به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» حضرت آیتالله سبحانی صبح امروز 19 اسفندماه در پیش کنگره نکوداشت آیتاللهالعظمی بروجردی در مدرسه علمیه امام کاظم(ع) قم گفتند: سخن گفتن در خصوص مقامات رجال متناسب با بعد واحد زندگی است؛ مثلا اگر کسی بخواهد درخصوص نجاشی سخن بگوید، این کار آسان است، چون ایشان بعد واحدی دارد.
ایشان افزودند: لیکن در این میان شخصیتهایی هستند که دارای ابعاد مختلف می باشند؛ جمع کردن همه این ابعاد در یک جا مشکل است؛ شیخ مفید از نظر تاریخی، کلامی، فقاهت و نقل به حدی بزرگ است که نمیتوان در خصوص ایشان به راحتی سخن گفت، این عالم جلیل القدر شخصیتی چون سید مرتضی را پرورش داد که کتاب امالی ایشان پس از ده قرن محفوظ است.
معظم له اظهارکردند: آیتاللهالعظمی بروجردی از جمله بزرگانی است که در چند بعد مختلف، صاحب سبک و جایگاه بودند؛ هر بعد زندگی ایشان نیازمند کنکاش و بحث مجزا است.
حضرت آیتالله سبحانی گفتند: از نظر ادبی، ایشان استاد مسلم ادب بودند؛ در تمام درسی که خدمت ایشان حضور داشتیم، حتی یک بار نیز کلمهای را بر خلاف قواعد تکلم نمی کردند؛ اگر کسی نیز نامه و مکتوبی به ایشان می نوشت، مصر بودند که کسی در این مکاتبات مشکل ادبی نداشته باشد.
معظم له افزودند: ایشان نامههایی به شیخ الازهر نوشتند و مطالبی که در خصوص وضعیت هند و پاکستان بیان کردند، نشان می دهد که به ادب قدیم و جدید به خوبی احاطه داشتند.
ایشان اظهارکردند: در بعد کلامی و فلسفی، ایشان در حد بالایی بودند؛ بر اسفار و فلسفه و قواعد فلسفه کاملا مسلط بودند؛ هنگامی که در سال 1328 شمسی مطلق مقید را تدریس می کردند، تقسیم ماهیات لابشرط و ... را به شکلی بیان کردند، گویا کتب فلسفی را امروز مطالعه کردهاند.
حضرت آیتالله سبحانی گفتند: امام راحل در جلسات خصوصی از مقام فلسفی دو مرجع برای ما تعریف کردند، اول آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی و دوم آیت الله العظمی بروجردی بود؛ ایشان شاگرد آخوند کاشی و جهانگیر خان بودند؛ البته این مساله به این معنی نیست که ایشان همه آنچه در اسفار است را امضا کردهاند؛ آگاهی از مسایل فلسفی غیر از پذیرش تمام اموری است از غیر معصوم به ما رسیده است.
ایشان افزودند: آیت الله العظمی بروجردی در زمینه رجال نیز صاحب سبک بودند؛ پیش از ایشان کمتر شاهد اجتهاد درزمینه رجال بودند؛ ایشان بیان می فرمود، قضاوت ما در خصوص افراد باید به شکل اجتهادی باشد؛ به عنوان مثال علی بن ابراهیم تلامیذ و مشایخی دارد که این مساله نشان می دهد که وی در چه سطحی بوده است.
معظم له اظهارکردند: اگر انسان با حوصله ای رجال ایشان را به دقت نگاه کند در وهله اول نمی تواند بفهمد زیرا باید کلید رجال ایشان را بداند که همان اجتهاد است نه تقلید؛ فواید فراوانی در این سبک این عالم فقید وجود دارد که یکی از آنها مساله واسطه است؛ ایشان طبقات راویان را به خوبی بیان کردند تا این سیر مشخص شود.
حضرت آیتالله سبحانی گفتند: این سبک نه تنها درد را بیان میکند، بلکه درمان را نیز مشخص میکند؛ این مکتب باعث شد که ماهیت کامل و روشنی از راویان و طبقات آنها تدوین شود؛ رجال ایشان هنوز در دست طلاب و علما نیامده است که امیدواریم این کتاب به خوبی چاپ شود و کلید ایشان نیز در این خصوص بیان شود.
ایشان افزودند: ابتکاری که آیت الله العظمی بروجردی در رجال داشتند شیخ محمد اردبیلی هم داشته است، ولی با این جامعیت و تفصیل نبوده است؛ ولی نکته مهم این است که مرحوم بروجردی از شیوه کار شیخ محمد اردبیلی اطلاع نداشتند و بعدها متوجه این فعالیت شدند؛ آیت الله العظمی بروجردی با توجه به اینکه می دانستند که روش کار ایشان جامع تر از مرحوم اردبیلی بود، کتاب مرحوم اردبیلی را با مقدمه اش چاپ کردند، ولی کتاب خود را منتشر نکردند که نشان از خوش نفسی ایشان است.
معظم له اظهارکردند: مرحوم بروجردی بیش از 16 سال در حوزه علمیه قم تدریس فقه داشتند؛ ایشان مکتبی را در قم بوجود آوردند، البته نمیتوان گفت که این مکتب اصلا در قم نبود، ولی ایشان مکتب را به خوبی تکمیل کردند؛ معظم له به تاریخچه علوم علاقه مند بودند و این مسایل را به شکل تطبیقی برای طلاب بیان میکردند.
حضرت آیتالله سبحانی گفتند: ایشان غالبا بین دو فتوا مقایسه میکردند؛ برخی گفته اند که ایشان می فرمودند، فقه شیعه، حاشیه بر فقه اهل سنت است که اهل سنت مسایل را مطرح میکردند و فقهای شیعه نیز این مطالب را از اهل بیت(ع) می پرسیدند که بنده گمان نمیکنم ایشان چنین مطلبی بیان کرده باشند.
ایشان افزودند: مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی در مسایل مختلف اصول، ابتکارات خاصی داشتند؛ یکی از این مباحث ابتکاری، مساله ترتب است؛ از ابتکارات دیگر ایشان، مساله عمل به خبر واحد بود؛ در مسایل فقهی، ایشان به شهرت فتوایی علاقه مند بودند.
معظم له اظهارکردند: ایشان شهرت را به شهرت روایی، فتوایی و عملی تقسیم کردند؛ ایشان شهرت فتوایی را حجت میدانستند و می فرمودند که شهرت فتوایی عصر ائمه را قبول داشتند که این شهرت را نیز از روایات استکشاف میکردند.
حضرت آیتالله سبحانی گفتند: قدرشناسی از دیگران، خصلت عالی دیگر ایشان بود،هنگامی که مطلبی را نقل میکردند، چنین گمان میکردیم که گویا این مطلب، منظور نظر خود ایشان است؛ معظم له سعی می کردند در نقل از دیگران هیچ کاستی در نقل نداشته باشند که این مساله حاکی از حق شناسی ایشان است.
معظم له عنوان کردند: شناخت از عالم اسلام از دیگر وجود خاص شخصیتی ایشان است؛ این مساله شرط مرجعیت است، زیرا علمیت کافی نیست؛ آن عالم فقید شیعه میدانستند که شیعه برای رشد در جهان اسلام باید با حوزه اهل سنت نیز ارتباط داشته باشد.
ایشان اظهارکردند: هنگامی که آیت الله العظمی بروجردی دچار نقاهت شدند، اولین سوالی که از اطرافیان کردند،این بود که شیخ قمی به قاهره رفته است یا خیر که این مساله نشان از اهمیت دادن ایشان به مساله تقریب بود؛ المختصرالنافع مرحوم محقق از سوی ایشان در قاهره منتشر شد که در ظرف دو ماه تمام نسخ در بازار تمام شد که نشان می داد ایشان در انتخاب این مضامین چه دقتی داشتند.
معظم له بیان کردند: ایشان اولین فردی است که درهای دنیا و غرب را به روی حوزه باز کردند؛ ایشان مسجد عظیمی در اروپا ساختند که عظمت آن امروز نیز امروز محفوظ است و ایشان جهان غرب را با ایران و شیعه مانوس کرد.
ایشان گفتند: معظم له نسبت به جهان اسلام به شدت غمخوار بودند؛ در سال 1327 شمسی اختلاف بزرگی بین هندی ها و مسلمانان شد که این کشور به دو قسمت پاکستان و هندوستان تقسیم شد در آن زمان کشتار عظیمی از مسلمانان انجام شد؛ ایشان در این خصوص بیانیه ای صادر کردند، توسط مرحوم اشراقی در حضور ایشان در فیضیه قرائت شد.