به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام سیدعلی فضل الله از روحانیون لبنان در جمع شیعیان بیروت در مسجد امامین حسنین به ایام شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها اشاره کرد و با تبیین خصوصیات رفتاری آن حضرت تصریح کرد: باید به خانه زهرا(س) و علی(ع) اقتدا کنیم. ترجمه اظهارات این روحانی لبنانی در ادامه می آید:
خداوند متعال میفرماید: "قُلْ لَا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى". در سیزدهم جمادی الاول سال یازدهم هجری، علی (ع) به همراه جمع اندکی از اصحاب و اهل بیت خود جمع شدند تا مخفیانه و شبانه فاطمه (س) را به خاک بسپارند. چون زهرا (س) خواسته بود تا به مانند تمام موضعگیریهای زندگیاش، به خاک سپردنش نیز معنادار باشد.
شهادت او قلب امیرالمؤمنین (ع) را متأثر ساخت. او با اشکها و سخنان خود بر مزار پاک فاطمه (س) از غم و اندوه خود پرده برداشت. فرمود: «السَّلام علیک یا رسول الله، عنِّی وعن ابنتک النّازلة فی جوارک، والبائتة فی الثّرى ببقعتک، والمختار الله لهـا سرعة اللّحاق بک. قلّ یا رسول الله عن صفیتک صبری، ورَقَّ عنها تجلُّدی، إلا أنَّ فی التأسّی لی بعظیم فُرقتک، وفادح مصیبتک، موضع تعزٍّ، فلقد وسّدتُک فی ملحدةِ قبرک، وفاضت بین نحری وصدری نفسُک، فإنّا لله وإنّا إلیه راجعون. فلقد استرجعت الودیعة، وأخذت الرّهینةُ! أمّا حزنی فسرمَدٌ، وأمّا لیلی فمُسهّدٌ، إلى أن یختارَ الله لی دارک الّتی أنت بها مقیم؛ سلام بر تو ای رسول خدا! از من و دخترت که اینک در جوار تو فرود آمده و شتابان به تو ملحق شده است. ای رسول خدا! شکیبایی من در مصیبت دختر برگزیده تو کم شد و طاقت و توانایی من در فقدان او از دست رفت، جز آنکه مرا پس از مصیبت عظیم و مفارقت و فقدان تو در هر مصیبت دیگری جای تسلیت هست (مصیبت تو به قدری بزرگ است که هر مصیبت دیگری را تحت الشعاع قرار میدهد). چرا که تو را به دست خود در آرامگاهت مدفون ساختم و در آغوش من جان دادی، «اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ». اینک امانت تو بازگشت و گرو دریافت شد و از این پس اندوه من جاودانی است و شبم به بیداری خواهد گذشت، تا آن گاه که خداوند مرا به سرایی که تو در آن اقامت داری ببرد.
در موردی مشابه، پیامبر خدا (ص) نیز بعد از فتح مکه کنار مزار حضرت خدیجه ایستاد و اشک ریخت. خدیجه همان کسی است که پیامبر در همه لحظههای زندگی خود به یاد او بود، از او به نیکی یاد میکرد و از جایگاه والای او در امر رسالت سخن میگفت. تا جایی که سایر همسران آن حضرت به این مسئله رشک میبردند. عایشه همسر پیامبر در این باره میگوید:
کانَ رَسولُ الله (ص) لا یکادُ یخْرُجُ مِنَ الْبَیتِ حَتَّى یذْکرُ خَدِیجَةَ، فَیحْسِنُ عَلَیهَا الثَّنَاءَ، فَذَکرَهَا یوْمًا مِنَ الأَیامِ، فَأَدْرَکتْنِی الْغَیرَةُ فَقُلْتُ: هَلْ کانَتْ إِلا عَجوزًا، فَقَدْ أَبْدَلَک الله عَزَّ وَجَلَّ خَیرًا مِنْهَا، فَغَضِبَ حَتَّى اهْتَزَّ مُقَدَّمُ شَعْرِهِ مِنَ الْغَضَبِ، ثُمَّ قَالَ: "لا وَالله مَا أَخْلَفَ الله لِی خَیرًا مِنْهَا، وَقَدْ آمَنَتْ بِی إِذْ کفَرَ بِی النَّاسُ، وَصَدَّقَتْنِی وَکذَّبَنِی النَّاسُ، وَوَاسَتْنِی مِنْ مَالِهَا إِذْ حَرَمَنِی النَّاسُ، وَرَزَقَنِی الله عَزَّ وَجَلَّ الأَوْلادَ مِنْهَا، إِذْ حَرَمَنِی أَوْلادَ النِّسَاءِ؛ روزى نمىشد که پیامبر اسلام از خدیجه ذکر خیرى به میان نیاورد. به حدى که روزى غیرت و تعصب زنانه بر من غالب شد و با همان حال (حسادت) گفتم: آیا او زن سالخوردهاى نبود که خداوند متعال بهتر از او نصیب تو کرده است؟ پیامبر خدا به شدت غضبناک شد، به حدى که موهاى جلوى سر مبارکش از شدت غضب تکان خورد و فرمود: سوگند به خدا، پروردگار کسی را بهتر از خدیجه نصیبم نکرد. زیرا در حالی که مردم، کفر میورزیدند، او به من ایمان آورد؛ در حالی که مردم تکذیبم میکردند، او مرا تصدیق کرد؛ در حالی که مردم محرومم کرده بودند، او داراییهای خود را در اختیارم گذاشت و خداوند از او به من فرزندانی عطا کرد، در حالی که مرا از فرزندانِ دیگر زنان محروم نمود.
مبانی خانواده مکتبی
این دو صحنه، یعنی ایستادن علی (ع) در کنار مزار فاطمه (س) و پیامبر خدا (ص) در کنار مزار حضرت خدیجه، دلیلی خوبی است برای این که نگاه نادرست خود را به زن و اهمیت آن در اسلام اصلاح کنیم. دیدگاه نادرست و رایجی که علت آن آمیخته شدن دین با عادات و سنن مردم است و سبب گردیده است که نگاهی تحقیر آمیز به زن در فرهنگ دینی ما شکل بگیرد. البته نمیخواهیم در اینجا به این موضوع بپردازیم، اما چیزی که میخواهیم بدان اشاره کنیم این خانواده مکتبی و رسالتمدار است. علی (ع) و فاطمه (س) با ذریه پاک خود روند تاریخ را تغییر دادند. ذریه ای که قرآن ناطقاند و همسنگ قرآن و اسلام به شمار میآیند.
عزیزان! ما همان طور که نیازمندیم تا از علی و فاطمه به عنوان دو فرد الگو بگیریم، نیاز داریم که از آن دو به عنوان عناصر تشکیل دهنده هسته خانواده اسلامی نیز الهام بگیریم؛ زیرا ازدواج آن دو، بهترین اسوه برای فهم یک ازدواج بایسته و اسلامی است.
4 اصل برای یک ازدواج بایسته و اسلامی
در این باره باید به چهار اصل اشاره کنیم:
اول – اصل شایستگی و کفو بودن. منظور این است که باید میان زوجین تناسب وجود داشته باشد؛ یعنی در امر ازدواج نباید زن به حاشیه رانده شود. بلکه ویژگیها و عناصر شخصیتی زن باید بایستگی و شایستگی خواستگار را تعیین کند. در ازدواج علی (ع) و زهرا (س)، مفهوم شایستگی در سخن پیامبر خدا به خوبی بروز یافته است: «لولا أنَّ الله خلق علیاً، لم یکن لفاطمة کفؤ؛ اگر خداوند علی را نیافریده بود، فاطمه هم شأنی نداشت.» افراد بسیاری به خواستگاری فاطمه آمدند، اما او همه آنان را رد کرد و فقط به علی روی نشان داد.
دوم – توافق روی هدف دینی ازدواج؛ یعنی دو طرف باید درک کنند که ازدواج در راستای خط مسئولیت در برابر خداوند متعال است. علی و فاطمه نیز ازدواج را فرصتی برای عبادت و بندگی و داشتن فرزندانی صالح میدانستند که در راه خداوند حرکت کنند. از این رو هیچگاه دچار رفاه زدگی نشدند و مسئولیت و نقش مکتبی خود را فراموش نکردند. بلکه اسلام در همه جزئیات این خانه حضوری فعال داشت. قرآن کریم یکی از صحنههای این خانه را مثال میآورد. روزی حسن و حسین بیمار شدند و علی و فاطمه نذر کردند که اگر آن شفا یافتند، سه روز، روزه بگیرند: «یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیخَافُونَ یوْمًا کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا* وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکینًا وَیتِیمًا وَأَسِیرًا* إِنَّمَا نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ الله لا نُرِیدُ مِنکمْ جَزَاءً وَلا شُکورًا».
سوم – اصل مشارکت و همکاری در کارهای خانه. سومین اصلی که از ازدواج علی و زهرا استنباط میکنیم این است که مرد و زن باید در کارهای خانه با یکدیگر مشارکت داشته باشند. این طور نباشد که همه مسئولیتهای خانه متوجه همسر باشد و شوهر کاری نداشته باشد. میدانیم که فاطمه آرد میکرد، خمیر میکرد و نان میپخت و علی نیز جارو میکرد، آب میکشید و هیزم میآورد.
چهارم – اصل مودت و مهربانی. منظور از آن محبت کلامی و رفتاری است. زندگی زناشویی بدون محبت استوار نمیماند. تداوم این زندگی نیز به محبت و عاطفه بستگی دارد. فضای عاطفی نیز باعث مهر و محبت زوجین میگردد. در تاریخ آمده است که امیرالمؤمنین (ع) از سنگینی کارهای خانه بر دوش حضرت زهرا (س) ناراحت بود. از این رو پیش پیامبر آمد تا او برای این قضیه راه حلی بیندیشد. پیامبر نیز برای راحتی، تسبیحات را به آنها آموزش داد که توشه معنوی برای علی و فاطمه و فرزندانشان شد. ما هنوز هم از برکت این تسبیحات بهرهمند هستیم که در دشواریهای زندگی یاریگر ما هستند.
وضعیت امروز خانواده
مهم این است که با الگو گیری از حضرعلی (ع) و حضرت فاطمه(س)، این مبانی بر زندگی زناشویی ما حاکم باشد؛ زیرا معمولاً برخی از این عناصر چهارگانه در زندگی ما وجود دارند؛ اما باید توجه داشت که عاطفه اولیه اگر چه خوب است، اما برای ادامه زندگی کفایت نمیکند. چون لازم است که زندگی زناشویی بر پایههای ثابتی استوار باشد که تداوم زندگی را تضمین کنند.
اما امروز میبینیم که زندگیها با اهداف دینی فاصله پیدا کردهاند. ازدواج به پدیدهای صرفاً دنیوی تبدیل شده و کسی به آن به عنوان یک مسئولیت دینی نگاه نمیکند. مسئولیتی که در روز قیامت، به مانند مرد از زن نیز در باره آن سؤال میشود. متأسفانه در داخل خانواده نیز به خاطر نادانی و کمی آگاهی و توجه، حس مسئولیت دینی دیده نمیشود. تمام هم و غم اعضای خانواده این شده است که نیازهای مادی، رفاهی و شرایط لهو و لعب خود را فراهم کنند. در مقابل، میبینیم که صبر و شکیبایی در زندگی زناشویی کم شده است، شوهر به همسر خود مهربانی نمیکند، پدر خانواده از فرزندان خود ناراحت و از انجام مسئولیتهای خود گریزان است.
مثالها در این باره فراوان هستند. از این رو برای درمان بسیاری از مشکلات خانوادگی از جمله افزایش آمار طلاق، عرض ما این است که به فضای دین باز گردید. باید از سرچشمه خانه علی و فاطمه سیراب شویم که آکنده از صفا، پاکی و همکاری بود. باید صبور و مهربان بود و با جدیت و مسئولیت پذیری به موضوع ازدواج نگاه کرد تا از نتایج مثبت آن بهرهمند گردیم.
این اصول و سایر درسهایی که از خانه نبوت کردهایم، باید به زمینههای تربیتی خانه و مدرسه ما تبدیل شوند تا دختران و پسران جوان ما برای ازدواج آمادگی پیدا نمایند. به خانواده و عموم جامعه عرض میکنیم که درسهای زندگی بسیار مهمتر از آمادگیهای مادی، عادات و سنتهایی است که در آن غرق شدهایم. مسائل و عادتهایی که به اساس زندگی زناشویی ما تبدیل شدهاند ولی با مفاهیم حقیقی مورد نظر اسلام به عنوان دین زندگی و سازندگی، فرسنگها فاصله دارند.
باید به خانه زهرا و علی اقتدا کنیم
عزیزان! بیایید هم در مقام محبت و هم در مقام عمل، از خانه زهرا و علی الگو بگیریم. خانهای که پیامبر خدا آن را دوست داشت و در آن انس میگرفت. وقتی به مسافرت میرفت، آخرین خانهای بود که با آن خداحافظی میکرد و وقتی از بازمیگشت، اولین خانهای بود که به آن پا میگذاشت تا با جگرگوشه خود ملاقات کند، از دردها و مشکلاتش بکاهد و او را در آغوش بگیرد. آیا او مادر پدرش نبود؟ آیا پیامبر بارها نفرمود: «فاطمة روحی الّتی بین جنبی»؟
در سالروز شهادت صدیقه طاهره، او را مجاهدی صابر، عامل، فعال و فریاد بلند حق و حقیقت مییابیم. علی را به یاد میآوریم که اول با برادر و پسر عمویش وداع کرد و سپس با زهرا خداحافظی کرد. به یاد تنهایی و بیتابی او میافتیم در حالی که همسر و ام الائمه را در میان خاک نهان میکرد. همسری که در عنفوان جوانی از این دنیا رفت تا با پاهای ورم کرده به دیدار خداوند برود و همنشین پدر گردد.
عمر فاطمه از نظر زمانی بسیار کوتاه بود، اما این عمر کوتاه بسیار غنی و ثمربخش بود. عمر آن حضرت چشمهای جوشان بود. فاطمه در حالی که در بیشترین حالت، بیش از بیست و پنج سال، سن نداشت این دنیا را ترک کرد؛ اما همچنان در باورها و عرصههای زندگی حضور دارد. زنان و مردانی که او را دوست دارند، باید از ایشان درس بگیرند. باید به آن حضرت اقتدا کنند و در عرصههای دین، دعوت، مسئولیت، حق و آگاهی به ندای فاطمه زهرا لبیک بگویند.
سلام بر زهرا، روزی که به دنیا آمد و روزی که دوباره برای آسمانیان نور افشانی میکند، همچنان که برای زمینیان نورافشانی کرد. خدایا ما را از جمله کسانی قرار ده که در دنیا از روشنی و در آخرت از شفاعت او بهرهمند هستند. یا ارحم الراحمین. والحمد لله ربّ العالمین.