یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳ |۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 3, 2024
حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی

حوزه/ عضو خبرگان رهبری به تشریح مهم ترین الزامات و بایسته های فراروی تحول در حوزه در سال تحصیلی جدید پرداخت و خواستار بهره گیری از تکنیک های نوین آموزشی و نیز بازبینی در ساختارهای فقهی در حوزه شد.

 خبرگزاری «حوزه»،سال تحصیلی جدید حوزه های علمیه با سخنرانی آیت الله العظمی مکارم شیرازی آغاز شد تا روند نوین علم آموزی توام با کسب معرفت و فضیلت در حوزه رسماً کلید بخورد،‌به همین مناسبت گپ و گفتی داشته ایم با یکی از اساتید  حوزه که علاوه بر ریاست مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، عضو مجلس خبرگان رهبری نیز می باشد.

آن چه در ادامه می آید، مشروح پاسخ های دقیق و کارشناسانه حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی به سوالات خبرنگار خبرگزاری «حوزه»در رابطه با بایسته و الزامات حوزه و حوزویان در سال تحصیلی پیش روست؛

به نظر شما در سال تحصیلی جدید از حیث آموزشی و علمی ، چه روند تحول گرایانه ای باید در حوزه دنبال شود؟

ضمن تبریک سال تحصیلی جدید به همه محصلان حوزوی، طلاب و فضلا، اساتید معزز و مدیران بزرگوار حوزوی و آرزوی توفیقات روز افزون برای آن ها ، لازم می دانم به این نکته قبل از هر چیز اشاره داشته باشم که اساساً آغاز سال تحصیلی حوزه فرصت گرانبهایی است که فراروی حوزویان فراهم آمده تا حرکت آهنگین تر ، اساسی تر و همه جانبه تر و در عین حال معطوف تر به تحول در سال پیش رو به خوبی پی ریزی و دنبال شود.

طبعاً هر وقفه ای که حاصل می شود فرصتی برای تامل و دقت بیشتر برای ماست که خوشبختانه در این وقفه امسال ، شاهد تحولی در مدیریت حوزه های علمیه بودیم و بدین سان انتظارات و توقعاتی که در سال های اخیر انباشته شده بود ، به نوعی دوباره احیا و مطرح شده است.

از این حیث بسیار جا دارد که ما افتتاح و شروع دوباره درس های حوزه را به عنوان نقطه امیدها و تعریف ها و نگاه ها و همگرایی ها و هم افزایی ها تلقی کرده و تلاش خود را انجام دهیم تا اهداف و برنامه ها به سرانجام مطلوب و مورد انتظار برسد.

خُب طبعاً بحث آموزش از این جهت که خیل عظیم طلاب و فضلای بیش از هر چیز درگیر آن هستند و در دروس اساتید شرکت می کنند دارای اهمیت ویژه ای است و به لطف الهی از دیرباز در حوزه همواره دروس پرباری با حضور اساتید و مراجع معظم تقلید دایر بوده است.

ما باید سعی کنیم ابزارها و قالب های آموزشی و حوزه های درسی را بازتعریف کنیم و در ضمن تصور نکنیم حوزه علمیه کنونی همان حوزه قبل از انقلاب است چه آن که به هر حال امروز ما با جهانی مواجه هستیم که نیازهای نوینی دارد و با سوالات و تشنگی های بسیاری روبرو هستیم که بخشی در زمره انسان شناسی، بخشی در رابطه با فقه و حقوق ، برخی در زمینه علوم قرآنی و تفسیری و گروهی دیگر نیز در عرصه علوم انسانی تعریف شده و جای می گیرد.

از این رو از مدیر جدید حوزه های علمیه تقاضا می کنیم که به صورت ویژه حوزه های مختلف و رشته های گوناگون را در فرآیند رو به تعریف و مدیریت قرار دهد تا به صورت تدریجی این تحولات محقق شود.

با توجه به اهمیت مساله پژوهش در حوزه ، چه باید کرد که شاهد ارتقای سطح آثار پژوهشی حوزویان در عین توجه به نیازهای کاربردی جامعه و نظام اسلامی باشیم؟!

در کنار مساله آموزش، پژوهش نیز یکی دیگر از نقاط کانونی در حوزه به شمار می رود که این دو باید در کنار هم قرار داشته باشند تا اهداف تحولی در عرصه علمی و پژوهشی محقق شود.

البته در عرصه پژوهش نیز ما نیازمند یک تحول اساسی هستیم چه آن که به اعتقاد ما، پژوهش باید معطوف به آموزش و نیازها باشد و حال آن که به نظر می رسد متاسفانه تا حدودی برخی پژوهش ها به سمت نیازهای واقعی جامعه معطوف نیست بلکه گاهی به امور انتزاعی گرایش پیدا می کند که امروزه دیگر چندان سوالات مخاطبان به آن متوجه نمی باشد.

از این رو لازم است که ما در رابطه با مساله یابی و نیازشناسی و نیز سنخ شناسی به صورت جدی کار کنیم و در این باره البته نیازمند هم فکری و هم افزایی بین مراکز تخصصی، انجمن های علمی و نهادهای حوزوی هستیم.

مدیریت پژوهش باید قوی شود به گونه ای که به شکل دهی و جهت بخشی به قطعات یک منظومه منسجم در حوزه کمک کند تا ان شاءالله بتوانیم در این عرصه یک حرکت اساسی و با برجستگی های قابل توجهی انجام دهیم.

در یکی دو سال اخیر ، اقدامات بسیار خوبی در زمینه تحول در متون و منابع درسی حوزه از سوی شورای عالی و مرکز مدیریت حوزه های علمیه صورت گرفته است. به نظر شما به عنوان یکی از اساتید حوزه برای تحقق اهداف حداکثری در این رابطه باید چه گام های دیگری در حوزه برداشته شود؟

قبل از پاسخ به این سوال لازم می دانم که حقیقتاً از تلاش های ارزنده آیت الله حسینی بوشهری به عنوان مدیر سابق حوزه تشکر کنم که فعالیت های بسیار خوبی در رابطه با تحول درحوزه به ویژه در همین باره داشته است.

به هر حال کتب درسی حوزه از چند جهت باید متحول شود؛ یکی این که بعضی از کتب درسی ما با برخی از مسایل اساسی جامعه تا حدودی بیگانه است به عنوان مثال فقه ناظر به حقوق و قانون اصولاً جایگاه قابل توجهی در نظام آموزشی حوزه ندارد و حال آن که بسیاری از مسایلی که امروزه به خاطر ضعف نگاه فقهی، خاستگاه اختلافات شده و مناسبات اجتماعی در سطح امت اسلامی را رقم زده به همین موضوع برمی گردد و فقه باید به این ها بپردازد و به راستی برای این منظور چه جایی بهتر از نظام آموزشی و کتب درسی حوزه.

از سویی به نظر می رسد که نظام آموزشی ما از حیث موضوعی و از حیث مساله ای در یک وضع شبه ایستایی قرار دارد.

نکته مهم بعدی هم این که در نظام آموزشی، می بایست از تکنیک های آموزشی جدیدی بهره برد تا به این وسیله وقت کمتری از طلاب و دانش آموختگان گرفته شود و با سرعت بهتری مراحل آموزشی طی شود.

در واقع ما نیاز به روزآمدی و توجه به مباحث کاربردی در جامعه داریم که باید این نگاه در فقه ما بیش از پیش وجود داشته باشد.

به نکته بسیار خوبی اشاره کردید، اما همواره دغدغه بزرگان و مراجع عظام این بوده که اصالت های حوزوی در تحولات علمی و آموزشی حوزه مورد غفلت واقع نشود. در این خصوص برای این که انتظارات و دیدگاه های بزرگان حوزه نیز محقق شود چه باید کرد؟

سخن بسیار درستی است و توجه به این مسایل به معنای آن نیست که ما بخواهیم از اصالت های حوزوی و  مهارت های ویژه که از دیرباز در حوزه های علمیه وجود داشته دور شده و از آن ها غفلت کنیم.

آن چه به نظر بنده مهم است این که با عنایت به همان شیوه های درست و اصالت ها، بتوانیم از تکنیک های نوین حوزوی استفاده کنیم، ضمن آن که ما ساختارهای فقهی را باید مورد مطالعه قرار دهیم.

بزرگانی همچون شهید صدر، مرحوم آیت الله مشکینی و مرحوم مظفر تا حدودی در تغییر ساختار ابواب فقهی تلاش هایی را شروع کردند، اما برای این که این تلاش های فردی به نتیجه مطلوب برسد، باید خود حوزه به صورت منسجم ورود پیدا کند و لذا به نظر بنده، جزو اولین کارهای ما در شرایط کنونی باید بازسازی ساختارهای فقهی و نظام حاکم بر تبویب آن ها باشد.

به  هر صورت هر یک از فقهای ما که به این مقولات وارد شده اند به یک بعدی نظر داشته اند ؛ مثلاً شهید صدر کوشش می کرد که فقه را با ساختاری تنظیم کند که چترهای فقه بر حوزه های حقوقی گسترده شود و حقوق جایگاهی در فقه پیدا کند تا فقها با استنباط قوی حوزوی خود عرصه حقوقی را پوشش داده و فقه اجتماعی تشکیل شود.

از دیگر سو ، شخصیت های دیگری بودند که فقه را به نحوی وارد حوزه هایی کردند که رویکرد های تهذیب نفس و گرایش های معنوی و اخلاقی در فقه پیدا بشود.

آنچه مهم است این که ما همه تجربه ها را باید شناسایی کنیم تا یک حرکتی در زمینه بازسازی و تحول بخشی به ساختار آغاز شود.

نکته حایز اهمیت این که باید توجه داشت که ساختار متفاوت از محتواست؛ به این معنی محتوای فقهی ناظر به همان قوت حوزوی است و باید باشد، اما ساختار یک چینش منطقی  است که ما را به آن هدف مطلوب نزدیک و نزدیک تر می سازد.

گفتگو از: سید محمد مهدی موسوی

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha