به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در خوزستان، عمر انسان کوتاه و زودگذر است و سعادتمند حقیقی کسی است که از این فرصت کوتاه نهایت استفاده را کند. بهترین وسیله برای نیکبخت بودن یک مسلمان حرکت در مسیر تقوا و همراهی با صادقین است؛ زیرا خداوند متعال میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» و بدیهی است مراد از افراد درستکردار در آیه مذکور اهلبیت عصمت و طهارت(ع) هستند. حال پیاده کردن عملی سلوک و سیره معصومین(ع) همان وسیله ایده آلی است که انسان را به سر منزل مقصود میرساند.
در این میان پس از ائمه اطهار(ع) علمای درستکردار دین هستند که با رفتار پیامبرگونه خود نقش سازنده، اثرگذار و غیرقابلانکاری در هدایت مردم به سمت کمال مطلق که خداوند متعال باشد را دارند.
علمایی که قبل از بر زبان جاری ساختن آیات رحمت و عذاب با عمل خود مردم را تبشیر و تنذیر می کنند. از علمایی هستند که در تاریخ ماندگار خواهد بود و در هرجایی که عالمی عامل وجود داشته باشد، حتی پس از ارتحال آن وجود مبارک و ملکوتی آثار مادی و معنوی ایشان مشهود است.
شهر دارالمؤمنین شوشتر ازجمله شهرهای عالم خیزی است با وجود کمی وسعت آن دارای مراجع تقلید و فقهای کمنظیر متعددی است. که ازجمله علمای بزرگواری که در جهان اسلام اثرگذار بودهاند میتوان به شخصیتهایی همچون « آیتالله حاج شیخ جعفر شوشتری»، «آیتالله شیخ کاظم شوشتری»، «آیتالله حاج شیخ محمدتقی شوشتری»، « آیتالله حاج سید محمد موسوی جزایری»، « آیتالله حاج سید عبدالسلام آل طیب»، و « آیتالله حاج شیخ مهدی شرفالدین» اشاره کرد.
در میان علمای شهر شوشتر مشاهده سیره آیتالله حاج سید محمدحسن آل طیب(ره)، انسان را به یاد سیره زندگانی معصومین و اولیای الهی میآورد.
امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابیطالب(ع) میفرمایند: «علم مؤمن در عمل او جلوهگر است»؛ پس بهراستی که سره آن مرجع وارسته ثابت میکرد ایشان مرد علم بود و در میدان عمل با کردار خویش حلاوت خدامحوری و دینمداری را در زندگی، به مردم میآموخت و توده جامعه را جذب مکتب ائمه اطهار(ع) میکرد.
*سیر علمی این عالم و حکیم متأله
آن فقیه عالیقدر از علمای بزرگ عصر حاضر بودند که مورد توجه و محبت ویژه مردم استان خوزستان بالأخص شهر شوشتر قرار گرفته و خدمات شایانی جهت اعتلای معارف اسلامی آن سامان ارائه دادند.
آیتالله حاج سید محمدحسن آل طیب، در جمیع علوم همچون «ادبیات عرب»، «منطق»، «فلسفه»، «تفسیر»، «حدیث»، «فقه»، «ریاضیات»، «نجوم»، و هیأت اطلاعات جامع داشت و کلیاتی از علم طب قدیم را میدانست.
بیان ایشان در تدریس بسیار شیوا و ساده بود؛ بهطوریکه میفرمود: «من میتوانم غامضترین مسائل علوم عقلی و نقلی را در بیان کوتاه و سادهای برای کودکی نوآموز قابلفهم گردانم». ایشان در تدریس کوشا بود و حتی در ایام شهادت معصومین(ع) کرسی درس ایشان تعطیل نمیشد و پس از اقامه عزای ائمه(ع) در منزل خود شروع به تدریس میکرد و درس خود را متبرک به مجلس روضه اهلبیت(ع) و اشک بر آن بزرگواران مینمود.
طلاب را از رفتن به مجلس روضهخوانی در ایام تحصیلی منع میکرد و میفرمود: «وظیفه شما درس خواندن است، نه روضه رفتن!». همچنین ایشان در روزهای پنجشنبه که حوزههای علمیه تعطیل بود درس میداد و از تعطیلات تابستان هم خبری نبود.
ایشان علاوه بر خوشنویسی، فنّ کتاب و نویسندگی را به شاگردانش میآموخت و تأکید میکردند طلاب درس را بنویسند و نوشتار آنها را بررسی میکرد.
دیگر خصوصیتی که ایشان داشت، در پرورش اخلاق بود و بدین سبب نیز در مناسبتها، نکتههای اخلاقی را بر طلاب و عموم مردم گوشزد میکردند.
با اینکه معمولاً مراجع بزرگوار تقلید دروس عالی حوزه علمیه را تدریس می کنند. اما آن مرجع عظیمالشأن علاوه بر تدریس سطوح عالی از تدریس دروس مقدمات و سطح دریغ نمیورزید.
*استاد از زبان شاگردان
حجتالاسلاموالمسلمین سید مصطفی حسنزاده از شاگردان حضرت آیتالله آل طیب(ره) میگوید: روزی محضر ایشان رسیدم و پس از احوالپرسی از بنده پرسیدند چرا کتاب لمعه را شروع نمیکنی؟ بنده چون محضر آیتالله حاج سید محمد موسوی جزایری(ره) درس میخواندم، به مرحوم آیتالله آل طیب(ره) عرض کردم که آیتالله موسوی جزایری(ره) فرصت ندارند که کتاب لمعه را خدمتشان بخوانم، آن مرحوم با تواضع عجیبی فرمودند: اگر ایشان وقت ندارند، بنده فرصت تدریس لمعه به شما را دارم. به منزل ما بیا تا با هم این کتاب را بخوانیم. من از شوق در پوست خود نمیگنجیدم که یک مرجع با چنین تواضعی قبول کردند من کتاب لمعه را که از کتب سطح حوزه علمیه است را محضرشان بخوانم و این در حالی است که قبل و یا بعد از درس دادن به بنده سطوح عالی حوزه را تدریس میکردند.
حضرت آیتالله حاج سید طیب موسوی، مؤسس حوزه علمیه امام جعفر صادق(ع) اهواز در خصوص اخلاق پسندیده و تواضع آیتالله آل طیب(ره) میگویند: یک روز مرحوم والد ما حجتالاسلاموالمسلمین حاج سید یدالله موسوی، از منطقه نفت سفید آمدند حوزه علمیه شوشتر که ما را ببیند، مرحوم آیتالله آل طیب شب با شام تشریف آوردند حوزه تا شام را همراه ابوی و ما صرف کنند. بعد از صرف شام، نیمهشب بود که شنیدم صدای درب حوزه علمیه میآید، درب را که باز کردم، دیدیم آقای آل طیب بالشی زیر بغلش گذاشته و از منزل آورده بود و به بنده گفتند: امشب ابوی شما اینجاست ممکن است بالش برای ایشان نداشته باشید...! با اینکه از منزل آن مرحوم تا مدرسه علمیه مسافت زیادی نبود اما اصل این کار از سوی یک مرجع تقلید با چنین اخلاق حسنهای نشاندهنده تواضع و نهایت مهماننوازی ایشان بود.
آیتالله موسوی میگوید: با اینکه بنده شاگرد مرحوم آیتالله آل طیب بودم اما یکشب به بنده فرمودند: بیا با هم کتاب کفایه مرحوم آخوند خراسانی را مباحثه کنیم. بنده خطاب به ایشان عرض کردم: اگر شبها بعد از نماز باشد میتوانم بیایم چون در طول روز به امر مرحوم آقای آل طیب در حوزه علمیه تدریس دارم؛ به همین علت فقط شبها بعد از نماز فرصت میکنم محضرتان باشم. که ایشان فرمودند: مانعی ندارد و من بعد از نماز عشا منتظر شما هستم.
*تقید به ریزترین مسایل شرعی و دوری از مکروهات
ایشان به قدری مقید به دستورات اسلام بود که حتی از مکروهات هم دوری میکردند، چون در جلد اول کفایه شعر هم به کار رفته و خواندن شعر در شب کراهت دارد، مرحوم آیتالله آل طیب یک بیت شعر را به طور کامل نمیخواندند بلکه یک مصرع ایشان میخواند و مصرع بعد را بنده میخواندم که حتی مرتکب مکروهی نشود.
این ماجرا هم نشاندهنده تواضع بود، زیرا ایشان با بنده که شاگردشان بودم این کتاب را به تعبیر ایشان با آن بزرگوار مباحثه میکردم و آن مرحوم مقید بود که مکروهی انجام ندهند و درک محضر آن عالم ربانی برای ما سراسر درس بود.
از دیگر خصوصیات حضرت آیتالله حاج سید محمدحسن آل طیب اهمیت ویژه و ملاطفت بسیار زیادی بود که نسبت به طلاب و شاگردان خویش داشتند که همین تواضع و حسن ملاطفت و محبت به طلاب و روحانیون باعث جذب شدن فضلای حوزه به ایشان میشد.
آیتالله حاج سید طیب موسوی، در همین زمینه میگوید: بعد از 4 سال که در حوزه شوشتر درس خواندم و از محضر آیتالله آل طیب بهرهمند شدم، روزی برای خداحافظی محضرشان رسیدم و عرض کردم فضای رفتن بنده به نجف فراهمشده و اگر اجازه بدهید ما برای استفاده به حوزه علمیه نجف برویم. ایشان فرمودند: اگر همینجا بمانی بهتر است لکن اگر به نجف میروی، سعی کن برایم نامه بنویسی و من را از احوال و شرایط خودت باخبر کنی و حتی اگر پول تمبر را نداشتی تا نامه را ارسال کنی شخصاً هزینه تمبر نامهات را متقبل میشوم.
آن مرحوم به لحاظ اخلاقی بهگونهای بودند که اگر بگویم بینظیر بود زیادهروی و غُلُو نکردهام. بنده در نجف نامه مینوشتم و ایشان درنهایت مهربانی و بزرگواری جواب میدادند. اخلاق و تواضع آن استاد گرانقدر برای ما فراموش ناشدنی است.
آیتالله موسوی در مورد شدت علاقه مرحوم آیتالله آل طیب، نسبت به شاگردانشان میگوید: بعد از نجف، حدود 16 یا 17 سال هم رفتم قم، گاهی اوقات مرحوم آقای آل طیب به قم مشرف میشد و حدود 20 یا 30 روز کمتر میماند و در یکی از طبقههای منزل ما در قم اقامت میگزید.
در یکی از ایامی که در قم محضرشان بودیم به بنده فرمودند: شما به مدت 4 سال شوشتر بودی و درس خواندی. به همان میزان سنواتی که درس خواندی برگرد و در حوزه علمیه شوشتر تدریس کن؛ زیرا ما به مدرس احتیاج داریم. بنده گفتم اینجا تنوع درسی هست و میخواهم از محضر علما استفاده کنم. ایشان اصرار داشتند که شما باید برگردید شوشتر و تدریس خود را شروع کنید و وقتی پذیرفتم، همان دروسی را که تا به حال میخواندیم را تدریس کردیم.
آن عالم بزرگوار در شوشتر منزلی برای اجاره کردند و هزینه حمل اسباب و وسایل منزل ما را از قم تا شوشتر به شخصه تقبل کردند و این در حالی بود که ما توقع چنین حرکتی را از جانب آن بزرگوار نداشتیم.
آیتالله آل طیب شاگردان زیادی را تربیت کردند که هرکدام سهمی در تدریس، امامت جمعه و جماعت، وعظ و خطابه و خدمت به مردم داشتند.
*رسیدگی به وضعیت و معیشت مردم عادی جامعه
ایشان اهتمام زیادی به امورات مادی و معنوی مردم داشتند؛ بهطوریکه همهروزه پاسخگوی مراجعین بهطور عام و نیازمندان بهطور خاص بودند تا جایی که عدهای از مستمندان مستمری روزانه، عدهای دیگر، هفتهای و به بعضی مستمری ماهیانه اختصاص داده بودند.
آن مرجع وارسته با مردم مأنوس بود و در شادی و غم مردم همراه و شریک آنها بود و در میان آنها همانند یکی از مردم بود و هیچ امتیازی برای خود قائل نبود.
آن فقیه وارسته از معدود بزرگانی بود که از مراجع بزرگ عالم تشیع همچون حضرات آیات عظام «سید ابوالحسن اصفهانی»، «محمدکاظم شیرازی، «سید محمدهادی میلانی»، «آقا ضیاءالدین عراقی» و «سید محمود شاهرودی» اجازه اجتهاد داشت، اما کمترین ادعایی در بحث اجتهاد و مرجعیت خود نداشت.
*فعالیتهای انقلابی آیت الله آل طیب
آن عالم بیدار و با بصیرت از فقهایی نبود که عبا بر سر کشیده و خانهنشین بوده و نسبت به مسائل سیاسی و ارزشهای انقلاب اسلامی بیتفاوت باشد و از مهمترین خصوصیات ایشان، انقلابی بودن سرسختشان بود و تا آخرین دقایق عمر بابرکت خویش، بر عهدی که با نظام اسلامی بسته بود وفادار ماند.
آن فقیه متعبد و انقلابی از همان ایام آغازین نهضت روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی(ره) بهعنوان یکی از علمای مخالف رژیم ستمشاهی شناخته شد.
ایشان با شجاعت تمام به میدان مبارزه با حکومت پلید پهلوی آمده و شخصاً اعلامیههای امام بزرگوار و سایر مراجع تقلید را تحویل میگرفت و دستور توزیع آنها در بین مردم را صادر میکرد.
آیتالله آل طیب، با حضرت امام(ره) مکاتبه داشت و به دستور امام راحل عظیمالشأن، جلسه شبهای یکشنبه علما را در شهر شوشتر برگزار مینمود.
آن عالم بزرگوار از تبعیدشدگان سیاسی در شوشتر به گرمی استقبال میکرد، حضور ایشان در مجالسی که از جانب انقلابیون تشکیل میشد بسیار دلگرمکننده و مؤیدی بر حقانیت اعتراض معترضین علیه دستگاه حاکم بود.
همچنین ایشان در تشیع جنازه شهدای انقلاب در زمان سلطنت پهلوی شرکت میکرد و همین روحیه انقلابی این فقیه عالیقدر باعث شده بود در عاشورای سال 42 یا 43 در مسجد حسین شوشتر مجلس با شکوهی برگزار شود و شهید حجتالاسلام حاج سید محمدرضا آل طیب، نماینده حضرت امام در شوشتر، منبر رفته و علیه رژیم شاه صحبت کند.
در آن روز مأمورین ساواک که از قبل آماده حمله به معترضین بودند، با رگبار به جان مردم افتادند. یکی از مؤمنین از قبل ماشینی تدارک دیده بود تا آیتالله آل طیب را سریعاً به منزلشان برسانند، اما ایشان نپذیرفته و فرمودند: من باید در میان جمعیت باشم!.
شخصی نقل میکرد تیر از چپ و راست آن عالم ربانی رد میشد و تا مأمورین ساواک متوجه شدند ایشان در بین جمعیت است تیراندازی را تمام کردند.
آیتالله حاج سید طیب موسوی، در مورد این بعد از سیره زندگی آیتالله آل طیب (ره) نقل می کنند: «ایشان یکی از علمای انقلابی بود که در راهپیماییهایی که علیه شاه برگزار میشد شرکت میکرد». حتی یک روز که بنا بود مردم علیه شاه تظاهرات کنند، مرحوم آیتالله آل طیب، کسالت داشتند ولی با وجود اینکه ناخوشاحوال بودند، در راهپیمایی حاضر شدند.
*جهاد فرهنگی آیتالله آل طیب، مبارزه علیه بیحجابی
مرحوم آقای آل طیب در زمان شاه خیلی علیه بیحجابی مبارزه کردند، البته در این امر دیگر علمای شوشتر هم ایفای نقش کردند ولی آن مرحوم نسبت به دیگر بزرگان آن شهر تلاش جدیتری نمودند و همین جهاد فرهنگی آن مرجع عالیقدر سبب شد تا در شوشتر بیحجابی کاهش و درنهایت ریشهکن شود.
وقتی اولین شهید شوشتر در زمان پهلوی تقدیم انقلاب اسلامی شد، رژیم سفاک شاه اجازه تشییعجنازه نمیداد ولی با اعتراض و نهیب آن فقیه انقلابی بهترین و باشکوهترین تشییعجنازه برای آن شهید در دوران پهلوی در شوشتر صورت پذیرفت.
آن عالم با بصیرت پس از پیروزی انقلاب صحنه سیاسی را ترک نکرده و همچنان با حضرت امام خمینی(ره) مرتبط بود و در ایام جنگ از حامیان جدی رزمندگان در جبهههای نبرد حق علیه باطل بود و تدارکات پشت جبهه را اداره نمود.
تصاویر بدرقه رزمندگان توسط آن فقیه متعبد و انقلابی در بین تصاویر مربوط به 8 سال دفاع مقدس شهر شوشتر به یادگار مانده است.
ایشان تا آخرین لحظات عمر شریفش نطق و یا نوشتهای بر خلاف منویات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری، ایراد نکرده و ننوشتند، اما چون تریبون خاصی در اختیار نداشتند موضعگیریهای ایشان محدود به شهر شوشتر بود و بازتاب سیاسی زیادی نداشت؛ البته به همین دلیل نیز چهره سیاسی و مواضع آن سیاستمدار صادق تاکنون ناشناخته مانده است.
*سخن پایانی گرداورنده
مدتهاست که مقام معظم رهبری بر انقلابی بودن و انقلابی ماندن حوزههای علمیه تأکید می کنند، که البته یکی از شاخصههای حوزه علمیه انقلابی شناخت شخصیتهای علمی، سیاسی و انقلابی است؛ زیرا جامعه امروز صرفاً نیازمند فقهای متعبد نیست، بلکه به علمای متعبد و انقلابی همچون حضرت امام خمینی(ره)، آیت الله العظمی خامنه ای، آیتالله شهید مدرس، آیتالله شهید شیخ فضلالله نوری و علمای دیگری نظیر حضرت آیتالله حاج سید محمدحسن آل طیب نیاز دارد.
وظیفه یک فقیه متعبد و انقلابی این است، در هنگامیکه فضای جامعه اسلامی آلوده به غبار فتنهها و توطئههای دشمنان نظام اسلامی است، همچون چراغ مه شکن با تبعیت از ولیفقیه که سکاندار حرکت کشتی انقلاب اسلامی است، صراط مستقیم نظام مقدس اسلامی را به مردم نشان دهند و در مقابل دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامی و آرمانهای آن موضعگیری کنند.
همچنین حوزههای علمیه باید مراقب باشند که اگر روحانیت از صحنه سیاست عقب کشید، نظام اسلامی از مسیر صواب به انحراف کشیده خواهد شد و ممکن است تا قرنها از مسیر ظهور حضرت ولیعصر(عج) دور شویم. کما اینکه قرنها طول کشید تا یک حکومت اسلامی به نام جمهوری اسلامی ایران به رهبری یک فقیه متعبد و انقلابی یعنی حضرت امام خمینی(ره) تشکیل شد و دست اجانب استکباری از کشورمان قطع گردید.
و امروز این حکومت که منشاء بیداری اسلامی گردیده و به همه سیاستمداران عالم نشان داده «دین مبین اسلام و علمای شیعه برای حکومتداری در سطح دنیا حرفهای زیاد و قابل استفادهای برای گفتن دارند».
نگهداری و پاسداری از این حکومت اسلامی نیازمند انقلابی بودن حوزههای علمیه کشور است و انقلابی بودن حوزهها هم منوط به شناخت فقهای صالح، متعبد و انقلابی است؛ زیرا علمای دین و فضلای حوزههای علمیه حلقه رابط بین رهبری معظم انقلاب اسلامی و مردم هستند و بدنه جامعه اسلامی برای انقلابی و حماسی ماندن، نگاه خود را به حوزههای علمیه و مراجع انقلابی خود دوخته است.
پس لازم است فضلای گرانقدر با مطالعه سلوک علمی و سیاسی چهرههای انقلابی حوزههای علمیه، دشمن عصر حاضر را بشناسند و به توطئهها و نقشههای شوم آن به همان کوبندگی که فقهای انقلابی حوزههای علمیه دیروز پاسخ گفتند، پاسخ گفته و مردم را نیز از نقشههای پلید ایادی کفر آگاه کنند تا توده مردم به همراه علما و فضلای انقلابی به صیانت از انقلاب اسلامی و آرمانهای امام بزرگوار(ره)، شهدای عزیز و رهبری انقلاب اسلامی بپردازند و جامعه اسلامی را مهیای ظهور مصلح حقیقی و صاحب اصلی انقلاب شکوهمند اسلامی، یعنی حضرت بقیهالله الاعظم مهدی آل محمد(ص) بگردانند.
گردآورنده؛ حجتالاسلام امین بهرامی