سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» درسالروز شهادت این امام همام به بررسی شخصیت حضرت موسی بن جعفر(ع) از منظر علماء و بزرگان اهل سنت و نیز مخالفان آن حضرت چون هارون الرشید پرداخته است.
*اعتراف هارون الرشید
هارون الرشید در وصیت خود به فرزندش، امام کاظم(علیه السلام) را این گونه توصیف مى کند:
او در وصیتى به فرزندش مى گوید: «یا بنىّ! هذا امام الناس وحجه الله على خلقه وخلیفته على عباده، انا امام الجماعه فی الظاهر والغلبه والقهر، وانّه والله لاحقّ بمقام رسول الله منّى ومن الخلق جمیعاً. والله لو نازعنى فی هذا الامر لاخذت الّذی فیه عیناه، فانّ الملک عقیم. یا بنىّ! هذا وارث علم النبیین، هذا موسى بن جعفر، ان اردت العلم الصحیح تجده عنده» ؛ (ینابیع المودة، ج 3، ص 32.) (اى فرزندم! این شخص ـ یعنى حضرت موسى بن جعفر ـ امام مردم و حجت خدا بر خلق، و خلیفه او بر بندگان است. به طور حتم او از من و تمام خلق به جانشینى رسول خدا سزاوارتر است. به خداسوگند! اگر او در این امر ـ یعنى خلافت ـ منازعه کند چشمانش را از حدقه بیرون خواهم آورد; زیرا حکومت عقیم و نازا است. اى فرزندم! این شخص وارث علم پیامبران است. این شخص موسى بن جعفر است. اگر علم صحیح مى خواهى نزد او خواهى یافت). اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى
* روایت خطیب بغدادى درباره گذشت و بردبارى امام کاظم(علیه السلام)
خطیب بغدادى به سندش از یحیى بن حسن روایت کرده که مردى از اولاد عمر بن خطّاب که در مدینه ساکن بود حضرت را اذیت کرده و على(علیه السلام) را دشنام مى داد. برخى از دوستان حضرت پیشنهاد دادند که اگر اجازه دهید او را به قتل برسانیم. حضرت از این کار شدیداً نهى فرمود. آن گاه از مکان و محل او سوال نمود. به حضرت عرض کردند که در اطراف مدینه مشغول زراعت است. حضرت سوار بر مرکب شد و با آن مرکب وارد مزرعه او گشت. عُمَرى فریاد برآورد: مزرعه مرا لگدمال نکن. ولى حضرت بدون اعتنا به حرف او آمد و به نزد آن شخص رسید. از مرکب خود پیاده شد و نزد او نشست و لبخندى زده و به او فرمود: چه مقدار خرج این مزرعه کرده اى؟ گفت: صد دینار. حضرت فرمود: چه مقدار امید دارى که به دست آورى؟ عرض کرد: من علم غیب ندارم. حضرت فرمود: من گفتم چه مقدار امید دارى به تو برسد؟ عرض کرد: امید دارم که به من دویست دینار عاید شود. حضرت سیصد دینار به او عطا فرمود، آن شخص از جا بلند شد و سر حضرت را بوسید. حضرت از نزد او خارج شد و به طرف مسجد آمد. آن شخص را مشاهده کرد که در مسجد نشسته، هنگامى که حضرت را دید گفت: خداوند بهتر مى داند که رسالتش را در کجا قرار دهد. مردم به دور او ریختند و گفتند: قصه تو چیست؟ گفت: من قبلا خلاف این مى گفتم. آن گاه با آنان به مخاصمه پرداخت و همه را به متابعت و پیروى از ابى الحسن موسى بن جعفر دعوت نمود. و این کار همیشگى او بود هر وقت که وارد مسجد شده و از آن خارج مى گشت.
ابوالحسن موسى به دوستانى که مى خواستند آن شخص را بکشند فرمود: کدام یک بهتر است؟ آیا آن کارى را که شما قصد داشتید انجام دهید ـ یعنى کشتن او ـ یا آنچه من قصد داشتم تا امرش را به این مقدار اصلاح نمایم؟»
تاریخ بغداد، ج 13، ص 28. اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى قم ، 1385 ه.ش، ص
* گفتار علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت امام کاظم(علیه السلام)
با مراجعه به کلمات اهل سنت در طول تاریخ پى مى بریم که حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام)مورد توجه خاص و احترام ویژه آنان بوده است. در اینجا به نقل برخى از این کلمات مى پردازیم:
*قبر موسى بن جعفر(علیه السلام) اکسیری تجربه شده
*محمد بن ادریس شافعى: وى مى گوید:«قبر موسى بن جعفر التریّاق المجرّب»؛ (قبر موسى بن جعفر(علیه السلام) اکسیر تجربه شده اى است). این کلام اشاره به اجابت دعا در کنار قبر حضرت دارد.(1)
*توسل به موسى بن جعفر
* حسن بن ابراهیم، ابوعلى خلال، شیخ حنابله (از علماى قرن سوّم هـ.ق) می گوید:
«ما همّنى امر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسّلت به الاّ سهّل اللهتعالى لى ما احبّ»(2)؛ (هیچ امرى بر من دشوار نشد جز آن که قصد قبر موسى بن جعفر را مى نمودم و به او توسل مى کردم و خداوند متعال آنچه دوست داشتم را براى من تسهیل مى نمود).
* امام مسلمین
* محمّد بن ادریس بن منذر، ابوحاتم رازى (ت: 277 هـ.ق) درباره امام کاظم(علیه السلام) مى نویسد: «ثقه صدوق، امام من ایمه المسلمین»(3)؛ (او ثقه، صدوق، و امامى از امامان مسلمین است).
* عبدالکریم بن محمّد سمعانى (ت: 562 هـ.ق) می گوید: «هو موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... ومشهده ببغداد مشهور یزار... زرته غیر مرّه مع ابنه محمّد بن الرضا على بن موسى»(4)؛ (موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... مرقد او در بغداد مشهور و محلّ زیارت است... من قبر او و قبر فرزندش محمّد پسر على بن موسى (الرضا) را چندین بار زیارت کردم).
*حلیم و کریم
* ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزى (ت: 597 هـ.ق): «کان یدعى العبد الصالح لاجل عبادته واجتهاده وقیامه باللیل وکان کریماً حلیماً، اذا بلغه عن رجل یوذیه بعث الیه بمال...»(5)؛ (او را به جهت عبادت و کوشش فراوان و قیام در شب، عبد صالح مى خوانند. او مردى کریم و حلیم بود. هر گاه از کسى به او اذیتى مى رسید مالى براى او مى فرستاد...).
* ابن اثیر جزرى (ت: 630 هـ.ق) : «و کان یلقّب بالکاظم لانّه کان یحسن الى من یسىء الیه، کان هذا عادته ابداً»(6)؛ (او را کاظم لقب داده اند; زیرا به هر کس که او را اذیت مى کرد احسان مى نمود و این عادت همیشگى او بود).
* مشهور به باب الحوائج
* محمّد بن طلحه شافعى (ت: 652 هـ.ق) :«او امامى بزرگ مقدار، عظیم الشان، مجتهدى بزرگ، کوشا در اجتهاد، مشهور به عبادت، مواظب بر طاعات و مشهور به کرامات بود. شب را تا به صبح به سجده و قیام بیتوته مى نمود، و روز را به صدقه و روزه ختم مى کرد. و به جهت کثرت بردبارى و گذشتش از متجاوزان، او را «کاظم» نامیدند.
او انسان بدکار را به احسان خود پاسخ مى داد. و با انسان جنایتکار با عفو برخورد مى کرد. و به جهت کثرت عبادتش، او را عبد صالح نامیدند. و در عراق معروف به باب الحوایج الى الله است;
زیرا حوایج متوسلین به خدا، به وسیله او برآورده مى شود. کرامت او عقل ها را متحیّر مى کند، و براى او نزد خداوند قدم صدقى است که زایل نشده و زایل نخواهد شد...
و اما مناقب او بسیار است، و اگر چیزى به جز عنایت الهى نسبت به او نباشد، همین منقبت او را بس است...». آن گاه برخى از مناقب آن حضرت را بازگو کرده است.(7)
* وارث جعفر صادق در علم، معرفت، کمال و فضل
* ابن حجر هیتمى (ت: 974 هـ.ق) :«موسى الکاظم وهو وارثه علماً ومعرفه وکمالا وفضلا. سمّى الکاظم لکثره تجاوزه وحلمه. وکان معروفاً عند اهل العراق بباب قضاء الحوایج عند الله. وکان اعبد اهل زمانه واعلمهم واسخاهم...»(8)؛ (موسى کاظم; او وارث جعفر صادق در علم و معرفت و کمال و فضل بود. به جهت کثرت حلمش او را «کاظم» نامیدند. او در عراق به «باب قضاء الحوایج عند الله» معروف است. او عابدترین و عالم ترین و سخاوتمندترین اهل زمان خود بود...).
* نزد اهل عراق معروف به باب قضاء الحوایج عند الله بود
* شیخ محمّد بن على صبّان (ت: 1206 هـ.ق): «امّا موسى الکاظم فکان معروفاً عند اهل العراق بباب قضاء الحوایج عند الله، وکان من اعبد اهل زمانه ومن اکابر العلماء الاسخیاء... ولقّب بالکاظم لکثره تجاوزه وحلمه»(15)؛ (امّا موسى کاظم; او نزد اهل عراق معروف به باب قضاء الحوایج عند الله بود. او عابدترین اهل زمان خود و از بزرگان علماى با سخاوت بود... و به جهت کثرت بردبارى اش او را «کاظم» لقب داده اند).
پی نوشت:
(1). تحفة العالم، ج 2، ص 22.
(2). تاریخ بغداد، خطیب بغدادى، ج 1، ص 120، به نقل از او ; المنتظم ج 9 ص 89.
(3). الجرح و التعدیل، ج 8، ص 138.
(4). انساب السمعانى، ج 5، ص 405.
(5). صفة الصفوة، ج 2، ص 184، ترجمه رقم 191.
(6). الکامل فى التاریخ، ج 6، ص 14.
(7). مطالب السؤول، ج 2، ص 120.
(8). صواعق المحرقة، ص 307و308.
(9). اسعاف الراغبین در حاشیه نورالابصار، ص 246.