دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
علیرضا صدرا

حوزه/ اگر حکمت، عرف اجتماع و مردم بوده و تخریب، جریان و حزب‌بازی در کار نباشد، می‌تواند انقلاب را حفظ کند؛ البته دینی که در بطن آن حکمت وجود دارد؛ زیرا از دل دین بدون حکمت تکفیر بیرون می‌آید

به گزارش خبرگزاری «حوزه» ، علیرضا صدرا، استاد دانشگاه تهران، امروز در همایش حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی در مجمع عالی حکمت در قم، انقلاب اسلامی ایران را انقلابی فاطمی دانست و گفت: انقلاب اسلامی در واقع انقلاب فاطمی است و تلاقی سالروز پیروزی انقلاب با ایام فاطمیه معنادار است؛ زیرا امام، نظامی اسلامی را بنیان نهاد که آرزوی دیرین حکما و فلاسفه اسلامی بوده است.

وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی بر بنیاد حکمت متعالیه استوار است، اظهار کرد: به عبارت دیگر می‌توان گفت علت موجبه انقلاب، حکمت متعالیه و امام و مردمی است که پیرو او بوده‌اند.

صدرا با بیان این که رهبری امام از راهبردی منشأ می‌گیرد که هم حکمی و هم متعالی است، تصریح کرد: انقلاب اسلامی حکمت حکومت را به حاکمیت حکمت تبدیل کرده؛ کما اینکه در ظاهر آن شاخصه‌های آزادی، استقلال و ... را دارد؛ ولی امام، حکومتی بر اساس حکمت بنیان نهاده است.

استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: حکمت اساسا متعالی است و حکمت غیرمتعالی نداریم، آنچه نامتعالی است حکمت ظنی و تفلسف از سوفیسم است و اگر حکمت حقیقی باشد حتما متعالی است و سیر آن نیز متکامل بوده و حکمت صدرایی در دوره کنونی متکامل‌ترین وجه حکمت است که وارد اندیشه امام خمینی(ره) شده و در پیدایش انقلاب اسلامی نقش بنیادی داشته است.

صدرا تصریح کرد: ممکن است بگوییم امام اسلام را آورده، ولی باید ببینیم کدام قرائت از اسلام مراد ما هست؟ زیرا الان وهابیت بیشتر از ما مدعی اسلام است و ما را تکفیر می‎‌کنند؛ اما توحیدی که تعقل و حکمت در بنیاد خود ندارد و در کنار آن حکمت و امام نباشد قرآن بر سر نیزه خواهد رفت؛ بنابراین قرائتی از اسلام معتبر است که امام خمینی نماد آن است و در نظام اسلامی ایران شکل گرفته است.

وی افزود: ایزوتسو از اندیشمندان ژاپنی و قرآن‌پژوه، حرف جالبی زده و می‌گوید که امام به عنوان نماینده شیعه، شأن اولش، عرفانی است؛ شأن دوم ایشان، علمی و شأن سومش مدیر اجرایی و خلیفه است؛ یعنی قرائت عرفانی صرف از امامت شیعه تمام شده و قرائت اجرایی در حال حاکمیت است پس بحث ما از اسلام، قرائتی است که نواندیشان شیعه در برابر اخباری‌گری بیان کرده و امام با این قرائت، توانسته انقلاب را ایجاد کند.

این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: خواجه نصیرالدین طوسی نه تنها کلام را با فلسفه تقریب کرد(برهانی کرد) مشا را نیز به اشراق تقریب نموده و عقل را به دل تقریب کرد؛ وی حکمت نظری را به عملی نزدیک و حکمت را به حکومت تقریب نمود؛ ولی توانست با همین مدل توحش مغولی را به تمدن مغولی مبدل نماید؛ خواجه نصیر و امام راحل چنین بنایی داشتند؛ اما تفاوت امام این است که ایشان موسس نظام بودند.

وی گفت: جز امام و خواجه نصیر طوسی در طول تاریخ نداریم که هم حکیم و هم حاکم باشند، البته امام(ره)، موسس بوده، ولی خواجه نصیر موسس نبوده؛ امام می‌فرماید آنچه خواجه را خواجه کرد، سیاست او بود که مبنای آن همان حکمت اسلامی است و توانست توحش مغول را به تمدن مغول تبدیل کند و امام(ره) نیز توحش غربی را به جریان فکری تمدن ایرانی اسلامی تبدیل کرد که البته در بُعد عملی نیازمند تلاش و تداوم این راه است.

صدرا عنوان کرد: اگر حکمت، عرف اجتماع و مردم بوده و تخریب، جریان و حزب‌بازی در کار نباشد، می‌تواند انقلاب را حفظ کند؛ البته دینی که در بطن آن حکمت وجود دارد؛ زیرا از دل دین بدون حکمت تکفیر بیرون می‌آید.

وی افزود: خواجه نصیر معتقد است اگر حکمت آسیب ببیند، دین ضعیف و ذلیل می‌شود و اگر حکمت رفت، زیبایی و قدرت و ریح نظام از بین می‌رود و ادامه می‌دهد که نعمت به نقمت تبدیل می‌شود.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: امروز دنیا در معرض خطر عوام‌سالاری و سرمایه‌سالاری است، در حالی که در نظام اسلامی، مردم‌سالاری با رهبری حکیم وجود دارد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha