به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»از یزد؛ حجت الاسلام فیروز گرج، مدیر مدرسه علمیه سفیران هدایت یزد با نگارش یادداشتی به تبیین "نقش هنر در تبلیغ دین مبین اسلام" پرداخته است.
عصر حاضر را عصر اطلاعات و ارتباطات مینامند و انتقال اطلاعات و برقراری ارتباط جز به مدد تبليغ و رسانه ميسر نيست. از اين رو كه تبليغ، رگ حياتی دنيای نوين به شمار میآيد. در عصری كه آكنده از پيامهای تبليغی است پيام ها يا تبليغات دينی به ويژه در كشورهايی كه بر دينداری تأكيد میورزند به وفور ديده میشود.
بديهی است در دنيای امروز كه فرهنگ ها، تمدن ها، اديان و تمام اركان هويت ساز ملل هدف آماج جهانی شدن قرار گرفته است، برای حفظ اين عناصر و در پی آن صيانت از هويت ملی، بايد از طريق تبليغ كوشيد تا هويت فردی و ملی در امان بماند. در اين ميان تبليغ در حوزه دين كه يك ركن اساسی در فرآيند هويت سازی يك ملت و جامعه است بايد مورد مداقه و پژوهش قرار گيرد و راه كارهای مناسب برای كارآيی بيشتر آن جستجو شود.
در اين راستا هنر با توجه به زبان ارتباطی خاص خود چنانچه به درستی مورد توجه قرار گيرد میتواند بهترين وسيله و عامل برای تبليغ و اشاعه دين باشد. چرا كه اگر بپذيريم در مقوله تبليغ، سه ركن اساسي "پيام دهنده"، "پيام گيرنده" و "خود پيام" وجود دارد، در موضوع مورد بررسی ما ، نقش هنر در تبليغ دين، پيام دهنده در حقيقت هنرمند ديندار و هنر عجين شده با انديشه و تفكر دينی است. پس برای رسيدن به تأثير مطلوب در عرصه تبليغ دينی لازم است هنر به عنوان موثرترين امكان جهت انتقال پيام، توسط مبلغين دين به درستی شناخته شود.
از آنجا كه وقوع هر امری نياز به ابزار و امكان مناسب دارد، تبليغ نيز به ابزار و امكانات خاص خود نيازمند است. ابزار تبليغات تا آنجا مورد توجه و اهميت قرار گرفتهاست كه بعضی از انديشمندان و صاحبنظران ارتباط شناسی، ابزار پيام رسانی را همان پيام خواندهاند. به عبارت ديگر پيام رساني و تبليغات را زمانی مفيد و موثر ميدانند كه از ابزارها و ادوات مناسب و مدرن بهره گيرند. هرچند امروزه در جهان از امكانات و ابزارهای مختلف و متعددی جهت ترويج و تزريق پيام، و تبليغ و تلقين ارزشهای فرهنگی و اجتماعی بهرهبرداری شده و اصولاً تميز و تقسيمبندی كامل ابزار تبليغ، كاری بس مشكل است، اما برای رساندن پيام، بايد ابتدا با مخاطب ارتباط برقرار کرد.
از گذشتههای دور همواره مهم ترين وسيله ارتباط با ديگران، "قلم" و "سخن" بودهاست. خداوند در "سوره قلم" به "قلم" سوگند ياد كرده و فرموده است: «ن و القلم و ما يسطرون/ قسم به قلم و آنچه بدان مینگارند» رسول گرامی اسلام(ص) نيز، ارزش نوشتههای يك عالم دينی را كه با آن نوشتهها، انسانهای زيادی هدايت شوند، از خون شهيدان برتر میداند و میفرمايد: «اذا كان يوم القيامه وزّن مداد العلماء بدماء الشّهداء فيرجح مداد العلماء علي دماء الشهداء/ هنگامی كه در روز قيامت مركب قلم دانشمندان با خون شهيدان سنجيده شود، آن مركب بر خون شهيدان برتری مييابد» اما امروزه استفاده از روش القای غيرمستقيم در تبليغ، جايگاه خاصی پيدا كرده و تبليغ، تنها منحصر در سخنرانی و نوشتن مقاله و كتاب نيست.
مقام معظم رهبری در خصوص استفاده از هنر در تبليغ دين ميفرمايند: "حوزه بايد خود را به هنر امروز نزديک کند. در حالي که هنر در قالبهای گفتاری ونوشتاری وتصويری، فرمهای گوناگون را آزموده و میآزمايد و در بستر زمان تجارت ارجمندی را در توشه خويش میدارد، حوزه و هنر در غربت ازيکديگر زيست ميکنند. البته اين بدان معنا نيست که موضوع اصلی حوزه و فراگيری علوم دينی عوض شود و جای خود را به چيزهای ديگری دهد. بلکه منظور ايشان اين است که روش های تبليغ دين و روشهای آموزش عوض شود و به روز شود، قالبهای تبليغ تغيير کند. اين تكليف مستمر (تبليغ دين) در شرايط جاری موکد تر مینمايد. دايره نيازها و دغدغهها و پرسش ها گسترده تر، عطش ها افزون تر وگوشهای مشتاق برای شنيدن اسلام ناب، فراوان تر گشته اند و اين گستره مخاطب بر مسئوليت امروز داعيان و مبلغان میافزايد و آنان را در برابر خلق عطشناک وعلاقه مند به معارف دين مسئول و متعهد میسازد.
به اعتقاد مقام معظم رهبری تبليغ دين حساس وجدی است، مثل پل صراط میماند، لغزش مختصر، نتيجه معکوس میدهد و مخاطب را به جای بهشت به دوزخ میفرستد، او را از ديانت بيزار می کند. چنانکه نمونههائی را درجامعه ديده وشاهد هستيم و به جای عشق به خدا و دين، بذر کينهتوزی ، نفرت يا بی اعتنائی خصوصاً نسبت به دين و معنويت در او میپاشد. به همين جهت مبلغ دين نبايد کار خود را ساده و آسان بگيرد و در حد مشاغل ساده و عادی با آن برخورد کند و با دقايق آن بيگانگی نشان دهد.
مقام معظم رهبری ضمن انتقاد از روشهای كهنه و مهجور در تبليغ دين می فرمايند: "يکی ازاشکالاتی که متوجه حوزه و حوزويان می باشد اين است که متأسفانه تبليغ دين ازسوی حوزه گاهی باهمان زبان مهجور رخ میدهد. مخاطب خود را با انبوهی از کلمات و واژگان غريب مواجه ميبيند، احساس سردرگمی میکند و دراين ميان نه تنها راه به جايی نمیبرد که راه رفته را نيز گم ميکند. روش های پيشين تبليغی نبايستی تعصب بيافريند و قالب تبليغ را همان فرمهای آشنا متوقف و محدود کند. اگر يک روش هایی در زمانهای گذشته کارائی داشتهاست و موفق بوده نبايد حجاب برای مبلغان شود و به تکرار همان تجربه بپردازند و در واقع بيان کننده اين مطلب باشد که اين است و جز اين نيست. بلکه تبلغ دين بايستی علاوه بر محتوای خوب و درست، دارای فرم مناسب باشد و با صورت و قالبی جذاب و گيرا ارائه گردد و تنها به قوت پيام اکتفا نشود.
مُبلغ دين میبايست به اين نکته توجه کند که مخاطبان ،انواع و اقسام دارند، با ذهنيتهای متفاوت هستند. اطلاعات قبلی آنها فرق میکند، ذوق وسليقه آنان يکسان نيست، بابهرههای هوش متفاوت درمعرض تبليغ دين قرار میگيرند، درجات ايمانی واخلاقی آنها نسبت به هم فرق میکند و درنتيجه با توجه به اين گونه تفاوت ها يک مبلغ دين بايستی که با يک فرم و قالب تبليغی به سراغ تبليغ نرود،همه را در يک ظرف نريزد. برای انواع جامعه مخاطب نسخه واحد نپيچد، بلکه با ذوق وابتکار، قالبهای گوناگون تبليغی را پي ريزی کند و متناسب با گروههای مختلف پيام گيران تبليغی، فرمهای ويژه تبليغ را پيش بينی کند.
ائمه اطهار(ع) معيارهای يك اثر خوب هنری را به ما آموخته و آن را نقد کرده اند. هنری مورد تأييد آنان بوده که موجب تعالی و رشد روح بشر باشد. هنری که او را از تمايل به هوی و هوس به سوی آسمان معنويات و کمالات ببرد. برای مثال در تاريخ موارد متعددی نقل شده که پيامبر و امامان(ع) به قدردانی از شاعران و اشعار آنان پرداخته و به آنان هدايايی داده اند که اين خود نشانی از قضاوت آنان در مورد شعر و حکم به خوبی و شايستگی شعر است، يا مثلاً در مواردی ائمه(ع) به شاعری پيشنهاد میکردند بيتی را از شعر خود تغيير دهد يا موضوعات هدف داری را در شعر خود مطرح سازد و مقدمه قصيده را که براساس سنت مرسوم آن زمان شاعران با تغزل و تشبيب آغاز میشود در شعر خود نخواند.