به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، آیت الله عفیف النابلسی از علمای لبنان یادداشتی با عنوان "صد روز از اعدام شیخ نمر گذشت" در روزنامه "البناء" لبنان منتشر ساخت که ترجمه متن آن بدین شرح است:
صد روز از اعدام شیخ مجاهد نمر باقر النمر می گذرد؛ اعدامی که سیاست پلیسی نظام عربستان و تروریسم آنها علیه شهروندان خود را آشکار ساخت؛ سیاستی که اجازه نمی دهد هیچ کدام از شهروندان عربستان خواستار اصلاح یا تغییر در کشور خود باشند و از اوضاع کشور انتقاد کنند.
* شیخ نمر همیشه آماده شهادت بود
اما در این میان صدای شیخ نمر همواره بر سر فاسدان، محتکران و دزدان سیاست و امنیت بلند بود و هیچ گاه از زندان و کشته شدن نترسید بلکه همواره آماده دیدار با خدای خویش بود و می دانست برترین جهادها سخن حقی است که در برابر سلطان ظالم گفته شود و از این رو در راه دعوت به احقاق حق و اصلاح فساد و دست یابی به حکومت عادلانه و قانونی خسته نشد و در تمام اقدامات ساسی و سخنرانی های مردمی خود از عدالت و مساوات و آزادی و انصاف و حقوق برابر انسان ها سخن گفت، اما هیچ گاه سخنان او گرایش گروهی و فرقه ای نداشت بلکه خواستار زندگی برابر انسان ها بر اساس دیدگاه های سیاسی و ملی و توحیدی بود تا تمام کشور عرصه همکاری و قانون و ارزش ها باشد.
واقعیت این است که احساس زیان و محرومیت و ظلم، هر انسانی را بر آن می دارد کاری بکند و فریاد حق خواهی سر دهد و از سوی دیگر این احساس که نظام به ندای عقل و گفتگو پاسخ نمی دهد، موجب تقویت منطقه مواجهه سیاسی در میان افراد می شود.
هبوط هولناک سیاسی و افول ارزش های انسانی در عربستان
روشن است که نظام عربستان اعتنایی به خواسته های انسانی شیخ نمر نداشت و علاوه بر این به هیچ کدام از تحرکات سیاسی برای رفع ظلم و مظلومیت و انزوای مردم اعتنا نداشت و در این راستا صدها نفر از معترضان را زندانی کرد تا مبادا احساسات پادشاه خدشه دار شود و همین گونه بود که شیخ نمر نیز به روش غیر قانونی بازداشت و زندانی شد تا نشان دهنده هبوط هولناک سیاسی و افول ارزش های انسانی در این کشور باشد و پس از آن هم با وجود تمام فریادهایی که خواستار آزادی شیخ و اجرای عدالت اسلامی بودند باز هم با مظلومیت اعدام شد.
* شیخ نمر هرچه می خواست برای مردم می خواست
مسئولان عربستان فقط به فکر اجرای حکم مسئولان طاغوتی خود هستند و تاب شنیدن نقد و نصیحت را ندارند و شیخ نمر تا آخرین نفس های زندگی خویش خواستار اصلاح و حقیقت بود و در این میان هیچ بهره ای برای خود طلب نکرد، بلکه تمام خواسته او خیر و صلاح زندگی تمام مردم بود، اما نظام عربستان اصرار داشت سخنان شیخ نمر را با عینک مذهبی و ارتباط با ایران تفسیر و تاویل کند اما باید به این پرسش پاسخ بدهد که مذهب چه ارتباطی با بهبود اوضاع زندگی مردم و مشکل بیکاری و توسعه مناطق محروم دارد؟ آیا جز این است که اینها حق تمام شهروندان یک کشور است؟ و بعد هم اینکه شیخ نمر خواستار مشاوران و انصاف از جانب مسئولان و برطرف ساختن فقر است این چه ارتباطی با ایران دارد؟
به یقین مسئولان بحران زده عربستان نظر دیگران را تحمل نمی کنند و نمی خواهند هیچ کس درباره فساد و عیوب و پوسیدگی استخوان های نظام پادشاهی رو به زوال آنها سخن بگوید.