به گزارش خبرگزاری «حوزه» ، در حال حاضر با رشد موج اسلام هراسی در آمریکا و اروپا برخی از مسلمانان به دنبال معرفی صحیح اسلام در کشورشان هستند تا بدبینی ها نسبت به دین مبین اسلام را کاهش دهند.

نرگس فاتح فعال تبلیغی و فرهنگی در آمریکا با اشاره به شرایط خاص آمریکا برای معرفی دین اسلام به غیر مسلمانان در گفت و گو با سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه گفت: من فکر می کنم بیشترین چیزی که درباره اسلام در جهان یاد گرفتم و فهمیدم این است که چه مقدار اسلام به طور واقعی و عملی به همه سوال هایی که ما ممکن است با آنها مواجه شویم جواب می دهد . 

وی با اشاره به جامع الاطراف بودن دین مبین اسلام به عنوان یکی از امتیازهای اسلام، ادامه داد: حتی زمانی که شما با یک غیر مسلمان صحبت می کنید آنها علاقه ای به یک عقیده افراطی راجع به یک ایده خاص مثل موضوع فمنیسم ندارند. من زمانی با یکی از دوستان غیر مسلمانم صحبت می کردم او می گفت من اعتقاد ندارم که زنان هر کاری باید انجام دهند، اما معتقدم باید تا حدی معین استقلال داشته باشند.این موضوعی است که او از آن  حمایت می کرد و چیزی است که اسلام به طور واقعی نسبت به آن ترغیب می کند . 

اسلام پاسخگوی همه نیازهای بشری است

بانوی فعال فرهنگی، افزود: همچنین این موضوع شما را شگفت زده می کند که برای همه نیازها و خواسته ها به طور واقعی راه حل هایی وجود دارد  که اسلام ارائه می دهد. اما آنها فقط در این سطح نمی خواهند با اسلام آشنا شوند و از سوی دیگرممکن است کسی نباشد که بتواند اسلام را در حد واقعیتی که بخواهند به اسلام ایمان و عقیده پیدا کنند به آنها معرفی کند.

فاتح با اشاره به موانعی که بر سر راه تبلیغ دین اسلام وجود دارد، گفت : من فکر می کنم موانعی بر سر راه تبلیغ دین اسلام وجود دارد. یکی از آنها اختلافات یا تفاوت های فرهنگی است که وجود دارد و ممکن است بعض اوقات ما مسلمان ها خیلی مجذوب و گرفتار اطراف خودمان باشیم و زمانی برای تلاش در امر تبلیغ نگذاشتیم  یا کمترین توضیحی نمی دهیم درباره اینکه چرا ما در اسلام و به عنوان یک مسلمان کاری را انجام می دهیم یا چیزهایی را به طور معین انجام نمی دهیم. مثلا چرا ما به برخی از مکان های خاص یا اجتماع ها یا انجمن های خاص نمی رویم یا چرا ما با یک جنس مخالف دست نمی دهیم چرا ما لباس های مخصوص و معین می پوشیم .

 تبلیغ و ترویج دین اسلام نیاز به کوشش های بیشتر مسلمانان دارد

وی تصریح کرد: من فکر می کنم واقعیت این است که ما مسلمان ها کوشش زیادی نکردیم و ما بیشتر بر روی ساختار جامعه خودمان تمرکز کردیم. چیز دیگری که زندگی مسلمانان را در غرب سخت تر کرده این است که شما همیشه در دو لبه شمشیر قرار دارید ؛ و آن این است، آیا من با یک جامعه رابطه داشته باشم یا خودم یک جامعه را بسازم؟ البته بدون داشتن جامعه قوی شما نمی توانید رابطه ای بر قرار کنید اما اینکه چطور بتوانید تاثیر گذار باشید مهم است. 

بانوی فعال فرهنگی و دینی در آمریکا گفت: در واقع  من فکر می کنم یکی از موانعی که وجود دارد این است که  شما نیاز دارید به نجات خودتان و نجات بچه هایتان اما در همان زمان شما همچنین نیاز دارید به موج یا جریانی که موجب تاثیر گذاری اسلام بر خارج از محیط شما باشد .البته خداوند خودش این کار را انجام می دهد اما ما می توانیم در این راه، وسیله باشیم.

وی با اشاره به یکی از مشکلات جامعه آمریکا گفت: روشی در جامعه آمریکا هست که همیشه مردم یاد گرفته اند در مدرسه سوال نباید داشته باشند و فقط  باید هر چیزی را که به شما گفته شده بپذیرند .برای مثال به خاطر دارم که زمانی شخصی گفت که اشتباه در کتاب های مدرسه بوده است ، تعجب کردم و فکر کردم وای مردم چقدر اشتباه می کنند و چطور امکانش هست؟ من فکر می کنم این به خاطر فرهنگ اینجاست به گونه ای که هیچ کس واقعا سوال نمی کند.

مردم آمریکا بسیار تحت تاثیر رسانه های دولتی هستند

وی افزود:  البته نباید بگویم هیچ کس اهل سوال کردن نیست، مردمان  خیلی کمی هستند که از منبع موثق و مفاهیم و نویسنده های مطمئن سوال می کنند ... در نتیجه یک طیف بزرگی از مردم هستند که فرقی نمی کند حقیقت را به ایشان بگویی یا نه فقط آنچه را که تلویزیون و کتاب ها و نویسندگان به آنها می گویند قبول می کنند؛ برای مثال من گفت و گویی با این افراد داشتم و به خانمی که با او  درباره اسلام صحبت می کردم، او می گفت تجربه عمل به اسلام را ندارد و می گفت  تلویزیون همه چیز را می گوید و بنابراین آنها اعتقاد دارند هر رویدادی که اتفاق می افتد در تلوزیون مطرح می شود!

 و با اینکه  تعدادی از مسلمان ها به آنها می گویند که خیلی از موضوعاتی که آنها در تلویزیون می بینند اشتباه است، آنها باور نمی کنند. این شخص خانم شاغل و مسنی بود اما حاضر نبود قبول کند یک کتاب یا شخصیتی که مقام و یا قدرت دارد یا  تلویزیون می تواند اشتباه بگوید.

وی در پایان گفت: بنابراین فکر می کنم یک ترکیبی از این دو موضوع وجود دارد: یکی فرهنگ های مختلفی که وجود دارد و ما مسلمان ها وقتی برای آنها نگذاشتیم برای معرفی کردن خودمان و دیگر آنکه  ما خیلی روی ساختار جامعه خودمان متمرکز شدیم .