خبرگزاری «حوزه» به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد آخرین فرستاده خداوند نحوه تشرف شهروند آمریکایی به دین مبین اسلام را منتشر می کند.
*خودتان را معرفی کنید.
من کُری تیلِر هستم. 27 سالمه از یک خانوده 5 نفری با دو خواهر از آمریکا، شهر فینیکس می باشم.
*شرایط زندگی در آمریکا سخت است ؟
برای من سخت است، زیرا در آنجا غیر بومی ها را خوب نمی پذیرند . بعضی افرادی که والدینشان از دو طایفه است خیلی سختی می کشند، همچنین مشروبات الکلی من را اذیت می کند، چون مذهبی بودم.
*چه طور یک جوان در محیط آزاد، مذهبی بوده؟
از ابتدا می خواستم کشیش شوم . با خاله و دایی ام تاریخ و اعتقادات کلیسا را مطالعه می کردم . خواهان این شدم که زندگی ام را وقف تبلیغ مسیحیت کنم تا به خودم و جامعه ام کمک کنم. به نظر من مردم در آمریکا خدا را از دست داده اند . مسائلی مثل مواد مخدر و الکل خیلی زیاد است . من میخواستم خودم را وقف کنم تا با خدا رابطه بهتری پیدا کنم. به همین خاطر شروع کردم به مطالعه تاریخ کلیسا .
یک روز واقعا از خدا خواستم که راه درست را نشانم دهد و در حال خواندن انجیل بودم که به این جمله رسیدم: اگر راستی را بدانید , راستی شما را آزاد خواهد کرد. سوال من یافتن این حقیقت به صورت کامل بود. از ته دل از خدا خواستم که راه را به من نشان دهد .
بعد از مدتی تحقیق به شخصیت پیامبر اعظم (ص) رسیدم . انگار که جهانی کاملا جدید به من نشان داده شد، شخصیت ایشان خیلی معرکه بود از جمله آن قضیه خاکستر که هر روز روی سر ایشان می ریختند . خیلی مهربان بودند در حالی که در همان لحظه در خدمت مردم بودند .
* مهربانی درباره حضرت مسیح (ع) هم هست چرا جذب ایشان نشدید؟
اگر به آموزه های عیسی توجه کنید ایشان می گوید؛ منتظر کسی باشید که در راه است . شخصیت دیگری که مهربانی و رابطه با خدا را به شما و جهان آموزش خواهد داد، کسی که رهابخش جهانیان خواهد بود . کسی که صادق است و کلماتی را می گوید که از سمت خداوند است .
*بین شخصیت های جهان اسلام چه کسی را بیشتر دوست دارید ؟
امام حسین (ع) و امام رضا (ع) برای من بهترین هستند، در مسائل اجتماعی نیز رهبری و آیت الله جوادی عاملی و آیت الله حسن زاده عاملی را دوست دارم. من بعضی از کتاب های آنها را خوانده ام، مثل توحید از رهبری و ولایت از آقای جوادی آملی، از آقای حسن زاده آملی نیز مقالاتی خوانده ام .
*از لحظه گفتن شهادتین بگویید.
من در مسجدی در فینیکس شهادتین را گفتم . قبل از پذیرش سردرگم بودم و احساس می کردم وزن جهان روی دوش من است، دنبال کمک خداوند و یاری رسانی ایشان بودم، وقتی فهمیدم این را ه درست است به خدا گفتم، تو من را از خودم بهتر می شناسی و بهتر می دانی به چه سمتی برم و من تسلیم تو هستم، سپس گفتم : أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أنّ محمد رسول الله و أشهد أنّ علی حجة الله