جمعه ۲۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۴
الزامات وموانع پیش روی وحدت حوزه و دانشگاه

حوزه/ حقیقت آن است که تمامی تلاش هایی که امروزه جهت تقریب حوزه و دانشگاه صورت می گیرد، هزینه جدایی این دو نهاد علمی در زمان قبل انقلاب است. نزدیکی حوزه به دانشگاه باعث بیداری کشور می شد و به این خاطر در گذشته سعی کردند که این دو را از هم جدا کنند

حوزه/ حجت الاسلام والمسلمین سید عطاءالله ارکیان در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، با بیان اینکه تمامی تلاش هایی که امروزه جهت تقریب حوزه و دانشگاه صورت می گیرد، هزینه جدایی این دو نهاد علمی در زمان قبل انقلاب است. گفت: نزدیکی حوزه به دانشگاه باعث بیداری کشور می شد و به این خاطر در گذشته سعی کردند که این دو را از هم جدا کنند.

ما حصل این گفت و گو را در ادامه بخوانید.

* در مورد موضوع وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان یکی از اصلی ترین راهبردهای نظام اسلامی در عرصه علم و فرهنگ، به نظر شما تاکنون چقدر این آرمان تحقق پیدا کرده است؟

یکی از مسائل مهمی که در نظام جمهوری اسلامی مورد توجه قرار گرفته است «وحدت» حوزه و دانشگاه است. چرا که به این باور رسیده ایم که به فرموده امام راحل «حوزه و دانشگاه دوبال نیرومند انقلاب است». تبادل و تفاهم و حمایت این دو آموزشگاه، جهت نهادینه سازی اسلامیت و انقلابی بودن ضروری است.

هدف حوزه و دانشگاه در جامعه، تولید علم و آگاهی است و این یکی از اهداف مشترک است. با این حال اگر به دنبال اتحاد هستیم بایست که به نقاط مشترک بیشتر توجه شود؛ مثلا علوم انسانی دقیقا از همین نقاط مشترک است. علوم اسلامی البته از نوع جهان بینی اسلامی آن بایستی در دانشگاه ها بیشتر مورد توجه واقع شود و از سوی دیگر، برخی علوم دانشگاهی لااقل در حد آشنایی هم که شده، باید در حوزه ها تدریس شود. جای علوم ریاضی در حوزه بسیار خالی است. حتی معتقدم درس هایی در زمینه علوم تجربی نیز جا دارد در حوزه ها تدریس شود.

البته در این راستا موفقیت هایی حاصل شده است؛ وجود نهادهایی نظیر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه ها و حوزه علوم اسلامی دانشگاه ها، حرکت هایی است که به نوعی واکنش به این کمبود است. در سالیان اخیر هم شاهد دانشگاهیانی که مطالعات و تحصیلات حوزوی دارند و هم حوزویانی که تحصیلات دانشگاهی را در مقطعی ادامه می دهند بسیار به چشم می خورد و این نوید بخش آمیختگی سلایق بین حوزه و دانشگاه خواهد بود.

* ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه از چه مواردی ناشی می شود و ناشی از چه چیزهایی است و اهتمام حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری به این موضوع چه دلیلی داشته است؟

دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم دنیای علم و دانش است. امروزه قدرت ملت ها و کشورها نه به بمب و سلاح، بلکه به میزان و توانایی علمی آن کشور است. خود اروپایی ها جمله معروفی دارند که «knowledge is power»؛ یعنی علم، قدرت است. ما خود این جمله را درک کردیم. غرب بخاطر سلاحی که نداریم تسلیم نشد. بلکه رشد علمی و قدرت علمی کشور بود که آنها را مجبور به تسلیم و سازش کرد. از سوی دیگر حوزه و دانشگاه در کشور ما عهده دار رسالت تولید علم هستند و بایستی برای پیشرفت با همدیگر در تبادل باشند.

مقام معظم رهبری مسئله وحدت حوزه و دانشگاه را از دقیق ترین و حساس ترین و البته اساسی ترین مسائل انقلاب دانسته اند. مسئله وحدت حوزه و دانشگاه از دیرباز دغدغه رهبری بوده تا از نفوذ دشمن در افکار برخی دانشگاهیان و از رکود حوزه جلوگیری کنند. ایجاد نهاد در دانشگاه ها تحت عنوان نهاد رهبری که سعی دارد زبده ترین و آماده ترین حوزویان را تقدیم دانشگاهیان کند و نیز ارائه راه حل هایی در زمینه آمورشی برای حوزه، از این دغدغه رهبری پرده بر می دارد.

* حوزه و دانشگاه، قبل از انقلاب چه رابطه‌ای با هم داشتند و این رابطه پس از انقلاب به کجا رسید و چه وضعی یافت؟

حقیقت آن است که تمامی تلاش هایی که امروزه جهت تقریب حوزه و دانشگاه صورت می گیرد، هزینه جدایی این دو نهاد علمی در زمان قبل انقلاب است. نزدیکی حوزه به دانشگاه باعث بیداری کشور می شد و به این خاطر در گذشته سعی کردند که این دو را از هم جدا کنند؛ بدین صورت که در حوزه تبلیغ می کردند که دانشگاهیان علوم غربی و غیر دینی تحصیل می کنند و در دانشگاه ها هم این تفکر را پراکنده بودند که حوزویان سنتی هستند و مانع تجدد و پیشرفتند. بزرگانی نظیر شهید مطهری، شهید مفتح، شهید باهنر و شهید بهشتی به تنهایی و بدون حمایت ارگان یا سازمان خاصی آستین بالا زده و به مبارزه با این جدایی برخواستند. اما بعد از انقلاب علاوه بر اشخاص، خود نظام نیز به حمایت از این اتحاد اقدام کرده است.

* در حال حاضر تحقق وحدت حوزه و دانشگاه را چگونه می‌بینید؟ چقدر توانستیم به آن وحدت مدنظر امام(ره) در حوزه و دانشگاه دست بیاییم؟

می توان گفت در این زمینه بحمدالله توفیقاتی حاصل شده است. گام های بلندی در تقریب این دو مرکز علمی برداشته شده است اما این توفیقات کافی نیستند و آن اهدافی که مورد نظر امام راحل و رهبری عظیم الشان است، به دست نیامده است. با عنایت به حساسیت و اهمیت این مسئله، می طلبد کار گروهی مستقل موانعی که در این مسیر باعث شده آن وحدت مطلوب حاصل نشود را شناسایی و راهکارهای مقابله با آن هم ارائه شود.

* عده ای معتقدند حوزه به عنوان محل تولید علم سنتی و دانشگاه به عنوان محل تولید علم مدرن نمی توانند متحد شوند. نظر شما چیست؟

یکی از تفکراتی که تبعات کمی هم نداشت، همین مسئله است. غالب علومی که در حوزه تدریس می شود علوم انسانی هستند که جزو علوم بنیادین است و جهان بینی انسان را تشکیل می دهد. نوع این علوم، علومی هستند که ریشه دار هستند و از قدیم مطرح بوده اند و هر روز به دامنه همچین موضوعاتی افزوده می شود. اگر اسم این علوم را سنتی بگذاریم خارج از انصاف سخن گفته ایم. در علوم دانشگاهی هم که غالبا تجربی است جزئیات و پدیده ها مورد بررسی قرار می گیرند. منظور من این است که سنتی خواندن علوم حوزوی خطاست و این تفکر نیز خطاست که گفته شود علوم دانشگاهی چون تجربی و تجددگرا هستند با علوم حوزوی غیر قابل جمعند. مگر حدیث نبوی ندارد که «اطلبوا العلم و لو بالصین». یعنی علم اگر در چین هم باشد، پیگیرش باشید. مگر علوم حوزوی در چین تدریس می شد که پیامبر گرامی مسلمانان را به تعلیم آن امر می فرمایند. اساتید حوزه و دانشگاه هر کدام به نوبه خود موظف هستند که طالبان و دانش پژوهان را نسبت به همچین افکار انحرافی آگاه سازند.

* به نظر شما آینده انقلاب اسلامی تا چه میزان به وحدت حوزه و دانشگاه نیاز دارد؟ آیا این موضوع یک ظرف زمان‌دار است و فقط برای بازه ی زمانی خاصی مطرح شده است، یا فرآیند مستمری است که باید ادامه پیدا کند؟

کاملاً طبیعی است که حیات یک جامعه به علم و میزان تفکر مردمان آن است. سلامتی جامعه، و رسیدن به اصول اخلاقی و انسانی در گرو بلوغ فکری مردم است. مراکز عالی علمی موظف هستند که فکر کردن را به مردم بیاموزند نه تفکر خود را بر آنها تحمیل کنند. تفکر باعث خواهد شد مردم نسبت به اهداف انقلاب درک بیشتری داشته باشند و این حالت آمادگی فکری مردم، باعث حمایت هر چه بیشتر مردم از انقلاب خواهد شد. چرا که این انقلاب، نه انقلاب ملی و وطنی، بکله انقلاب ارزشهاست.

* شما به عنوان کسی که هم در حوزه و هم در دانشگاه مراتب عالی تحصیلی را طی کرده‌اید، در این مورد چه تجربه ای دارید؟

جدایی طلبه و دانشجو از هم و جدایی اساتید حوزه و دانشگاه باعث شده است که نسبت به همدیگر قضاوت های دور از واقعیت داشته باشند. با تبادل اسایتد حوزه و دانشگاه و ارتباط بیشتر طلاب و دانشجویان این قضاوت ها رخت می بندد.

یکی از این قضاوت های دور از واقعیت، ذهنیت طلبه و دانشجو نسبت به هم می باشد که به بعضی از آن ها اشاره کردم. نکته دیگر این است حوزه در شناساندن ارزش علوم اسلامی و انسانی برای دانشگاهیان آن طور که باید و شاید، عمل نکرده است. حوزویان باید کارکرد و تفکر اسلامی را برای دانشگاهیان تشریح کرده و بیان کنند که جامعه کنونی نیازمند این علوم است.

* در سه دهه‌ گذشته موضوع وحدت حوزه و دانشگاه از منظرهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته؛ ما می‌خواهیم ارتباط بین این موضوع و تولید علم را مد نظر قرار بدهیم. ضمن این‌که پیشرفت علمی و جایگاه علم در بیانات مقام معظم رهبری نیز از یک جایگاه بالا و اثرگذار در ارتباط با اقتدار نظام اسلامی برخوردار است. با این توصیفات، به نظر شما وحدت حوزه و دانشگاه چقدر می‌تواند ما را در مسیر تولید علم کمک کند؟

مراکز علمی اعم از حوزه و دانشگاه دو مسئولیت مهم بر عهده دارند؛ نخست تولید علم است. در این بخش حوزه و دانشگاه هر کدام در حوزه مطالعاتی خود باید علم آفرینی و دانش زایی کنند و به علوم سابق بسنده نکنند. مسئولیت دوم نیز آن است که این علم را به جامعه عرضه کنند. بنابراین هدف اصلی علم و علم آفرینی این است که به کار بشر و جامعه بیاید و انسان را به سعادت اخروی اش نزدیک کند.

بدیهی است که برای رساندن جامعه به کمال، مراکز علمی نه تنها به مخالفت هم نپردازند بلکه نسبت به همدیگر حمایت داشته باشند. تفاوت های موجود حوزه و دانشگاه لزوما به معنی اختلاف آن دو نیست. حوزه و دانشگاه نباید روی تفاوت ها و یا خدای ناکرده اختلافات پا بفشارند بلکه باید نسبت به مشترکات اصرار داشته باشند.

گفتگو: مهدی زارعی شبخانه

 

 

 

 

کانال تلگرام خبرگزاری رسمی حوزه

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha