به گزارش خبرگزاری «حوزه»، مبعث پیامبر(ص) یکی از چهار روز بزرگی است که امام صادق (ع) روزه گرفتن درآن را دارای فضیلت بسیار دانسته اند .
مبعث پیامبراکرم (ص) در سن 40 سالگی و آغاز نزول قرآن در این روز بوده است.(وقایع الایام: ج 1 ص 303)
این روز یکی از اعیاد بزرگ است حضرت رسول به رسالت مبعوث گردید و جبرائیل بر پیامبر نازل شد. غیر شیعه مبعث را در 17 یا 18 یا 24 رمضان و بعضی در 12 ربیع اولال می دانند.
سالیانی بود از بعثت انبیاء می گذشت و هر قوم و قبیله ای با عقیده های مختلف خود زندگی می کردند و در حجاز و مکه آن روز بسیاری بت می پرستیدند: بت سنگی، فلزی، چوبی و گاهی از جنس خرما.
دختران را زنده به گور می کردند. اکثر قبایل در حال جنگ و خونریزی بودند. دنیا غرق در گمراهی و ضلالت بود. تا اینکه چهل سال از ولادت با سعادت اشرف مخلوقات و سرور کائنات حضرت محمد بن عبدالله (ص) گذشت. خداوند آن حضرت را به پیامبری مبعوث فرمود و جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و وحی الهی را با آداب و مراسمی مخصوص به آن حضرت رسانید که در کتب روایی با سندهای مختلف ذکر شده است.
طبق بعضی روایات هنگامی که آن حضرت از کوه حرا بر می گشتند انوار جلال و عظمت ایشان را فرا گرفته بود به حدی که هیچکس را یاری آن نبود به آن حضرت نظر کند. از کنار هر درخت و گیاه و سنگ که می گذشت، در برابر آن حضرت خم می شدند و به زبان فصیح می گفتند: «السلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رسول الله»
هنگامی که آن حضرت داخل خانه خدیجه شدند از شعاع انوار جمال آن حضرت خانه منور شد.
خدیجه (س) عرض کرد: ای محمد این چه نوری است که از شما مشاهده می کنم؟
آن حضرت فرمودند: این نور پیامبری است. سپس خطاب به حضرت خدیجه(س) فرمودند: بگو لااله الاالله محمد رسول الله». خدیجه عرض کرد سال ها است من پیامبری شما را می دانم. سپس به وحدانیت خداوند متعال و رسالت پیامبر(ص) شهادت داد.
در این هنگام حضرت فرمودند: ای خدیجه احساس سرما می کنم، جامه ای بر من بپوشان. حضرت جامه بر خود کشید و خوابید. از جانب حق تعالی ندا رسید « یا ایها المدثر، قم فانذر و ربک فکبر...» « ای جامه به خود پیچیده برخیز و بترسان مردم را از عذاب پروردگار خود و تکبیر بگو و پروردگارت را به بزرگی یاد کن».
آن حضرت برخاست و انگشت مبارک در گوش خود گذاشت و فرمود الله اکبر الله اکبر، پس صدای آن حضرت به همه موجودات رسید و همه با او موافقت کردند.
پیامبر سه سال پنهانی مردم را به خدای یکتا دعوت می فرمود و پس از سه سال جبرائیل آمد و عرض کرد: « خداوند متعال امر فرموده دعوت خویش را آشکار فرمایی».
سپس آن حضرت از کوه صفا بالا رفتند و مردم را انذار فرمودند و دعوت خود را علنی نمودند.
منابع :
وقایع الایام ج1
زادالمعادص36 و40
منتهی الامال ج1ص47
بحارالانوار ج19
نظر شما