یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ |۲۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 24, 2024
نشست علمی جایگاه و تطور عقل در امامیه نخستین

حوزه/ استاد دانشگاه گفت: یکی از مسائل مهم در تاریخ کلام اسلامی بحث از معنا و جایگاه عقل است وپذیرش یا رد عقل به عنوان یکی از منابع دینی تأثیر بسیاری در یک نظام اعتقادی خواهد داشت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، محمدجعفر رضایی شامگاه دوشنبه در نشست علمی « جایگاه و تطور عقل در امامیه نخستین » اظهارداشت: یکی از مسائل مهم در تاریخ کلام اسلامی بحث از معنا و جایگاه عقل است وپذیرش یا رد عقل به عنوان یکی از منابع دینی تأثیر بسیاری در یک نظام اعتقادی خواهد داشت.

این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه سرگذشت مسئله عقل در دوران نخستین (تا نیمه قرن پنجم) در امامیه با توجه به دو نقطه عطف قابل بررسی می باشد، افزود: شکل‌گیری متکلمان در اواخر سده اول و تعاملات کلام امامیه و معتزله از اواخر سده چهارم می تواند مورد بررسی قرار بگیرد.

وی افزود: در بخش نخست نشان داده شد که قرآن و روایات نخستین (قرن نخست) به جنبه‌های معرفتی عقل توجه نشان داده و مسلمانان را به تعقل فراخوانده‌اند. از اواخر سده اول با ظهور متکلمان نخستین تحولات در ‌عقل‌گرایی امامیه محقق شد.

رضایی ادامه داد: در مسئله وجودشناسی هرچند محدثان عقل را جوهری مستقل از انسان می‌دانستند، ولی متکلمان صرفاً عقل را ابزاری در انسان برای معرفت می‌دانستند، در مسئله رابطه عقل و منابع وحیانی هر چند همه امامیه در این دوره به حجیت توأمان عقل و امام معتقد بودند، ولی محدثان صرفاً از عقل برای فهم معارف وحیانی بهره می‌بردند و متکلمان امامیه علاوه بر فهم و استنباط معارف دینی، برای تبیین و نظریه‌پردازی برون‌متنی معارف دینی و دفاع از اندیشه‌های خود در برابر مخالفان نیز از عقل استفاده می‌کردند.

استاد دانشگاه بیان داشت: در بحث رابطه عقل و معرفت هر چند محدثان و بسیاری از متکلمان معرفت را اضطراری می‌دانستند و معتقد بودند که خداوند معرفت را در قلب انسان قرار می‌دهد و عقل انسان با عقلانی یافتن‌شان به آنها اقرار می‌کند؛ ولی بنا به دیدگاه هشام بن حکم و شاگردانش این معرفت پس از استدلال بالفعل می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: از نیمه‌های سده سوم تعاملات کلام امامیه و معتزله زمینه تحولات بعدی در مسئله عقل را فراهم نمود، هرچند عالمان امامیه در مدرسه قم مانند کلینی و صدوق با احیای اندیشه‌های کلامی مدرسه کوفه و تعاملی حداقلی با معتزله سعی کردند در برابر این جریان ایستادگی کنند، ولی دانشمندان امامیه در مدرسه بغداد گام‌های مهمی در نزدیک کردن کلام امامیه و معتزله برداشتند.

استاد دانشگاه  گفت: در بحث وجود‌شناسی عقل هرچند شیخ مفید همچون متکلمان مدرسه کوفه عقل را عرضی می‌دانست که خداوند در وجود انسان‌ها قرار داده و به وسیله آن انسان امور استنباطی را می‌فهمد و خوب و بد را تشخیص می‌دهد، سید مرتضی و دیگر شاگردانش همچون معتزلیان عقل را صرفاً مجموعه‌ای از علوم بدیهی دانستند که پایه اولیه استدلال‌های کلامی و تشخیص حسن و قبح است.

رضایی افزود: در مباحث معرفت‌شناسی عقل عالمان مدرسه کلامی بغداد (اگر حسن بن موسی نوبختی را نادیده بگیریم) با پذیرش نظریه اکتسابی بودن معرفت و رد معرفت اضطراری و همچنین وجوب نظر ارتباط نزدیک‌تری با معتزله پیدا کردند، در این بین شیخ مفید در بحث رابطه عقل و وحی همچنان مانند پیشینیان خود می‌اندیشید و با معتزله مخالفت می‌کرد. این در حالی است که سید مرتضی در این بحث اندیشه‌های استاد خود را به نقد کشید و همچون معتزله عقل را بی‌نیاز از وحی دانست.

وی ادامه داد: در همه این مباحث ابوالفتح کراجکی با شیخ مفید همراهی کرد، در حالی که دیگر شاگردان مفید اندیشه او را کنار گذاشته و با سید مرتضی همراه شدند.

در ادامه این کرسی ترویجی، نقد و مناظره سخنران نشست به سوالات اساتید و محققان حاضر در جلسه پیرامون جایگاه عقل، قلمرو عقل و رابطه عقل و معرفت سازی همچنین دیدگاه شیخ مفید و سید مرتضی پاسخ گفت.

انتهای پیام  ۳۱۳/۱۷

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha