سه‌شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۵
برخی فیلم های صدا و سیما بی‌محتواست

حوزه/ کسی که رابطه با قرآن نداشته باشد، دلش سياه می ‌شود. کسی که قرآن در دل او رسوخ نکرده باشد، خدا به او ترحّم ندارد. دل انسان بايد نورانی باشد.

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حضرت آیت الله مظاهری در درس اخلاق خود با موضوع «روابط انسان با ديگران» دربارۀ رابطۀ انسان با قرآن اظهار کردند:

رابطۀ انسان با قرآن، هم برای دنيا و هم برای آخرت او مفيد است. سيروسلوکي ‌ها به اين رابطه فوق ‌العاده اهميت می ‌دهند. قرآن دستور داده که انسان به هر اندازه می‌ تواند قرآن بخواند. ولو معنايش هم برای او معلوم نباشد و تفسير نداند. آيه قرآن از نظر تأکيد منحصر به فرد است که امر می‌کند و می ‌فرمايد: «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» [1]‌ تا می ‌توانید قرآن بخوانید. بعد می ‌فرمايد: «عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى‏» [2]

در قرآن آيه ‌ای نداريم که اينگونه تأکيد داشته باشد. قرآن بعضی اوقات تأکيدهای منحصر به فردی برای بعضی از مطالب دارد. انسان بايد بيکار نماند و قرآن بخواند. انسان در حال حرکت از محل کار تا منزل می ‌تواند لاأقل صد مرتبه حمد بخواند. يا صد مرتبه سورۀ توحید بخواند.

* ثواب خواندن آیات قرآن تفضّلی است نه استحقاقی

پيغمبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و‌آله ‌وسلم می ‌فرمايد: اگر سورۀ حمد را بر مُرده خواندی و زنده شد، تعجب نکن. يعنی برای رفع گرفتاري ‌ها و برای رفع بلاها.

یا می فرماید: سه مرتبه قل هو الله بخوان و خداوند ثواب يک ختم قرآن می ‌دهد. اينها ثواب استحقاقی نيست، بلکه ثواب تفضّلی است. به قول حضرت امام (ره)، دانه می ‌ريزند که کبوتر بگيرند. اين همه ثواب را می ‌دهند برای قل هو الله و حمد و چهار قل و مابقی سوره ‌ها تا ما عادت داشته باشيم و قرآن بخوانيم.

* برخی فیلم های صداوسیما بی محتواست

مشغول شدن به قرآن منافع ديگری هم دارد. مثلاً با خواندن قرآن، از حرف ‌های «مالايعنی» دور هستیم و گوش نمی ‌دهيم. اين فيلم‌ ها مالايعنی است، يعنی نتيجه ندارد. صدا و سيما بايد به قول حضرت امام (ره) يک دانشگاه باشد اما می ‌بينيم که فيلم ‌ها بی ‌محتواست، البته اگر اعصاب را خُرد نکند و حرام در آن نباشد.

انسان در مهمانی به گفتگوهایی می پردازد که اگر اين حرف ‌ها حرام، تهمت و شايعه پراکنی نباشد،‌ مالايعنی است، يعنی نتيجۀ دنيا و آخرت ندارد. پيغمبر اکرم صلی ‌الله‌ علیه ‌و‌آله ‌وسلم» می ‌فرمايد: مالايعنی، فشار قبر دارد. ولو بهشتی باشد، اما اين فشار قبر را به خاطر کارهای بی ‌معنا و شنيدنی ‌ها و گفتنی ‌های بی ‌معنا بايد تحمّل کند و قبر چنان فشاری به او می ‌دهد که استخوان ‌های سينه در هم شکسته می ‌شود. حيف نيست انسان مثلاً در مجلسی که نشسته، صد قل هو الله بخواند و هيچکس نفهمد.

* تاجرزاده ای که مرجع تقلید شد!

مرحوم آیت الله کمپانی (ره) از بچه تاجرهایی بود که پا روی تجارت و تموّل پدرش گذاشت و طلبه شد. کم‌کم مرجع دینی مردم گشت. عالِمی به من ‌گفت: به روضۀ مرحوم آیت الله کمپانی (ره) رفته بودم که روزهای جمعه روضۀ هفتگی می ‌گرفت. خود ايشان چای می ‌ريخت. پسر ايشان هم چای می ‌داد. من ديدم مرتّب لب ‌هايش از اول تا آخر می‌ جُنبد. بعد فهميدم ايشان در روز هزار مرتبه سورۀ قدر را می ‌خواند.

پيغمبر اکرم صلّی ‌الله ‌علیه ‌و‌آله ‌وسلم درس قرآن یاد می‌دادند و می‌ فرمودند: بايد اينها را حفظ کنيد. معنای تحت ‌اللفظی را بیان می کردند و بعد امتحان می‌ گرفتند. اگر از امتحان خوب درمی‌ آمدند در آيات بعد می ‌رفتند. لذا همه حافظ قرآن شده بودند.

* هفتصد شهیدِ حافظ قرآنی که سواد الفبا نداشتند!

جنگی واقع شد و زن و شوهر بی ‌ادبی ادعای پيغمبری کردند. در اين جنگ هفتصد تن از حافظان قرآن شهيد شدند. شايد سواد الفبا نداشتند، اما حافظ قرآن بودند. در حال کار و در راه رفتن، قرآن می ‌خواندند. قرآن اين را می‌ خواهد.

این آيه را مرتب تکرار کنيد که خدا می فرماید: «عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى‏ وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ»؛ بعد هم برای خودتان معنا کنيد که خدا گفته هرکاری داری و هر حالتی هستي،‌ ولو مريض، ولو در جبهۀ جنگ هستي، تا می ‌توانی قرآن بخوان.

پيغمبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و‌آله ‌وسلم و ائمۀ ‌طاهرين سلام ‌الله‌ علیهم ثواب زیادی بر خواندن قرآن ذکر کرده اند. اين ثواب ها استحقاقی نيست، بلکه تفضلی، ترغيبی و تحريصی است. اين ثواب را می ‌دهند برای اينکه مردم قرآن ‌خوان شوند، بيکار نباشند، زيرا بيکاری زشت و بد است.

اين رابطۀ‌ اول انسان با قرآن است و کسی که اين رابطه را نداشته باشد، دلش سياه می ‌شود. کسی که قرآن در دل او رسوخ نکرده باشد، خدا به او ترحّم ندارد. دل انسان بايد نورانی باشد.

قرآن می ‌فرماید: نور دل انسان، قرآن است: «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ» [3] قطعاً براى شما از جانب خدا روشنايى و كتابى روشنگر آمده است.

یا در جای دیگر می فرماید: «يَهْدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ» [4] خدا هر كه را از خشنودى او پيروى كند، به وسيله آن [كتاب‏] به راه ‏هاى سلامت رهنمون مى ‏شود.

قرآن راه‌ های سلامتی را نشان می ‌دهد. حضرت امام (ره) دربارۀ اين آيۀ شريفه می ‌فرمود: آدم نمی ‌فهمد اين راه ‌های سلامتی چيست؟ برای اينکه اگر اسلام عزيز و اگر راه مستقيم باشد، پس اين سُبُل سلام چيست؟!.

در سالیان گذشته رسم بود که حتماً صبح ها در خانه قرآن می ‌خواندند. ما طلبه ها اينطور بوديم که قبل از اينکه وارد مطالعه شويم، يک حزب يا نيم جزء قرآن می ‌خوانديم برای اينکه ذهن ما باز شود. قرآن ذهن را باز می‌ کند و نورانيت می دهد.

اگر انسان به راستی اُنس با قرآن داشته باشد، مشکلاتش حل می ‌شود. خدا وعده داده است از راهی که گمان نداريم، مشکل ‌ها حل شود: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً»[5]

«و هر كس از خدا پروا كند، [خدا] براى او راه بيرون ‏شدنى قرار مى‏ دهد.  و از جايى كه حسابش را نمى ‏كند، به او روزى مى ‏رساند، و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است. خدا فرمانش را به انجام ‏رساننده است. به راستى خدا براى هر چيزى اندازه ‏اى مقرّر كرده است.

* دارا بودن مرحوم شیخ نخودکی اصفهانی از طیّ الارض و طیّ اللسان

شاگرد مرحوم شیخ نخودکی اصفهانی به من می ‌گفت: ايشان طی ‌اللسان داشت. شب ‌های جمعه به حرم می ‌رفت و بعد از خواندن نماز مغرب و عشا و زيارت به خانه برمی‌ گشت. این مرد عارف، طیّ ‌الارض و طیّ ‌اللسان داشت. از نخودک به حرم مطهر می ‌رفت؛ نصف قرآن را در راه رفتن و نصف قرآن را در راه برگشت می‌ خواند.

بزرگی در اصفهان بود که بیش از نود سال داشت، اما چشم ‌هايش خيلی تيزبين و روشن بود و چشمی جوان داشت. به او گفتند چه کار کرديد که چنین چشم‌ هایی داريد؟ گفت: نامحرم نديدم و قرآن هم زياد خواندم. 

پاورقی

[1]. المزمل، 20: «پس بر شما ببخشود، [اينك‏] هر چه از قرآن ميسّر مى ‏شود بخوانيد.»

[2]. المزمل، 20: «[خدا] مى‏ داند كه به زودى در ميانتان بيمارانى خواهند بود.»

[3]. المائده، 15.

[4]. المائده، 16.

[5]. الطلاق، 2و3.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha