به گزارش خبرگزاری «حوزه» ، علیرضا صدرا، استاد دانشگاه تهران، امروز در همایش حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی در مجمع عالی حکمت در قم، انقلاب اسلامی ایران را انقلابی فاطمی دانست و گفت: انقلاب اسلامی در واقع انقلاب فاطمی است و تلاقی سالروز پیروزی انقلاب با ایام فاطمیه معنادار است؛ زیرا امام، نظامی اسلامی را بنیان نهاد که آرزوی دیرین حکما و فلاسفه اسلامی بوده است.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی بر بنیاد حکمت متعالیه استوار است، اظهار کرد: به عبارت دیگر میتوان گفت علت موجبه انقلاب، حکمت متعالیه و امام و مردمی است که پیرو او بودهاند.
صدرا با بیان این که رهبری امام از راهبردی منشأ میگیرد که هم حکمی و هم متعالی است، تصریح کرد: انقلاب اسلامی حکمت حکومت را به حاکمیت حکمت تبدیل کرده؛ کما اینکه در ظاهر آن شاخصههای آزادی، استقلال و ... را دارد؛ ولی امام، حکومتی بر اساس حکمت بنیان نهاده است.
استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: حکمت اساسا متعالی است و حکمت غیرمتعالی نداریم، آنچه نامتعالی است حکمت ظنی و تفلسف از سوفیسم است و اگر حکمت حقیقی باشد حتما متعالی است و سیر آن نیز متکامل بوده و حکمت صدرایی در دوره کنونی متکاملترین وجه حکمت است که وارد اندیشه امام خمینی(ره) شده و در پیدایش انقلاب اسلامی نقش بنیادی داشته است.
صدرا تصریح کرد: ممکن است بگوییم امام اسلام را آورده، ولی باید ببینیم کدام قرائت از اسلام مراد ما هست؟ زیرا الان وهابیت بیشتر از ما مدعی اسلام است و ما را تکفیر میکنند؛ اما توحیدی که تعقل و حکمت در بنیاد خود ندارد و در کنار آن حکمت و امام نباشد قرآن بر سر نیزه خواهد رفت؛ بنابراین قرائتی از اسلام معتبر است که امام خمینی نماد آن است و در نظام اسلامی ایران شکل گرفته است.
وی افزود: ایزوتسو از اندیشمندان ژاپنی و قرآنپژوه، حرف جالبی زده و میگوید که امام به عنوان نماینده شیعه، شأن اولش، عرفانی است؛ شأن دوم ایشان، علمی و شأن سومش مدیر اجرایی و خلیفه است؛ یعنی قرائت عرفانی صرف از امامت شیعه تمام شده و قرائت اجرایی در حال حاکمیت است پس بحث ما از اسلام، قرائتی است که نواندیشان شیعه در برابر اخباریگری بیان کرده و امام با این قرائت، توانسته انقلاب را ایجاد کند.
این استاد دانشگاه تهران بیان کرد: خواجه نصیرالدین طوسی نه تنها کلام را با فلسفه تقریب کرد(برهانی کرد) مشا را نیز به اشراق تقریب نموده و عقل را به دل تقریب کرد؛ وی حکمت نظری را به عملی نزدیک و حکمت را به حکومت تقریب نمود؛ ولی توانست با همین مدل توحش مغولی را به تمدن مغولی مبدل نماید؛ خواجه نصیر و امام راحل چنین بنایی داشتند؛ اما تفاوت امام این است که ایشان موسس نظام بودند.
وی گفت: جز امام و خواجه نصیر طوسی در طول تاریخ نداریم که هم حکیم و هم حاکم باشند، البته امام(ره)، موسس بوده، ولی خواجه نصیر موسس نبوده؛ امام میفرماید آنچه خواجه را خواجه کرد، سیاست او بود که مبنای آن همان حکمت اسلامی است و توانست توحش مغول را به تمدن مغول تبدیل کند و امام(ره) نیز توحش غربی را به جریان فکری تمدن ایرانی اسلامی تبدیل کرد که البته در بُعد عملی نیازمند تلاش و تداوم این راه است.
صدرا عنوان کرد: اگر حکمت، عرف اجتماع و مردم بوده و تخریب، جریان و حزببازی در کار نباشد، میتواند انقلاب را حفظ کند؛ البته دینی که در بطن آن حکمت وجود دارد؛ زیرا از دل دین بدون حکمت تکفیر بیرون میآید.
وی افزود: خواجه نصیر معتقد است اگر حکمت آسیب ببیند، دین ضعیف و ذلیل میشود و اگر حکمت رفت، زیبایی و قدرت و ریح نظام از بین میرود و ادامه میدهد که نعمت به نقمت تبدیل میشود.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: امروز دنیا در معرض خطر عوامسالاری و سرمایهسالاری است، در حالی که در نظام اسلامی، مردمسالاری با رهبری حکیم وجود دارد.