چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۷
امور خیریه ایرانیان در گذر تاریخ

حوزه/ نخستین نشست تخصصی از مجموعه نشست‌های تخصصی با موضوع خیر در ایران با عنوان «بررسی روند ایجاد و گسترش امور خیریه نوین در ایران» با حضور حجت الاسلام علی ملانوری، قائم مقام مدیرعامل بنیاد خیریه راهبردی آلاء در حوزه خیر ماندگار در ساختمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان اصفهان برگزارشد.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری«حوزه» دراین نشست، که آقای موسی‌پور، معاونت دانشگاه فرهنگیان،خانم الهام ملک‌زاده، پژوهشگر و جمعی از اصحاب علم و فرهنگ حضور داشتند، الهام ملک زاده، سابقه تاریخی ایرانیان در کارهای عام‌المنفعه، خیریه و همچنین پیشینه وقف در جهان را مورد بررسی قرارداد.

الهام ملک‌زاده در بخش اول سخنان خود، با اشاره به فضای بکر پژوهشی در این حوزه گفت: «حوزه تخصصی من تاریخ است؛ زمانی که کار پژوهش در این حوزه را شروع کردم، متوجه فضای بکر پژوهشی در این حوزه شدم که می‌تواند برای کسانی که می‌خواهند وارد این بخش پژوهشی شوند، قوت قلبی باشد. شاید حضور فیزیکی و مالی برای هرکس مقدور نباشد، اما می‌توان در مورد این موضوع تحقیق و پژوهش کرد.»

ملک‌زاده در ادامه با تأکید بر سابقه تاریخی ایرانیان در کارهای عام‌المنفعه و خیریه گفت: «موضوع بحث امروز، فتح‌البابی برای ادامه نشست‌های تخصصی امر خیر در ایران است. ضرورت رفع نیازهای بشر، در طول تاریخ و در همه نقاط دنیا به عنوان یک واکنش طبیعی شناخته می‌شود. در نتیجه تأکید ادیان الهی و تعالیم انبیاء و رسولان خدا بر داشتن روحیه تعاون و نیکوکاری با اهمیت و جدیت بیشتر، در مقیاس‌های بزرگ‌تر مورد توجه قرار گرفته است.»

این عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه به نگاه متفاوت خیر در بازدید از اماکن تاریخی اشاره کرد و گفت: «کسانی که برای بازدید از ابنیه باستانی، مساجد و بقاع قدیمی می‌روند، بهتر است علاوه بر تجلی روح و هنر گذشتگان در این آثار، به نیات ساخت چنین ابنیه‌ای هم توجه داشته و به این فکر کنند که ساخت مدارس، حمام‌‌ها، پل‌ها، بیمارستان‌ها، راه‌ها و .. براساس چه عقیده‌ای شکل گرفته است. بانیان این امور چه کسانی بوده‌اند.»

* پیشینه وقف در جهان

وی در ادامه اظهار داشت: «امر خیر در اقصی نقاط جهان، با نام‌های متفاوت حاصل از عقاید مخصوص و معین وجود داشته که موجب بقای مؤسسات خیریه شده است. شرایط و مقررات خاص هر منطقه، با توجه به ظهور فرق مذهبی خاص، در نوع و کارکرد این بنیادها، مؤسسات و انجمن‌های خیریه تاثیر داشته و هر فرقه با دیدگاه‌های ایدئولوژیک خاص خود به کار خیر می‌پرداخت. به همین علت امر خیر در جهان دارای اصول ثابتی نبوده است.»

ملک‌زاده با تشریح پیشینه وقف در جهان گفت: «وقف، جولانگاه امر خیر، برآمده از روح انسانی و زاییده تفکرات معنوی جوامع بشری است. برخلاف تصور اولیه، وقف مختص کشورهای اسلامی و شرقی نیست. این امر به تمام نقاط دنیا اختصاص دارد. در مروری به تمدن‌های گذشته از جمله مصر، بابل، روم، یونان و .. با آثاری از موقوفات روبرو می‌شویم. همچنین آریانژاد‌ها (ایرانی‌ها) با پیروی از آیین خود به آبادانی و کمک به بی‌نوایان و دستگیری از مستمندان می‌پرداختند. ایرانیان دارای موقوفات و نذورات بسیاری برای نگهداری معابد و آتشکده‌ها بوده‌اند. در بسیاری از شهرهای ایران، مانند یزد و کرمان، هنوز بین زرتشتیان می‌توان آثاری از این موقوفات را دید. این سنت از اعتقاد ایرانیان و آیین زرتشت به «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک» نشأت می‌گیرد.

 براساس تعالیم دین زرتشتی، ایرانیان موظف به کار خیر بوده‌اند. بر پایه این نیک‌اندیشی، زرتشتیان یک دهم از درآمد خود را صرف خیرات برای فقرا و یا داد و دهش می‌کردند. در بخشی از ترجمه فارسی اوستا آمده: «اهورامزدا از کسی خشنود است که بینوایان را دستگیری کند.» به همین جهت بسیاری از نیکوکاران زرتشتی پیش از مرگ، تمام و یا قسمتی از اموال خود را وقف مستمندان می‌کردند. براساس آنچه از گذشته به جا مانده چنین رسمی به دوره پیشدادی باز می‌گردد و بنیانگذار آن هم «جمشید» بوده است.

خانم الهام ملک‌زاده در ادامه با اشاره به حضور اسلام در ایران گفت: «زمانی که اسلام به عنوان آخرین و کامل‌ترین دین الهی وارد ایران می‌شود، با نگاهی جدی و قاطع به این امر، با ایجاد فضایی مناسب فرصتی را در اختیار مسلمانان ایرانی قرار می‌دهد تا با خلاقیت و خلق فضاهای گسترده‌ وارد امر خیر و حوزه موقوفات شوند. در سوره‌های مختلفی از قرآن مجید با آیاتی در خصوص تعاون، انفاق، باقیات و صالحات، صدقات و .. روبرو می‌شویم که تأکید دین اسلام را به مسئله امر خیر نشان می‌دهد. روایات ائمه اطهار(ع) هم بر این موضوع مهر تأیید می‌زند.»

ملک‌زاده با بیان حدیثی از پیامبر اکرم(ص) در خصوص صدقه جاریه گفت: «پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هنگامی که کسی می‌میرد، پرونده اعمال او بسته می‌شود مگر در سه مورد، کار نیک روزانه، علم مفید و فرزند صالح. اسلام توجه زیادی به صدقه جاریه و وقف دارد. از دیدگاه اسلام، حبس عین مال و تسبیل منفعت مال، وقف نامیده می‌شود. به این ترتیب واقف صریحاً مشخص می‌کند مال موقوفه به چه منظور وقف می‌شود. تاثیر چنین مسئله‌ای بر جامعه، در طول تاریخ مورد توجه حکام و سلاطین قرار گرفته است. در ابتکارات ایرانی‌ها، با دستگاه‌های فرهنگی، بهداشتی، مؤسسات خیریه، مظاهر تمدنی و سازمان‌های اجتماعی روبرو می‌شویم که در عوان دوره قرون وسطی وجود نداشته اما ایران به شکلی ساده و روان انجام می‌گرفته است.»

این پژوهشگر مطالعات فرهنگی در ادامه با تشریح سابقه وقف و خیریه در تاریخ ایران بیان کرد: «بعد از شکل‌گیری حکومت‌های نیمه مستقلی همچون طاهریان، صفاریان و سامانیان، اوقاف به عنوان یکی از مسائل مهم حکومتی مورد توجه قرار گرفت و گسترش یافت. در این دوره هرچه پیش‌تر می‌رویم، با توجه به قدرت حکومت‌ها، نوع و فضای موقوفی، کارهای خیر تنوع بیشتری می‌یابد. بیشترین بازخورد این مسئله زمانی اتفاق می‌افتد که بحث دانشی و علمی در امور خیر مطرح می‌شود. در این دوران ما با مدارس و مراکز آموزشی وقفی روبرو می‌شویم که در نوع خود آگاهی بخش هستند.»

*بررسی آسیب‌های موقوفات در طول تاریخ

وی در ادامه به بحث آسیب‌های موقوفات در طول تاریخ پرداخت و اظهار داشت: «در مواقعی از تاریخ ما با غصب اموال موقوفه نیز روبرو می‌شویم. با یورش مغول‌ها به ایران، نهادها و مؤسسات وقفی دچار هرج و مرج می‌شوند. این مسئله تا زمانی که ایلخانان، مسلمان شوند، ادامه پیدا می‌کند. بعد از اسلام آوردن ایلخانان، در دوره غازان‌ها، اموال موقوفه دوباره ساماندهی  می‌شوند. در این دوره فضای امور خیر رونق پیدا می‌کند. پایان دوره غصب اموال موقوفه نشان دهنده تنش بین دو قدرت است. در یک سو چادرنشینان مغول هستند که درک دقیقی از مسئله ندارند و به تصاحب اموال موقوفه به عنوان یک منبع درآمد نگاه می‌کنند و در سوی دیگر روحانیون مسلمان قرار دارند که مسئولیت اموال موقوفه به عهده آنهاست. در همین مقطع زمانی حق وقف و امتیازات ناشی از آن در کلیساها، صومعه‌های عیسویان و سایر مذاهب هم دیده می‌شود. اداره اکثر مدارس به عهده بنیاد موقوفات است. این امر با گذشت زمان گسترش می‌یابد.»

* اوج امر خیر و موقوفه در ایران

خانم ملک‌زاده در ادامه به دوران اوج امر خیر و موقوفه در ایران پرداخته و می افزاید: «نقطه اوج این جریان به دوره صفویه و شاه‌عباس بازمی‌گردد. از مهمترین‌ موقوفات این دوره می‌توان به اموال موقوفه متعلق به آستان قدس رضوی و آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در تبریز اشاره کرد. پس از سقوط صفوی‌ها و فترت بعد از آن، با روی کار آمدن نادرشاه افشار، این روند دچار یک خلأ بزرگ می‌شود. وی این اموال را به عنوان اموال خالصه در دفاتر ثبت اراضی به نام «ربئات نادری» ثبت می‌کند. به این ترتیب نهاد موقوفات از حیز انتفاع خارح می‌شوند. پس از مرگ نادر و روی کار آمدن جانشینان متزلزل وی، خط مشی تغییر کرده و بخشی از اموال موقوفه به صاحبان‌شان مسترد می‌شود. در سال‌های آشفته بین دوره صفویه تا قاجار، تنها در یک دوره کوتاه ، یعنی در زمان کریمخان زند، موقوفات موقتاً ساماندهی می‌شوند. نمود این مسئله را در اموال موقوفی به جا مانده در شیراز می‌توان دید. همچنین برای رونق بخشیدن به وقف، اقداماتی صورت می‌گیرد. در این دوره از سوی کریمخان، وزیری مستقل برای احیای وقف منسوب می‌شود.»

این پژوهشگر علوم انسانی با تشریح وضعیت وقف در دوره قاجار گفت: «در این دوره به دلایل متعددی، با وضعیت نابسامان اجتماعی روبرو هستیم. قحطی، شیوع بیماری‌های واگیرداری همچون وبا و طاعون، بروز جنگ‌های پر تلفات داخلی و خارجی و .. تاثیر مستقیمی بر وضعیت جمعیتی کشور می‌گذارد. این مسئله آسیب‌های اجتماعی زیادی را در پی دارد.مثلا در دوره فتحعلی شده قاجار فردی به عنوان حاکم به کرمان فرستاده می شود تا برای انجام کارهای خیر از همه امکانات استفاده کند. این امور خیر در قالب شفاخانه، کاروانسرا، حمام و .. عملاً کسانی را پوشش می‌دهد که نیروی مولد خود را از دست داده‌اند. در مواردی نیز نقاطی از کشور، مردم منطقه خود ابتکار عمل را به دست گرفته و به امر خیر می‌پردازند.»

وی ادامه داد: «دوره قاجار در ابتدای قرن نوزدهم و با شروع تفکر امپریالیستی همراه است. ایران بر سر چهارراهی قرار می‌گیرد که در مسیر جنگ‌های زیادی است. کشورهای آن روزگار در تصور توسعه اراضی و افزایش مستعمرات خود هستند. به این ترتیب ایران تحولاتی را پشت سر می‌گذارد که تبعات منفی به بار می‌آورد. یکی از این تغییرات جنگ ایران با روس و تحولات انگلستان در هند است. انگلستان تلاش می‌کند هند را از دست ندهد و راه روس را ببندد. در چنین شرایطی ایران با شکست سختی از روس‌ها، وجه المصالحه قرار می‌گیرد. پس از این است که عباس‌میرزا، ولیعهد وقت، گروهی از ایرانیان را برای بررسی دلیل شکست‌ها و نتایج تلخ ناشی از این جنگ، به غرب می‌فرستد. این اتفاق، سرآغاز توجه ایران به غرب و شروع تحولات نوین در ایران است. ایرانیان از این طریق با غرب آشنا می‌شوند. برخلاف حضور نهادهای اجتماعی خیریه در ایران، غرب در قرون وسطی فاقد هر گونه ساختارهای عام‌المنفعه و اجتماعی بوده است. در قرون وسطی، اداره موقوفات در اختیار کلیسا گذاشته می شود. سوءاستفاده‌های زیادی نیز در این مقوله از سوی کلیسا رخ می‌دهد. در این دوران است که اروپا با بحث خردگرایی، سازمان گرایی و فردگرایی روبرو می‌شود. با توجه به این تحولات، ایران نیز سعی می‌کند از این چرخه عقب نمانده و قدم در راهی بگذارد که بسیار طولانی است.»

خانم ملک‌زاده با تشریح شرایط آغاز دیدگاه‌های نوین به امر خیریه در ایران اظهار داشت: «در هر مقطعی که ما به مسائل علمی و دانشی توجه کردیم، تغییراتی در حوزه موقوفات سنتی ما شکل گرفت. اصلاحات در نهادهای حکومتی مبتنی بر نیازهای اجتماعی شکل گرفته است. هر زمانی که دانش و شناخت در کشورهای دیگر و مظاهر تمدنی ایجاد شد. معضلات اجتماعی در ایران پررنگ‌تر نمود یافت. برای برون رفت از این شرایط، مسائل و اتفاقاتی مدنی شکل می‌گیرند که حوزه خیریه را هم پوشش می‌دهد.»

* رویکرد حکومت در دوره ناصری

وی در ادامه با اشاره به تغییرات در دوره ناصری گفت: «در دوره قاجار به علت مشکلاتی که برای جامعه ایران به لحاظ بیماری و نابسامانی‌های اجتماعی به وجود می‌آید، جمعیت هیچ‌گاه از مرز دوازده میلیون فراتر نمی‌رود. در دوره ناصری، روی کارآمدن صدراعظمی که در محیط متفاوتی رشد کرده، در تغییر رویکرد حکومت و جامعه نقش مهمی دارد. در این دوره رویکرد حکومت به جایگاه‌های عام‌المنفعه تغییر می‌کند. فردی به نام میرزا حسین‌خان سپهسالار یا میرزا حسین‌خان مشیرالدوله به عنوان یکی از صدراعظم‌های دوران ناصری بر مسند کار می‌نشیند. یکی از کارهای بزرگ وی، برقراری تفکر تحول در جامعه است. در دوران صدارت وی در سال 1288 بیماری "وبا" شیوع یافته و قحطی بزرگی شکل می‌گیرد که کشتار بزرگی از مردم را در پی دارد. یکی از اولین اقدامات نوین در این شرایط شکل می‌گیرد. عده‌ای خواهان خروج شاه از شهر هستند؛ ولی وی بر حضور شاه در شهر اصرار می‌کند و می‌خواهد تا شاه با مردم بماند. خود زمام امور را به دست گرفته و وضعیت نان و غله را سامان می‌دهد. علاوه بر این با پخت غذا و پخش آن در میان مردم نیازمند، مراسمی را در تهران برپا کرده و از کلیه سفرای خارجی و همسرانشان دعوت می‌کند تا با خرید بلیت‌های این کنسرت به کمک مردم بشتابند. این کار نخستین تجربه‌ای است که انجام کارهای خیر در کشورهای اروپایی در ایران انجام می‌شود. پس از این اقدامات دیگری صورت می‌گیرد تا از اعیان، بازرگانان، کدخداها و متسبین دولتی دعوت می‌شود تا این تجربه را داشته باشند. پس از مشروطه، این امر در جامعه به عنوان یکی از راه‌های جلب مشارکت مردمی با استفاده از امکانات مالی افراد تسری می‌یابد و حتی مجلس اعانه‌ای به همت آقای سپهسالار در ایام رمضان برای این امر برگزار می‌شود.»

این عضو هیأت علمی پژوهشکده تاریخ در ادامه به وضعیت میسیون‌های مذهبی حاضر در ایران پرداخت و گفت: «در این دوره میسیون‌‌های مذهبی از کشورهای اروپایی و آمریکایی در ایران حضور دارند که علاوه بر پوشش مسیحیان ایرانی به مردم عادی نیز کمک می‌کنند. به طوری که در سال 1308، یکی از میسیون‌های آمریکایی با حمایت ناصرالدین‌شاه زمینی را خریداری کرده و ساختمان یک بیمارستان را پی‌ریزی می‌کند. این بیمارستان در سال 1310، سه سال پیش از مرگ شاه افتتاح می‌شود و به درمان رایگان مردم و پخش رایگان دارو میان مسلمانان و اقلیت‌ها می‌پردازد. کسانی که خواهان برقراری چنین اندیشه‌هایی هستند علاوه بر توجه به اصلاحات نهادهای حکومتی، می‌خواهند همه مردم به امکانات دسترسی داشته باشند. این تفکر کم‌کم در حوزه‌های اجتماعی راه پیدا می‌کند. با انقلاب مشروطه و روی کار آمدن نظام پارلمانی این مهم در قالب وظایف و نقش‌های اجتماعی افراد و حکومت تعریف می‌شود.»

خانم الهام ملک‌زاده در ادامه اظهار داشت: «ورود مفاهیم جدید، باعث تغییر رویکرد قانونمنداران از شکل سنتی به حالت مدرن می‌شود. به مرور ساختارهای منظم، در مکان‌های مشخص و با حضور افراد معین تعریف می‌شود. گروه‌هایی برای ساماندهی ایتام، زنان بی‌سرپرست و .. شکل گرفته و سعی می‌کنند این گروه‌ها را تحت پوشش قرار دهند. عملکرد جدیدی از کارهای عام‌المنفعه شکل می‌گیرد که ناشی از توجه افراد خیر به معضلات اجتماعی است.»

این پژوهشگر مطالعات فرهنگی ضمن پرداخت به نحوه شکل‌گیری گروه‌های خیریه نوین گفت: «اقدامات خودجوش مردم به مرحله‌ای می‌رسد که به عنوان دستور قانونی وارد مجلس می‌شود. براساس مصوبه مجلس، پول خرد باقیمانده از حقوق نمایندگان صرف امور خیر می‌شود. همچنین پول حاصل از فروش محموله‌های پستی بدون صاحب نیز به نیازمندان اختصاص می‌یابد. به این ترتیب امور خیر به شکل قاعده‌مند در جامعه مطرح می‌شوند. بنیانگذاران امور خیر جدید و بنیادهای خیریه نوین نیز از بین همین گروه‌های اجتماعی شکل می‌گیرند. با افزایش آگاهی، نگاه تخصصی‌‌تر می‌شود. اینکه جامعه به چه نیاز دارد و نیات باید به چه سمت و سویی گرایش بیابند در این نگاه شکل گرفته و دچار تغییر می‌شود. نیات همچنان خیر هستند ولی کارکرد تغییر می‌کند. این مسئله در طی دوران مشروطه تا روی کار آمدن رضاشاه ادامه دارد.»

* وضعیت امور خیر در دوره پهلوی اول

خانم ملک زاده در ادامه به وضعیت امور خیر در دوره پهلوی اول اشاره کرد و گفت: «در حد فاصل مشروطه تا روی کار آمدن دولت پهلوی، نگاه واقفان به حوزه خیر تغییر کرده و به روز می‌شود. با توجه به نیازهای روز وقف صورت می‌گیرد. همچنین در دوره رضاشاه به بعد وزارت اوقاف و امور خیریه را داریم و حکومت خود متولی اوقاف بوده و آن را اداره می‌کند. امور خیر، حوزه‌ای است که اگر مشارکت بالای مردم را هم داشته باشد، بی‌خطر است.

* ابنیه و اموال موقوفی در استان یزد

در ادامه جلسه خانم خانی، پژوهشگری که تحقیق مفصلی در خصوص ابنیه و اموال موقوفی در استان یزد داشت به ایراد سخن پرداخت.

وی در تشریح پژوهش خود گفت: «کاری که من انجام داده‌ام با محوریت امر خیر در میان اقلیت‌های زرتشتی و یهودی شهر یزد صورت گرفته است. در بسیاری از موقوفات این شهر شاهد نگرش نوینی هستیم که به امور خیر جهت داده است. یزد همواره به عنوان بستری برای حضور اقلیت‌های زرتشتی و یهودی مشهور می باشد. میسیون‌های خیریه از سال‌ها قبل در این شهر فعالیت داشته‌اند. این گروه‌های مذهبی با تاسیس مدارس خیریه دخترانه و ... تلاش به گسترش دین مسیحیت داشتند اما در این مسیر به توفیقی دست نیافتند و تاکنون هیچ مسیحی در یزد زندگی طولانی نداشته است. مطلب قابل توجه در خصوص گروه‌های خیریه نوین، حمایت‌های دولت از آنهاست. در زمان ناصری، خیریه‌های زیادی توسط زرتشتیان و تحت نظر اکابر پارسیان هندوستان در ایران فعالیت کرده و به هم‌وطنان و هم‌کیشان خود یاری می‌رساندند.

 این مرکز فعالیت‌های خود را در حوزه‌های آموزشی و بهداشتی در ایران آغاز می کند. فعالیت‌هایی که در ابتدا قرار است به مقررات دین زرتشتی و تفکرات الحاقی بپردازد و هدف بعدی خود را آگاه ساختن جامعه زرتشتیان ایرانی قرار داده است. در این دوره اکثر زرتشتیان ایران ساکن یزد و کرمان هستند. نمونه فعالیت‌های آنها در تاسیس مراکز آموزشی گسترده برای پسران و دختران، تاسیس دبستان قاجار و در احداث مراکز بهداشتی، مانند زایشگاه بهمن است.»

وی در ادامه با توضیح اهداف چنین تشکل‌های خیریه‌ای گفت: «هدف چنین انجمن‌هایی در نگاه اول، آگاهی بخشی و حب انسان دوستی و وطن‌پرستی است؛ اما با واکاوی در فعالیت‌های آنها به دو هدف دیگر نیز می‌رسیم. این دو هدف شامل ترس از جذب زرتشتیان توسط میسیون‌های مذهبی و استفاده از زرتشتیان برای نفوذ دولت بریتانیا در فرهنگ ایران است.»

وی با اشاره به حمایت های خیریه ای یهودیان نیز گفت: در دوره معاصر چندان خیریه وابسته به یهودیت دیده نمی‌شود. تنها فعالیت خیریه آنها تاسیس مدرسه‌ای به نام انتخاب در یزد است. این مدرسه توسط موسسه‌ای به نام آلیانس (آریانس) اداره می‌شود. دلیل این فعالیت به حضور میسیون‌های مسیحی باز می‌گردد. این میسیون‌ها با توزیع رایگان غذا، پوشاک و .. بین مردم و دانش‌آموزان یهودی تلاش می‌کردند آنها را جذب مسیحیت کنند. یهودیان برای ممانعت از جذب هم‌کیشان خود به دین مسیحیت، مدارسی را تحت عنوان آلیانس (آریانس) تاسیس کردند. این مدارس برای اولین بار توسط میرزا حسین‌خان سپهسالار در عصر ناصری در یزد افتتاح شد. پس از آن در شهرهایی مانند همدان، اصفهان، کاشان و ... دبستان‌های آلیانس (آریانس) برای دو گروه دختر و پسر تاسیس شد.»

خانم خانی در ادامه افزود: تفکرات صهیونیست در سال 1320 شمسی(1947م) فرصت جولان می‌یابد. همچنین تاسیس خیریه‌هایی مانند تعاون، کانون خیرخواه و .. در سال‌های حکومت پهلوی، برنامه‌های برای آگاهی بخشی به جوانان یهود ایجاد می‌شوند. نتیجه این فعالیت‌ها افزایش روحیه تعاون و همکاری بین مردم است. اقلیت‌های دینی به علت ارتباطی که با خارج از کشور داشته‌اند فعالیت‌های آموزشی و علمی را پیش از امور خیریه سنتی آغاز می‌کنند. همین مسئله بر بهبود کیفیت زندگی آنها تاثیر می‌گذارد.»

در ادامه جلسه، فیلمی از مدارس زرتشتی یزد از جمله مدرسه مارکار و کیخسروی پخش شد.

پس از پایان فیلم، دکتر موسی‌پور از حاضرین در جلسه خواست تا پرسش‌ها و نظرات خود را در خصوص بحث ارائه کنند. 

دکتر ریاحی به عنوان یکی از حاضرین جلسه، در خصوص مباحث مطروحه گفت: «فرهنگ اسلام بسیار غنی و پربار است. چه خوب بود که در تحقیقاتی که درباره آنها صحبت شد، نامی از واقفان بزرگ شهر یزد هم برده می‌شد. به عنوان مثال موقوفات گسترده آقای ابوالقاسم رشتی، تاجر رشتی‌الاصلی که در یزد مقیم بودند بسیار زیاد است. پرداخت به انگیزه وقف و گستره جغرافیایی نوینی که بخشی از شهر یزد را در بر داشته بسیار جالب است. در وقف‌نامه وی نکات بسیار قابل تاملی وجود دارد که توصیه می‌کنم به این موقوفات نیز بپردازید. مجموعه بزرگی از اموال موقوفه در شهر یزد وجود دارد که می‌تواند الگوی مناسبی برای سایر شهرهای کشور باشد.»

وی ادامه داد: «کار نیکی بود که در فواصل مرور و بررسی روند تاریخی بحث خیر در ایران به مبانی فقهی این امر اشاره داشتید. وقف پیش از اسلام نیز وجود داشته و از احکام تاسیسی اسلام نیست. اسلام این امر خیر را تایید و امضا کرده است. در قرن اخیر، مصداق همه امور خیر تکیه بر مبانی فقهی، تکالیف دینی و اعتقادی مردم و در سایه تشویق علمای دین شکل گرفته است. پیرامون بحثی که در خصوص تحول ساختاری در حوزه امور خیر به این نکته اشاره می‌کنم که همواره نیاز و امکان رفع آن نیاز در کنار هم مطرح می‌شوند. انسان در هر عصری که زندگی کند، نیازهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و .. خاص خود را دارد. به همین مناسبت برخی از نیازهای انسان در سایه تلاش خود و مبادله برآورده می‌شوند. در این میان برخی از انسان‌ها توان رفع نیازهای خود را ندارد. اشخاص خیری پیدا می‌شوند که بدون نگاه اقتصادی و هیچ‌گونه توقعی، این بار را از دوش هم‌نوع خود برمی‌دارند. بنابراین در همه ادیان، علی‌الخصوص تفکر اسلامی کمک به نیازمندان تحت عناوین متنوعی از جمله قرض‌الحسنه، انفاق، وصیت، حبس و ... توصیه شده است؛ اما بحث وقف به علت ماندگاری بلندمدت خود از اهمیت بیشتری برخوردار است. وقتی سخن از وقف در تاریخ نوین می‌کنیم باید یادمان باشد نیازها به فراخور گذر زمان تغییر می‌کنند. به همین تناسب افراد نیکوکاری نیز یافت می‌شوند که این نیازها را رفع کنند. هرچه نیاز مردم تغییر کند، حضور خیرین و واقفین پررنگ‌تر خواهد شد، همچنین در گذر اداره و سازمان کارهای خیر تغییر می‌کند؛ تغییری در محتوا ایجاد نمی‌شود. نیات و مفهوم همان است ولی به اقتضای نیازهای بشر تغییر شکل می‌دهد. ابزارهای امر تغییر می‌کنند؛ وگرنه نوع و تفکر خیر همان است که همواره همراه انسان بوده است.»

* باید در نگرش سنتی امور خیر تغییر فرهنگی ایجاد کرد

دکتر کاشانی از دیگر حاضرین در جلسه بود که به ایراد سخن پرداخت. وی با اشاره به ضرورت تغییر در نگرش سنتی امور خیر گفت: «در مقایسه با موسسات خیریه نوین و سنتی با تشکل‌هایی روبرو می‌شویم که طرح خیری در دست دارند و متناسب با فضایشان است. باید در نگرش سنتی امور خیر تغییر فرهنگی ایجاد کرد. امروزه در خیریه سنتی ما گرایشات فرهنگی دیده می‌شود. خیریه نوین جزئی از فرهنگ امروز است؛ در حالیکه در خیریه سنتی ما با بخشی از گرایشات فرهنگی سنتی روبرو می‌شویم که از سنت گذشته ایران تبعیت می‌کند. بنابراین فکر می‌کنم بسیاری از خیریه‌های سنتی هم‌گام با خیریه‌های نوین پیش‌ نیامده‌اند. تفکرات جدید را نپذیرفته‌اند. در حالیکه گرایش دولت‌ها، روحانیت و علما به خیریه‌های نوین بیشتر است. یکی از وجوه امر خیر در فرهنگ سنتی، احساس تقابلی است که ممکن است در ذهنیت افراد شکل بگیرد. این تجربه را به وفور می‌بینم. بخش‌های سنتی ما می‌خواهد وارد حوزه امر خیر شوند؛ ولی اطلاعی از گرایش‌های نوین ندارند و خود را با نظام مدرن هماهنگ نمی‌کنند.»

وی در ادامه با بیان راهکاری برای برون‌رفت از این مسئله اظهار داشت: «برای اینکه بتوانیم بنیادهای خیریه راهبری را در کشور ساماندهی کنیم، باید راه‌هایی برای تلطیف و زدودن این باور به وجود بیاوریم. نبود چنین راهکاری ما را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد.

خانم الهام ملک‌زاده به عنوان سخنران اصلی جلسه با تشکر از حضار در پاسخ به مباحثی که مطرح شد گفت: «در خصوص سخنان دکتر کاشانی باید بگویم کارهایی که خانم خانی انجام داد، در خصوص امور خیر در یزد نزد مسلمانان و غیرمسلمانان بود. ایشان به شکل مبسوط به خاندان رشتی و سایر خانواده‌های مطرحی که در حوزه وقف در این استان حضور داشته‌اند پرداخته است. این پژوهش، موضوع پایان‌نامه خانم خانی است و به طور مبسوط به امور خیر و موقوفات استان یزد می‌پردازد. خوشبختانه نقطه نظرات جنابعالی در تحقیق ایشان رعایت شده است. در خصوص بخش دوم، همان‌طور که در ابتدای جلسه نیز عرض کردم، تمرکز سخنان من بر مرور این تاریخچه است. تمام مواردی که ذکر شد، مصادیق گسترده‌ای دارند. در خیر نوین ما با موسساتی روبرو هستیم که کار خیر می‌کنند ولی مال موقوفه نیستند. فرقی هم نمی‌کند یک نفر و یا جمعی کار می‌کنند. این بحث، شاخه‌های مختلفی دارد که ما گذرا به آن پرداختیم.»

وی در پاسخ به تحولات ساختاری و تحولات اجتماعی مطرح شده توسط دکتر کاشانی گفت: «به نکته درستی اشاره کردید. همه این اتفاقات بر پایه نیازهاست. تحول ساختاری و اجتماعی و ایجاد نیازهای جدید و رفع آنها در قالب امور خیر نوین مطرح می‌شود. در پاسخ شما باید بگویم که این امر حالتی دوگانه دارد. ضمن طرح بحث موقوفات و ساختار اداره و پیشبرد آنها در مقاطعی عملاً جای نفوذ می‌یابد. نیات انسان‌ها بر سر جای خود است ولی رویکردشان با توجه به تنوع و تغییر نیازها متحول می‌شود.»

در پایان جلسه، یکی از بانوان حاضر ضمن پیشنهاد عنوانی برای جلسات آینده گفت: «خوب است که در جلسه‌ای به تکنیک‌های صحیح برای تعیین اولویت در امور خیر پرداخت تا براساس کار علمی خیریه نوین را در کشور پیش برد.»

سلسله نشست‌های تخصصی خیر نوین، سه شنبه سوم هر ماه ازسوی بنیاد خیریه آلاء دراصفهان برگزار  می شود.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha