جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
حضرت آیت الله مظاهری

حوزه/ وقتى كه بنده اى توبه واقعى كرد، خداوند او را دوست مى ‏دارد. لذا در دنيا و آخرت بر گناهان گذشته او سرپوش مى ‏گذارد. معاویۀ بن وهب مى‏گويد از امام صادق (ع) پرسيدم: خداوند چگونه گناهان را مى ‏پوشاند؟...

خبرگزاری«حوزه» حضرت آیت الله مظاهری  در شرح فرازی از دعای کمیل چگونگی پوشاندن گناهان بندگان توسط خداوند را تشریح کرده اند.

آنچه در ذیل می خوانید بخش نخست بیانات این مرجع تقلید است.

«الّلهُمَّ لااجِدُ لِذُنُوبى غافِرا وَ لا لِقَبائِحى ساتِراً وَ لا لَشَى‏ءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلًا غَيْرَكَ لا الهَ الّا انْتَ سُبْحانَكَ وَ بِحَمْدِكَ، ظَلَمْتُ نَفْسى وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلى وَ سَكَنْتُ الى قَديمِ ذِكْرِكَ لى وَ مَنِّكَ عَلَىَّ. الّلهُمّ مَوْلاىَ كَمْ مِنْ قَبيحٍ سَتَرْتَهُ وَ كَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اقَلْتَهُ وَ كَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَيْتَهُ وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ كَمْ مِنْ ثَناءٍ جَميلٍ لَسْتُ اهْلًا لَهُ نَشَرْتَهُ»؛

اى خدا! غير از تو براى گناهانم آمرزنده اى و براى اعمال بدم پوشاننده اى و براى تبديل بدى ها به خوبى ها تبديل كننده‏اى را نيافتم- تويى كه آمزرنده اى، تويى كه پوشاننده اى، تويى كه بدى ها را نزد مردم مبدّل به خوبى مى‏كنى- نيست خدايى غير از تو. پاك و منزّهى وعالم هستى به حمد تو اشتغال دارد. اى خدا به خودم ظلم كردم و چون جاهل بودم جرئت به گناه پيدا كردم. به اين كه هميشه به ياد من بوده و بر من لطف و بخشش داشتى آسوده خاطر نشستم. اى خدا و مولاى من چه بسيار زشتى ها را كه پوشانيدى و چه بسيار از بلاهاى سنگين كه بر طرف كردى و چه بسيار لغزش هايى كه مرا از آن ‏ها نگاه داشتى و چه بسيار ناراحتى ‏ها كه از بين بردى و چه بسيار تعريف هاى خوبى كه من اهليّت آن را نداشتم و تو آن را منتشر كردى.

* تفسير ادبى‏

«فدح» عبارت از سنگينى هر چيز است كه در اين جا به معناى بلاى عظيم است.

«اقاله» موافقت بر فسخ معامله است كه در اين جا به معناى رفع بلاست.

«عثره» و «عثار» به معناى لغزش و خطاست. در دعا آمده «يا مقيل العثرات»، منظور «لغزش» است و به اين معناست كه خداوند تعالى «برطرف كننده لغزش هاست»، چرا كه او بنده اش را از لغزش باز مى‏دارد.

همه اين جملات گر چه خبرى هستند ولى در اين جا با قصد «انشا» ذكر شده اند و اين واقع تر است. لذا در علم اصول گفته شده؛ وقتى جمله اِخبارى، به قصد انشا آورده شود از تأكيد بيشترى برخوردار مى ‏گردد.

لذا جملات: «اللّهُمَّ اغْفِر ذُنُوبى وَ اسْتُرْ عُيُوبى وَ بَدَّلِ الْقَبيحَ عَنّى بِالْحَسَنِ‏» به اين معناست كه اين كارها از هيچ كس جز تو برنمى آيد.

پس در حقيقت ذكر چيزى با بيّنه و برهان تأكيد ديگرى در دعا به شمار مى ‏رود.

* آداب دعا

حضرت با حمد، تسبيح و كلمه توحيد خداوند را به مجد و بزرگى ياد مى ‏كند.

پس از آن به گناه خويش اعتراف مى ‏كند، ولى عذر مى ‏آورد كه اگر مخالفتى صورت گرفته، از جهت عناد او و انكار ربوبيت حق تعالى نبوده، بلكه اولًا به واسطه غلبه جهل و شهوت بوده و ثانيا به خاطر لطف دائمى خدا بر او بوده است.

سپس اين لطف را نسبت به پوشيده داشتن معايب، رفع بلا، برطرف كردن لغزش ها، دفع مكروهات و بلند داشتن آوازه ستايشش- كه در واقع خود را شايسته آن نمى ‏داند- از خداوند متعال خواسته است.

ذكر اين خواسته ها به صورت اخبار هم براى تأكيد و بيان خواسته هايش با بيّنه و برهان است. زيرا كسى كه لطفش دائمى باشد ناگزير در حال حاضر بايد اين لطفش فراگير باشد لذا با تأكيدهاى پى در پى خواسته هاى خود را برشمرده و اجابت آن ‏ها را از خداوند خواسته است. گفتيم كه اين تأكيد و تكرار لازمه دعاست: «فإنَّ اللهُ يُحِبُّ الْحاحُ الْمُلِحّين؛[1] خداوند اصرار كسانى را كه بر خواسته شان پافشارى كنند دوست دارد.»

در اين قسمت از دعا حضرت آداب دعا را هم كه بخشى از آن تمجيد، تسبيح، سپاس و ستايش است، مراعات فرموده كه اين مسئله علاوه بر آن كه بر تأكيد مطلب اضافه مى‏كند و لطفى ديگر بر لطافت هاى پيشين مى ‏افزايد، خود نيز رمزى است بين عاشق و معشوق، بنده و پروردگار و ذوقى است كه تا كسى آن را نچشد حلاوتش را در نمى‏ يابد، زيرا از برترين مراتب فصاحت و بلاغت است.

اميرالمؤمنين على (ع) در اين جملات پروردگارش را دعا مى ‏كند و دعاى او از قبيل دعاى سائل از مسئول، فقير از غنى، مربوب از رب و بنده از مولا نيست، بلكه دعاى عارف است از خداى تعالى كه بهترين دعاهاست، هم چنان كه عبادت عارفان هم در اعلى مراتب عبادت قرار دارد.

دعاى عارف عبارت از آن دعايى است كه مشتمل بر بيّنه و برهان است، ولى نه برهان فلسفى؛ بلكه برهان ذوقى و عشقى؛ لذا اين جملات متضمّن اين نوع برهان از جهات گوناگون است.

در آغاز اين قسمت از دعا حضرت مى ‏فرمايد: خداوندا! از آن جا كه هيچ كس جز تو شايسته گذشت كردن نيست و در هستى جز تو هيچ چيز ديگر تأثير نمى‏ گذارد لذا براى تو چاره اى نيست مگر اين كه پاسخ مثبت به من دهى. در وسط جملات مى ‏فرمايد: خداوندا! گناه من به جهت عناد و لجاج نبوده بلكه به خاطر تسلط نفس بر من و اميد به لطف ديرينه تو بوده است. لذا چاره ‏اى جز پاسخ مثبت به من و پذيرش من ندارى.

حضرت در پايان مى ‏فرمايد: خداوندا! از آن جا كه فضل تو دايمى و عنايتت بر من هميشگى است لذا ناگزيرى كه اين فضل و عنايت را پس از اين هم بر من داشته باشى و در حق من به كارگيرى. اين تمام مطلبى است كه در جملات فوق آمده بود.

* احسان پروردگار

آمرزش تمامى گناهان فقط از جانب خدا صورت مى‏گيرد، زيرا در قرآن است كه؛ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‏[2] اى بندگان من كه نسبت به جان خودتان زياده روى و بيهوده كارى كرده ايد، از رحمت خدا مأيوس و نااميد نباشيد. خداوند همه گناهان را مى ‏آمرزد.

حتى وقتى كه گناهكارى اراده بازگشت و توبه مى ‏كند پيش از توبه ‏اش خداوند بر او سلام مى ‏كند و به پيامبر (ص) چنين مى ‏فرمايد؛ وَ إِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏[3] وقتى كسانى كه به نشانه هاى ما ايمان دارند پيش تو آمدند بگو: سلام بر شما. پروردگارتان رحمت را بر خود واجب كرده به اين صورت كه هر يك از شما كار بدى از روى نادانى و ناآگاهى انجام داد و سپس توبه كرد و كارش را اصلاح نمود. آن جا خداوند آمرزش گر دلسوز است.

خدا توبه كاران را دوست دارد و خداوند هر كس را دوست بدارد جز سعادت او را نصيبى نيست؛ «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ»‏[4] خدا توبه كاران و پاكى جويان را دوست دارد.

* خداوند چگونه گناهان را مى ‏پوشاند؟

خداوند پس از توبه، گناهان را مى ‏پوشاند. از امام صادق (ع) روايت شده است:

«اذا تابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً احَبَّهُ اللهُ فَسَتَرَ عَلَيْهِ فِى الدُّنْيا وَ الْاخِرَة؛[5]

وقتى كه بنده اى توبه واقعى كرد خداوند او را دوست مى ‏دارد. لذا در دنيا و آخرت بر گناهان گذشته او سرپوش مى ‏گذارد.»

معاویۀ بن وهب (راوی این حدیث) مى‏گويد از امام صادق علیه السلام پرسيدم: خداوند چگونه گناهان را مى ‏پوشاند؟ حضرت فرمودند: «يُنْسى مَلَكَيْهِ ما كَتَبا عَلَيْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ يُوحِى إِلى جَوارِحِه اكْتُمى عَلَيْهِ ذُنُوبَهُ وَ يُوحى الى بِقاعِ الْارْضِ اكْتُمى ما كان يَعْمَلُ عَلَيْكِ مِنَ الذُّنُوبِ فَيَلْقَى اللهَ حينَ يَلْقاهُ وَ لَيْسَ شَى‏ءٌ يَشْهَدُ عَلَيْهِ بِشى‏ءٍ مِنَ الذُّنُوبِ؛

خداوند هر گناهى را كه دو فرشته موكل او برايش نوشته باشند از خاطرشان مى ‏برد، به اعضايش وحى مى ‏كند كه گناهانش را ناديده بگيرند، به برجستگي هاى زمين وحى مى ‏كند كه هرگناهى را كه بر روى تو انجام داده بود ناديده بگير، لذا وقتى كه با خدا ملاقات مى ‏كند شاهدى بر گناهان او پيدا نمى ‏شود.»

* پرده پوشی خداوند بر گناهان بنده پيش از توبه

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ عَلَيْهِ أَرْبَعُونَ جُنَّةً حَتَّى يَعْمَلَ أَرْبَعِينَ كَبِيرَةً فَإِذَا عَمِلَ أَرْبَعِينَ كَبِيرَةً انْكَشَفَتْ عَنْهُ الْجُنَنُ فَيُوحِي اللَّهُ إِلَيْهِمْ أَنِ اسْتُرُوا عَبْدِي بِأَجْنِحَتِكُمْ فَتَسْتُرُهُ الْمَلَائِكَةُ بِأَجْنِحَتِهَا قَالَ فَمَا يَدَعُ شَيْئاً مِنَ الْقَبِيحِ إِلَّا قَارَفَهُ حَتَّى‏ يَمْتَدِحَ إِلَى النَّاسِ بِفِعْلِهِ الْقَبِيحِ فَيَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا رَبِّ هَذَا عَبْدُكَ مَا يَدَعُ شَيْئاً إِلَّا رَكِبَهُ وَ إِنَّا لَنَسْتَحْيِي مِمَّا يَصْنَعُ فَيُوحِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِمْ أَنِ ارْفَعُوا أَجْنِحَتَكُمْ عَنْهُ فَإِذَا فُعِلَ ذَلِكَ أَخَذَ فِي بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَيْت‏...»

هيچ بنده نيست جز آن كه چهل پرده بر او كشيده است تا آنكه چهل گناه كبيره كند و هر گاه چهل گناه كبيره كند، همه پرده ‏ها از او كنار روند و خدا به آنان (فرشته ‏ها) وحى كند با پرهاى خود، بندۀ مرا بپوشانيد (و آبروى او را حفظ كنيد) و فرشته ‏ها با پرهاى خود از او پرده پوشى كنند، فرمود: آن بنده هيچ كار زشتى را واننهد مگر در آن فرو رود و بدان آلوده گردد تا كارش بدان جا كشد كه از مردم در برابر كارِ زشت مدح و ثنا جويد، پس فرشته ‏ها گويند: پروردگارا! اين بنده هيچ چيز به جا نگذاشت و مرتكب همه بدي ها شد و ما از آن چه او مى ‏كند خجالت مى‏ كشيم و حيا مى‏ كنيم، پس خدا عز و جل بدان ها وحى كند كه شما هم پرهاى خود را از روى كردار زشتش برداريد و چون چنين كند و كارش بدين جا كشد آغاز دشمنى با ما خاندان كند... .

خداوند تعالى چهل پرده بر بنده اش كشيده است كه با آن ‏ها بنده را از مردم مى ‏پوشاند. هرگاه كه گناهى مرتكب

در اين كه خداوند پوشاننده عيب ها «ستار العيوب» است بحثى نيست؛ حتى گناه كار را در برابر مردم از رسوايى محافظت مى ‏نمايد، ولى اين مسئله تا وقتى است كه تحت عنايت او باشد و گرنه وقتى كه توجه و عنايت خدا به خاطر از بين رفتن اقتضا و لياقت بنده از ميان برود ديگر بنده از رسواشدگان و گمراهان به شمار مى ‏رود. چنان كه در قيامت هم رسوا خواهد بود.

شايد معناى روايت فوق هم همين باشد.

خداوند ستار است يعنى سخت نمى ‏گيرد و چنان با بنده برخورد مى ‏كند كه گويى گناه گناه كار را نمى ‏بيند. چنان كه در دعاى ابوحمزه ثمالى آمده است: «وَ بِسِتْرِكَ سَتَرْتَنى حَتى كَانَّكَ اغْفَلْتَنى وَ مِنْ عُقُوباتِ الْمَعاصى جَنَّبْتَنى حَتّى كَانَّكَ اسْتَحْيَيْتَنى؛[7]

و با پوشش خودت مرا پوشيده داشتى تا آن جا كه گويى از من غافل شدى و از عقوبت سركشى ها و سرپيچى ها امانم دادى تا جايى كه گويا تو از من شرم دارى.»

ولى صفت «ستّار» غالبا در دعاها به معناى اول به كار برده مى ‏شود.

پاورقی:

[1]. وسائل ‏الشيعة، ج 7، ص 60،( 20 باب استحباب الالحاح فى الدعاء)، ح 8721.

[2]. زمر، آيه 53.

[3]. انعام، آيه 54.

[4]. بقره، آيه 222.

[5]. كافى، ج 2، ص 430،( باب التوبة)، ح 1.

[6]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 280-279.

[7]. مفاتيح الجنان، دعاى ابوحمزه ثمالى؛ بحارالانوار، ج 95، ص 87،( باب 6، الأعمال و ادعيه ...)، ح 2.

منبع: کتاب «آفاق نيايش تفسير دعاى كميل»، آیت الله العظمی مظاهری

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha