حجت الاسلام سیدمحمدامیر فخریان، استاد حوزه علمیه امام رضا(ع) تهران در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، با تسلیت ایام سوگواری حضرت زهرا(س)، گفت: اگر بتوانیم به درک صحیحی از شخصیت وجودی حضرت(س) و نیز سیره ایشان در برخورد با مسائل سیاسی و اجتماعی برسیم، دیگر جایی برای بحث و اختلاف باقی نمی ماند و این یعنی اعلی مراتب وحدت. لذا حضرات معصومین(ع) نیز در همین راستا برای ایجاد وحدت، همه مسلمانان را به تامل در زندگی حضرت زهرا(س) ارجاع می دادند.
وی همچنین معتقد است: اگر بخواهیم با توجه به تمام صفات و خصال زهرای اطهر(س) که از اهل بیت(علیهم السلام) به ما رسیده، تعریفی جامع ارائه دهیم، باز هم یقیناً نمی توانیم تعریف جامعی از شخصیت وجودی حضرت زهرا(سلام الله علیها) ارائه کنیم.
حاصل این گفتگو را در ادامه بخوانید.
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در بین حضرات معصومین(علیهم السلام) از چه جایگاه و منزلتی برخوردارند؟
در لسان معصومین(علیهم السلام) تعابیر فراوانی نسبت به حضرت زهرا(س) وجود دارد، اما یکی از روان ترین و بهترین تعابیر در درک مقام و منزلت بی بی دوعالم، فرمایش امام حسن عسگری(علیه السلام) است که در تفسیر «اطیب البیان» آمده: «نحن حججُ اللهِ علی خَلقِهِ وَ جَدّتنا فاطمة حجةُ اللهِ علینا؛ یعنی ما اهل بیت حجت های خداوند بر مردم هستیم و حضرت زهرا(س) حجت برای ماست» و اگر کسی کمترین درک را در مقام امامت و ولایت داشته باشد، تا حدودی هر چند اندک، متوجه عظمت وجودی حضرت زهرا(سلام الله علیها) خواهد شد. و تعبیر دیگری که بسیار زیباست وجه تسمیه خود بی بی به "فاطمه" است که در روایتی امام الرئوف امام رضا(علیه السلام) به نقل از پدرانشان از پیامبر اکرم(ص) روایت می فرمایند که ایشان فرمودند «به این دلیل اسم دخترم را "فاطمه" انتخاب نمودم، چون خداوند او و دوستانش را از آتش جهنم جدا نموده است».
* به نظر می رسد با وجود تلاش های معرفتی و توصیفی هنوز نتوانسته ایم الگوی کاملی از شخصیت ذوابعاد حضرت فاطمه(سلام الله علیها) معرفی کنیم. چرا این اتفاق نیافتاده است؟
ما زمانی می توانیم تعریف و الگوی مناسبی از یک موضوع ارائه دهیم که شناخت و احاطه کامل نسبت به آن موضوع داشته باشیم و هرچقدر این شناخت و احاطه دارای ضعف و نقصان باشد، الگوی ارائه شده ماهم دچار ضعف خواهد شد. در مورد حضرت زهرا(سلام الله علیها) که "عصمت الله الکبری" و "حجت الله علی الحجج" هستند، تنها کسانی می توانند تعریف مناسبی ارائه دهند که خود این مقام را درک کرده باشند و ایشان کسانی غیر از معصومین(علیهم السلام) نیستند و ما هم هرچه تاکنون تلاش کرده ایم با توجه به توان معرفتی خودمان بوده و حتی اگر بخواهیم با توجه به تمام صفات و خصال ایشان که از اهل بیت(علیهم السلام) به ما رسیده، تعریفی ارائه دهیم، باز هم یقیناً نمی توانیم تعریف جامعی از شخصیت وجودی حضرت زهرا(س) ارائه کنیم.
* برخی چگونگی شهادت حضرت زهرا(س) را دست آویزی برای دامن زدن به جدایی و تفرقه میان شیعه و سنی کرده اند؛ نظر شما پیرامون این عقاید چیست؟
دامن زدن به جدایی و تفرقه فی نفسه دلایل مختلفی می تواند داشته باشد. اما به نظر بنده کسانی که این گونه رفتاری دارند، اکثراً افرادی هستند که در شناخت تمام زوایای دین مبین اسلام کار نکرده اند و احاطه کامل به آن ندارند و با تمسک به بعضی از روایات و یا فرمایشات بزرگان در حالی که از خیلی موارد دیگر غافل هستند، متعصبانه به انجام این گونه رفتارها دامن می زنند.
به نظر من معصومین(علیهم السلام) برای ایجاد وحدت واقعی و حقّه میان مسلمانان، آن ها را به تامّل در بزرگترین دلیل خود که حضرت زهرا(سلام الله علیها) می باشد، ارجاع می دادند. زیرا مظلومیت حضرت زهرا(س) بزرگترین عامل ایجاد و رسیدن به وحدت حقیقی الهی است و تامّل در زندگانی این بانوی عظیم الشان اسلام می تواند بسیاری از اختلافات را از بین ببرد.
* نگاه حضرت زهرا(س) و دیگر حضرات معصومین(ع) به مسئله وحدت و تفرقه افکنی چگونه است؟
اجازه دهید برای پاسخ به این سئوال با یک مثال شروع کنم. تصور کنید در یک خانه ای بین دو برادر بر سر اداره امور این خانه که از پدر آن ها به یکی از آن ها وصیت شده، نزاعی صورت گرفته که اداره امور خانه حق کدامیک از این دو برادر است؟ و اصلِ این خانه، دشمنی دارد که می خواهد آن را تصاحب و همه اعضای آن را بیرون کند و برای رسیدن به این مقصود از نیروی داخلی خود این خانه استفاده می کند و خود را خسته نمی کند. حال مراد از این نیروی داخلی چیست؟ سوء استفاده از احساسات طرفین برای ایجاد تفرقه است. زیرا وقتی بین اعضای این خانه تفرقه ایجاد شد، هرکس سعی در اثبات حقانیت خود و تضعیف طرف مقابل را دارد و این یعنی مقدمه از بین رفتن اصل خانه. لذا حفظ آن در گرو اتحاد بین اعضای خانه است.
با توجه به مثال و همچنین با نگاهی به تاریخ می توانیم به روشنی دریافت کنیم هیچ یک از حضرات معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) به دنبال تفرقه افکنی و تفرقه آفرینی نبوده اند و حفظ بنای اصلی اسلام از بزرگترین دغدغه های آنان بوده است.
براین اساس یقیناً حضرت زهرا(سلام الله علیها) بزرگترین سند و دلیل برای ایجاد وحدت است. اگر ما بتوانیم به درک صحیحی از شخصیت وجودی حضرت(س) و نیز سیره ایشان در چگونگی برخورد با مسائل سیاسی و اجتماعی برسیم، دیگر جایی برای بحث و اختلاف باقی نمی ماند و این یعنی اعلی مراتب وحدت. لذا حضرات معصومین(ع) برای ایجاد این وحدت همه مسلمانان را به تأمل در زندگی حضرت زهرا(س) ارجاع می دادند.
* وظیفه ما به عنوان شیعیان و کسانی که خود را پیرو مکتب علوی و فاطمی می دانیم، در قبال سیره زندگی امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) چیست؟
اولین وظیفه ما این است که معرفت خود نسبت به اهل بیت(ع) را با استمداد از خود معصومین(علیهم السلام) روز به روز بالاتر برده و خود را تا جایی که می توانیم در مسیر آنها قرار دهیم. زیرا اگر ما نتوانیم سطح معرفت خود را هر روز افزایش دهیم، در درک حقایق و معارف ناتوان خواهیم ماند.
معارف و حقایق اهل بیت(علیهم السلام) لایتناهی است و ما نمی توانیم به اندکی از آن اکتفا کنیم، زیرا در مسیری که بی انتها است، هرچه به دست آوریم، ناچیز است.
انتهای پیام 313/42