به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه بیست و سوم سوره بقره پرداخته است.
«وَ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ» (بقره،23)
ترجمه: و اگر در آنچه بر بنده خود (از قرآن) نازل كرده ایم، شك دارید، پس (لااقل) یك سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را، از غیر خداوند (بر این كار) دعوت كنید، اگر راست مى گویید.
هر پیامبرى براى اثباتِ نبوّت خود، باید معجزه اى ارائه دهد كه دیگران از انجام مثلِ آن عاجز باشند. قرآن، معجزه پیامبر اسلام است كه بشر از آوردن كتابى همانند آن از نظر لفظ و محتوا، ناتوان است.
قرآن، بارها مخالفانِ خود را به مبارزه دعوت كرده و فرموده: اگر شما این كتاب را از جانب خدا نمى دانید، و آن را ساخته دست بشر مى پندارید، كتابى مثل آن بیاورید تا صداى اسلام خاموش شود.
جالب آن كه در این مبارزطلبى، بارها قرآن به دشمنانش تخفیف داده است. یك بار مى فرماید: كتابى مثلِ قرآن بیاورید، جاى دیگر فرموده: ده سوره مثل قرآن بیاورید و در اینجا مى فرماید: لااقل یك سوره همانند قرآن بیاورید.
از سوى دیگر، قرآن آنها را بر انجام این كار تحریك كرده و مى فرماید: از همه یاران و همفكران خود در سراسر جهان دعوت كنید و آنها را به یارى بطلبید، اما بدانید كه قدرت انجام آن را ندارید.
گرچه همه پیامبران، معجزه داشته اند، امّا معجزه پیامبر اسلام (ص)، یعنى قرآن، ویژگى هایى مخصوص به خود دارد كه به اختصار چهار مورد آن را ذكر مى كنیم:
ویژگى اول: گویا بودن
معجزاتِ پیامبران دیگر، خود زبان نداشت، كه بگوید من معجزه ام، بلكه آن پیامبر (ص) باید اعلام مى كرد كه این كار من معجزه است، امّا قرآن، نیازى به این معرفى ندارد، زیرا خودش مخالفان را به مبارزه دعوت كرده و آنها را محكوم مى سازد. قرآن هم قانون است و هم سند قانون.
ویژگى دوم: جاودانه بودن
معجزاتِ پیامبران دیگر، در زمانى خاص اتفاق افتاده و فقط مردم همان زمان، آن را دیده و شنیده اند، امّا قرآن، تنها در عصر پیامبر (ص) معجزه نبوده، بلكه در طول تاریخ، معجزه است و گذشتِ زمان نه فقط، آن را متزلزل نمى سازد بلكه معارف و مطالب آن روزبه روز شكوفاتر و روشن تر مى گردد.
ویژگى سوم: جهانى بودن
همان طور كه قرآن، مخصوص زمان خاصى نیست، به مكانِ معین و سرزمین خاصى نیز اختصاص ندارد. مخاطبِ قرآن، تنها مردم عرب زبانِ سرزمین حجاز نبوده اند، بلكه همه ملّت ها از هر قوم و نژادى كه باشند مخاطب قرآن هستند، لذا در هیچ جاى قرآن، خطابِ «یا اَیُّهَا الْعَرَب» نیامده، بلكه عموم مردم مورد خطابِ الهى واقع شده اند كه «یا اَیُّهَا النّاس».
ویژگى چهارم: روحانى بودن
معمولاً معجزات پیامبران دیگر، جنبه مادى و جسمانى داشته و چشم و گوش انسان ها را به حیرت وامى داشته است. اما قرآن از سِنخ كلام و سخن است، با آنكه از حروفِ الفبا تركیب یافته، امّا چنان در عمق جان نفوذ مى كند كه عقل را به تعظیم وامى دارد و روح و اندیشه را تسخیر خود مى سازد.
از این آیه مى آموزیم كه:
* مهم ترین ویژگى پیامبران كه باعث شد، لیاقتِ دریافتِ وحى را پیدا كنند، این است كه تنها بنده خدا و تسلیم محض او بودند. لذا قرآن در بسیارى از آیات، از پیامبران به «عِبادِنا» تعبیر مى كند، چنان كه در این آیه مى فرماید: «نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا» یعنى قرآن را بر بنده خود نازل كردیم.
* قرآن، معجزه جاودان الهى، و اسلام دینى جهانى است، زیرا معجزه آن، اختصاص به عصر و نسل خاصى ندارد.
* نباید اجازه دهیم شك و تردیدى نسبت به دین، در ما باقى بماند. اگر هم شك كردیم بلافاصله آن را برطرف كنیم تا موجب تزلزل دین ما نگردد.
* حقانیّتِ قرآن به گونه اى است كه اگر مخالفان، یك سوره مثل قرآن بیاورند، ما آن را به جاى تمام قرآن مى پذیریم.