سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ |۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 5, 2024
سیده نفیسه خانون

حوزه/ این روزها خیابان های قاهره، لبریز است از شوق و سرور، مردمانش همه در شادی و شور، می روند از رَه دور، به تماشای همان جا که بُوَد مضجع نور. آری، قاهره را می گویم. این روزهایش پُر است از وجد و نشاط که در میلاد بانویی از بانوان اهل البیت علیهم السلام سر از پا نمی شناسند، و فوج فوج به زیارت مضجع نورانی حضرتش می آیند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، این روزها خیابان های قاهره، لبریز است از شوق و سرور، مردمانش همه در شادی و شور، می روند از رَه دور، به تماشای همان جا که بُوَد مضجع نور.

آری، قاهره را می گویم. این روزهایش پُر است از وجد و نشاط که در میلاد بانویی از بانوان اهل البیت علیهم السلام سر از پا نمی شناسند، و فوج فوج به زیارت مضجع نورانی حضرتش می آیند، طعام های لذیذ طبخ می کنند، و به همراه نوشیدنی های گوارا، توزیع می نمایند. اطراف این مکان مقدّس، مفروش به فرش های قیمتی، و آذین به چراغ های رنگارنگ شده است؛ جمعی از مردم در کُنجی نشسته اند و مشغول ابتهال خوانی و اناشید و سرودهای زیبا، جمعی دیگر مشغول اطعام و پذیرائی، جمعی دیگر به نماز و دعا و مناجات با خدای خویش مشغول، و مردمانی دیگر به مضجع آن حضرت متوسّل شده اند تا این وجیهه عابده را نزد پروردگار، شفیعِ حلّ مشکلات و دفع بلایا و بیماری هایشان نمایند، چرا که او در میان مصریان، به بانوی مستجاب الدّعوة اشتهار دارد.

بلی، این ایّام مصادف است با سالروز ولادت حضرت سیده نفیسه علیهاالسلام، و این شور و نشاط دوستداران اهل البیت علیهم السلام به همین خاطر است.

سیّده نفیسه در مثل همین ایّام، در سال 145، در مکّه متولّد شد. با توجه به اینکه ایشان از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام بود در دامان خاندان رسالت علیهم السلام تربیت یافت، و شهره ی آفاق در عبادت و زهد و تقوا گردید.

وقتی که سیّده نفیسه به سن پانزده سالگی رسید، اسحاق مؤتمن فرزند حضرت امام جعفر صادق علیه السلام - که از اخیار و صلحا بوده است- از او خواستگاری نموده، و با هم ازدواج کردند.

در سال 193 هـ.ق، نفیسه خاتون علیهاالسلام پس از سال ها تحمّل رنج و زحمتی که خلفای جور بر اهل البیت علیهم السلام وارد کردند، راهی سرزمین قدس و سپس مصر گردید، و به علّت نفوذ کم عباسیان در آنجا، قصد اقامت نمود که مورد استقبال بسیار مردم مصر قرار گرفت، و سال های سال، ملجأ و مورد مراجعه دوستداران خاندان پیامبر علیهم السلام قرار داشت، و مردم، شاکر نعمت وجود ایشان بودند، در حدّی که وقتی پس از سال ها، ایشان قصد عزیمت از آنجا به حجاز را کردند، مردم مصر با اصرار، مانع این کار شدند که داستانش بسیار خواندنی و فرح بخش است.

به برکت سیده نفیسه، آب نیل افزایش یافت

سیّده نفیسه، روزهای مبارک عمرش را روزه دار بود، و مشغول ذکر و دعا، و شب ها را به تهجّد و راز و نیاز با معبود خویش به سر می کرد. وی حافظ کلّ قرآن بود، سی مرتبه به حجّ - که بیشترش با پای پیاده بود- مشرّف شد، قبری برای خود حفر کرده بود که شش هزار مرتبه قرآن را در آن ختم نموده، و دارای کرامات بسیار و مشهوری بود که ذکر آنها، هرگز در این مختصر نمی گنجد، که برای تبرّک و تیمّن، دو نمونه کوتاه از آن را ذکر می کنیم:

«از آن جمله این که حکایت کرده‌اند که وقتی در زمان سیّده نفیسه، از آب نیل کاسته شد، مردم به خدمت او رفتند و خواستار شدند تا مشکل حلّ شود. آن حضرت، مقنعه خود را به ایشان داد تا آن را در دریا بیفکنند، و به برکت آن، عنایتی از طرف خداوند تبارک و تعالی شود.

اهالی مصر نیز به فرموده نفیسه خاتون، آن را به رود نیل انداختند که از برکتش، آب نیل افزایش یافت، و بالا آمد و باعث سرور و شادمانی اهالی مصر شد.

یا اینکه حکایت می کنند: آن حضرت، وقتی پیرزنی از شدّت فقر، متاعش را برای فروش می برد و پرنده ای از آسمان آن را ربود، وقتی پیرزن به ایشان مراجعه می کند، آن حضرت دعایی برای حلّ مشکل پیرزن نمودند. بعد از لحظاتی، قومی وارد شده و گفتند: ما در حال غرق شدن بودیم که پرنده ای دستمال و شئ داخل آن را روی ما انداخت و به واسطه آن توانستیم نجات پیدا کنیم، و حال برای قدردانی 500 دینار خدمت شما آورده ایم. آن حضرت پول را به آن پیرزن داد.»

بالأخره آن حضرت که سال ها در عبادت و زهد و روزه و تهجّد، عمر شریفش را سپری کرد، در آخرین روز عمرشان در حال احتضار، هنگامی که از او خواستند روزه اش را افطار کند، افطار ننمود و فرمود: سالیان سال روزه گرفته ام تا در حال روزه داری خدای خویش را ملاقات کنم، و شما می گویید افطار کن! سپس شروع به تلاوت قرآن سوره انعام نمود،  و وقتی که به آیه شریفه «لهم دار السّلام عند ربّهم» رسید، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

* محسن اکبری شاهرودی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha