پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۱
خاطرات تلخ زن آمریکایی از توهین به مسلمانان در آمریکا

حوزه/ زن مسلمان آمریکایی گفت: کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا به گونه‌ای با مسلمانانی چون من برخورد می‌کنند انگار مشکل اصلی ما هستیم. آنها می‌خواهند مساجد اسلامی را ببندند، از ورود مسلمانان به آمریکا جلویگری کنند و حقوق شهروندی را از ما بگیرند. به عنوان یک زن مسلمان زندگی برای من سخت شده است.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» به نقل از واشنگتن پست، فضای ترس و وحشت از گرویدن به اسلام در آمریکا، از نگاه یک دختر جوان، که سال‌ها پیش به دین اسلام گرویده، به تصویر درآمده است.

آغاز آشنایی با تعالیم اسلام

با وجودی که دختر یک خانواده کاتولیک بودم و در کلیسا تربیت شده بودم و پدرم یک سرباز بازنشسته جنگ ویتنام بود، اما سال‌های متمادی در راه یافتن حقیقت تلاش کردم. در مدرسه کاتولیک یاد گرفتم که خدا را دوست داشته و به ادیان دیگر احترام بگذارم، اما هیچ وقت نتوانستم تثلیث را در مسیحیت درک کنم و برای همین دیگر ادیان توحیدی را مورد بررسی قرار دادم. در دانشگاه به یک تجاهل گرا تبدیل شدم تا اینکه با یک مسلمان تازه گرویده به اسلام، هم‌اتاقی شدم و به اسلام علاقه‌مند شدم. او درس‌ها و آموزه‌های اسلام را با من درمیان گذاشت. برابری و مساوات، در آموزه‌های دینی حضرت محمد (ص) برای من بسیار ارزشمند بودند. در اسلام میان عرب و غیرعرب، سفید و سیاه هیچ تفاوت و برتری وجود ندارد، بلکه تقوا و عمل خوب است که سنجیده می‌شود. من اشتیاق خود را در عدالت منعکس شده در آیات قرآن دیدم که می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، پیوسته به عدالت قیام کنید. هرچند به زیان خودتان یا پدر و مادر و خویشان شما باشد. اگر یکی از دو طرف توانگر یا نیازمند باشد، باز خدا از هر دو برای شما سزاوارتر است.

بعلاوه با دیدگاه اسلام درباره ادیان مختلف و پذیرش یکدیگر آشنا شدم که قرآن فرماید: دین شما برای شما و دین من برای خودم. چقدر باارزش است و اگر به اجرا گذاشته شده می‌تواند ملت‌های جهان را از کشمکش‌ها و مبارزات بیهوده زیادی نجات دهد.

گرویدن به اسلام و موانع پیش رو

از نظر من اسلام دین صلح و مدارا را بود و من اهمیتی به سخنان عده کمی افراط‌گرا نمی‌دادم. از نوامبر 2001 به اسلام گرویده، حجاب پوشیدم و برای نماز به مسجد می‌رفتم، اما این طرز زندگی ساده نبود. پس از حوادث 11 سپتامبر، اخبار و رسانه‌ها مسلمانان را مردمی خشن و متعصب جلوه‌ می‌دادند. در سال‌های 2000-2001، جرایم نفرت‌محور در آمریکا علیه مسلمانان 1700 درصد افزایش یافته بود. من خودم هم قربانی چنین برخوردهایی شده بودم. یک بار یکی از کارمندان پست از من پرسید که آیا در کوله پشتی خود بمب گذاشته‌ام؟ درجای دیگر، یک راننده کامیون تخم مرغ به سوی من پرتاب کرد. من از این رفتارها نفرت داشتم، اما سعی می‌کردم آن‌ها را درک کنم. سعی می‌کردم نگاه‌های خیره را بی‌پاسخ گذاشته و در جواب توهین‌ها و نفرت‌ها، سلام می‌دادم.

اما زمانی که در سال  2003، مسجدمان در ساوانا به آتش کشیده شد، احساس ترس در من شکل واقعی به خود گرفت. آن روز طعم تلخ بیگانه بودن را چشیدم، با این حال گرمای مقاومت جامعه اسلامی خودمان را نیز احساس می‌کردم.  روز جمعه آتش سوزی، زمانی که در کنار دیگر مسلمانان روی چمن‌های نزدیک مسجد نماز جماعت به جای می‌آوردیم، به یاد آیه 41، سوره فصلت از قرآن کریم افتادم که می‌فرماید: و نیکی با بدی یکسان نیست و بدی را با آنچه بهتر است دفع کن. آنگاه تو و دشمن تو، گویی دوستی یکدل می‌شوید.

همراهی مسئولان آمریکا با موج اسلام هراسی

در واقع پیش‌داوری‌ها و برخوردهای بد باعث شده بود که من درک عمیق‌تری از اسلام پیدا کنم. 12 سال بعد از آن زمان، نفرت و دشمنی علیه مسلمانان شدیدتر از گذشته شده است. افراط‌گرایانی که اسم خودشان را مسلمان گذاشته‌اند، مردم را در سرتاسر دنیا به وحشت انداخته‌اند. افراط‌گرایان آمریکایی نیز هیزم بر روی شعله وحشت و ترس می ریزند و در شعارهای تبلیغاتی خود به مسلمانان حمله کرده و حتی در مساجد و خیابان هم ما را راحت نمی‌گذارند. کاندیدهای ریاست جمهوری آمریکا به گونه‌ای با مسلمانانی چون من برخورد می‌کنند انگار مشکل اصلی ما هستیم. و از دختر بچه‌های 8 ساله مسلمان می‌خواهند که علامت شناسایی داشته باشند. می‌خواهند مساجد اسلامی را ببندند، از ورود مسلمانان به آمریکا جلویگری کنند و حقوق شهروندی را از ما بگیرند. به عنوان یک زن مسلمان زندگی برای من سخت شده است. در سال گذشته صدها ایمیل و پیام اینترنتی نفرت‌انگیز و نژادپرستانه دریافت کرده‌ام. در کافی‌شاپ از ورود من جلوگیری می‌کنند. رئیس شوهرم در اداره، جلوی مشتری‌ها به او تهمت تروریست بودن زده است.

احساس نا امنی در جامعه آمریکا

هر وقت پا از خانه بیرون می‌گذارم اول از همه اخبار را نگاه می‌کنم تا ببینم داعش یا الشباب یا بوکوحرام در مسیر کورکورانه به سوی قدرت، چه جنایت جدیدی مرتکب شده‌اند. باید مطمئن شوم که ترامپ نیز برای رسیدن به قدرت و انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور، سخنرانی جاهلانه و کوتاه فکرانه جدیدی نکرده باشد. اگر یکی از این اتفاقات افتاده باشد، می‌دانم که آن روز نباید به تنهایی پایم را از خانه بیرون بگذارم.

اعضای مسجد نیز از جو اسلام‌هراسانه و ضداسلامی که ایجاد شده به ستوه آمده‌اند. چند روز پیش در مسجد شنیدم که دو پیرمرد درباره پیوستن به ارتش صحبت می‌کنند تا علیه داعش به جنگ بروند.

به نظر من ما نباید امیدمان را به یکدیگر از دست بدهیم. ترس و نفرت رو به رشد سنگین و غیرقابل تحمل شده است و روز به روز ما را بیشتر از هم دور می‌کند. اما نباید بگذاریم که تئاتر سیاستمداران و تشنگان قدرت، از اسلحه ترس و نفرت برای از هم گسستن ما استفاده کند. اگر تسلیم این جو شویم و پایبند اصول اخلاقی نباشیم، افراط‌گرایان برنده می‌شوند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha