به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، همایش اسلام و نفی خشونت در سالن اجتماعات دانشگاه لینک کمپوس (Linkcampus ) شهر رم برگزار شد. رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا؛ مرکز تحقیقات بین المللی خانه ی دانایی ایتالیا و دانشگاه Linkcampus شهر رم برگزارکنندگان این همایش بودند.
در آغاز این همایش که در میان استقبال کم نظیر حضار برگزار می گردید، تیزیانا کی آواردینی Tiziana Ciavardini؛ مردم شناس و روزنامه نگار ایتالیایی که مدیریت این جلسه را برعهده داشت؛ ضمن عرض خیر مقدم به حضار، موضوع و سخنرانان همایش را اجمالاً معرفی نمود و پس از آن پیام رئیس دانشگاه Linkcampus به مناسب برگزاری این همایش توسط یکی از اساتید دانشگاه قرائت گردید. در این پیام آمده بود: "این همایش به واسطه ی اهمیت موضوع آن برگزار می گردد. باید نخست ریشه یابی نمائیم که چرا خشونت به وقوع می پیوندد تا بیاموزیم که چگونه آن را متوقف نمائیم. مواجه ی قدرت های جهانی و منطقه ای در خاورمیانه به خشونت هایی انجامیده است که علاوه بر سیاست، پای ادیان و مذاهب را نیز به میان کشیده است".
سخنرانی پروفسور ماریو پولیا مردم شناس و مورخ ادیان
در ادامه، نخستین سخنران این همایش؛آقای پروفسور ماریا پولیا (Mario Polia) مردم شناس و مورخ ادیان، طی سخنانی گفت: "در مسیحیت خداوند در مقام پدر معرفی گردیده است؛ در حالی که در اسلام، خداوند رحیم و رحمان است و رحمت او برای همه مخلوقات است و گاهی این محبت خداوند به مخلوقات، صورت عشق به خود می گیرد".
پولیا با اشاره به عبارت"السلام علیکم و رحمة الله" تصریح نمود که این صلح و رحمت از عبارت آغازین مکالمات مسلمانان نیز به گوش می رسد؛ همان طور که خداوند در مقام پدر روحانی ما در مسیحیت، خالق و مربی است و با رحمت، انسان ها را برای در صلح زیستن؛ در مقام رب، تربیت می نماید.
وی در ادامه خاطر نشان نمود: "بر مبنای ایمان به خدایی واحد و اتفاق نظر در خصوص صلح و رحمت، گفتمان بینا دینی اسلام و مسیحیت در نفی خشونت؛ یعنی دشمن مشترک هر دو، ممکن است ".
وی در خاتمه ی سخنان خود با ذکر مصادیقی از مطالعاتش در پرو، سودان و... ایمان به خدای یکتا را یگانه عامل اشتراک و امکان گفتمان ادیان آسمانی معرفی کرده و عشق به خداوند را تجلی خداوند در ذات انسان و قابل تسری به دیگر انسان ها ارزیابی نمود و با قرائت فرازهایی از سخنان سن برنارد بیان داشت که مفهوم جهاد اصغر و اکبر نزد این قدیس مسیحی نیز مطرح بوده و جهاد اکبر بر جهاد اصغر ارجح است و اگر هریک از ما نخست بر نفس خویش چیره گردیم، دلیلی برای چیرگی بر دیگری و جهاد اصغر باقی نخواهد ماند.
سخنرانی کارلو کاربوچی رئیس مرکز بین المللی خانه ی دانایی
سخنران بعدی این همایش آقای Carlo Carbucci رئیس مرکز بین المللی خانه ی دانایی بود که در آغاز سخنان خود این پرسش را مطرح نمود که "برای کسی که با روح اسلام آشنا باشد، این پرسش مطرح است که چرا باید نام اسلام و خشونت در کنار یکدیگر آورده شود"؟
وی در ادامه، ضمن متفاوت ارزیابی نمودن فهم مسلمانان از خداوند با مفهوم پدر در مسیحیت و اشاره به ریشه داشتن استعاره ی پدر در اسطوره شناسی یونانی و رومی، حتی ریشه های یونانی – رومی این مفهوم را نیز حاوی معنای سروری دانست و ریشه ی تمایز مفهوم خداوند در اسلام و مسیحیت را در تأکید دین مبین اسلام بر خالق بودن خداوند معرفی نمود که بر مبنای آن، انسان به عنوان اشرف مخلوقات از رهگذر شناخت دیگر مخلوقات به مثابه تجلیات خداوند، به شناخت الله رهنمون می گردد تا "علی رغم کثرت خارجی، وحدت درونی جهان را کشف نماید".
کارپوچی در ادامه ی سخنان خود تأکید نمود: "در واقع نامتناهی بودن خداوند، وی را در مقام بزرگترین موضوع شناسایی برای انسان قرار داده و دین نیز در این میان، هدف فراهم سازی شرایط این شناخت را در دستور کار خود دارد؛ نه تسلط بر انسان را".
وی در تشریح این امر؛ با اشاره به حدیثی که در آن خداوند خود را به گنج پنهانی تشبیه نموده که هدف از خلقت، شناخته شدن آن بوده است؛ مفهوم خدای خالق را در مقابل مفهوم یونانی – رومی خدای صانع قرار داد و با رویکردی وحدت وجودی، همه ی مخلوقات را تجلیات خداوند و مظاهر لطف او معرفی نمود که بر این مبنا، انسان نیز انعکاس عشق الهی محسوب می گردد.
کارپوچی با تشریح استعاره ی نور در ادبیات عرفانی – اسلامی، سیره ی عملی یک مسلمان را تعقیب این نور تا سرمنشأ آن معرفی نمود و بیان داشت که در چنین ساختاری، اسلام و خشونت با یکدیگر بی ارتباط می نمایند و به نظر می رسد: "این تناظر در جنگ قدرتی ریشه داشته باشد که به زور اعمال نمودن مدلی نظیر مردم سالاری در یک جبهه ی آن؛ و عملیات انتحاری در جبهه دیگر صف آرایی نموده اند... بر این مبنا، آن چه در جریان است، نسبت اسلام و خشونت نیست؛ بلکه نسبت قدرت و خشونت است".
وی در خاتمه ی سخنان خود خاطر نشان نمود: "مطابق آموزه های اسلامی، اگر انسانی، انسان دیگری را به قتل رساند؛ چونان است که گویی همه ی بشریت را به قتل رسانده است و طرفین این جنگ قدرت، در خشونت هایی که اعمال می نمایند، در حال به قتل رساندن کل بشریت هستند و به باور من، به جای پرسش از نسبت اسلام و خشونت، باید پرسید که چه کسانی از این خشونت ها منتفع می گردند"؟
با پایان یافت سخنان Carbucci، مدیر این جلسه نیز نأکید نمود که پرسش طرح شده توسط وی، می تواند موضوع همایش بسیار مهم و ضرروی دیگری باشد.
سخنرانی پروفسور آنا ماریا کاسیگا استاد جغرافیای راهبردی
سخنران بعدی خانم پروفسور Anna Maria Cosiga؛ مردم شناس و استاد جغرافیای راهبردی دانشگاه Linkcampus بود که در آغاز سخنان خود، با تأکید بر این که از دیدگاه تحصلی از دین سخن خواهد گفت، بیان داشت که مانند هر ساختار اجتماعی – سیاسی دیگر، خشونت ضروری ای در بخش هایی از آموزه های اسلام؛ و مسیحیت و یهودیت به چشم می خورد. وی خاطر نشان نمود که علاوه بر این خشونت ضروری ساختاری؛ از حیث روان شناختی، تصور هبوط و نا دوست داشتنی بودن جهان، خشونت عملی ای را نیز در برخی مسلمانان به همراه داشته است. وی تأکید نمود: "این خشونت به ما مربوط است؛ زیرا بسیاری از مسلمانان از ما غربی ها خشمگین هستند و باید ببینیم علت این خشم چیست؟ شاید ما در تشدید این خشونت نقش داشته ایم"؟ وی خشونت موجود را از ذات دین بری دانسته و آنرا به پیروان ادیان مرتبط دانست که با تفسیرهای غلط و عدم درک درست از دین به سمت خشونت می روند .
سخنرانی آقای پورمرجان رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا
در ادامه، سخنران بعدی این همایش؛ قربانعلی پورمرجان؛ رایزن فرهنگی ج. ا. ایران در ایتالیا نیز، طی سخنانی با تشریح بحث مطلق و مقید در خوانش آیات قرآن، حکم جهاد را حکمی مقید دانست و به تشریح قیود آن در تفاسیر شیعی و سنی؛ نظیر آثار شهید مطهری و محمد عبده پرداخت. وی گفت:
امروزه خشونت و افراطی گری پیرامون ما را احاطه کرده است و متاسفانه اکثر کشورها هم با تاثیرات منفی آن آشنا بوده و از مضرات آن بی بهره نبوده اند اما بدتر از همه این است که در دنیای امروز خواسته یا ناخواسته این خشونتها به اسلام ربط داده و حقیقت را وارونه به مخاطب نشان می دهند و لذا ابتدا بابد توضیحی اولیه در مورد اسلام بدهم و آنگاه به عوامل و دلائل این پدیده نامطبوع اشاره کنم .
همه ادیان الهی بالاخص اسلام برای هدایت بشر و ایجاد صلح در بین مردم و پرهیز از خشونت ارسال شده اند و خداوند متعال در مورد پیامبر اسلام هم فرمود " و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین" ای پیامبر ما تو را به عنوان رحمت برای مردم برگزیدیم و مامور کردیم .بنابر این صفت رحمانیت الهی و وجه صلح آمیز دین اسلام از همان ابندای امر مورد تاکید پیامبر الهی بوده است .
خداوند متعال به پیامبر اسلام توصیه کرد که مواظب تبلیغ دین اسلام باش و آنرا به زور شمشیر و اجبار به مردم تحمیل نکن بلکه هدایت خود را بایستی با استعانت از صفات رحمانیت خداوندی ، اخلاق حسنه ، کردار صلح آمیز و عقلانیت پیش ببری و لذا صراحتا فرمود " لا اکره فی الدین" هیج اجباری در دین نیست . لذا پیامبر اسلام حتی در فتح مکه و حکومت مدینه هم تا آنجا که ممکن بود از اجبار برای پذیرش اسلام استفاده نکرد و زور و شمشیر را فقط در مقام دفاع استفاده نمود .
اسلام آنقدر به همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان با دیگران و حفظ حرمت جان آدمیان ارزش و اهمیت قائل است که در قرآن کریم فرموده است " من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا" اگر کسی بناحق مرتکب قتلی بشود و بیگناهی را بکشد مثل این است که جان تمام آدمیان را گرفته و آنها را کشته است یعنی حرمت خون یک نفر ( مسلمان یا غیر مسلمان) همانند حرمت خون همه آدمیان است و این امر توصیه موکد برای مسلمانان است که حرمت دیگران را نگهدارند و از خشونت بپرهیزند .
به هر مسلمانی توصیه شده است از ابتدای صبح که از خواب بیدار می شود با هر کسی برخورد می کند با سلام علیک ( آرزوی صلح و سلامتی برای او ) با وی برخورد نماید و در نمازهای یومیه خود هم شروع نماز و عبادت را با صفات رحمانیت خداوند " بسم الله الرحمن الرحیم" انجام می دهد که همه دال بر اهمیت صلح و آرامش و پرهیز از خشونت در ذات دین مبین اسلام است .
نگاهی به آیات جهاد در قرآن
حال این سوال پیش می آید که آیات مربوط به جنگ در قرآن به چه معنا است ؟ برای پاسخ به این سوال باید قدری تعمق بکنیم که در قرآن کریم دو گروه از آیات را در باب جهاد داریم :
1-گروه اول آیاتی است که بطور مطلق امر به قتال و جنگ با مشرکین دارد
2- گروهی دیگر آیاتی است که فرمان جنگ می دهند ولی نه با همه مشرکین و کافران بلکه با آن گروهی که با مسلمانان سر جنگ دارند
علمای شیعه در برخورد با این آیات روش معقولانه و تفسیر صلح آمیزی داشته اند بدین مفهوم که :
در علم فقه و اصول وقتی دو نوع مطلب داریم که یکی مطلق و عام و دیگری خاص و مقید است این دسته دوم یعنی مقیدها، مطلقها را تخصیص میزنند. یعنی حتی در آن آیاتی که به طور مطلق گفته بود باید با کفار و مشرکین جنگید مقصود آن گروه کفاری است که قصد ستیز و مقابله با اسلام دارند نه همه آنها. تفسيرهاي جديد شيعه تأکيد دارند که براساس قواعد فقهي/ حقوقي، آيات مطلقه حمل بر آيات مقيده ميشوند و بدين سان، آيات مقيد به تهاجم و فتنه دشمن، مفسر آياتي تلقي ميشوند که مطلق و بيقيد و شرط هستند. قاعده حمل مطلق بر مقيد يک قانون عمومي است که در همه عرفهاو همه زبانها به آن عمل ميشود.
سیره پیامبر اسلام و امامان شیعه همواره بر توسعه صلح بوده و امام علی به عنوان خلیفه چهارم مسلمین به حاکم اسلامی توصیه می کند که در تثبیت صلح و تداوم آرامش بین مردم و همنشینی و مشاوره عالمان و حکیمان بهره گیرد زیرا صلح موجب احقاق حق و آشکار شدن بطلان باطل می شود و قرآن هم فرموده است که "الصلح خیر" مگر در مواردی که جامعه اسلامی مورد حمله قرار بگیرد و به آنها تعدی صورت گیرد که در این صورت دفاع از کیان اسلامی و جامعه اسلامی یک امر ضروری می شود که همان جهاد دفاعی است.
نگرشهاي انتقادي معاصر در فقه اسلامي، اعم از شيعه و سني، به تفسيرهاي جديدي از آيات جهاد قرآن تمايل پيدا کردهاند. از بين متفکران اهل سنت ميتوان به ديدگاه شيخ محمد عبده در «المنار» و مرتضي مطهري (از متفکران معاصر شيعه اشاره کرد. بر خلاف فقه کلاسيک، که به اصالت جهاد ابتدايي حکم ميکردند، اين انديشمندان، آيات مقيده را مفسر آيات مطلق جهاد قرار ميدهند و بنابراين به اصالت صلح و ماهيت دفاعي جهاد در اسلام نظر دارند. بر اساس آن کل جهاد در اسلام ماهيت دفاعي پيدا کرده است.
امام خمینی هم در تحريرالوسيله جهاد ابتدايي را خارج از اختيارات ولايي فقيهان قرار دادهاست. به نظر وي، فقيهان جامع شرايط فتوي و قضاء در همه امور، جز جهاد ابتدايي نيابت امام معصوم (ص) را به عهده دارند.. لذا با توجه به مبناي شيعه درباب امامت و جهاد، تقسيم جهاد به ابتدايي و دفاعي امري صرفاً نظري است که در شرايط غيبت کار برد عملي ندارد. درست به همين دليل است که فقه شيعه، اعم از قديم و جديد، همواره بر وجه مطلقاً دفاعي جهاد در دوره غيبت و با توجه به پديده غيبت، تاکيد و توجه دارد.
امروزه در افکار عمومي بسياري از غير مسلمانان و حتي برخي از مسلمانان نيز شايد چنين انديشهاي در باب دين اسلام به عنوان دين جنگ و خشونت وجود داشته باشد که باید بدانیم که اساس اين تلقي از چند عامل برخاسته است؛
الف) تفسيرهاي سنتي برخی از مذاهب فرعی از اسلام که در سايه گسترش تاريخي خلافت و جنگهاي گسترش طلبانه خلفاء توسعه يافته و با عقل سلیم انسانی و مقتضیات زمانی فاصله دارد و متاسفانه عده ای عامدا یا سهوا آن ایده ها را اتخاذ کرده و با دور شدن از اسلام راستین و دیدن ظواهر برخی آیات و پیروی از فتاوای برخی از علمای افراطی و ظاهر بین ، بر علیه جامعه اسلامی و حتی جامعه انسانی شورش می کنند که نمونه های آنرا در گروههای افراطی وهابیت ، القاعده ، داعش و دیگران می بینیم
ب) آشنايي غرب از اسلام از زاويه اسلام کلاسيک افراطی که راديکاليسم معاصر برخی گروههای ظاهرا اسلامی نيز آن را تقويت کرده است. در نتيجه، دو چيز مورد غفلت قرار گرفته و فراموش شده است:
1)تفسيرهاي جديد از اسلام توسط علمای معاصر سني همچون محمد عبده که برداشتي مبتني بر اصالت صلح از اسلام دارند؛
2)ناشنيده ماندن صداي اسلام شيعي که با تکيه بر نظريه غيبت، به طوراصولي بر وجه دفاعي جامعه اسلامي در دوره غيبت استوار است و مجموعه بزرگي از جامعه شيعه که بخش بزرگي از خاورميانه را از نظر جغرافيايي در بر ميگيرد در سایه این نظریات خود را از هر گونه خشونت دور نگه داشته اند .
از آنچه گفته شد چنین برمی آید که اسلام اساسا و ذاتا با خشونت مخالف است و سرچشمه دین اسلام کاملا زلال و بدور از جنگ و خونریزی و وجوه مختلف خشونت می باشد و مشکل در جوببارهای فرقه ای و مذاهب بعدی است که تفسیرهای غلط را به جامعه انسانی ارائه کرده اند و دقیقا به همین دلیل است که رهبری ج.ا.ایران در پیام اولیه خود در سال گذشته به جوانان اروپا توصیه کردند که واقعیت اسلام را از سرچشمه زلال قران بگیرید و به راویان معاند و افراطیون دینی که قدرت ، چشم آنها را کور کرده است و در فسادهای زمانه وجود آنها را فراگرفته است مراجعه نکنید .
عملکرد داعش و القاعده، اسلامی نیست
بنابر این در نگاه اسلام ، عملکرد گروههای افراطی و خشونت طلب همچون داعش و القاعده به هیچ عنوان پذیرفته نیست و نگاه افراطی و تفسیر غلط و ظاهر بین آنها از اسلام در کنار حمایتهای برخی دول غربی از انها برای پیشبرد اهداف توسعه طلبانه خود در منطقه خاورمیانه آنها را در دو دهه گذشته با تزریق سلاح و پول قدرتمندتر نمود و آنها هم از فرصت ناامنیهای موجود در عراق و افغانستان استفاده کرده و با یارگیری از فرماندهان بعثی بعد از سقوط صدام و نیز افراد ناآگاه از کشورهای خاورمیانه و حتی غرب ، روزبروز بر قدرت خود در منطقه افزودند تا جائیکه امروزه خطر خشونت همین گروهها دامن کشورهای غربی را هم گرفته است و این خشونتها امروزه مرزهای خاورمیانه را درنوردیده و با ملاحظات استانداردهای دوگانه غرب در برخورد با گروههای افراطی ، به کشورهای دیگر هم سرایت کرده است و برخورد با آن نیازمند یم همت و هماهنگی جهانی و بین المللی است .
به همین خاطر است که رهبری ج.ا.ایران با احساس این خطر ، در نامه دوم خود به جوانان اروپا و غرب می گوید " امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است " وی در این نامه به دلائل رشد تروریسم اشاره کرده و می گوید که قدرتهای بزرگ به شیوه های گوناگون در بستن نطفه تروریسم نقش داشته اند و تضاد در سیاستهای غربی و استانداردهای دوگانه آنها در برخورد با جنبش بیداری در جهان اسلام و یا پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و یا لشگرکشیهای سالهای اخیر به دنیای اسلام را از عوامل بوجود آمدن آن معرفی کرده اند .
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه نامه خود ضمن با اهمیت خواندن پیوندهای فرهنگی بین ملتها ، اصرار دنیای غرب بر شبیه سازی و همانند سازی فرهنگی جهان را اشتباه خوانده و تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل آنها را یک خشونت خاموش و بسیار زیانبار تلقی می کند و گروههای فرومایه ای مثل داعش را ناشی از وصلتهای ناموفق با فرهنگهای وارداتی می داند و در خاتمه از جوانان می خواهد با اعتقاد به صلح ، لایه های ظاهری جامعه خود را بشکافند و کینه ها را از خود بزدایند و شکافها را به جای تعمیق ، ترمیم کنند و از واکنشهای عجولانه بپرهیزند و به ریشه یابی تروریسم و خشونت بپردازند و بر مبنای یک شناخت درست و استفاده از تجربه های ناگوار، بنیان یک نعامل صحیح با جهان اسلام را پی ریزی کنند .
جمعبندی مباحث
نتیجه مباحث فوق این است که :
اولا : سرچشمه اسلام همچون سایر ادیان الهی زلال و بر مبنای صلح و پرهیز از خشونت است
ثانیا : گروههای افراطی دینی و عملکرد غیر انسانی آنها را نباید پای اسلام گذاشت چرا که اسلام دین رحمت و عطوفت است نه جنگ و خشونت
ثالثا : در پدید آمدن خشونت و تروریسم امروزی نقش دول غربی کمتر از جهل و عناد گروههای افراطی اسلامی نبوده است
رابعا : برای مبارزه با افراط گرائی خشونت طلب تدوین یک راهبرد جامع از سوی دولتهای اسلامی و غربی ، گروههای موثر حقوق بشری یک ضرورت است تا بر اساس آن در مرحله اول از واریز پول به حساب افراطیون و اعطای کمکهای نظامی به آنها پرهیز شود
خامسا : اهمیت برخورد فرهنگی با پدیده افراط گرائی دینی و آگاه سازی مردم با این پدیده و ایده های خطرناک آنها کمتر از برخورد نظامی نیست
کلام آخر اینکه آتش اگر بر خرمنی افتد ، تر و خشک را با هم می سوزاند و آتش افراط گرائی هم دامن همه جوامع را می گیرد و لذا با الهام از پیام ذاتی ادیان توحیدی بالاخص اسلام ، باید همه جوامع با آن مبارزه کنند چرا که حفظ کرامت انسانی با خشونت و افراط گرائی در تضاد است .
سخنرانی امام جماعت مرکز اسلامی شیعی امام مهدی(عج) شهر رم
سخنران بعدی این همایش؛ حجت الاسلام ابوالفضل امامی؛ امام جماعت مرکز اسلامی شیعی امام مهدی(عج) شهر رم نیز در سخنان خود با تشریح ساختار مفاهیم اصلی و تبعی، عدالت را یک مفهوم اصلی و خشونت را یک مفهوم تبعی معرفی نمود و بیان داشت: " هیچ نظام سیاسی ای نیست که در آن ضرورت بالقوه ی اعمال خشونت وجود نداشته باشد و این خشونت در عمل؛ اگر مصداق عدالت باشد، مثبت ارزیابی می گردد".
وی در ادامه با تشریح تعریف ارسطویی عدالت، این تعریف را از حیث دشواری یافتن حد وسط و متوقف بودن آن به فرض حدود افراطی و تفریطی و دور منطقی ای که در این تعریف وجود دارد محل نقد دانست و یافتن تعریف دقیق عدالت و اجراء نمودن آن را دو دشواری وابسته به این مفهوم ارزیابی نمود.
حجت الاسلام امامی خاطر نشان ساخت که تعریف شیعی عدالت، تعریف امام علی(ع) مبنی بر قرارداشتن هر چیز در جای خود است و تعیین جای عادلانه ی چیزها نیز در توان انسان نبوده، بلکه در شأن خداوند است؛ بر این مبنا و در عرصه ی سیاست خارجی، اگر افرادی ادعا نمایند که قصد محقق نمودن عدالت را دارند، علاوه بر اخذ تعریف درست، باید اجماع بر این تعریف و توان محقق ساختن آن را نیز داشته باشند و در این راستا، راه درستی را نیز انتخاب نمایند و این شرایطی است که بدون شک، ستیزه جویان افراط گرای اسلامی واجد آن نیستند؛ زیرا بسیاری از ایشان، دانش دینی چندانی ندارند و نو مسلمانان غالباً اروپایی که اسلام را با تحریف آموخته اند نیز، در میان ایشان کم نیستند؛ در حالی که: "یک مسیحی خوب، بهتر از صد مسلمان تروریست است".
وی با یادآوری مجدد بیان مقام معظم رهبری در خصوص آموختن اسلام از قرآن، پیامبر درونی را عامل شناخت سره از ناسره در مواجه با تحریفات و قرائت های نادرست دانست و هدف شست و شوی مغزی این ستیزه جویان افراط گرای اسلامی و غالباً نو مسلمان را، کشتن این پیامبر درونی ارزیابی و تأکید نمود: "قرآن یک معجزه است و از این حیث؛ همچون هدایت یک سفینه ی فضایی، هدایت ذهن در متن و فهم آن؛ در بسیاری موارد، بدون تخصص کافی ممکن نخواهد بود".
این روحانی شیعی با تشریح آموزه های نادرست در قرائت گروه های تکفیری اسلامی، ماهیت این گروه ها را تکفیر هر برداشتی غیر از برداشت درون گروهی شان از اسلام دانست و با خوانش هم زمان آیاتی نظیر"رحماء بینهم و اشداء علی الکفار" و... در کنار شأن پیامبر اسلام (ص) در مقام رحمت برای جهانیان و... تنها کفار را مشمول شدت دانست.
وی با معرفی نمودن کافر به عنوان فردی که حقیقتی را می شناسد؛ اما آن را می پوشاند و بحث زبان شناختی در خصوص واژگان مشابهی نظیر Cover و Copriere در زبان انگلیسی و ایتالیایی، بیان داشت که بر این مبنا "شاید در تمامی رم یک کافر نیز یافت نشود... و این آیه بر شرایطی نظیر عصر پیامبر(ص) اشاره دارد... و مطابق جهان بینی اسلامی، انسان ها تنها به مؤمن و کافر تقسیم نشده و مستضعفین و... نیز در این تقسیم بندی جای دارند و بیان این جمله که هر کس یا با ما است و یا با تروریست ها... مطابق نص صریح قرآن نادرست می باشد... ".
سخنرانی نماینده مرکز اسلامی فرهنگی مسجد بزرگ رم
در ادامه آقای عمر کمی لتی Omar Camiletti به نمایندگی از مرکز اسلامی فرهنگی مسجد بزرگ رم نیز طی سخنانی، علل شرایط موجود در منطقه ی خاورمیانه را بحران سیاسی جهانی؛ بحران های اقتصادی و مواجه ی لایه های سنتی این جوامع با دین زدایی و فن آوری سالاری منطوی در جریان جهانی سازی و تضاد فرهنگ وارداتی غرب با فرهنگهای سنتی دانست و بیان داشت که غالب حکومت های این منطقه در خدمت حفظ قدرت خود؛ نه ارائه ی خدمات به شهروندان شان می باشند و اقتصاد جاری در این منطقه نیز، سود محور است و این ساختار بر مناسبات اجتماعی و فرهنگی در این منطقه تأثیر منفی نهاده و تروریسم تولد یافته در خاورمیانه نیز، ناشی از این مؤلفه ها می باشد.
وی در ادامه با اشاره به مسأله ی مهاجرت؛ به عنوان انتقال دهنده ی تفکر جهادی به اروپا و آمریکا، طرح روایت های سیاسی منجی گرایانه را از عوامل تشدید بحران در منطقه ارزیابی نمود و ریشه های فناتسیم را؛ با ارجاع به واژه ی فناء، با هیچ انگاری مشترک ارزیابی نموده و این هیچ انگاری را موتور محرک عملیات تروریستی و انتحاری دانست.آقای عمر کامیلتی نقش کشورهای غربی در تحمیل فرهنگ غربی به کشورهای اسلامی و به چالش کشاندن فرهنگهای بومی را یکی دیگر از عوامل رشد افراطگرائی در خاورمیانه دانست که متاسفانه الان خود جامعه غربی را نیز دربرگرفته است .
اظهارات روزنامه نگار شهیر ایتالیایی
سخنران پایانی این همایش، Pietrangelo Buttacuoco؛ مردم شناس و روزنامه نگار شهیر ایتالیایی بود که در آغاز سخنان خود بیان داشت: "صلیب در خانه ی هر یک از ما، نشانه ی اعمال یک خشونت دینی است... امری که در تاریخ اسطوره شناسی دینی یونانی نیز در خصوص دریدن و بلعیدن دیونیسوس توسط دیوان به چشم می خورد".
وی در ادامه خاطر نشان نمود: "در تمامی این ساختارها، مسأله ی شیطان و نقش او نیز مطرح است که علاوه بر آن که در تقابل با خداوند است، با در مقابل هم نهادن انسان ها، اهداف شیطانی خود را پیش می برد".
Buttacuoco تأکید نمود: "در این خصوص، مسأله ی سابق الذکر پوشاندن حقیقت به ذهن متبادر می گردد... به عنوان نمونه پوشاندن حقیقت اسلام و تروریستی معرفی نمودن آن... و من به عنوان یک روزنامه نگار وظیفه ی آگاهی بخشی در خصوص حقیقتی که دریافته ام و توسط غالب رسانه ها با تحریف انتشار می یابد را بر خود فرض می دانم... و حتی وقتی در جهان اسلام، یک نویسنده ی الجزایری، زنان را عامل شر معرفی می نماید و قرائت های قشری دیگری از زبان مسلمانان که مصداق خشونت است و همه ی ما را در میانه ی میدان نبردی قرار داده است که ضرورت مبارزه با تروریسم را پیش آورده؛ در حالی که مبارزه با تروریسم؛ در واقع مبارزه با جهل است... جهلی که حتی در برنامه های کانال Rai ایتالیا دیده می شود؛ " وقتی کسی از این رسانه ی ملی می گوید که اگر کسی در ایران نشان صلیب حمل نماید، کشته خواهد شد"، این جریان تحریف رسانه ای، برنامه ریزی شده و هدفمند است و یکی از شاخص ترین مصادیق آن، ارائه ی تصویر تحریف شده از وضعیت زنان در جوامع اسلامی است... به عنوان نمونه در اخبار گفته می شود که تعدادی مسلمان پناهجو که شب سال نو مست بوده اند، تعدادی از زنان را در شهر کلن آلمان مورد آزاد جنسی قرار داده اند و این مصداق جهل و تحریف است؛ زیرا در این خبر به این واقعیت توجه نشده است که مسلمانان اصولا شراب نمی نوشند" بنابر این قدری تفکر در این گونه اخبار در می یابیم که هدف اشاعه این اخبار چیزی جز اسلام هراسی و تحریف واقعیتها در مورد اسلام نمی باشد .آقای بوتافوکو به عنوان یک روزنامه نگار مهم در ایتالیا ، از رسانه های غربی در تحریف واقعیتها و پوشاندن حقایق انتقاد کرد و این امر را خارج از وجدان انسانی دانشت .
وی در خاتمه ی سخنان خود بیان داشت: "تروریسم در تمامی تاریخ وجود داشته است، ولی اکنون برچسبی گردیده که به دلایل سیاسی بر مسلمانان نهاده شده است... یافتن اسلام به عنوان یک دشمن انتخاب شده بسیار سیاست مدارانه و کینه توزانه بوده است که نتایج شوم آن دامن همه انسانها را می گیرد .من هم موافق هستم که یک مسیحی خوب، بهتر از یک مسلمان بد است... اما دین جغرافیا ندارد و وطن آن، قلب انسان ها است... ما ناگزیر سرنوشتی کثرت گرایانه خواهیم داشت... اما جهادی نا آگاهانه با برابر هم نهادن خودی و غیر خودی؛ طبیعت های متفاوتی که تقدیر الهی هستند را در هیأت جنگ مقابل هم قرار می دهد، بسیار محل چالش است" و بر همه ما چه در اروپا و چه در خاورمیانه فرض است که با آن مقابله کنیم .
جلسه پرسش و پاسخ
با پایان یافتن سخنان Buttacuoco جلسه ی پرشور پرسش و پاسخی آغاز گردید و حاضرین در جلسه سوالات خود را از سخنرانان پرسیدند و آنها هم به پاسخگوئی پرداختند .
گفتنی است در حاشیه این همایش :
الف) نمایشگاهی از کتب اسلامی ترجمه شده به زبان ایتالیائی که عمدتا توسط انتشارات عرفان صورت گرفته بود برگزار گردیده بود
ب) دو نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا که اخیرا با مساعدت مرکز فرهنگی ایران به چاپ رسیده بود در این جلسه توزیع گردید.