به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حضرت آیت الله سبحانی بعد از ظهر امروز در درس تفسیر سوره مؤمنون در مدرسه علمیه حجتیه قم، اظهار داشتند: یکی از مباحثی که در اواسط سوره مؤمنون از سوی خداوند به آن پرداخته شده است، مبحثی است که در آن عذر مشرکان نسبت به عدم پذیرش اسلام بیان شده است.
ایشان افزودند: اولین عذری که آنها برای عدم تبعیت از پیامبر اکرم(ص) وارد کردند، مساله عدم تدبر در قرآن کریم بود که این عذر از سوی خداوند متعال پذیرفته نیست.
این مرجع تقلید بیان کردند: دومین عذر آنها عدم سابقه حضور انبیای الهی نزد عرب و عذر سوم، عدم شناخت روی رسول اکرم (ص) بود؛ عذر بعدی آنها این بود که تصور می کردند که پیامبر(ص) جنون دارد که در این زمینه دو قول بیان شده است که یکی از اقوال این است که جنه را به معنی جن گرفته اند و ایشان را جن می خواندند.
این استاد برجسته حوزه ابراز داشتند: تفسیر دوم این است که جنه را به معنی جنون به کار می برند که به معنی دیوانگی و جنون است؛ این دو قول با توجه به عمل پیامبر اکرم(ص) کاملا باطل است؛ زیرا مگر می شود یک فرد جاهل این روحیات و خلقیات عظیم را داشته و سال ها مسلمانان را راهبری کنند.
معظم له خاطرنشان ساختند: عذر دیگری که مشرکان بیان می کردند آن بود که آنها از حق خوششان نمی آمد که این مساله نیز دلیل کاملا روشنی دارد؛ پیامبر اکرم (ص) بیان کردند که اعمال کوچک و بزرگ مردم در آخرت مورد محاسبه قرار می گیرد؛ ولی این کلام حق هیچگاه به مذاق ابوجهل و ابوسفیان خوش نمیآمد؛ به طور کلی مشرکان آیات معاد را بر نمی تافتند.
ایشان اظهار کردند: یکی از مسائلی که در این سوره بیان شده، آن است که اگر حق تابع عقاید و خواسته های مشرکان باشد، آسمان فرو می ریزد و زمین در هم ریخته می شود و خود این افراد نیز در آن فرو می روند.
معظم له بیان کردند: در اینجا یک ملازمه وجود دارد که باید کشف شود که چه عامل مشترکی بین این دو وجود دارد؛ مشرکان می گویند که آسمان و زمین دارای ارباب است؛ نه یک خدای احد و واحد؛ اگر زمین و آسمان ارباب داشته باشد، این ارباب ها بذات با هم متباین هستند و موجودی که به ذات متباین باشد، طرز تفکر آنها نیز متباین خواهد بود و سبب می شود که این آسمان و زمین دگرگون شود.
ایشان گفتند: مسأله بعدی در این آیات، بیان یاد قریش است که آنان از این بیان سوء برداشت داشته اند؛ در واقع در این آیات الهی بیان شده که ما از قریش و این مشرکان ذکر کردیم؛ یک برداشت از این آیه آن است که ذکر به معنی فخر است که به این معنی است که قرآن ذکر و فخر قریش است؛ زیرا به زبان قریش بیان شده است.
حضرت آیت الله سبحانی تصریح کردند: گروهی دیگر از مفسران بیان کرده اند که ذکر به معنی فخر نیست؛ مراد اصلی از ذکر افتخار نیست؛ بلکه بیان یاد قریش و مشرکانی است که به پیامبر اکرم نگرویدند.
معظم له در ادامه با اشاره به کمالات امام علی(ع) گفتند: حضرت علی(ع) دارای صفات اضداد بودند که غالبا در یک نفر جمع نمی شود؛ این مساله به این جهت است که کسی که دارای زهد است، نمی تواند قهرمان جنگ باشد؛ ولی ایشان چنین بودند.
ایشان با ذکر این مطلب که امام علی(ع) در یک جایگاه جلوه متکلم و در یک جایگاه، در مقام یک سیاست مدار و مدیر حکومت بی همتا ظاهر می شود، ابراز داشتند: پیامبر(ص) امام علی(ع) را به خانه خود بردند و از کودکی در کنار خود پرورش دادند؛ امام همچون فرزندی که همراه مادر خود می رود همیشه در کنار حضرت بودند که وجود شریفشان روحانی و ملکوتی شد.
نظر شما