خبرگزاری «حوزه» - خراسان/ موضوع استعدادهای برتر و نخبگان و چگونگی مدیریت و استفاده از آن ها، یکی از مهم ترین مسائل، برای حرکت در جهت پیشرفت و تحول است و حوزه نیز در مسیر تحول و روزآمدی باید به این مهم توجه ویژه ای داشته باشد.
رهبر معظم انقلاب در مقاطع مختلف، بر اهمیت این مسئله تأکید داشتند که از آن جمله می توان به ابلاغ سیاست های کلی علم و فناوری در سال 93 اشاره کرد که در آن «شناسایی نخبگان، پرورش استعدادهای درخشان و حفظ و جذب سرمایه های انسانی»، را به عنوان یکی از راه های بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشم انداز و شکوفایی علمی مطرح کرده بودند. معظم له همچنین در دیدار اخیر خود با نخبگان علمی جوان، نخبگان را موتور محرکه حرکت نسل جوان به سمت معیارهای صحیح انقلابی گری معرفی کردند.
بر این اساس خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در مشهد پیرامون ظرفیت های نخبگانی حوزه، رسالت حوزه در عرصه نخبه پروری، نقش نخبگان و استعدادهای برتر حوزوی در تمدن سازی نوین اسلامی و ... با حجت الاسلام والمسلمين علی اکبر نوائی، معاون فرهنگی اجتماعی و مسئول دفتر نخبگان و استعدادهای برتر حوزه علميه خراسان به گفت و گو نشسته که حاصل آن در ادامه می آید.
به عنوان اولین سئوال، بفرمایید تلاش در راه کسب علم و علی الخصوص علوم دینی چه اهمیتی دارد؟
مجاهده و تلاش در راه خداوند عرصه های مختلفی را شامل می شود؛ همچون عرصه فعالیت های نظامی و تسلیحاتی و عرصه های علمی. اگر بخواهیم اهمیت جهاد نظامی و جهاد علمی را در بقای یک کشور، ملت، جامعه، آرمان و یا دین با هم مقایسه کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که جهاد در میدان علم و دانش، خصوصاً دانش های الهی و دانش های دینی اهمیت بسیار بالاتری دارد؛ دلیل این امر ایجاد زیرساخت هایی برای پرورش نیروهای مجاهد در عرصه های مختلف و از جمله در عرصه جهاد نظامی و تسلیحاتی است.
در روایات آمده است که «مداد العلماء افضل من دماء الشهدا»؛ خداوند مداد و نوشته عالمان را بر خون شهدا برتری داده است؛ چراکه این عالمان هستند که مجاهدان راه حق را از نظر فکر و آرمان جهت می دهند. بنابراین در عرصه جهاد علمی فضیلتی وجود دارد که در هیچ عرصه ای این فضیلت را نمی توان دید. قرآن کریم نیز می فرماید: «هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون». یا در جایی دیگر قرآن عالمان را بر دیگران از جهاتی برتری می دهد؛ « يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (مجادله/11)».
اساساً هدف دین پرورش انسان های صالح و فضیلت یافته و به کمال رسیده است، لذا برای رسیدن به این هدف در سطح عالی و کلان، فرصتی برای برخی از افراد ایجاد می شود که با تحصیل علم و دانش، زمینه پرورش دادن سایر همنوعان خود را از لحاظ عقیدتی و فکری نيز فراهم آورند.
قرآن کریم در این رابطه بیان می کند: «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ(توبه/122)»؛ قرآن از افرادی که توانایی کوچ کردن به سایر مناطق برای دریافت علوم دینی را دارند، می خواهد که هم چون مجاهدان راه خدا، ترک خانه و کاشانه کنند. این آیه در زمره آیات جهاد قرار می گیرد. افرادی که در دین تفقه می کنند می توانند جامعه را به مرحله رشد و تعالی برسانند و انذار کنند. خداوند مي فرمايد: سزاوار نيست كه همگان به سوي جهاد نظامي حركت كنند، چرا از هر جمعيتي، گروهي كوچ نمي كنند كه در پي آگاهي و فهم دين باشند تا هنگام بازگشت، قوم خود را بيم دهند و در آنها پرهيز از گناهان ايجاد کنند.
جایگاه نخبگان علمی در رشد و تعالی جامعه انسانی را چگونه ارزیابی می کنید؟
بنابر آنچه بيان شد، باید در نهاد دین تشکیلاتی شکل بگیرد که وظیفه و رسالت خود را کسب نخبگی و تخصص بداند؛ یعنی افرادی که علاوه بر علاقه و ایمان، استعداد کافی را هم دارند، باید در این راه قدم بگذارند و با فرا گرفتن علوم دینی، وظیفه ایجاد بیم و انذار در جامعه را بر دوش بکشند، چراکه نخبگی لازمه انذار مردم است. بر این اساس اسلام به طبقه ای از علم اندوزان، یعنی افرادی که در پی فراگیری علوم دینی هستند همین نگاه را دارد و می خواهد که آن ها به مرحله نخبگی برسند، چراکه بدون پختگی و رسیدن به سطح قابل قبولی از علم و دانش نمی توان مسئولیت خطیری چون انذار جامعه را بر عهده گرفت.
اگر در مورد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) تحقیق کنید، میبیند که تمامی آن ها قبل از قبول مسئوليت بزرگ نبوت، رسالت و رهبري، به اوج نخبگي و نهايت پختگي و كمال رسيدند. هم چنین در سطحی پایین تر اگر زندگی علمای اسلام را هم بررسی کنید، تلاش و مجاهدت ایشان در رسیدن به نخبگی برای اصلاح و انذار جامعه کاملاً مشهود است.
با مطالعه تاریخ اسلام با افرادی مواجه می شویم که حقیقتاً در زمان خود نخبه و برتر بودند. افرادی همچون شیخ طوسی، شیخ مفید، خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلّی، شهید اول، شهید ثانی، مرحوم نراقی، شیخ انصاری، آخوند خراسانی و انبوهی دیگر از علماء که به عنوان نخبگان علمی و دینی مطرح بوده اند.
مقام معظم رهبری بر روی شناسایی و پرورش نخبگان و کمک به آن ها در طی مراحل علمی تمرکز و اصرار دارند و در یکی از جلسات اخیر نیز تأکید فرمودند که به صورت همه جانبه از بحث نخبگی و نخبگان دفاع می کنند.
البته در بازه ای از تاریخ، بحث نخبه و نخبه پروری در میان عالمان دینی دچار اشکال شد و آن دوره استیلای استعمار و حکومت های استبدادی بود که ابداً توجهی به عالمان دینی نمی شد. در دوره حاکمیت انگلستان و آمریکا بر شاه و مقدرات کشور ما، حتی با این مسئله مخالفت و مبارزه می شد و اجازه نمی دادند که مسئله نخبه پروری در حوزه های علمیه و در كلان جامعه و دانشگاه ها تحقق پیدا کند. اما به برکت پیروزی انقلاب اسلامی، حرکت علمی کشور و در کنار آن موضوع نخبه پروری هم شروع شد.
جایگاه نخبگان حوزوی و غیرحوزوی در حرکت انقلاب اسلامی به سمت تمدن نوین اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
منظور ما از بیان موضوع نخبه پروری در حوزه های علمیه این نیست که آن را در حوزه علمیه محصور کنیم؛ بلکه یک جامعه رشید، بالغ و تمدن ساز باید در تمام عرصه ها از فیزیک و شیمی گرفته تا صنعت و تکنولوژی نخبه پرور باشد.
ما به عنوان یک کشور مستقل نیاز داریم که در تمامی زمینه ها نخبه داشته باشیم و نخبه پرورش دهیم. اما نکته اساسی این است که نخبگان دینی در جامعه نقشی بسیار حیاتی و مهم تر از سایر نخبگان کشور دارند. فضائل اخلاقي، شریعت، فقه و اصول، کلام، فلسفه و عرفان، جامعه شناسی و انسان شناسی و روان شناسی دینی و اقتصاد دینی رشته هایی هستند که لزوم وجود نخبه در آن ها بسیار بالاتر از سایر رشته ها است. فضای نخبگانی حوزه علمیه و دانشگاه نباید از یکدیگر جدا باشد، بلکه بنا به اصل وحدت حوزه و دانشگاه، باید ارتباط تنگاتنگی با هم داشته باشند تا حرکت جامعه به سمت تمدن اسلامی را تسریع ببخشند و حوزه علمیه وظیفه دارد اهرم های این وحدت و این پیشرفت را فراهم کند.
به نظر شما چه افرادی می توانند در دایره نخبگانی حوزه علمیه قرار بگیرند؟
یکی از مهم ترین مسائل در زمینه شناسایی و مدیریت نخبگان حوزوی این است که نباید محدوده نخبگانی را آن قدر کوچک تعریف کنیم که عده محدودی در آن قرار بگیرند و نه این که دایره شمول نخبگی را آن قدر بزرگ در نظر بگیریم که استعدادهای معمولی هم در جمع نخبگان دیده شوند. بنابراین باید در این مسئله کاملاً دقیق و حساب شده عمل کرد. همان طور که در آیه 29 سوره اسراء آمده است «وَ لَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَ لَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا»؛ اگر ما دست خود را خیلی باز بگیریم و یا خیلی بسته عمل کنیم، در هر دو صورت خسارت زده خواهیم شد، بلکه باید یک حد معقول را ملاک قرار دهیم و در اصطلاح باید نخبگی را بازتعریف کنیم.
به نظر من تعداد نخبگان حوزوی در سطح مشهد، استان و کشور بیش از آن چیزی است که اعلام می شود و باید دایره نخبگانی کشور را وسیع تر کرد تا استعدادهای بالقوه شناسایی و راهنمایی و جهت دهي تخصصي شوند و به مقولاتي همچون نظريه پردازي، تمدن سازي نوين اسلامي، پاسخگويي به شبهات و نيازهاي حكومتي، ديني و اجتماعي بپردازند.
حوزه علمیه خراسان چه برنامه هایی برای شناسایی و پرورش نخبگان و استعدادهای برتر دارد؟
مهم ترین نکته در مدیریت استعدادهای برتر شناسایی دقیق آنهاست؛ یعنی باید از روش های علمی برای استعدادسنجی و استعدادیابی استفاده کنیم. همچنین یکی از راهبردهای ما باید این باشد که استعدادهای برتر را در عرصه های دانشی دینی جهت بدهیم.
باور من این است که ما یک مدرسه عالی استعدادهای درخشان در حوزه علمیه نیاز داریم؛ یعنی باید فضایی ایجاد شود که استعدادهای برتر در رشته های مختلف علوم حوزوی گرد هم بیایند و با یک برنامه ریزی دقیق، فعالیت ها و مطالعات آن ها جهت داده شود. این آرمان بلندی است که مد نظر من می باشد و هدف از ایجاد چنین مرکزی شکوفا کردن استعدادهای برتر حوزه علمیه، نخبه پروري، تربيت متخصصان ديني و ... است.
اما در حوزه نخبگان، همان موضوع بازتعریف نخبگی اهمیت بسیار بالایی دارد و این که ما در قدم اول بتوانیم نخبه را در هر رشته ای به صورت صحیح تعریف کنیم.
با توجه به بزرگان و نخبگان کم نظیری که حوزه علمیه در گذشته به جامعه اسلامی معرفی کرده است، آیا حوزه امروز چنین ظرفیت هایی را در خود می بیند؟
به طور قطع، استعدادهایی که امروز در حوزه علمیه حضور دارند بیشتر از استعدادهای سابق هستند؛ چرا که امروز ظرفیت بروز و ظهور استعدادها و امکان جهت دهی علائق افراد وجود دارد. افرادی که سابقاً در حوزه علمیه به عنوان نخبه و استعداد برتر معرفی می شدند با سعی و تلاش فراوان و در نبود امکانات، با انگیزه ها و برنامه شخصی مجاهده و تلاش می کردند، اما امروز زمینه برای بروز استعدادها و رسیدن به سطح نخبگی بیشتر فراهم است.
سخن پایانی...
امیدوارم بتوانیم با برنامه ریزی دقیق گامی در جهت ایجاد تحول در حوزه علمیه خراسان برداریم و با توجه به والايي فكر و انديشه مدير حوزه و دبير انديشمند و اعضاي فرهيخته و وارسته شوراي عالي، اين گام هاي بلند به حول و قوه الهي، به خوبي سرعت و سهولت برداشته خواهد شد.
به اميد روزي كه بتوانيم استعدادهاي برتر را به صورت تخصصي جهت بدهيم و از ميان آنان نخبگاني وارسته به بنياد نخبگان حوزوي تحويل داده و بستر رشد و تحول را در حوزه علميه فراهم آوريم.
انتهای پیام
نظر شما