خبرگزاری «حوزه» در این نوشتار به جایگاه حضرت زينب( س) به عنوان الگویی براي زنان مسلمان در عدالت خواهی، مشارکت اجتماعی و بیداری اسلامی می پردازد.قرار گرفتن انسان در جریان رشد و فراروی، در همه لایه ها و سطوح زندگی فردی و اجتماعی، عصاره و مبنای همه تلاش های انسان ها و مکاتب و ادیان الهی و غیرالهی در طول تاریخ بشری بوده است. بررسی سیره معصومین (علیه السلام) در راستای حفظ ارزش های اصیل اسلامی از مواردی است که علاوه بر هدایت و نجات انسان ها، نقش قابل تأمّلی را در حفظ آرمان های جامعه مسلمین ایفا می کند. سراسر زندگی ایشان، مملو از درس هایی است که توجه و عمل به آنها، ما را در ساختن یک زندگی موفق، کمک خواهد نمود. از این رو آن بزرگواران در طول حیات خویش حضور در صحنه را مسؤولیتی مهم از جانب خدای سبحان می دانستند.
زينب (س) ناظر پر پر شدن گل هاي زيبا
آن گلهاي زيبا وپر طراوت بهار را ديده ايد که چگونه به فضاي اطراف خود جان مي بخشند وهمه جا را آکنده از زيبائي و لطافت مي سازند ؟ وآيا تا بحال ديده ايد که ناگهان تند بادي خشمگين وبيرحم مي وزد، گلهاي زيبا را از شاخه هاي درختان جدا مي سازد و بر زمين مي افکند. هنگامي که آن گلبرگ هاي زيبا روي زمين پراکنده مي شود، آن باغبان شوريده را مشاهده کنيد که با چه حسرت و اندوهي، به آن گلبرگ هاي زيبا مي نگرد. قطرات اشک هايش را ببينيد که آرام آرام بر گونه اش سرازير مي شود. باغبان خوب مي داند که دقايقي پس از آن، زيبایي و طراوت باغش با ريختن گلبرگ ها از بين مي رود و ديگر از آن عطر مست کننده خبري نخواهد بود و زينب (س) نيز همچون آن باغباني شوريده حال ناظر پر پر شدن گل هاي زيبایي بود که جهان را عطراگين مي ساختند و نمونه هاي کاملي از فضيلت هاي انساني بودند. حضرت زینب(س) در دنيایي پر از نامردي ، پليدي و فريب صلاي آزادي و انسانيت سرداد و از فضيلت هاي انساني و ارزش تعاليم اسلام سخن گفت و مردمي را که دست خويش را بجنايت آلوده و بعد ابلهانه بر کرده هاي خويش افسوس خورده و بر سوگ نشسته بودند، بباد ملامت گرفت. با نگاهی به تاریخ ملتهای گذشته، روشن میشود که زن در طول تاریخ همواره مورد ظلم و تعدی قرار گرفته و حقوق انسانی او پایمال شده است. ظهور دین اسلام جلوهای زیبا به شخصیت زن بخشید و با معرفی الگوهای جاوید به نجات مرد و زن در همهی اعصار پرداخت. یکی از این اسوهها، حضرت زینب (س) است که مردان و زنان میتوانند باالهام از وی در زمینههای عبادت، علمآموزی، استقامت و پایداری، حجاب و عفاف، صبر و شکیبایی و شجاعت سرمشق بگیرند و به سعادت و کمال برسند.
- ولادت حضرت زینب(س)
اين بانوي بزرگوار در خانوادهای كه به طهارت و پاكی شهرت داشت به دنیا آمد ، خانواده اي كه آیه "انّما یرید الله لیذهب عنكم الرّجس اهل البیتِ و یطهّركم تطهیرا"[1] بر عصمتش مهر اصالت مي زند . اين خانم يگانه دربوستان در سال پنجم هجری پا به اين عرصه خاكي گذاشت تا دنيايي رادرتمامي اعصار مجزوب صبر و پايداري خويش نمايد .[2]
تولد اين گوهر آسماني مصادف با مسافرت نبي خدا محمد مصطفي(ص) بود ، از این رو مادرش فاطمه(س) از علی(ع) خواستند نامی برای این نوزاد معین كند. اما امام علی(ع) امتناع نمود و این امر را به بازگشت پیامبر(ص) واگذار كردند. وقتی پیامبر(ص) از سفر برگشتند، ضمن ابراز خشنودی و خرسندی فرمودند: "فرزندان فاطمه فرزندان منند ولی خداوند درباره آن تصمیم ميگیرد".[3]بعد جبرائیل نازل شد، ضمن ابلاغ سلامِ خداوند گفت باری تعالی ميفرماید: "نام این دختر را زینب بگذار كه این نام را در لوح محفوظ نوشتهام" آن گاه رسول خدا(ص)، زینب(س) را گرفت و بوسید و فرمودند: "توصیه ميكنم همه این دختر را احترام كنند كه او مانند خدیجه است". یعنی حضرت زینب(س) بسان خدیجه كبری(س) در راه اعتلا و سرافرازی اسلام همه مصائب و بلایا را تحمّل خواهد كرد و با صبر و استقامت و ایثار موجب رشد و تعالی این دین مقدّس خواهد شد.
- زندگي در كوفه:
حضرت زينب (س) و امامان حسن (ع) و حسين (ع) كه تا پيش از حكومت علي ر در مدينه زندگي مي كردند، به همراه پدر به كوفه آمدند و در دوران قريب پنج ساله حكومت با علي (ع) بودند، و در طوفان دردها و مصيبت ها پرورده شدند...... (پس از شهادت علي (ع) در سال چهلم هجري كه حزني سنگين براي زينب داشت) ، در فاصله دو روز، مردم براي بيعت با امام حسن (ع) آمدند، بيش از چهل هزار نفر با او بيعت كردند.( كساني كه قبلا ً پيش از شهادت علي (ع) ، تا پاي مرگ، با علي (ع) بيعت كرده بودند.) دوران حكومت امام حسن هفت ماه طول كشيد. آن هم در عراق و ماوراي آن، مانند خراسان و نهايتا قدر مشترك همه فتنه ها و تنهايي ها و ترفندهاي معاويه و عمرالعاص و مغيره بن شعبه، باعث شد كه صلح با معاويه اتفاق افتاد........ (اين امر موجب شد كه) خانواده امام علي (ع) به مدينه برگشتند. آنقدر كجي و ناراستي از كوفه و اهل آن ديده بودند، كه ديگر مجالي براي باقيماندن و فضايي براي زندگي نمانده بود.
- زندگي در مدينه و تفسير قرآن:
امام حسين (عليه السلام ) و خانواده او و زينب كبري (س) پس از هجرت به مدينه، حدود 20 سال تا زمان مرگ معاويه يعني سال 60 هجري در مدينه بودند. طبيعي است كه اين خانواده محل مراجعه مردمي بوده اند كه البته با ترس و احتياط به آنان مراجعه مي كرده اند. در سفينه البحار نقل شده كه زينب (س) مجلس وپژه اي براي زنان داشت، كه در آن جلسه تفسير مي گفت: ابن عباس مطالبي را كه از زينب (س) نقل مي كرد، به اين گونه عنوان مي كرد: «حد ثتني عقيلتنا زينب بنت علي » «خردمند ما، زينب دختر علي چنين گفته است ». عقيله صفت و عنوان زينب شده بود...
خاطرات سبزي از مردان و زنان بافضیلتي به چشم مي خورد كه لوح زرينی در گستره ي جامعه انساني محسوب مي شوند. الگوهاي جاويداني كه پرتو فضايلشان فروغ راه هدايت بشر در رسيدن به قله هاي رفيع انسانيت مي باشد. مجاهداني نستوه كه انديشه سبزشان ريشه در اعماق الوهيت و ابديت دارد. يكي از تندیس هاي زنده فضایل، درختِ زيباي [4] منظرِ اهل بيت(عليهم السلام)، حضرت زينب(س) است.
- خصوصيات حضرت زينب كبري (س)
1- هوش و ذکاوت:
در اهميت هوش و ذکاوت آن بانوى بزرگوار همين بس که خطبه طولانى و بلندى را که حضرت صديقه کبرى فاطمه زهرا (س) در دفاع از حق اميرالمؤمنين (ع) و غصب فدک در حضور اصحاب پيغمبر اکرم (س)ايراد فرمودند، حضرت زينب (س ) روايت فرموده است. که حضرت زينب (س) با اينکه دخترى خردسال (يعنى هفت ساله و يا کمتر) بود، اين خطبه عجيب و غرّاء که محتوى معارف اسلامى و فلسفه احکام و مطالب زيادى است را با يک مرتبه شنيدن حفظ کرده، و خود يکى از راويان اين خطبه بليغه و غراء مي باشد.[5]
2- فصاحت و بلاغت:
کلمات و فرمايشات گهربار آن حضرت در خطبه هايى که از آن حضرت روايت شده، خود قوي ترين دليل بر کمال فصاحت و بلاغت آن بانوى بزرگوار مي باشد. همان بانويى که امام سجاد (ع) در حق ايشان فرمودند:
«اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستيد که تعليم نديده، و بانوى فهميده اى هستى که بشرى تو را تفهيم ننموده است». [6]
در اينجا مرورى کوتاه به قسمتى از خطبه آن حضرت در مجلس يزيد که يکى از بزرگترين حرکتهاى آن حضرت، در واقعه کربلا بود که دستگاه حکومت بنى اميه را به شدّت لرزاند مي کنيم:
«به خدا قسم اى يزيد، هر چه کردى بازگشت آن به سوى خودت خواهد بود، چرا که تو جز پوست خود نشکافتى و جز گوشت خود ندريدى. اى يزيد! در آن روزى که خداوند بدنهاى پاک شهيدانمان را حاضر مي کند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا (ص) وارد خواهى شد، امّا مي دانى در چه حالى؟ در حاليکه خون عزيزان او را ريخته و حرمت ذرّيه او را از بين برده اى. آرى اى يزيد! از اين پيروزى ظاهرى که به دست آورده اى، غرق شادى مشو، و آن عزيزان را که در کربلا به خاک و خون کشيده اى، مغلوب و مرده مپندار. که خداوند مي فرمايد: (کسانى را که در راه خدا شهيد شده اند مرده مپنداريد. بلکه آنان زنده اند و در نزد خداى خود روزى مي خورند). [7]
و اى يزيد! براى تو همين بس که حاکم در آن روز خداوند، و دشمن تو پيامبر خدا، و ياور و پشتيبان اهل بيت جبرئيل باشد. و به زودى کسى که اين مقام را براى تو زينت داده و تو را بر گردن مسلمين سوار کرده است (يعنى معاويه)، خواهد دانست که چه جانشين بدى براى خود تعيين کرده و در روز جزا درخواهيد يافت که بدترين مکان از آنِ کيست؟ و بدبختى و ضعف و زبونى شامل چه افرادى خواهد شد.
حضرت زينب (س) بزرگ بانوي جهان اسلام، بيدادگر و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانشهاي دو جهان و به گفته امام سجاد (عليه السلام ): " داناي بدون آموزگار و فهميده بدون فهماننده " بود. الگوي راستين وي، بانوي دو جهان, حضرت فاطمه (س) مادر وي بوده است. زينب (س) در دامان پرمهر و معنويت فاطمه (س) از سرچشمه معارف اسلامي و قرآني سيراب گشت. رسالت راستين زينب هنگامي آغاز گرديد که پس از به شهادت رسيدن امام حسين (ع) و هفتاد و دو تن از يارانش با ايراد سخنان آتشين به بيدارگري مردم کوفه و ستيز با ستمکاران و يزيديان پرداخت.
پس از واقعه خونبار کربلا نقش ايشان روند تازه تري يافت. آن حضرت در اين دوران ضمن حضور در کاروان اسراي کربلا در برابر حکام جور قرار گرفتند و به افشاگري ظلم و ستم وارد بر آل طه از سوي خاندان اميه پرداختند. آن حضرت در اين دوران سخت با حضور در کاخ برخي حکمرانان جور زمان مانند يزيد و ابن زياد، با تاکيد برحقانيت طريق آل محمد بر سخنان و تبليغات مسموم خاندان اميه درباره بني هاشم خط بطلان کشيدند. صديقه توانا، عقليه دودمان وحي، تربيت شده خاندان نبوت، حضرت زينب کبري(س) است. همو که در بزرگواري و کرامتش بسيار سخن ها گفته و نوشته اند. او نمودار حق و جهاد در راه خدا و نگهدارنده ايمان و عقيده، قهرمان دليري و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستيزه جوي باطل و آتش افشان حق در برابر نيروهاي ستمگر و کوبنده دژخيمان زورگو است. زينب(س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقيله طاهره، متعلق به اخلاق الهي است. اين بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداکاري در راه خدا و چشم پوشي از همه چيز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه ياد داد.[8]
ايثار، فداکاري، صبر و بردباري، علم وسيع و دانش وافر، سخنان سنجيده و منطقي او در فرصت هاي حساس توأم با آن مظلوميت و ستم هاي جانکاهي که به او وارد آمده است، از او چهره يک شخصيت بي نظير، رزم آور شجاع، جهادگر بي باک و سخنور توانا را در قلوب و اذهان ترسيم نموده است که تا چرخ زمان حرکت دارد، تا نسل ها در روي زمين حيات دارند و تا زمين دور خورشيد مي گردد اين چراغ فروزان، نورافکن جهانيان و نسل هاي آينده خواهد بود.[9]
3- حجاب و عفاف
از همان ابتدای خلقت پوشش و حجاب برای انسان لازم شد. از همان نخستين روزي كه آدمي پاي بر زمين نهاد، التزام به پوشش در نهاد او زاده شد.
«زینب کبری (س) بانویی سرشار از بینش و بصیرت بود که با سیره و سخن خود «فرهنگ برهنگی» و «برهنگی فرهنگی» دیروز و امروز را مورد تعرض قرار میدهد، و با این کار الگویی ماندگار از شخصیت خویش به یادگار گذارد و معیارهای حرکت ارزشی و ضد ارزشی را برای همیشه ترسیم کرد». [10]
وی با الهام از پیام آسمانی قرآن و طبق آموزههای مادرش حجاب و عفاف را مانند گوهری ارزشمند برای یک زن مسلمان میدانست و براین باور بود که زن هنگامی به خدای خود نزدیکتر است و شایستگی گوهر آفرینش را پیدا می کند که خود را در صدف حجاب حفظ نماید.
حضرت زینب (س) در دامان مادری پرورش یافته است که برای دفاع از حریم ولایت و حجت خدا با دشمنان به مُحاجّه میپردازد بهگونهای که سر تا پایش را هالهای از حجاب و عفاف فراگرفته، مادری که وصیت میکند پیکرش را در تابوتی بگذارند که از دیوارههای بلند برخوردار باشد تا از انظار نامحرمان به دور باشد، تجلی صفات این مادر در تمام مراحل زندگی زینب کبری (س) آشکار میشود، بهگونهای که ضمن فداکاریهای این بانو در راه اسلام کوچکترین لطمهای به شخصیتش وارد نمیسازد حتی در دوران سخت اسارت هم، بر عفت خود پای میفشارد.
این بانوی بزرگوار برای پاسداری از مرزهای حیا عفاف بر سر یزید فریاد برمیآورد که: «آیا این از عدالت است که زنان و کنیزان خویش را پشت پرده بنشانی و دختران رسول خدا (ص) را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی؟ نقاب چهرهی آنها را دریدی و صورتهای آنها را آشکار ساختی». [11]
4- کرامات
به غير از انوار مقدسه چهارده معصوم (ع) ، در ميان خاندان رسالت و اهل بيت گرامى پيامبر اکرم (ص) ، افرادى هستند که در نزد خداوند متعال داراى رتبه و منزلت رفيع و والايى مي باشند و توسل به ايشان، موجب گشايش مشکلات و معضلات امور ديگران است. مانند حضرت اباالفضل (ع) که حتى در موارد زيادى مسيحيان به آن حضرت متوسل شده و به برکت توسل به آن حضرت مشکلاتشان حل گرديده و به حوائج و خواسته هاى خويش نائل گرديده اند.
حضرت زينب (س) نيز بانويى بزرگوار از اين دودمان پاک است که توسل به آن حضرت براى حل مشکلات بزرگ بسيار تجربه شده است و کرامات بسيارى از آن بانوى گرامى نقل شده است.
- رسالت حضرت زینب (س)
نوشتن درباره رسالت حضرت زینب(س) كاری بس مشكل و طاقت فرساست، اما بر حسب ضرورت و تكمیل بحث، اشارهای كوتاه و مختصر به آن ميكنیم: چون زینب تربیت شده خاندان وحی و امامت بود و به حقیقت دین آشنایی كامل داشت، وقتی دین را در دست عدهای ستمگر دید و مردم زمانه را از ظلم و جور حكام خود غافل یافت به صرافت دریافت اگر مردم را به گونهای از بدعتها و ظلم و ستمها و ناحق بودن حاكمان زمانه آگاه نسازند از دین چیزی جز ظاهر آن باقی نميماند، از این رو با امام حسین(ع) همراه شد به امید آن كه نادرستيها و ناشایستگيها را از دین بزدایند. البته تا زمانی كه امام حسین(ع) در قید حیات بودند ایشان در همه امور از امام(ع) اطاعت ميكرد، اما وقتی متوجه شد از مردان بنيهاشم كسی جز امام زین العابدین(ع) باقی نمانده و او هم چنان رنجور است كه تا مدتها توان ندارد به وظایف امامت خویش قیام كند تصمیم گرفت در كنار امام سجاد(ع) به رسالتی كه برای خویش احساس ميكرد عمل نماید. حضرت زینب(س) موارد زیر را از وظایف اصلی رسالت خویش ميدانست:
1- سعی داشت در هر فرصتی با خطبه و سخنرانی عمّال و حكومتیان را رسوا سازد و مردم را از جنایتی كه آنان مرتكب شده بودند آگاه نماید، تا با مفتضح ساختن دستگاه حكومتی خون عزیزانش هدر نرود و انقلاب كربلا بيثمر نماند، انقلابی كه ثمرهاش معیاری برای تمیز حق از ناحق بود.
2- آرامش دادن به زنان و كودكان داغدیده تا مبادا با ناله و شیون دشمن كام گردند و دشمن از حال رقت بار آنان شاد شود.
3- سومین وظیفهای كه حضرت زینب(س) خویش را به آن ملزم ميدید مراقبت از امام سجاد(عليه السلام ) بود، به همین علت خود را در جلو شمشیرهایی ميانداخت كه قصد داشتند امام را به شهادت برسانند.
- وفات حضرت زینب(س)
محققان درباره تاریخ وفات حضرت زینب و محل دفن آن بزرگوار به یك رأی و نظر نیستند، اما بیشترینه آنان بر این عقیده تأكید دارند كه حضرت زینب(س) بعد از واقعه عاشورا یك سال و نیم بیشتر زنده نبود[12] و قبر آن حضرت در شام است.[13]
- زینب كبری(س) در گفتار دیگران
استاد شهید مطهری می فرماید: امام حسین(ع) در طول نهضت حماسی خود خاندان و همراهان خود را چنان با استقامت و پایداری آشنا نمود كه هر یك جلوه ای از استقامت حسینی شدند در این میان، حضرت زینب چنان درس آموخت كه استقامت و پایداری او پس از عاشورا در دوران اسارت و رویاروئی با یزید درخشان ترین صحنه های استقامت و پایداری بشری است. در حماسه حسینی، آن كسی كه بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید خواهر بزرگوارش زینب (س) بود. براستی كه موضوع عجیبی است. زینب با آن عظمتی كه از اول داشته است و آن عظمت را در دامن حضرت زهرا( س) و از تربیت امام علی (ع) به دست آورده بود، در عین حال زینب بعد از كربلا با زینب قبل از كربلا متفاوت است یعنی زینب بعد از كربلا شخصیت و عظمیت بیشتری دارد.[14]
دكتر عایشه بنت الشاطی نویسنده مشهور مصری و صاحب كتاب (بانوی كربلا) می نویسد: زینب تنها بانویی كه عالی ترین نمونه شهامت و دلیری، دانش و بینش، كفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بود و هر وظیفه ای از وظایف گوناگون اجتماعی را كه به عهده گرفت به خوبی انجام داد. من زینبی می گویم و شما زینبی می شنوید: نه من به حقیقت كمالات و فضایل او رسیده ام ونه شما می توانید به این حقیقت عالی برسید - من از دور ایستاده و آفتاب و درخشان فضایل او را می نگرم و هنگام مطالعه زندگی پرحادثه او، پس فوق العادگی از خود نشان داده، در برابر پیشگاه با عظمت او سر فرود می آورم. زینب ماهی است كه از پنج خورشید تابان كسب نور كرده و از هر كدام به طور شایسته ای بهره گرفته و آنگاه جهانی را روشنائی بخشیده است. [15]
دانشمند بزرگ سید هبه الدین حسینی شهرستانی می گوید:
زینب خواهر حسین (ع) نقش بسیار مهمی در تقویت قیام كربلای حسین داشته است و در تاریخ زنان عرب كمتر زنی را می توان یافت كه اینگونه مردانه با مردان همگامی داشته است و تاریخ درخشان بیافریند چنانكه مشاهده می كنیم زینب به همراه برادر خود در آن سفر بزرگ برای خدمت به دین و ترویج هدف مقدس حسین (ع) این نقش مهم را ایفا كرده است.
طبری و ابن اثیر می گویند: تا دو ماه یا سه ماه پس از شهادت حسین از وقتی كه خورشید طلوع می كرد تا هنگامی كه بالا می آمد اهل كوفه دیوارها را خون آلود می دیدند دیوارهای كوفه سخنان زینب را منعكس می كرد: «آری به خدا بیشتر بگریید. كمتر بخندید شماها ننگ و رسوائی را به منتهی رسانیدید، این ننگ و رسوائی از دامان شما شسته و پاك نخواهد شد، چگونه می شود كه از ننگ كشتن جگرگوشه خاتم پیغمبران و سرور جوانان اهل بهشت پاك شوید. [16]
- نتیجه گيري :
رسالت زن دستیابی به مقام والای کرامت و انسانیت است. به گونه ای که بتواند در سرنوشت خود وجامعه دخالت کند. در زمان حاضر با هجمه فرهنگی دشمنان به ویژه استعمارگران غربی،گوهر آفرينش به عنوان یک کالا به منظور استفادههای غیراخلاقی در شرکتهای پورنوگرافی و... درآمده و ستم و تبعیض نسبت به زن به یک تراژدی تاریخی و جهانی بدل گشته و کالای زن درقالب فرهنگ برهنه به نازلترین قیمت به حراج گذاشته میشود. بنابر این برای رهایی از این غوغای برهنگی فرهنگی،وبازگشت زن به شخصیت وکرامت واقعی اش وهم چنین حرکت در مسیر کمال وتعالی، الهام از الگوهایی که بتوانند به سان منیر راهنمای زن امروز باشند ضروری می باشد.
یکی از با فضیلت ترین این الگوها حضرت زینب(س) است. زن آزاده ای که در سخت ترین شرایط ظلم وجور وفساد، تاثیرچشم گیری بر جامعه گذاشت وپایه های ستم وبی عدالتی را ویران کرد. علم آموزی، استقامت وپایداری، حجاب وعفاف، صبرو شکیبایی وشجاعت مهم ترین ویژگی های این بانوی بزرگوار است که زنان امروز می توانند با الهام ازآن ها به سعاد ت وکمال برسند. چه شیوه ای برگزیند تا این سه خطر را دفع کند؟با الهام از فکر بلند و ایمان قوی دو شیوه حساس و مهم را انتخاب می کند: یکی حضور در صحنه مبارزه، سیاست و اجتماع مخوف آن زمان و دیگری شیوه تبلیغ در زمان اسارت.
- حضور زینب(س) در صحنه اجتماع
سیاست در نگاه او اداره جامعه بر اساس عدل است نه فریب کاری. حضور زینب در صحنه های سیاسی از کوفه تا شام و از شام تا مدینه در پی از دست دادن یک برادر یا به خاطر چند عزیز نیست بلکه از دیدگاه حضرت زینب(س) مساله اسلام و کفر، ایمان و نفاق و اصل خلافت مطرح است.
حرکت زینب مفهوم گسترده ای دارد و در اعماق خود تصمیم راسخی را نشان می دهد که بر آن است تا حکومتی بناحق غصب شده را بازستاند و امتی را که به جاهلیت گذشته خود باز گشته به راه اعتدال آورد.
در کوفه مردم را متوجه اصل امامت کرده، در مجلس ابن زیاد، این جنایتکار را محکوم می کند، خشم این ظالم تحریک می شود تصمیم به قتل امام زین العابدین(ع) می گیرد، اما زینب خود راسپر قرار داده، می فرماید: اگر تصمیم بر قتل او داری باید از جسد من بگذری و اول مرا بکشی. در شام و مدینه نیز مردم را علیه حکومت وقت می شوراند و مردم با فرستادن نفرین ها و حرکتهای مبارزاتی مخفیانه متاثر می شوند و حضرت زینب(س) در هر فرصتی وضعیت خلافت را به تصویر می کشد و مفاسد را افشاگری می کند.
بنابراین حضورحضرت زینب(س) در صحنه سیاست یعنی تحکیم اسلام در جامعه که این مساله هم به دوش مرد است و هم مربوط به زن، جز آنکه هر وجودی چون دارای ظرفیتی خاص است شیوه خاص نیز باید طی کند. زن از دیدگاه اسلام آنجا که لازم شود باید در جامعه حضور داشته باشد، اما با شرایط ویژه خود، حفظ عفت، ایمان، خود نباختن در برابر هر اجنبی، دفاع از حق، عدالت و ولایت.
- تبلیغ در زمان اسارت
در زمان اسارتش او تبلیع را یک وظیفه الهی می دانست. با فصاحت و بلاغت موروثی، علم ذاتی، شجاعتی علی وار، با اینکه در بند است اما شمشیر برنده و گویای خود را برهنه کرده، آن را با تمام وجودش علیه تمام اقتدار یک حکومت طاغوتی فرود می آورد. این قهرمان بزرگ تاریخ برای کاری سترگ بپا خاست بی آنکه کمترین تردیدی به خاطرش راه یابد یا از آن وقعیت خطرخیز بهراسد.
* دکتر مرتضی اشرافی، کارشناس مسایل سیاسی
[1] . احزاب (33) آیه33.
[2] . علی قائمی، زندگانی حضرت زینب ، نتشارات امیری، چاپ دوم ،ص23.
[3] . ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعه، دارالكتب الاسلامیه جلد3، ص38 .
[4] . ابن منظور، لسان العرب، جلد 1، ص 453.
[5] . ابومنصور احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی، احتجاج، منشورات النعمان، ج2، نجف اشرف، ص31 1386 قمری.
[6] . علامه مامقانی، تنقیح المقال، فصلالنساء، ج3، ص79.
[7] . سوره آل عمران ، آيه 169
[8] . اسماعیل نساجیزاده، شمهای از کمالات معنوی حضرت زینب سلاماللهعلیها، مجله درسهایی از مکتب اسلام، شمارۀ 3
[9] . اسماعیل منصوری لاریجانی ، زینب کبری فریادی بر اعصار، نشر فرهنگی آیه، ١٣٧٨، ص 25.
[10] . بحار الانوار، ج 45، ص ١٣٤.
[11] . محمدتقی جعفری، تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، ج ٧، انتشارات اسلامی، ١٣٦٨، ص 400- 399.
[12] . علی قائمی ، پیشین ،ص385.
[13] . حسن الهی ، زینب كبری ،مؤسسه فرهنگی آفرینه، چاپ اول، 1375، ص270.
[14] . مرتضی مطهری ، حماسه حسینی، انتشارات صدرا ، 1380، ص 45 .
[15] . عائشه بنت الشاطی، بانوی كربلا، ترجمه: سیدرضا صدر، ص 76 .
[16] . زینب بانوی قهرمان كربلا، ترجمه و نگارش حسان و مهدی آیت الله زاده نائینی.