به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، غلامرضا جمشیدیها شامگاه چهارشنبه در نشست علمی نسبت تمدن نوین اسلامی با امر ظهور در سالن 313 مسجد مقدس جمکران اظهارداشت: آن چیزی که جامعه ما را متحول کرد وجود فرهنگ دینی در حوزه های مختلف است و اگر هم بخواهیم از این مشکلاتی که در حال حاضر جامعه با آن درگیر است دور شویم باید به اصول بازگردیم.
وی افزود: انقلاب اسلامی، دین را از امورِ صرفا شخصی و یک عقیده ای که در ذهن باشد به صحنه اجتماع آورد؛ بنابراین نقشی که انقلاب داشت این بود که دین را دوباره احیا کرد، اگر جغرافیای سیاسی بعد و قبل از انقلاب را مقایسه کنید می بینید که جغرافیای سیاسی، نظامی و فرهنگی که ما در آن زندگی می کنیم بسیار متفاوت شده است. به عنوان مثال در حوزه سیاست دو ابرقدرت بودند که هر تصمیمی که می خواستند می گرفتند و ایران جایی در این مجموعه نداشت مگر اینکه به یکی از دو قدرت چپ یا راست متصل باشد.
دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران ادامه داد: انقلاب اسلامی این فضا را عوض کرد و به هر حال جامعه جهانی نمی تواند ایران را در معادلات نادیده بگیرند؛ بنابراین جغرافیای نظامی که عوض شد جغرافیای سیاسی و به تبع آن جغرافیای علمی هم به یک معنا عوض شد. همین که ایران این امکان را دارد که صنایع نظامی خود را مدیریت کند به این معناست که جغرافیای علمی ایران عوض شده است و این به برکت انقلاب اسلامی ایران است، چون دانشجوی نظام قبلی و مدیر نظام جدید هستم و هم جنگ و هم انقلاب را درک کردم و معتقدم باید به اصولی که امام خمینی(ره) مطرح کرده و رهبری هم روی آن تاکید دارند پایبند بود تا بتوانیم راه انقلاب را ادامه دهیم.
وی با بیان اینکه برای زمینه سازی ظهور باید دو واژه را معرفی و تببین نمود، اظهارداشت: واژه « دولت » و « تمدن » دو واژه ای هستندکه در امتداد یکدیگر آمده اند یعنی اگر دولت اسلامی شکل نگیرد به دنبال آن تمدن اسلامی و نظام اسلامی شکل نخواهد گرفت.
جمشیدیها ادامه داد: این دو واژه رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند که نمی توان از آن غافل شد. در جامعه پیش از انقلاب اگر شما سواد هم داشتید نمی توانستید کاری انجام دهید شاید نظام سیاسی هم موافق این کار نبود ولی مهمتر از آن نظام سیاسی، فضای فرهنگی حاکم در جامعه بود اما با تغییر نظام سیاسی این فضای فرهنگی هم عوض شد همانطور که امام(ره) نیز گفت "ما می توانیم" یعنی ما دائم این جمله را با خودمان تمرین کردیم که ما می توانیم، ما برابر با بقیه مردم دنیا هستیم و به لحاظ نظری هیچ فرقی بین ما و دیگر مردم جهان وجود ندارد.
وی افزود: طبق نظریات فطرت خداوند یک نوع انسان بیشتر نیافریده است حضرت آدم یک نمونه ویژه انسان است و ما همه از نسل آدم هستیم و فرقی نمی کند از چه نژادی باشیم، در چه منطقه زندگی و چه نوع مذهبی داشته باشیم خداوند به همه استعداد یادگیری داده است. بنابراین اروپا دیگر نمی تواند ادعا کند که فقط آنها می توانند متخصص شوند. این فضای فرهنگی که با انقلاب عوض شد با این اصل شروع شد که اگر این تغییر فرهنگی انجام نمی شد اصلا انقلابی صورت نمی گرفت، یعنی باید مردمی که به خیابان ها می آمدند به این باور می رسیدند که می توانند این نظام را تغییر دهند و دست از سرنوشت گرایی صرف که بعضی از مردم به آن معتقد بودند که امام زمان(عج) باید بیاید و همه چیز را تغییر دهد بردارند؛ اما آن کسی که انقلابی بود معتقد بود که بر اساس فرهنگ دینی می تواند جامعه را بسازد.
انتهای پیام 313/17
نظر شما