خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به این پرسش را از کتاب "موعود شناسی و پاسخ به شبهات" منتشر می کند.
تکامل فرد و در نتیجه ایجاد مجتمع کامل و نیز دولت و حکومت عدل در جامعه با دو عامل اساسى تحققپذیر است:
1*عامل خارجى: به این معنا که هر فرد از افراد جامعه معناى عدل و کمالى را که هدف خلقت در اوست بداند و نیز راهى را براى رسیدن به آن بیابد و از آنجا که فهم بشر قاصر از درک این امور است لذا بشر در طول تاریخ محتاج به انبیا براى هدایت بوده است.
* عامل داخلى: که همان شعور بشر به این مسئولیت و هدف بزرگ است. لذا براى رسیدن به هدف، تحقق این عامل داخلى در وجود انسان لازم است. این شعور به هدف و مسئولیت، تحقق نمىیابد مگر اینکه:
الف: عقل، اهمیت اطاعت خداوند و خضوع و خشوع نسبت به او را درک کند.
ب: بداند که اطاعت خدا ضامن حقیقى براى سعادت خود و جامعه و ایجاد عدل مطلق در جامعه خواهد بود.
ج: حقیقت عدل و قسط و آثار و برکات آن را بداند.
عامل داخلی ازچندطریق قابل پیاده شدن است
عامل داخلى که دولت و حکومت عدل در جامعه را محقق می کند از چند طریق قابل پیاده شدن است:
* اینکه این ایمان و اخلاص در افراد جامعه بهصورت معجزه تحقق یابد.
این احتمال با قانون معجزات منافات دارد، زیرا معجزه طریق انحصارى است، در حالى که براى رسیدن به نتیجه راههاى دیگر غیر از طریق معجزه وجود دارد. و نیز با اختیار انسان ـ که کمال او در گرو آن است ـ منافات دارد.
* بشر بدون جبر و با تجربه و ارشاد به سطحى عالى از فهم و شعور برسد تا بتواند آن هدف عالى را با رهبرى الهى پیاده کند. درحالیکه با ملاحظه حالات و خصوصیات بشر پى مىبریم که هنوز انسان به آن سطح عالى از فهم و شعور براى رسیدن به این هدف کامل نرسیده است، زیرا بشر از ابتداى خلقت دو شرط اساسى از شرایط تطبیق عدل کامل را نداشته است:
الف: شناخت عدل به صورت کامل.
ب: آمادگى براى فداکارى در راه تطبیق و پیاده کردن عدالت بعد از شناخت آن.
اگر بر فرض، بشر شرط اول را دارا باشد، هنوز آمادگى کامل براى شرط دوم را پیدا نکرده است. و لذا حتى در عصر صحابه رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم که آنرا بهترین عصر مىدانند آن حضرت مشکلاتى با صحابه در زمینه فداکارى آنان در راه اسلام داشتهاند. خداوند متعال در اعتراض به جماعتى از صحابه مىفرماید: «یا أیها الذین آمنوا ما لکم إذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله اثاقلتم إلىالأرض أرضیتم بالحیاة الدنیا منالآخرة فما متاع الحیاةالدنیا فیالآخرة إلا قلیل»؛ (توبه/ ۳۸) «اى کسانى که ایمان آوردهاید چرا هنگامى که به شما گفته مىشود به سوى جهاد در راه خدا حرکت کنید بر زمین سنگینى مىکنید [و سستى به خرج مىدهید]؟! آیا به زندگى دنیا به جاى آخرت راضى شدهاید؟! با اینکه متاع زندگى دنیا در برابر آخرت جز اندکى نیست.» حال به این نتیجه مىرسیم که بشر تاکنون به شروط اساسى براى تشکیل حکومت جهانى دست نیافته و زمینه را براى ظهور فراهم نساخته است.
*حکومت عدل بایستى با رضایت خلق برقرار شود
آیةالله سیدرضا صدر قدسسره مىگوید: «روزى خواهد رسید که بشر قابلیت پیدا کند که دادگسترى توانا و بینا بر او حکومت کند و قابلیت پیدا کردن بشر براى چنین حکومت عبارت است از تکامل او. بشر تکامل نیافته شایستگى و لیاقت حکومت عدل را ندارد و آنرا نمىپذیرد و اگر با جبر و زور بر او تحمیل شود نقض غرض خواهد بود. جبر و زور، ظلم است و ظلم، نردبان عدل نخواهد بود. عدلى که به وسیله ظلم برقرار شود عدل نیست، هر چند نام عدل بر آن گذارند. بشر تکامل نیافته حاکم عدل را نمىپسندد و دوست مىدارد که او برکنار شود. حضرت على علیهالسلام مىفرمایند: «این مردم از من ملول شدهاند و من هم از آنها ملول هستم»، سپس در حق آنها نفرینى کرده و فرمودند: «خدایا مرا از اینها بگیر». حکومت عدل بایستى با رضایت خلق برقرار شود و آن وقتى است که بشر خواستار آن باشد. بشر وقتى خواستار حکومت عدل مىشود که خوى حیوانى تحت فرمان خوى انسانى او قرار گیرد». (راه مهدی عجلاللهتعلیفرجهالشریف /۵۴)
در روایات نیز به جهتى دیگر اشاره شده است. امام محمدباقر علیهالسلام میفرمایند: «دولتنا آخرالدول و لن یبقى اهلالبیت لهم دولة الا ملکوا قبلنا لئلا یقولوا إذا راءوا سیرتنا إذا ملکنا سرنا مثل سیرة هؤلاء و هو قولالله عزوجل والعاقبة للمتقین» (الغیبة طوسى/۴۷٢؛ بحارالانوار/۵٢/۳۳٢/ح۵۸)؛ «دولت و حکومت ما آخرین دولتها و حکومتهاست. حکومت براى هیچ اهلبیتى باقى نمىماند مگر اینکه قبل از ما به حکومت رسیده و آنرا به نهایت رسانده است، به جهت آنکه هر گاه سیره ما را در حکومت مشاهده کردند نگویند: اگر ما نیز مالک و عهدهدار حکومت بودیم این چنین حکومت مىکردیم. اشاره به این معناست که خداوند متعال مىفرماید: «و عاقبت براى پرهیزکاران است.»
منبع: ، موعودشناسی و پاسخ به شبهات/ علیاصغر رضوانی