اساساً اگر دين اثر عملى در زندگى انسان نداشته باشد، بعد از مدت نه چندان طولانى صرفاً به سر فصل كتاب هاى تاريخ اديان و مكاتب مى پيوندد.
به عنوان مثال مى توان اثرات عملى دين دارى را در نوع نگاه و رويكرد اسلام به بحث رزق داشت؛ «رزق»، که از آن به «روزى» تعبیر می کنیم معنايش در ادبيات دينى با آنچه مردم در ذهنشان هست، متفاوت است.
معناى لغوى روزى كه مردم در گفتگوهايشان در نظر مى گيرند، مجموع دارايى ها و درآمد افراد است و اگر شخصى ماهانه يك ميليون تومان درآمد داشته باشد، مى گويند روزى اش يك ميليون است، ولى در ادبيات دينى اينگونه نيست؛ رزق و روزى آن بخش از دارايى ها و ثروت انسان است كه از آن استفاده كند ،مثلاً اگر فردى يك ميليون درآمد داشته باشد ولى فقط دويست هزار تومان آن را خرج نيازهايش كند، روزى او دويست هزار تومان است و در مقابل ما بقی پول(800000) تومان براى بقيه اش فقط مسئول نگه دارى و حفاظت آن را خواهد داشت، يا اينكه اگر كسى مالك يك خانه پنج طبقه با بيست اتاق باشد، ولى فقط از سه اتاق آن استفاده كند، رزقش همين سه اتاق است؛ پس رزق او بخشى از دارايى ها و ثروتی است كه مورد استفاده قرار گيرد.اگر فرد ثروتمندى به خاطر زخم معده از ميان اين همه غذايى كه موجود است، فقط بتواند مقدارى نان خشك بخورد، آن وقت در واقع رزق غذايى او همين بوده است در حالى كه توانايى انتخاب هاى بسيارى براى خوراكش داشته است.
«اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايند: اى فرزند آدم ،روزى دو نوع است ،يكى رزقى كه تو آن را مى طلبى و ديگر رزقى كه تو را مى طلبد، اگر به دنبالش نروى به سراغت مى آيد،پس فكر و اندوه سال آينده را بر فكر و اندوه امروز ،اضافه مكن كه براى رسيدگى به مشكلات هر روز، همان روز كافى است، اگر سال آينده جزء عمرت باشد، خداوند هر روز، روزى تازه مى دهد و اگر از عمرت نباشد، چرا غم و اندوه چيزى را بخورى كه مربوط به تو نيست!؟ بدان كسى پيش از تو به روزى تو نمى رسد و آن را از دست تو نمى تواند خارج كند و آنچه براى تو مقدّر شده هرگز نمى تواند آن را به تأخير اندازد». (نهج البلاغة كلمات قصار ٣٧١)
شايد اگر حضرت علی عليه السلام مى خواستند با انسان های عصر ما سخن بگويند، مى فرمودند: برای امور دنیا با رويكرد دينى نگران نباشید و در این صورت افسرده نمى شوید!
نكته ديگر كه خداوند متعال در سوره ذاريات آيه ٢٢ مى فرمايند: روزى شما(انسان ها) در آسمان مقدّر شده است، يعنى رزق انسان تقسيم شده و براى هر موجودى روزى خاصّ در نظر گرفته شده است.
بنابراین كسى كه به چنین مفاهيمی معتقد است و به گونه اى براى كار و روزى تلاش مى كند، نسبت به فرد ديگرى كه اعتقادى به اين امور در زندگى ندارد و شبانه روز کار می کند و ضمن عدم رضایت از زندگی، دائماً خيال مى كند فرد يا افرادى حقّ او را پايمال كرده و خود نیز براى رسيدن به پول و ثروت دست به دزدى و اختلاس مى زند،فرد اول(مسلمان معتقد) از سلامت روان بيشترى برخود دار بوده، ضمن رضایت از زندگی احساس آرامش بيشترى دارد، هر چند ممكن است آسايش(رفاه مادّى) كمترى در اختيارش باشد.
تجربه نشان داده ، اشخاصى كه به نوعى از زندگى مرفّه و خوبى برخوردار هستند، ولى آرامش روحى و سلامت روان ندارند، از زندگى ناراضى بوده و نگرانی و اضطراب رهايشان نمى كند.
فردى كه معتقد است روزى تقسيم شده است، خوشحال تر است زیرا معتقد است، مال و ثروتى كه از آن استفاده نكند نه تنها سودى برای او ندارد بلكه به ضررش تمام مى شود، بعد از مرگ نیز بايد حساب و كتاب پس دهد، چنین شخصی اگر بيشتر تلاش كند و بيشتر كار كند براى درآمد زيادتر نيست، بلكه براى خدمت به جامعه و مردم است كه رضايت پروردگار را به دنبال دارد.
اين روحيه در خاطرات و زندگى نامه هاى علماء و شهدا بسيار مشاهده مى شود!
به قول مرحوم شهريار:
رزق مقسوم برات است،نباشی مغموم در سر وعده وصول است براتِ مقسوم
ما و این رزق مقدّر پی هم می گردیم تا کجــا دست بیــابیم به وقت معــلوم
سيد مجتبى كيا/ طلبه مدرسه علمیه شهیدین
نظر شما