سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه / انتشار دومین نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی که در کمتر از یکسال صورت گرفته، توجه بسیاری از جوانان و نخبگان را به خود جلب کرده است. البته رسانه های رسمی و بوق های تبلیغاتی غرب که در اختیار لابی صهیونیستی قرار دارند، علاقه ای به معرفی این نامه ندارند اما همچنانکه در باره نامه اول رخ داد، این نامه هدایتگرانه و روشنگرانه از طریق گروه های مردمی و شبکه های اجتماعی، به تدریج به دست صاحبان اصلی اش خواهد رسید. درباره نامه آیت الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان غربی با دکتر علی الاوسی، پژوهشگر و استاد دانشگاه جهانی علوم اسلامی در لندن به گفتگو نشستیم که متن این مصاحبه تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:
- با توجه به اینکه نامه اخیر رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی، دومین نامه در کمتر از یکسال به حساب می آید، به نظر شما چه انگیزه هایی باعث شده است که ایشان دومین نامه خود را خطاب به جوانان غربی بنویسند؟
قلب امام خامنه ای با اسلام و امنیت و صلح است و از این رو تلاش می کند فرصت های گفتگوی حقیقی ایجاد کند نه گفتگوهایی که بر اساس واکنش های گذرا باشد؛ چرا که آن نوع گفتگو ها حقیقی نخواهد بود. ایشان دوست دارد تمام بشریت به گفتگو روی بیاورند و ادیان و نژادها و تجمع ها و کشورها با هم گفتگو کنند تا زمینه گفتگوی حقیقی میان آنها فراهم شود.
مساله دوم این است که رهبر انقلاب نسبت به تخریب چهره اسلام نگران است، چون این حملات تروریستی موجب تخریب چهره اسلام در غرب و سایر نقاط جهان می شود.
مساله دیگر این است که ایشان در پی ایجاد جبهه جهانی مبارزه با تروریسم است؛ جبهه ای که یک جبهه واقعی و غیر صوری باشد.
به نظر من اهمیت این نامه از دو جهت است: اول اینکه از جانب یک رهبر سیاسی و مرجع دینی همچون امام خامنه ای صادر شده و دیگر اینکه این نامه با تحولات بزرگ و کلان منطقه و حمله تروریست ها به غرب همراه شده و تمام این امور باعث شده ایشان این نامه را کمتر از یک سال پس از نامه اول بنویسد و طبیعی است که این نامه مفاهیم عمیقی را در بر داشته باشد.
* به نظر شما مهمترین نکات در این نامه چیست و چه مفهومی را می خواهد به مخاطب منتقل کند؟
ایشان تاکید کرده که جهان اسلام خود از قربانیان تروریسم است و برخوردهای دوگانه غرب با تروریسم باید متوقف شود، زیرا ما تروریسم خوب و بد نداریم و هر تروریسمی بد است و نباید برخی کشورها تروریسم اسرائیلی را خوب تصور کنند.
این نامه همچنین شامل افکار و ارزشهای بلندی است و در آن به جنگ فرهنگی غرب و حمله آنها به فکر مسلمانان و جهان اسلام اشاره شده و من بر این باورم که این نامه باید در همایش ها و کنفرانس ها مطرح شود.
به نظر من ایشان به صورت مستقیم بر اندیشه تکفیری وهابی تمرکز کرده که عامل اصلی شکل گیری چنین افکار کشنده و مخربی است چون فتاوای تکفیر و فتنه انگیز از مهم ترین عوامل حامی تروریسم به شمار می رود. تمام این امور باعث شده که این نامه فراگیر باشد و به نظر بنده این نامه باید نقشه راه جوانان غرب و شرق باشد.
* رهبر انقلاب در همان سطرهای آغازین نامه از جایگاه یک رهبر دینی با قربانیان حادثه تروریستی در فرانسه ابراز همدردی می کنند. شما به عنوان یک محقق و کارشناس دینی بفرمایید همدردی یک رهبر با مردمی که کلیومترها از او فاصله دارند و دین مشترک ندارند، از کدام روحیه دینی نشات گرفته است؟
من بر این باورم که امام خامنه ای ولی امر مسلمانان و سرآمد رهبری مسلمانان است و مواضع ایشان بر اساس اسلامی است که انسان و بشریت را مخاطب خود می داند نه اینکه فقط مسلمانان را مخاطب خود بداند و رسالت پیامبر اسلام محمد(ص) نیز رسالتی جهانی بود که خداوند فرمود: «و ما أرسلناک إلا للناس کافة» (و ما تو را برای تمام انسان ها فرستادیم) بنابراین نگاه اسلام به انسان است و مرز نمی شناسد پس اگر یک انسان در هر نقطه جهان مظلوم واقع شود چه مسلمان و چه غیر مسلمان باشد این از مسئولیت های ولی امر است که این دردها را برطرف کند و مرهمی بر جراحت این انسان ها بنهد، چون ولی امر محدود نیست و متعلق به مسلمانان و غیر مسلمانان است و ما می دانیم که برخی ایرانی ها که در ایران هم زندگی می کنند مسلمان نیستند، اما ایشان بر اساس مسئولیت ولایی خود با همه آنها کریمانه و براساس قانون برخورد می کند.
مساله دیگر این است که رهبر انقلاب بر این باور است که اتفاقات گوشه و کنار جهان بر همه کشورها و ملت ها تاثیرگذار است و این اتفاقات چه در غرب و چه در شرق واقع شود بر همه تاثیر می گذارد و فرقی نمی کند که در ایران اتفاق بیفتد یا شرق و غرب، چون امروز همه جهان مانند یک روستای مرتبط است.
مساله دیگر این است که ایشان به دنبال یک گفتگوی دینی موفق و حقیقی است که ادیان توحیدی را جمع کند. ایشان تمایل دارد کشورها برای رسیدن به سعادت بشریت با هم گفتگو کنند و می بینیم که سید به خاطر این اتفاقات فرانسه بسیار دردمند و اندوهگین شد به ویژه به این خاطر که در افکار عمومی نیز این گونه ترویج شد که این، نوعی حمله اسلامی به غرب مسیحی است و این یک خطر است که اگر در افکار عمومی غرب جا بیفتد، مشکلات زیادی برای ما ایجاد می کند و از این رو می بینیم که ایشان توانست با موضع شفاف خود این شبهه را رسوا و برطرف کند.
* رهبر انقلاب در این نامه از تروریسم به عنوان درد مشترک میان ما و مردم غرب یاد کردند؛ به نظر شما تروریسم چه آسیب هایی را در شرایط کنونی چه برای ما مسلمانان و چه برای مردم غرب در پی داشته است؟
واقعیت این است که قتل انسان آسیب است، تحریف اسلام آسیب است، روی کار آمدن تخریب گران آسیب است، محصور کردن نقش دموکراسی های جدید در ایران و قدرت دادن به کشورهای فاقد دموکراسی و هم پیمان غرب و حامی تروریسم مانند عربستان آسیب است، و از این رو بر این باورم که تروریسم، مسلمان و غیر مسلمان نمی شناسد و فرقی میان شرق و غرب قائل نیست و به هر جا بخواهد حمله می کند و چون دین ندارند به همه حمله می کنند.
از این رو طبیعی است که سید خامنه ای از این اتفاقات ناراحت شوند و همین طور مسلمانان نیز به خاطر این اتفاقات غرب ناراحت هستند، اما چه خوب است غربی ها نیز نسبت به ما همین احساس را داشته باشند و با ما تبادل نظر کنند چون اتفاقات تروریستی جهان اسلام بسیار بیشتر و گسترده تر از حوادث پاریس است و جهان اسلام امروز در معرض یک جنگ نظامی بزرگ است که تمام زیرساخت ها و ثروت ها و جوانان مسلمانان را نابود ساخته و ما از غربی ها می خواهیم همان گونه که از این اقدامات تروریستی نفرت دارند از اسلام هراسی نیز دوری کنند، زیرا این یک ضرورت است تا به این نتیجه برسیم که همه ما با یک تهدید مشترک روبرو هستیم و غربی ها نیز از مصیبت های شرق متاثر شوند و به عکس و در این صورت است که نقش تروریسم محدود و محصور خواهد شد.
* به نظر شما سران غربی چه نقشی در ایجاد و شکل گیری گروه های تروریستی و همچنین حمایت از آنها داشته اند که البته این روزها بلای جان خودشان هم شده است؟
قطعا کشورهای بزرگ متهم به حمایت از داعش و تروریست های تکفیری هستند، زیرا ما می بینیم کشورهای اطراف عراق و سوریه برای تحریک و تقویت تروریسم تلاش می کنند و بر این اساس کشورهای غربی باید ابتدا منابع تروریسم را قطع کنند و حامیان آنها را که ترکیه و قطر و عربستان هستند مجازات کنند. این کشورها حامی مالی و لوجستیکی و انسانی تروریست ها هستند و اگر مرزهای خود را ببندند تروریست ها نمی توانند این گونه قدرت داشته باشند و غربی ها باید جبهه ای برای مبارزه با تروریسم تشکیل دهند و در این جبهه با کشورهای آسیب دیده از تروریسم همراه شوند و قطعا ملت های زیان دیده نیز با آنها همراه خواهند شد. این جبهه عمومی باید تشکیل شود و شورای امنیت هم از آن حمایت کند. شورای امنیت سازمان ملل نباید برای حامیان تروریست ها پوشش ایجاد کند و اعمال آنها را توجیه کند.
الان برای شما مثالی بیان می کنم؛ در یمن جنایت های سعودی ها روشن است و آنها این روزها مردم و کوکان و زنان و مردان بی دفاع یمنی را می کشند، اما حتی یک صدا از غرب و شورای امنیت در محکومیت جنایت های عربستان در یمن به گوش نرسید. چرا باید این گونه باشد؟
کشورهای غرب و رهبران غرب باید بدانند که این تروریست ها دوباره به سراغ آنها خواهند آمد و جنایت هایی که در شرق اتفاق افتاده در غرب هم توسط تروریست ها اتفاق خواهد افتاد.
نکته دیگری که رهبران غرب باید بدانند این است که راز نجات منطقه و غرب این است که آنها به ملت ها اجازه انتخاب بدهند تا راه خود را انتخاب کنند و به آنها دیکته نکنند که مثلا فلان شخص و فلان رئیس جمهور باید کنار برود و فلان دولت باید از بین برود. آنها در اتاق های تاریک خود می نشینند و علیه دیگران توطئه می کنند و در نتیجه آراء مردم را نیز مصادره می کنند در حالی که آراء و نظریات مردم محترم است و انتخابات از اصول دموکراسی است که غرب ادعای آن را دارد.
* انتقاد از تروریسم دولتی، بخش دیگری از نامه رهبر انقلاب را تشکیل می دهد. به نظر شما شکل گیری تروریسم دولتی از سوی رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا، چه مشکلاتی را برای جهان اسلام به وجود آورده و چرا رهبر انقلاب اصرار دارند در این زمینه روشنگری داشته باشند؟
اسرائیل کودکان را می کشد، محیط زیست را تخریب می کند، حقوق مردم را نقض می کند، آزادی ها را از بین می برد و با همکاری برخی کشورهای منطقه برای برتری جویی نظامی بر منطقه توطئه می کند. اسرائیل کشوری تروریست است که گویی قانونی در این زمینه در دست دارد و هیچ مانعی اعم از شورای امنیت و سازمان ملل متحد را بر سر راه خود نمی بیند. چنین تروریسمی باید رسوا شود که در نامه مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره شده است.
اسرائیل در حمله به یمن و سوریه و حتی عراق مشارکت داشته و با دعش همکاری دارد و مجروحان داعش در بیمارستان های اسرائیلی مداوا می شوند و از شصت سال پیش مشغول ترور و کشتار هستند و تا کنون غرب و آمریکا هیچ گاه آنها را محکوم نکرده اند و این سیاست یک بام و دو هوای غرب در برخورد با تروریسم یک مشکل بزرگ و بر اساس منطقی متناقض است که قابل تحمل نیست چون قاعده بازی در جهان تغییر کرده و چنین مواضع بین المللی در برخورد با تروریسم نیز باید تغییر یابد و من معتقدم که تروریسم بین المللی اسرائیل باید از بین برود.
* رهبر انقلاب در هر دو نامه ای که به جوانان غربی نوشته اند، بر شناخت صحیح اسلام تاکید کرده اند. به نظر شما چه عواملی باعث شده است که تصاویر موهوم و اشتباه از اسلام در ذهن برخی از مردم غرب شکل بگیرد و برای اینکه بسترهای لازم برای شناخت مرم غرب از اسلام صورت بگیرد، چه اقداماتی باید انجام شود؟
من معتقدم که از مهم ترین اسبابی که چهره اسلام را در افکار عمومی غرب تخریب می کند، اندیشه تکفیری وهابی و نظریات انحرافی ابن تیمیه و کشتار انسان ها با شعار الله اکبر و توجیهات دینی است و همچنین فتواهای تکفیری گمراه کننده ای که پیروان خود را به کشتار انسان ها دعوت می کند و من معتقدم باید به این مساله توجه شود، زیرا مردم غرب ناظر اوضاع هستند و همه چیز را می بینند و تمام این اتفاقات بر افکار آنها اثیر می گذارد و باعث می شود تصور کنند اسلام دین خونریزی و خشونت است و اهل گفتگو صلح نیست و این پدیده ای خطرناک است که باید جلوی آن گرفته شود و از اقدامات ضروری در این زمینه این است که سازمان همکاری اسلامی فعال شود و این سازمان از کنترل عربستان و ترکیه و امثال اینها خارج شود و با جهان اسلام و ملت ها همراه شود و به وظیفه خود عمل کند.
مساله دیگر این است که باید فتواهای تکفیری محکوم شود و هرکسی که دیگران را تکفیر کرد، مجرم شناخته شود و مجازات شود و اگر چنین قانون بین المللی وضع شود و حتی توسط اینترپل یا مؤسسه بین المللی دیگری پیگیری شود مفید خواهد بود. ما هنوز از جراحت های حادثه منا دردمند هستیم و در عین حال شاهد صحنه عظیم حضور بیست میلیون زائر در کربلا هستیم و با این حال حتی یک اتفاق هم رخ نداده، اما در مکه و منا که ازدحام بیش از یک میلیون نفر نیست، شاهد آن جنایت فجیعی بودیم که در منا رخ داد و موجب قربانی شدن بهترین جوانان و مؤمنان شد. من معتقدم که جلوی این حوادث نیز باید گرفته شود.
مقام معظم رهبری بر این امور تاکید دارد چون اگر این مسائل و فتنه و کشتار و تحریک به قتل تکرار شود و ادامه یابد و تخریب چهره اسلام در افکار عمومی غرب ادامه یابد باید فاتحه اسلام را خواند.
مقام معظم رهبری از دیدن این اتفاقات نگران است، زیرا به زیان اسلام خواهد بود.
به نظر من این نامه و نامه اول در صدد ترسیم نقشه راه جوانان غرب و بلکه تمام جوانان و اندیشمندان و صاحب نظران است.
* با این حساب چه پیشنهادی برای معرفی و نشر این نامه دارید؟
پیشنهاد من این است که این نامه به بخش های مختلف تقسیم شود و هر بخش به مخاطب اصلی خود برسد چون مثلا یک بخش متعلق به علما و بخش دیگر متعلق به دانشگاه ها یا جوانان یا غیرهم است و می شود با این کار برای رسیدن نامه به مخاطب خود تلاش کرد.
نکته دوم این است که این دو نامه باید علاوه بر انگلیسی به تمام زبان های جهان ترجمه و منتشر شود و در اینجا نقش رسانه اسلامی و جهانی قابل توجه است به ویژه رسانه های انگلیسی زبان باید در برنامه ها و فعالیت های خود این نامه را منتشر کنند.
در این زمینه همچنین پیشنهاد می کنم کنفرانس های متعددی در غرب برگزار شود و پوشش رسانه ای نیز داشته باشد و در این زمینه دانشگاه های ایران نیز نقش برجسته ای در صدور و انتشار این نامه دارند و چه خوب است مسابقه ای برای نوشتن بهترین کتاب درباره این دو نامه برگزار شود و بستری ایجاد شود تا تمام نویسندگان و محققان کتاب هایی در این زمینه بنویسند و مثلا به ده کتاب برتر جایزه داده شود، چون در این دو نامه افکار و اندیشه هایی وجود دارد که امروز به آن نیازندیم.
جوانان غرب نیز خوب است این نامه را به زبان منطقه خود تهیه کنند و در محل زندگی خود در خیابان ها بایستند و در این زمینه گفتگو کنند چون در غرب چنین گفتگوهای میدانی مرسوم است و همه شرکت می کنند.
این ظلم به این نامه است که در کتابخانه ها و اتاق ها محصور بماند بلکه باید در دایره گسترده ای منتشر شود چون توطئه تروریست ها شدید است و ما باید با قدرت در برابر آنها بایستیم و این دو نامه ارزشمند مقام معظم رهبری می تواند نقشه راه و دستور کار ما در این زمینه باشد تا به اهداف خود و سعادت بشریت برسیم.
گفت و گو: حسن صدرایی عارف
نظر شما