سبک زندگی و دینداری، دو مفهوم جامعهشناختی مورد توجه و پژوهش بسیاری از اندیشمندان حوزههای مختلف علوم انسانی از جمله اندیشمندان حوزه جامعهشناسی در روزگار ماست. با آغاز دوران موسوم به مدرنیته و تغییر و تحولاتی که از تاثیرات آن در همه عرصههای زندگی افراد ناشی میشد، باعث شده است برخی از صاحبنظران از افول تاثیر دین در سبک زندگی افراد و برخی دیگر از تاثیرگذار بودن هر چه بیشتر دین در سبک زندگی مردم سخن بگویند.
این عوامل باعث افزایش توجه به این دو پدیده و روابط بین آنها شده است؛ به ویژه جوامعی که دین و دینداری در آن اهمیت و نفوذ ویژهای دارد.
بیان این نکته خالی از لطف نیست هیچ جامعه شناخته شدهای وجود ندارد که شکلی از دین در آن وجود نداشته باشد، اگر چه اعتقادات و اعمال مذهبی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت است، اما آنچه در جامعه اسلامی ایران هویداست و نیاز به بیان ندارد، این است که دین از ارکان اصلی جامعه به شمار میآید و در طول تاریخ همواره وجود داشته، و با وجود اینکه در برخی دورهها دچار دگرگونیهایی شده است، اما هیچ گاه به طور کامل از صحنه اجتماع محو نشده است.
بد نیست اشارهای به نظر «امیل دورکیم»، دانشمند فرانسوی در این باره داشته باشیم که گفته است «دین پدیدهای در اعلی درجه اجتماعی است و چه بسا سرمنشأ تمام امور و نهادهای اجتماعی مانند شناخت بشری و هویت اجتماعی انسان است.»
میتوان تمایز فرهنگی و تمدنی جوامع با یکدیگر را بر اساس سبک زندگی آنان تشخیص داد؛ این نگرشها و باورها در هر جامعه متاثر از عوامل متفاوتی است که در جامعه دینی ایران برآمده از مجموعه عوامل تمدنی و باور داشتن به آموزههای دینی است. سبک زندگی هر فرد و جامعهای متاثر از نوع باورها (جهان بینی) و ارزشها و ایدئولوژی حاکم بر آن فرد و جامعه است. جهانبینی مادی و ارزشهای لذتگرایانه و سودمحورانه هم سبک زندگی خاصی را پدید میآورند. همان گونه که جهانبینی الهی و ارزشهای کمالگرایانه و سعادتمحورانه سبک خاصی از زندگی را شکل میدهند. بنابراین دین در گام نخست با ارائه جهانبینی، زیربنای شکلدهی به زیست دیندارانه را میسازد، سپس با ارائه آداب و دستورالعملهای خاصی برای همه ابعاد زندگی انسان، به دنبال شکلدهی به نوع خاصی از زیست انسانی است.
دستورالعمل اخلاقی و حقوقی و فقهی دین، به منظور ارائه الگویی از زیست دینی و خداپسندانه است؛ دستورالعملهایی که در حوزه پوشش، خوراک، آرایش، رفتار با خانواده، همسایگان، همکیشان و غیرهمکیشان و تعاملات و ارتباطات بینالادیانی و بینالمذاهبی در دین مطرح شده است.
بر اساس این مطالب مشخص میشود عناصر سبک زندگی دینی در جوامع اسلامی دربردارنده مهمترین عناصر مذهبی و اجتماعی است که مورد پیروی توده مردم قرار میگیرد. اگر در جامعه مذهبی ایران، سبک زندگی بر اساس عناصر دینی و مذهبی شکل بگیرد، وجود عناصر ملی در این جامعه بر کلیت و تمامیت سبک زندگی دینی لطمهای نخواهد زد و عناصر کلان دینی بر دیگر عناصر غیردینی و ملی سایه خواهد انداخت.
در این راستا اندیشمندان جامعه دینی باید درباره چگونگی تربیت کودکان و نوجوانان، شیوه شهرسازی و معماری، مناسبات خانوادگی، اجتماعی و سازمانی، ویژگیهای فردی و جمعی و دیگر ساحتهای زندگی بیندیشند و الگوهای درست زندگی را که مبتنی بر آموزههای اسلامی است برای جامعه طرح کنند. از سوی دیگر افزون بر این موضوع، نیازمند آن هستیم نهادها و سازمانها متولی اجرای طرحها و الگوهای نظری باشند. این موضوع نیز تنها در جوامعی قابلیت اجرا دارد که دارای حکومت دینی باشند؛ در جامعه شیعی ایران میتوان توقع داشت فرزندان این جامعه و نسل آینده بر اساس این الگو تربیت شوند.
اما نکته مهمی که در این باره باید به آن اشاره کرد، تلاش دشمنان برای دور نگه داشتن مردم مسلمان و مومن کشورمان از این سبک زندگی است که یادگاری از علما و پیشوایان دینی ماست. سبک زندگی که مانع از درماندگی، عقبافتادگی، وابستگی و دریوزگی فرهنگی است؛ همان سیره و روشی که مانع از دست یازیدن آنان بر منابع روحی، روانی و مادی و معنوی کشور اسلامیمان میشود. ارائه سبک زندگی نوین در دنیای مدرن امروز از جمله همان ترفندهایی است که از سوی دشمنان ارائه میشود تا با نقشهای از پیش طراحی شده بتوانند به آنچه مورد نظر دارند برسند.
این موضوع به وضوح در نظریاتی که از سوی دانشمندان حوزههای علوم انسانی کشورهای آمریکایی و اروپایی مطرح شده، آمده است و آنان با تبیین نظریات خود، از تاثیراتی که دشمنان با استفاده از ابزارهای دنیای نوین بر اذهان عمومی میگذارند پرده برداشتهاند که یکی از این اقدامات استفاده از ارائه سبک زندگی مورد نظر آنان در قالب محصولات سمعی و بصری است، چنان که امروز کمتر جوانی را میبینیم که در مسیر تردد خود از موسیقی استفاده نکند یا مشغول به تماشای کلیپ و فیلم نباشد یا سرگرم فضای مجازی اینستاگرام، توئیتر یا تلگرام نباشد؛ ابزاری که هر روز بیش از روز پیش جوانان را از سبک زندگی دین مبین اسلام دورتر میدارد و استفاده از اوقات شبانهروز آنان را به دست میگیرد تا خواستههای صاحبان قدرت را محقق کند.
آنچه در این راستا باید به آن توجه داشت آن است که باید هوشمندانه به مقابله با این هجمه پرداخت و به قطع و یقین، مهمترین نقش در این رابطه را علمای اسلام برعهده دارند که به افشای نقشه پلید دشمنان بپردازند و توجه به این نکته حائز اهمیت است که تنها گفتار در این راستا کارساز نیست و باید دستاندرکاران حوزههای مختلف فضای مجازی، رسانه و عرصه هنر را به کمک طلبید و به برنامهریزی در این رابطه پرداخت.