به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» به نقل از middleeastcollective.com، داستان زندگی دختری استرالیایی را که به اسلام گرویده از زبان خودش تعریف میکند.
من در یک خانواده کاتولیک به دنیا آمدهام ولی هیچ یک از اعضای خانواده من، البته به غیر از مادربزرگم افرادی مذهبی نبودند. من بعضی از یکشنبهها به کلیسا میرفتم اما به ندرت دعا و نیایش میکردم. پس از اینکه دوره کارشناسی را در رشته زیست تکاملی تمام کردم برای مدتی طولانی هیچ اعتقادی به وجود خدا نداشتم.
شاید این سخنم کلیشهای به نظر برسد اما پس از چندی، از درون احساس گمگشتگی میکردم و معنویت را از طرق مختلف مراقبه و مکتب بودایسم جستجو میکردم اما همچنان گمشدگی در خودم احساس میکردم. تا اینکه یکی از دوستان قدیمیام را که به تازگی مسلمان شده و به حج عمره مشرف شده بود ملاقات کردم. دوستم اشتیاق زیادی درباره اسلام، جامعه اسلامی و راه جدیدی که در زندگی یافته بود داشت. من به مدت 2 ماه با خانواده مسلمان او در انگلستان زندگی کرده و درباره اسلام آموختم. هرچند همه چیز برایم هنوز تازگی دارد اما از تصمیمم برای مسلمان شدن بسیار خرسندم.
باوجود که تا کنون تنها نیمی از قرآن را نیز مطالعه کردهام اما سئوالات زیادی برایم پیش آمده و دوستم و خانوادهاش را زیر بمباران پرسشهای مختلف گرفتهام. به علاوه بیصبرانه منتظر ماه مبارک رمضان و رفتن به کلاسهای مسجد و یادگیری اصول و فروع دین اسلام هستم.
برای لذت بردن از زندگی راههای بهتری از خوشگذرانی وجود دارد.
مادرم اهل ونزوئلا و پدرم فرانسوی است، اما خودم در استرالیا بدنیا آمدهام. از آنجایی که در کشور ونزوئلا بزرگ شدهام دل کندن از لباسهای زیبا و خوشگذرانیهای دنیایی که به آنها عادت دارم مسلما کار سادهای نیست اما من به ارزشهای والاتر میاندیشم. بسیاری از دوستانم درباره من و تصمیمی که گرفتهام نگران هستند و دائم میپرسند که چرا میخواهم آزادی و لذتهای دنیوی را ترک کنم. مادربزرگم از سوی دیگر تصور میکند عقلم را کاملا از دست دادهام. با این حال به نظر من راههای بهتری از پوشیدن لباسهای کوتاه، برهنگی و میهمانی برای لذت بردن از زندگی وجود دارد. این مسائل در مقایسه با داشتن ایمان اسلامی و بودن بخشی از جامعه زیبای مسلمانان هیچ ارزشی ندارند.
دانشمندان گذشته طبیعت را مطالعه میکردند تا به خدا نزدیک شوند.
به علاوه در گذشتههای بسیار دور دانشمندانی چون من طبیعت را مطالعه میکردند تا بیش از پیش به خدا نزدیک شوند و این مسئله نیز برای من از اهمیت ویژهای برخوردر است. به علاوه با خواندن احادیث، آموزههای حضرت محمد (ص) و قرآن مجید به آرامش میرسم. من احساس میکنم که به فرصتی استثنایی برای یادگیری، توبه و استغفار دست یافتهام و بسیار خوشبختم که چنین فرصتی به من داده شده است.
در آخر اینکه من میخواهم بخشی از اسلام باشد تا با خودم در این زندگی به صلح و آرامش رسیده و در حال و آینده به خداوند متعال نزدیکتر شوم.
نظر شما