به گزارش خبرگزاری «حوزه» از مشهد، بهار اندک اندک رخ نمایی میکند و دل آدمها را از زنگاری که با آن مالامال شده میزداید، طنین بهار به صدا در میآید تا نویدی باشد بر نو شدن و تغییر. در این میان خوش به حال کسانی که سال جدید خود را در کنار بزرگی تحویل میکنند که شهره شهرست به کرامت و آقایی و از راز دل متوسلانش به خوبی با خبر است.
رئوفی که بیحساب مهربانی میکند و پناهی امن برای زائران و مجاورانش به حساب میآید. آری؛ خوشا به حال آنهایی که سال کهنه را در صحن نوی ثامن الحجج(ع) تحویل میکنند و او را واسطه داشتن روزها و ماههای خوشی برای زندگی خود میگردانند.
حرم پر از نور رضوی، ساعاتی مانده به لحظه تحویل سال، عجیب زیبا و خاص شده است. جمعیتی که مملو از شادی مؤمنانه است و لحظه شماری میکند تا «حول حالنای» سال جدید را بر زبان جاری کند؛ مردمانی که از دور و نزدیک آمدهاند تا بندگی خود را فریاد بزنند و بگویند نوروز باستانی ایران زمین نیز بدون معنویت و توسل به خاندان نور هیچ معنایی برایشان ندارد. صحنهای حریم نور آنقدر شلوغ است که دیگر به رواقها نمیرسی. باید گوشهای را برای تکیه گاه انتخاب کنی و بنشینی تا لحظه موعود فرا رسد، نوای آشنای دعای تحویل سال که توسط خادمان بارگاه نور رضوی به گوش میرسد، حس غریبی برایم دارد؛ انگار لحن گفتارشان تغییر نمیکند و اصلا خواندن این گونه «یا مقلب القوب» از زیبایی بیشتری برخوردار است.
در ابتدای بست شیرازی جوانی را میبینم که به دیوار همجوار با کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی تکیه داده و با نگاهی ملتمسانه، نگاه به گلدسته طلایی صحن جمهوری دوخته است. با او که هم کلام میشوم لهجه شیرینش او را از خطه مؤمن و خداترس یزد معرفی میکند.،احمدرضا هنوز دهه سوم عمر خود را آغاز نکرده و حالا با همسر و کودک شیرخوارهاش کیلومترها کویرنوردی کرده تا سال 96 را در جوار حریم امن علی بن موسی الرضا(ع) تجربه کند. او می گوید این نذری است که باید ادا شود و من هم تا بتوانم هرسال در این موقع به پابوسی امام هشتم(ع) خواهم آمد.
به گفته او فضای حرم امام رضا(ع) دوست داشتنی است و وقتی خادمانی مهربان که برای رفاه حال زائران دست از پا نمی شناسند را می بینم بیشتر به مهربانی خود آقا پی میبرم.
کمی آن طرف تر و در ورودی صحن انقلاب نیز خانمی به شوق زیارت عالم آل محمد(ص) و گرفتن شفای دختر بچه 10 ساله اش از مازندران راهی دیار خورشید شده است. او که وقتی نام امام رضا(ع) برده میشود، اشک در چشمانش حلقه میزند، میگوید: همه دار و ندارم فدای یک نگاه حضرت. از خود آقا شفای دخترم را خواستم و به حق پدر دربندشان امیدوارم در آستانه سال جدید که خیلیها به آرزویی در این صحن و سرا جمع شدهاند، حاجت همه گرفتارها را بدهند.
جمعیت همچنان در حال افزایش است، ساعت 13 نزدیک است و قرار عاشقی کسانی که لحظه تحویل سال را در قطعه ای از بهشت میخواهند تحویل کنند و امام هشتم(ع) را میانجی خود و خدا برای دریافت ره توشهای بهتر در این سال جدید قرار دهند. صحن و سرای حضرت بیش از گذشته خواستنی و زیباست و معنویتی که در این فضا موج می زند، دل انسانها را به محوطه ملکوتی میکشاند.