دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
رهبر معظم انقلاب

حوزه/ مجلسی ‌شناس، خود ما هستیم. ما مجلسی را می ‌شناسیم؛ آن‌ وقت به دیگران التماس کنیم، ببینیم راجع به بزرگان ما چه می ‌نویسند و چگونه می ‌نویسند!؟.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار اساتید دانشگاه هاى اصفهان به مناسبت بزرگداشت علّامه مجلسى (ره) را منتشر کرده است.

اوّلاً بنده تشکّر صمیمی و قلبی خودم را خدمت همۀ آقایان عرض می‌ کنم، به خاطر این ‌که به این کار مهم پرداختید و این فکر حقیقتاً بجا را، تحقّق می ‌بخشید. بنده هم به نوبۀ خودم برای هرگونه کمکی که از من برای این کار ساخته باشد هم از جنبۀ معنوی و هم از جنبه مادّی؛ تا آن‌ جا که مقدور باشد حرفی ندارم.

به نظر بنده، مرحوم مجلسی یکی از علمای بزرگِ مظلومِ تاریخ ماست. عالم بزرگی است، برای خاطر این ‌که از لحاظ علمی، مرد بسیار بلند پایه ‌ای است. خبرۀ فنِ‌ّ حدیث است. خبرۀ فنِ‌ّ رجال است. فقیه است. حدیث فهم است. شما ملاحظه بفرمایید بیان هایی که ایشان در «بحار» دارد، جزو علمی ‌ترین حرف های دینی است که اگر کسی بخواهد روی «بحار» کار کند، ده کتاب زبدۀ بزرگ، از آن بیرون می‌ آید. یعنی اگر کسی بیان های مجلسی را به ‌عنوان حلّ مشکلات اخبار و بیان اخبار مشکله جمع کند، یک کتاب قطور چند جلدی، پر از مطالب بسیار دقیق علمی در همۀ فنون و زمینه ‌ها خواهد شد. یا همین دو شرح عظیمی که بر «تهذیب (۱)» و «کافی (۲)» دارد یعنی «مرآت العقول» و «ملاذ الاخیار» واقعاً دو کتاب فوق ‌العاده است! اگر یک نفر آدم بخواهد یک «مرآت العقول» بنویسد، یک عمر، وقت می ‌گیرد. و این مرد، همین ‌طور روان، این همه کتاب نوشته است.

* تفسیر آیات مفصّله

بنابراین، بزرگی ایشان، یکی به خاطر این است که ملّای بزرگی است. ثانیاً، از این جهت که کارهایی بزرگ کرده است. شما ببینید این مرد، چه کارهایی انجام داده است! اوّلین تفسیر موضوعی «تفصیل الایات» را مجلسی نوشته است. شما در این بیست ‌وپنج جلد بحار که نگاه کنید، می ‌بینید برحسب موضوعات مختلف، از موضوعات «ژول لابوم»، به ‌مراتب مفیدتر و به ‌دردبخورتر است. یعنی تفصیلی که ژول لابومِ فرانسوی کرده، تفصیلی نیست که یک مسلمان به آن احتیاج داشته باشد. برای تفصیل قرآن، دید و سبک نگرش غربی او، هادی او بوده است. اما مرحوم مجلسی تفصیلی کرده که یک عالم دینی می ‌تواند از آن استفاده کند. بنابراین، اولین قرآنِ تفصیلیِ موضوعی را ایشان نوشته، و به همان مناسبت، این آیات مفصّله را تفسیر کرده است. همچنین، ایشان اوّل کسی است که «نهج ‌البلاغه» را تقسیم و فصل ‌بندی کرده است. احادیث را ایشان فصل ‌بندی کرده است؛ آن هم یک فصل ‌بندی وسیع. کار مجلسی، واقعاً فوق ‌العاده است و قابل بیان نیست. اصلاً عظمت کار مجلسی در «بحار» و در کارهای حاشیه ‌ای ‌اش، در کلمات نمی ‌گنجد. این «مرآت العقول» و «ملاذ الاخیار» و غیره، کارهایِ حاشیه ‌ایِ ایشان است که معلوم است آنها را در حاشیۀ «بحار» انجام داده است.

* مرحوم مجلسی برای عوام هم کتاب می نویسد

بنابراین، او مرد بزرگی است. منتها این مرد بزرگ، چون به فکر عوام زمان خودش هم بوده، چند کتاب فارسی هم نوشته و لذا در سطح یک «فارسی ‌نویس» تنزّل کرده است تا عوام‌ النّاس هم از اینها یعنی «حیات القلوب» و «حقّ ‌الیقین» و «حلیه المتقین» استفاده کنند. مثل «شیخ جعفر شوشتری(۳)» که یک مجتهد درجۀ یک بود، هنوز هم در تاریخ ما، به ‌عنوان «شیخ جعفر واعظ» معروف است! چرا؟ چون مرجع تقلیدی بوده که منبر می‌ رفته و قدرت منبر داشته است. اینها واقعاً جزو ظلم هایی است که برخی از ما، نسبت به بعضی از بزرگان، مرتکب می ‌شویم؛ از جمله، نسبت به این مرد با عظمت و ملّایی به این بزرگی، یعنی نویسندۀ «بِحارالانوار». حالا فرضاً یک کتاب فارسی هم نوشته است؛ این ‌که گناه نیست! ایشان مرد بزرگی است و بزرگداشت مجلسی، با این دید باید انجام گیرد. از جنبۀ دیگر، ایشان در زمان خودش، «شیخ ‌الاسلام» بوده است. وقتی می ‌خواهند زمان مجلسی را ترسیم کنند، فوراً حملۀ افغان ها و شاه سلطان حسین که افغان ها او را تار و مار کردند، به نظر می ‌آید. در حالی‌که همۀ عمر مجلسی که در زمان حمله افغان و سلطنت شاه سلطان حسین نیست! مجلسی سال های متمادی پنجاه، شصت سال حیات علمی داشته است و باید آن حیات علمی زنده شود. به صرف این‌ که ایشان چهار کلمه نسبت به شاه سلطان حسین، در اوّل کتاب هایشْ چیزی آورده است، این موجب نشود که مقام و عظمتِ علمی اجتماعی او و شیخ ‌الاسلامی ‌اش، که منشأ آثار و برکات بسیار بوده است، تحت‌ الشعاع قرار گیرد.

* مجلسی ‌شناس، خود ما هستیم نه جامعۀ بین الملل

نکتۀ دیگر این است که معمول شده «کنگرۀ بین ‌المللی» برگزار کنند. من نمی ‌فهمم «بین ‌المللی» برای چیست؟ یک وقت یک شخصیت بین ‌المللی است. مثلاً می ‌خواهیم کسانی که در دنیا دربارۀ شخصیّتی مثل «شیخ مفید» کار کرده ‌اند، به این ‌جا بیایند. اما مجلسی شخصی نبوده است که در دنیا به این ‌صورت مطرح باشد و ما بخواهیم از نظرات مجلسی شناسان بزرگ دنیا استفاده کنیم. وانگهی؛ از خودِ ما مجلسی شناس ‌تر!؟ چرا راجع به خودمان هم، برویم التماس کنیم!؟ مجلسی ‌شناس، خود ما هستیم. ما مجلسی را می ‌شناسیم؛ آن‌ وقت به دیگران التماس کنیم، ببینیم راجع به بزرگان ما چه می ‌نویسند و چگونه می ‌نویسند!؟

آقایی برداشته راجع به «شیخ مفید» مطلب نوشته است؛ و غلط. یک مشت معلومات را جمع می ‌کنند معلومات روزنامه ‌ایِ سطحی و بدون عمق و برای خودشان در دنیا اسم بلند می ‌کنند. می ‌گویند: ایشان کسی است که دربارۀ یکی از شخصیت های شیعۀ قرن فرضاً چهارم، کتابی نوشته به این قُطر! اما دیگر نمی ‌دانند که این کتاب به این قطر را، متخصصینش قبول ندارند! یک کتاب سطحی است. بگذار حالا کار خودش را بکند. بالاخره اسم می ‌برد، عنوان می ‌برد. تزِ دکترایش است؛ عنوان دکتری می‌ گیرد. کارشان را بکنند. ما که بُخل نداریم. اما، ما از او استفاده نمی ‌کنیم.

اشتباه نشود، که ما هم باید از او استفاده کنیم و ما هم باید «مفید» را آن ‌گونه که او می ‌بیند، ببینیم. حالا مجلسی که، بحمدالله این مسائل را ندارد. شما بیایید یک کنگرۀ علمی و تخصّصی دایر کنید. روی «بین ‌المللی» بودن، خیلی اصرار نداشته باشید. کنگره را حقیقتاً یک کنگرۀ علمی و تخصّصی کنید، تا یک ‌عدّه آدم متخصّص که اهل این کارند ولو تا به حال هم به صرافت نیفتاده ‌اند که مجلسی را بشناسند دور هم جمع شوند. کسان زیادی هستند، که در این رشته ‌اند؛ اما تا به حال به فکر این نبوده ‌اند. لکن اگر بخواهند مجلسی را بشناسند، مطالعۀ زیادی نمی ‌خواهد. یعنی لازم نیست چندین سال کار کنند؛ چون معلومات و محفوظات در ذهنشان است. یک مقدار نگاه کنند، یک مدّت کار کنند، و ابعاد شخصیت مجلسی را واقعاً به دست بیاورند.

* فقه و فقاهت مجلسی چندان برای ما معلوم نیست

مثلاً الان یک گوشه از زندگی مجلسی که برای ما روشن نیست، فقه مجلسی است. فقاهت مجلسی، برای ما چندان روشن نیست. بروند در «بحار» در آن مجلّداتی که مربوط به مباحث فقهی است آرای فقهی مجلسی را پیدا کنند و یک رسالۀ فقهی از «بحار» در بیاورند. یا آن ‌جاها که ایشان در ذیل روایات «کافی» و «تهذیب» نظراتی دارد که پیداست فتوای اوست اینها را استخراج کنند و در بیاورند. به نظر من، این کارها، کشف گوشه ‌های ناشناخته ‌ای از زندگی مجلسی است.

* چند نفر صاحب «وسائل» هم یک مجلسی نمی ‌شوند!

مجلسی یک محدّث است؛ اما در چه ابعادی؟ ما خیلی محدّث داریم. اما او با چه کسی قابل مقایسه است؟ با صاحب «وسائل (۴)» یا «فیض (۵)»؟ اینها را آدم باید حساب کند! یک وقت دیدید اگر اینها را در میزان گذاشتیم، پی بردیم که چند نفر صاحب «وسائل» هم یک مجلسی نمی ‌شوند! ممکن است به این نتیجه برسیم. باید وزن حدیث شناسیِ او را به ‌دست بیاوریم. غرض این‌ که، کنگره را این ‌گونه قرار دهید. اگر لازم شد دو سال هم کار را عقب بیندازید، مانعی ندارد. چون شما کنگره را به مناسبت سالگرد مجلسی گذاشته ‌اید، لذا اگر سه، چهار سال از سالگردش بگذرد، با این ‌که شش سال بگذرد، فرق نمی ‌کند. دو سال دیگر هم صبر کنید، تا یک چیز قوی از آب در بیاورید. این هم نکتۀ سوم.

* لزوم بهره گیری از علما در  شناخت علامه مجلسی

نکتۀ چهارم این است که من الان می ‌بینم در مجموعۀ شما، الحمدلله چهره‌ های خیلی خوبی هستند. یعنی اساتید دانشگاه را شما وارد کرده ‌اید که بسیار کار مثبت و بجایی است. بعضی از مسئولین مختلف را وارد کرده ‌اید که خیلی خوب است. اما علما کجایند؟ اصفهان این همه اهل علم و ملّای حسابی دارد. شما این همه ملّای اصفهانی دارید. همچنین، در قم، در تهران و در شهرستان های دیگر. یعنی از علما و فضلای اصفهان و غیر اصفهان، کسانی که واقعاً این شایستگی را دارند، باید حضور داشته باشند و کار کنند. در درجۀ اوّل، اصفهانی ها که بالاخره مجلسی مال خودشان است. بعد هم از قم که یک منبع و مرکز تمام نشدنی است. قم یک گنجینه و یک انبار است و ما خودمان که بچۀ قم و و بزرگ شدۀ علمی قم هستیم، هنوز قدر قم را نمی ‌دانیم. قم مجموعۀ عظیمی از علوم و معارف و تخصّص‌ هاست، که متأسفانه ناشناخته است. مثل انباری است که هنوز صورت برداری نشده و پر از ذخایر قیمتی است! درست نمی ‌دانند چقدر استعداد در این مرکز علمی نهفته است. ان ‌شاءالله موفق باشید.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته

پاورقی:

۱) تهذیب الاحکام» شیخ طوسی.

۲) اصول کافی» کلینی.

۳) شیخ جعفری شوشتری (۱۳۰۳ ه ق ۱۲۲۷ ه ق

۴) وسائل الشّیعه» : شیخ حرّ عاملی (۱۱۰۴ ه ق ۱۰۳۳ ه ق)

۵) ملّا محسن فیض کاشانی (۱۰۹۱ ه ق ۱۰۰۷ ه ق)

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha