به گزارش خبرگزاری«حوزه»، متن کامل پیام حضرت آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی نایب رییس مجلس خبرگان رهبری به همایش ادیان و صلح در پایتخت اسپانیا بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلّی الله علی سیدنا محمّد و آله الطیبین الطاهرین

جهان امروز چنانکه همگان شاهد و ناظر هستند مبتلا به پدیده شوم تروریسم آن هم از بدترین انواع آن گشته است.به کارگیری وحشیانه ترین و غیر انسانی ترین شیوه ها از سوی گروه های منتحل اسلام چهره ای بس زننده و کریه را از این دین رحمانی به تصویر کشیده است. پر واضح است که کارساز ترین شیوه ای که می تواند دشمنان اسلام را در مقابله با اسلام و حذف آن از صحنه معادلات کلان جهانی یاری کند ترویج و تقویت چنین گروه هایی با افکار و اعمال ضد اسلامی و ضد انسانی در لباس عناوین مقدّسی چون اسلام و جهاد است تا از این طریق اجماعی جهانی در سطح افکار عمومی جهانیان علیه این دین و مفاهیم مقدس آن شکل گیرد و بدین ترتیب در یک هم افزایی بیرونی و درونی قدرت و قوت جهان اسلام متلاشی و مضمحل گردد.

در این میان علمای اسلام وظیفه ای بس خطیر در تبیین آموزه های تابناک اسلام و مفاهیم متعالی آن دارند.بر آنان واجب است که همچون مسلمانان و عالمان سده نخستین اسلام که ارباب افکار تکفیری را ـ که آباء فکری گروه های تکفیری امروز به شمار می روند ـ خوارج از دین نامیدند و آنان را از بدنه جامعه اسلامی طرد نمودند،به مقابله همه جانبه فکری و فرهنگی با پدیده شوم و جنایت بار تکفیر برخاسته و بسیجی فراگیر در تبری از این فکر پلید و صاحبان آن شکل دهند.

آیا دینی که در کتاب آسمانی خود حتی غیر مسلمانان را به وحدت با مسلمانان پیرامون مشترکات فرا می خواند ـ (قل یا ایها الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا أرباباً من دون الله) و پیامبرش (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرماید: «من آذی ذمیاً فأنا خصمه یوم القیامه» می تواند مجوز کشتار بیگناهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان و مرد و زن و کودک را صادر کند؟

چگونه می توان اسلام را به خشونت و جنگ طلبی متهم نمود در حالی که قرآن کریم می فرماید:

(و ان جنحوا للسلم فاجنح لها) و نیز می فرماید: (ادخلوا فی السلم کافّه) و در موضعی دیگر می فرماید: (الصلح خیر)

چگونه می توان بمب گذاری و کشتار کور و غافلگیرانه بیگناهان را جهادی و اسلامی دانست در حالی که پیامبر و اهل بیت ایشان (صلی الله علیهم اجمعین) حتی کشتار دشمنان به این شکل را جائز نشمرده اند: (الاسلام قیّد الفتک)

به راستی سر بریدن کودکان پیش چشمان پدران و مادرانشان را چگونه می توان به دینی نسبت داد که از سربریدن حیوان در حالی که حیوان دیگری آن را می بیند نهی نموده است؟ (إنّ أمیر المؤمنین علیه السلام کان لا یذبح الشاه عند الشاه، و لا الجزور عند الجزور و هو ینظر إلیه) و از سربریدن حیوانی که انسان خود آن را پرورش داده است نهی نموده است تا مبادا به قساوت دچار گردد و نیز به این استدلال که خداوند شب را مایه آرامش هر چیزی قرار داده از ذبح حیوانات در شب منع نموده است.

این مثالها و ده ها مثال دیگر از کتاب و سنت که حاکی از اوج عطوفت و نگاه انسانی است شواهدی غیر قابل تردید در ضدّ اسلامی بودن و خارجی بودن فکر تکفیری و گروه های حامل این تفکر پلید و نامیمون است. و در این میان آن چه که می تواند سبب غلبه نهایی بر این جریان شوم گردد بیداری روز افزون علماء اسلام در شناخت ریشه های رشد افکار تکفیری در جهان اسلام از یکسو و مقابله فکری و فرهنگی قاطع با آن از طریق تبیین فکر صحیح اسلامی از سوی دیگر است.

و همچنین بر علمای اسلام است که جهانیان را از توطئه های شوم و شیطانی نظامهای سلطه و استکباری در تقویت و حمایت و بکارگیری این گروههای پلید و ضد انسانی در ایجاد فتنه در کشور های جهان سوم و رسیدن به اهداف و مقاصد استعماری خود آگاه سازند و تجزیه و تحلیل درستی از مسائل سیاسی ارائه دهند و چهره واقعی نظامهای استکباری و سیاستهای مزورانه آنان را به جهان معرفی نمایند، که امروز این یک وظیفه انسانی و الهی و مورد تاکید همه ادیان آسمانی و خواست همه انسانها و ملتهای مظلوم و مستضعف جهان است.

توفیق روز افزون شما را در خدمت به آرمانهای بلند الهی و انسانی از درگاه خداوند متعال خواستارم.