به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام محمد داود محمدی از محققین حوزه درنشست علمی "قرآن پژوهی در غرب" با اشاره به گستره و اهداف مطالعات قرآن پژوهی غرب تصریح کرد: معرفی ابعاد مختلف مهمترین مراکز علمی قرآنپژوهی حوزه انگلیسیزبان غرب آگاهی هدف از برگزاری این چنین جلساتی آشنایی با نوع نگاه و زاویه دید قرآنپژوهان غربی نسبت به قرآن و موضوعات مرتبط با آن، تحلیل و نقد این رویکردها و بیان اشکالات و انحرافات آن؛ به عبارت دیگر تشخیص نقاط قوت و ضعف این فعالیتها به صورتی منظم و سازماندهی شده آراء دانشمندان غربی در خصوص قرآن و... می باشد.
وی در اد امه تصریح کرد: اینچنین فعالیتهایی موجب میشود نقد آثار غربیان در خصوص قرآن از حالت فردی خارجشده و تبدیل به یک جریان قوی و پویا شود. چرا که تاکنون نقد و تحلیل اینگونه آثار تنها به صورت فردی انجامشده است.
حجت الاسلام محمدی گفت: نوع نگاه و حوزههایی که قرآنپژوهان غربی بدان پرداختهاند، میتواند موضوعات تحقیق و افقهای جدید را فرا روی محققین و پژوهشگران اعم از جامعه المصطفی و دیگر مراکز قرآنی داخل بگشاید که این کار خود باعث کشف حقایق جدید از قرآن شده که به نوبهی خود اعجاز و هدایتگریهای قرآن را نتیجه خواهد داد.
این محقق حوزوی در ادامه با اشاره به پیشینه مطالعات قرآن پژوهی در غرب خاطرنشان ساخت:غرب که قرنها دوران خاموشی و تاریکی خود را میگذراند، در قرن سیزدهم بیدار و شاهد پیشرفتهای علمی و فرهنگی خیره کننده مسلمانان شده بود؛ از این رو، از قرن 13 م. غربیان به ویژه پاپها و دستگاههای کلیسا و دولتهای غربی و مستشرقان آنها مصمّم شدند برای فراگیری دانش و تمدن مسلمانان و رشد علمی خود و پیریزی مقدمات علمی یک نهضت فرهنگی و یک تمدن جدید گامهایی بردارند که در این راستا ارتباط دانشمندان غربی با اسلام و قرآن مقارن جنگهای صلیبی شکل منسجمی به خود گرفت و چگونگی ارتباط و شناخت غربیان از قرآن تا حدودی دقیق در گزارشهای تاریخی بیان شده است
سخنران این نشست علمی با اشاره به پیشینه شکل گیری اولین ترجمه های قران کریم در طول تاریخ افزود:در قرن شانزدهم ماتین لوتر اظهار داشت که شناخت قرآن ضروری است نه برای تغیردادن عقیده مسلمانان، بلکه برای جلوگیری از ارتداد مسیحیان و همچنین از جنگهای صلیبی به بعد، اسقفها و مبلغان مسیحی با قرآن خصومت ویژهای از خود بروز دادهاند و با هدف خدشه وارد کردن براسلام و تغییر معنای قرآن کریم و واردکردن انواع شبه ها به قرآن به ترجمه قرآن مبادرت کردن.
حجت الاسلام محمدی با اشاره به پیشینه مطالعان قران پژوهی در دوره عصر جدید علمی ابراز داشت: پس از آغاز تحقيقات علمي در خصوص دين شناسي، تحقيقات بسياري درباره متن و تاريخ قرآن صورت پذيرفت، و اين روند همچنان ادامه دارد، چنانکه در جهان غرب مراکز علمي بزرگ و مهمي براي مطالعات اسلامي مخصوصاً در دانشگاههاي مهم، ، مانند «مرکز مطالعات اسلامي لندن»، «مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه آکسفورد»، «مرکز مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن»، «دانشگاه اسلامی روتردام» و..... بر پا گرديده است.
این محقق حوزوی در ادامه گفت: در اينگونه مراکز، گروهي از خاورشناسان و مستشرقين اسلام شناس به مطالعه و تحقيقات متعددي در موضوعاتي، مانند زبان، ادبيات، تاريخ و ديگر جنبههاي تمدن اسلامي و مسلمان پرداختهاند و علوم مختلف اسلامي همچون علوم قرآني، علوم حديث، سيره نبوي، زبان و علوم عربي، تاريخ ملل اسلامي، توسعه اسلام، تمدن اسلامي و سرچشمههاي آن و تأثير هر يك از اينها بر انديشه بشري را مورد بررسي قرار دادهاند.
وی تصریح کرد: از نکات متمایز قرآنپژوهی حوزه غرب و شرق این است که فضای قرآنپژوهشی در غرب غالباً با محوریت موسسه و مجموعه محور میباشد و فعالیتها به صورت گروهی و به نام مراکز میباشد. لذا برخلاف آنچه که غالباً در شرق که بر اساس مکتب فکری فرد قابلبیان است، در غرب به صورت مجموعهای مطرح و مورد تحقیق و بررسی میباشد.
این محقق حوزوی در ادامه با بیان چگونگی قرآن پژوهی در غرب ابراز داشت: مطالعات قرآنپژوهی در غرب طول عمر زیادی ندارد و هرچند مؤسسات و مراکز علمی سعی نمودهاند به صورت تخصصی به این موضوع بپردازند؛ اما حقیقت آن است که روح قرآنپژوهی در غرب به اندازه تعمیق و ژرفنگری شرق نرسیده است.
حجت الاسلام محمدی افزود: روح قرآن که بر خواسته از شرق بوده و در روح و کالبد فردی و اجتماعی جامعه مسلمانان رسوخ کرده قطعاً در غرب به این شدت نیست. لذا دانشمندان و محققان اسلامی همواره وظیفه اصلی تولید علم در این فضا را بر عهدهدارند.
حجت الاسلام محمدی، ابراز داشت: فضای مطالعات اسلامی در غرب را می توان در دو عرصه معرفی کرد که ابتدا به وسیله مسلمانان مهاجر در غرب ایجاد و مدیریت میشود، که این مراکز ابتدا جهت رفع نیازهای عمومی (مسایل شرعی و نیازهای فکری و ایدئولوژی) ایجاد شده بود، اما به تدریج با تغییر مقتضیات زمان و ایجاد رویکردهای جدید در راستای تعامل با مراکز علمی، این مراکز نیز فعالیتهای آموزشی و پژوهشی خود را به سمت و سوی فضای علمی-دانشگاهی سوق داده است، همچون «مرکز اسلامی انگلیس» که برای ساماندهی مسایل عمومی جامعه مسلمانان انگلیس در دسامبر 1995 تحت نظر «آیت الله محسن اراکی» تأسیسشده بود، اما بعد از سال 2010 رویکردهای جدیدی به خود را گرفته است. نیازها و خلاءهای فکری باعث شده است تا بخشهای پژوهشی و آموزشی مرکز در راستای پاسخگویی به تعاملات جدید ایجاد شوند.
وی حامیان و موسسین دیگر مؤسسات و مراکز علمی –پژوهشی موجود در غرب را غیرمسلمانان دانست و تصریح کرد: غیر مسلمانان در عرصه مطالعات اسلامی به صورت عام و مطالعات قرآنی و قرآنپژوهی به صورت اخص پرداختهاند. انگیزه و اهداف مؤسسات و مراکز علمی آنان ابتدا مباحث شرقشناسی میباشد و همچنین از دین به عنوان پدیده یاد می کنند، و به جهت تحقیق و پژوهش در مطالعات اسلامی دنبال ایجاد چالش می باشند و با فرض یافتن نقاط ضعف و ایجاد چالش جهت تضعیف و نفی شکل گرفته اند.