به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آنچه در ادامه می آید، بخش های مهمی از دیدگاه حجت الاسلام و المسلمین سید قاسم رزاقی موسوی درباره نقش هدایتگرانه امام سجاد(ع) در دوران خفقان آلود پس از واقعه عاشورا است؛
"ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم..."
این ها بخشی از فرمایشات امام سجاد(ع) است وقتی با بغض و اندوه تنها اندکی از مصایب وارد شده بر اهل بیت(ع) در روزها و شب های پس از عاشورا را روایت می کنند و البته کیست که نداند از حیث کمی و کیفی این مصیبت ها به چه شکل بوده است و این در حالی است که از طریق منابع تاریخی ما با بخشی از آن ها آشنا هستیم.
حکایت امام سجاد(ع) و مرد شامی
در برخی مقاتل آمده که بعد از چندین منزل راه که به سختی تمام همراه بود، امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و زنان و کودکان حرم به شهر شام، شهر دسیسه و دشنام و شهر دشمنان اهل بیت (ع) وارد شدند؛ همان شهری که مردان و زنانش به مدت حدود نیم قرن جز بدگویی به امیرالمومنین علی(ع) چیزی نشنیده بودند و لعن او را برای خود عبادت و فریضه برمیشمردند.
نقل است آن روز که کاروان آل رسول الله (ص) وارد شام شدند، اهل بیت (ع) را به طرف مسجد جامع شهر آوردند، قدری آنان را متوقف ساختند. در این میان پیرمردی از شامیان در برابر امام سجاد (ع) ایستاد و گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و مردمان را از شر شما آسوده ساخت و پیشوای مؤمنان - یزید بن معاویه - را بر شما پیروز گردانید!
امام زین العابدین(ع) لب فرو بسته بود تا آنچه پیرمرد در دل دارد بگوید. وقتی سخنان پیرمرد به پایان رسید، خطاب به او فرمود: همه سخنانت را گوش دادم و تحمل کردم تا حرفهایت تمام شود، اکنون شایسته است تو نیز سخنان مرا بشنوی.
پیرمرد گفت: برای شنیدن آمادهام. حضرت فرمود: آیا قرآن تلاوت کردهای؟
پیرمرد گفت: آری. علی بن الحسین (ع) فرمود: آیا این آیه را خواندهای که خداوند میفرماید: "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی "
پیرمرد جواب داد: آری خواندهام، ولی چه ارتباطی با شما دارد؟ که حضرت پاسخ داد: مقصود این آیه از خویشان پیامبر ماییم. سپس امام پرسید: ای پیرمرد آیا این آیه را خواندهای؟ "و آت ذی القربی حقه یعنی حق خویشاوندان و نزدیکانت را پرداخت کن"
مرد شامی: آیا شمایید «ذی القربی» و خویشاوند پیامبر؟
امام سجاد(ع) فرمود:آری، ما هستیم. آیا سخن خدا را در قرآن خواندهای که فرموده است: «واعلموا انما غنمتم من شی ء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی / آنچه غنیمت به چنگ میآورید یک پنجم آن از خدا و رسول و نزدیکان اوست"
مرد شامی گفت: آری خواندهام. امام فرمود: مقصود از ذی القربی در این آیه نیز ما هستیم.
مرد شامی دانست آنچه درباره این اسیران شنیده درست نیست. آنان خارجی نیستند. اینان فرزندان رسول خدا(ص)هستند و از آنچه گفته بود پشیمان شده، با شرمساری دستهایش را به سوی آسمان بالا برد و به توبه و استغفار از درگاه الهی درآمد.
نقش هدایتگرانه زین العابدین (ع) حتی در سخت ترین شرایط
آنچه از این گفت و شنود برمی آید ، جدای از بیان مصیبت های وارده بر اهل بیت(ع) نشان دهنده یک رویه بسیار مهم در سیره حضرات معصومین (ع) به خصوص سیدالساجدین(ع) به ویژه در ایام پس از واقعه عاشوراست و آن هم این که در هر حال رسالت امام هدایت گری امت است به خصوص مردمانی که به جهت جهل خود به دشمنی با دین خدا و اوصیا و اولیای الهی می پردازند.
گرچه معمولاً در خصوص زندگی این امام بزرگوار ، بیشتر بر ابعاد عرفانی و معنوی ایشان تمرکز می شود و به ویژه روضه خوانان و مداحان بر ابعاد عاطفی مصیبت های حضرت تکیه می کنند که حق نیز این است اما نباید از سیره و روش روشنگرانه و انسان ساز حضرت غافل شد که در زمانه بسیار پر اختناق اُموی ، به هدایت آدمیان پرداخته و با ادعیه و روش های دیگر به تربیت نیرو و کادرسازی اهتمام ورزیدند.
انگاره ای غلط در خصوص روش مبارزه سیاسی امام سجاد(ع(
متاسفانه عده ای خواسته و یا ناخواسته این گونه وانمود می کنند که سیدالساجدین(ع) به دلیل بیماری و یا مسایل پیش آمده در کربلا، از مسایل سیاسی و اجتماعی روزگار خویش کاملاً فاصله گرفته اند و حال آن که به هیچ وجه این طور نیست بلکه شیوه حرکتی ایشان تا حدودی متفاوت از قیام امام حسین(ع) بوده است.
حقیقتاً ما اگر به وقایع پس از نهضت عاشورا نگاهی بیندازیم به خوبی متوجه می شویم که نقش خطبههای افشاگرانه امام سجاد(ع) در کوفه و شام تا چه حدی در تداوم رسالت سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش موثر و کلیدی بوده است.
تلاش زین العابدین(ع) در خنثی سازی فتنه اُموی
همان طور که می دانیم پس از شهادت مظلومانه اباعبدالله الحسین(ع) ، فضای خفقان آور شدیدی علیه شیعیان و محبان اهل بیت(ع) ایجاد شد، به طوری که در آن شرایط دستگاه بنی امیه همه تلاش خود را مصروف بر محدودیت مضاعف شیعیان در ابعاد سیاسی و اجتماعی و نیز پنهان سازی فضائل اهل بیت(ع) و به خصوص امیرالمومنین(ع) برای نسل جدید مسلمانان داشت.
همچنین از دیگر برنامه سیاسی امویان برای از بین بردن وحدت میان شیعیان ، توجیه به شهادت رساندن امام حسین (ع) و القای وجود تفاوت در نحوه برخورد حکومت با امام سجاد (ع) بود.
دو هدف کلیدی در جهاد فرهنگی و سیاسی امام سجاد(ع(
در چنین وضعیتی حضرت در برخورد با چنین سیاست های خبیثانه ای، دو هدف بسیار مهم و کلیدی را دنبال می کردند که شامل تبیین و ترویج مبانی فکری و اعتقادی اسلام ناب محمدی(ص) و شیعه علوی و نیز نجات اخلاقی و مذهبی جامعه اسلامی از انحطاط و تباهی از طریق تعمیق معنویت و بصیرت و نیز بهره گیری از ظرفیت عظیم دعا و مناجات می شد.
همچنین نباید تلاش های خستگی ناپذیر امام سجاد(ع) در برملاکردن و مقابله با مفاسد سیاسی، اخلاقی و اقتصادی اُمویان و مفسدان جامعه غافل شد چه آن که به هر حال مبارزه با فساد در هر شکل آن تکلیف و وظیفه هر انسان مصلح و متعهد و مسلمانی است و حضرت سجاد(ع) به عنوان امام و رهبر جامعه، در ادای این تکلیف، نقش اساسی و محوری را برعهده داشتند.
مشکلات فراروی سیدالساجدین(ع) در بیدارگری امت غافل شده
نکته حایز اهمیت در این باره ناظر به وجود روحیه و فرهنگ تعصب و نژادپرستی، همچنین فقر اقتصادی و فرهنگی و نیز مشکل برده داری به عنوان اهم مشکلات اجتماعی زمان حیات امام سجاد(ع) است.
در توضیح این مطلب باید گفت که بنی امیه که تنها نامی از اسلام بر خود داشتند، برپایه سیاست نژادپرستی ، برنامه ضد دینی و ضد شرعی تقدم عرب بر عجم را پیش گرفتند و به همین خاطر است که وقتی می بینیم مختار قیام می کند، بیشتر لشکریان او را عجمانی تشکیل می دهند که از ظلم و ستم های بنی امیه و حکام وابسته به آن به ستوه آمده اند.
در برابر چنین برنامه ضداسلامی، امام سجاد(ع) با حرکتی فرهنگی و کار کردن بر روی فکرها و اندیشه ها ، نوعی دمکراسی اجتماعی را در میان مردم ترویج می داد و بدین سان ساختار اجتماعی را که امویان برپایه تعصب نژادی برپاکرده بودند، به شدت سست و لرزان می کرد.
در واقع حضرت هم به صورت تئوری و هم در مقام عمل، به مبارزه با نژاد پرستی پرداخت و لذا می فرمود: «نباید یکی از شما بر دیگری مباهات کند زیرا شما همگی بنده اید و مولا یکی است.»
فقر اقتصادی و اهداف شوم اُمویان
اساساً سال های پایانی حکومت امویان که بخش قابل توجه آن در زمان حیات زین العابدین(ع) بود، دوران پیچیده ای است به این معنی که از سویی فقر و گرسنگی و نیازمندی بیشتر مردم آنان را به اطاعت از ظلم بنی امیه وامی داشت و از سویی، سیاست تطمیع و تأمین مالی، بخشی از مردم را به آسایش و رفاه طلبی عادت داده و آنها را به خلافکاری ها ترغیب می کرد؛ البته بهره گیری از چنین سیاستی در میان سیاستمداران و حکام بنی امیه از همان زمان معاویه شروع شد، لذا از همان آغاز حکومتش دستور قطع مقرری شیعیان امام علی(ع) را صادر کرد و به طریق اولی، در زمان امام سجاد(ع) نیز این سیاست تداوم داشت.
کمک به مستمندان و خانواده های شهدا در خفا
در این بین، امام سجاد(ع) به وضع خانواده های مستمند به خصوص شهدای مبارزات علیه طاغوت اُموی رسیدگی می کرد؛ ایشان البته این کار را در خفای کامل انجام می دادند، تا آنجا که در برخی از موارد نزدیکترین افراد به ایشان از آن آگاهی نداشتند، ضمن آن که خود مستمندان و فقرا نیز نمی دانستند آن شخص که به آنان کمک مالی می رساند، امام سجاد(ع) است و لذا تنها پس از شهادت حضرت از این موضوع آگاهی می یافتند.
ابوحمزه ثمالی از یاران و صحابه حضرت روایت می کند که علی بن الحسین (ع) شبانه مقدار زیادی نان بر پشت مبارک خویش حمل می کرد و در تاریکی شب، آنها را به تهی دستان می رساند و بارها می فرمود:« صدقه دادن در تاریکی شب، آتش خشم خدا را خاموش می کند.