از دامان خود شستشو دهند،[12] لذا سليمان بن صرد خزاعى به عنوان رهبر اين گروه گفت؛ فرزند پيامبر و پاره تن او در ميان ما كشته شد. هر چه فرياد كمك خواهى سر داد، به كمكش نشتافتيم؛ فاسقان او را هدف تير و نيزه قرار دادند، آهنگ كشتن او كردند و به وى يورش بردند، ولى ما كارى انجام نداديم».[13] از این رو سليمان مردم را براى قيام آماده كرد،[14]لیکن حقیقت این است که آنان در واقع مى خواستند با كشتن و كشته شدن، از عذابى كه به روح و جانشان افتاده بود، رهايى يابند و گناهان خويش را شستشو دهند. به همين دليل در همان زمان، مختار نيز براى جمع آورى نيرو جهت مبارزه و قيام عليه حكومت ستمگر تلاش مى كرد، ولى با اين حال حاضر به همكارى با سليمان نبود و مى گفت: «سليمان مى خواهد با اين قيام، خود و يارانش را به كشتن دهد».[15]،[16]
در نهایت تلاش ها و جانبازى ها در قیام توّابین توسّط كسانى صورت پذیرفت كه روزى در كوفه پس از تهديدهاى «ابن زياد» مسلم بن عقيل رحمه الله را تنها گذاشتند و شهر را تسليم دشمن كردند؛ ولى پس از حادثه عاشورا، چنان روحيّه اى پيدا كردند كه جان بركف دست به قيام زدند تا كشته شدند.[17] از این رو قيام توّابين با كشته شدن سران نهضت، درهم شكست و شعله انقلاب براى مدّتى به خاموشى گراييد.[18]
قيام مختار
گفتنی است با ظهور «مختار» طوفان عظيم ديگرى برخاست و شعار خونخواهىِ امام حسين عليه السلام ارادتمندان آن حضرت را به گرد خود جمع كرد و خرمن هستىِ امويان و قاتلان جنايت پيشه كربلا را يكى پس از ديگرى سوزاند و خاكستر نمود،[19] و براى فرصتى كوتاه زخم هاى دلشان را التيام بخشيد. آتش انتقام از قتله كربلا[20] چنان پرشور و شديد بود كه در فاصله اندكى جانيان كربلا را طعمه خويش ساخت. هر يك به تناسبِ عمل زشتى كه مرتكب شده بودند به اشدّ مجازات به سزاى اعمال ننگين خود رسيدند.[21]لذا باید گفت جوهره اصلى قيام مختار چيزى جز خونخواهىِ امام حسين عليه السلام و انتقام از جانيان كربلا نبود که مختار نیز به خوبى از عهده اين هدف برآمد.[22]
افول و زوال بنی امیه پس از قیام عاشورا
بدیهی است پس از شهادت مظلومانه امام حسين عليه السلام و تشدید قيام ها و نهضت هاى خونين علیه بنی امیه که به خونخواهى امام حسين عليه السلام[23]صورت پذیرفت، نقاب از چهره دروغگويان اُموى افتادو نامشروع بودن سلطنت آنان به اثبات رسید.[24]به نحوی که حتّى عبّاسيان كه آخرين ضربه را بر آل ابوسفيان وارد آورده بودند در پناه شعار خونخواهى امام حسين عليه السلام و انتقام از بنى اميّه به مقاصد خويش رسيدند و بر مركب خلافت سوار شدند.[25]لیکن با همۀ این اوصاف مؤثّرترين عامل پيروزى آنان در قلع و قمع كردن بنى اميّه، همان شعار خونخواهى امام حسين عليه السلام و شرح مظلوميّت خاندان آن حضرت بوده است، زیرا آنان با انتخاب اين شعار، آتش خشم مردم را بر ضدّ بنى اميّه برافروختند و سرانجام بساط حكومت ننگين بنى اميّه را برچيدند.[26]
سخن آخر:
در خاتمه باید گفت عاشورا و كربلا با گذشت زمان از صورت يك حادثه تاريخى بيرون آمده و تبديل به يك مكتب شده است، مكتبى انسان ساز و افتخارآفرين![27]
لیکن باید گفت قیام امام حسین(علیه السلام) نه تنها براى مسلمين جهان بلكه تحسين بسيارى از متفكّران جهان را برانگيخته و از آن به عنوان الگويى براى نجات و رهايى ملّت هاى مظلوم و ستم ديده ياد مى كنند، و مكتبش را مكتب ظلم ستيزى و زندگى با عزّت و شرف و آزادى مى دانند.[28]امید است در دنياى امروز كه ظالمان و ستمگران بى رحم، براى نوشيدن خون مظلومان به پا خاسته اند، ملّت هاى ستم ديده با الهام گرفتن از حماسه عاشورا به پا خيزند و شرّ آنان را از جهان براندازند.[29]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص656.
[2] همان.
[3] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص657.
[4] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص658.
[5] همان.
[6] بحارالانوار، ج 43، ص 261. اين حديث در منابع مختلف اهل سنّت نيز نقل شده است؛ از جمله: مستدرك حاكم، ج 3، ص 177؛ معجم الكبير طبرانى، ج 22، ص 274 و كنزالعمّال، ج 12، ص 115.
[7] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 661.
[8] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 663.
[9] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 664.
[10] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 665.
[11] همان.
[12] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 668.
[13] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 669.
[14] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 670.
[15]كامل ابن اثير، ج 4، ص 163.
[16] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 673.
[17] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 673.
[18] همان.
[19] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص673.
[20] قاتلان شهدای کربلا.
[21] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 681.
[22] همان.
[23] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 685.
[24] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 685.
[25] همان.
[26] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 686.
[27] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 691.
[28] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 692.
[29] همان.
نظر شما