خبرگزاری «حوزه»/ تهران، کلان شهری با ابعاد و مختصات فرهنگی، اجتماعی ویژه و محور تحولات ملی است؛ تهران، پایتخت نظام اسلامی و حاکمیت دینی، ام القراء امت اسلام و قلب تپنده نهضت اسلامی است. با این اوصاف و با توجه به نقش بی بدیل نهاد حوزه در سامان یابی نظامات کلان جامعه، و بالتبع، نقش حوزه تهران در قرارگرفتن این شهر در مستوای مطلوب، ضروری است مجموعه ای از اقدامات جهت بازتعریف و باز تولید هویت حوزه تهران به عنوان حوزه ای جهانی، انقلابی و ملی جهت نقش آفرینی در عرصه های فوق الذکر، انجام شود. بر این اساس، بازسازی هویت حوزه تهران، قطعاً ضرورتی دینی، انقلابی و ملی است و کنگره علمی دویستمین سال تاسیس حوزه تهران، می تواند شروع خوبی برای توجه به این ضرورت باشد.
به بهانه برگزاری اولین کنگره ملی دویستمین سال تاسیس حوزه متأخر تهران، درباره ضرورت برگزاری این کنگره و اهمیت احیاء هویت جمعی حوزه علمیه تهران با حجتالاسلام علی اصغر سهرابی، معاون پژوهش حوزه علمیه استان تهران و دبیر علمی این کنگره به گفتگو نشستیم که حاصل آن در ادامه می آید.
* با توجه به برگزاری کنگره دویستمین سال تاسیس حوزه تهران، در خصوص مبدأ این مناسبت تاریخی، توضیح دهید؟
همان طور که مستحضر هستید افتتاحیه کنگره ملی دویستمین سال تاسیس حوزه متأخر تهران در هفته جاری برگزار خواهد شد. مبدا شکل گیری حوزه تهران را می توان هجرت ملاعبدالله زنوزی از اصفهان به تهران دانست. فتحعلی شاه قاجار، مانند حکومت صفویه تمایل داشت تا ارتباطش را با علما حفظ کند. و به همین دلیل از مرحوم ملا علی نوری که در اصفهان کرسی درس و بحث حوزه را در اختیار داشت، دعوت کرد که به تهران بیاید، زیرا در تهران چندین مدرسه علمیه از جمله مدرسه خان مروی ساخته شده بود، ولی استادی برای تدریس نبود، مرحوم نوری نپذیرفت و گفت؛ من اگر از اصفهان به تهران بیایم پانصد شاگردام سرگردان میشوند. از این رو مجدداً از ملا علی نوری درخواست شد حالا که خودتان نمیآیید، یکی ازشاگردان مبرزتان را بفرستید و ایشان، ملا عبدالله زنوزی را به تهران فرستادند.
بدین ترتیب ملاعبدالله زنوزی سال ۱۲۳۷ به تهران آمد و مدت بیست سال در مدرسه مروی تدریس نمود. فتحعلی شاه قاجار همانند دوران صفویه در اصفهان، به ساخت مدارس علمیه متعدد در تهران ادامه داد. و کم کم تهران، تبدیل به محور حکمت در حوزه های علمیه شیعی شد.
* از ویژگی های مدرسه حکمی تهران، بگویید
ملاعبد الله زنوزی و شاگردان و تابعینش، مدرسه مهم و با عظمتی را در تهران راه انداخت که چند دهه، توانست مرکز ثقل عقلانی فلسفی شیعه باشد.
در زمان آقا علی حکیم پسر ملاعبدالله که مشهور به «حکیم موسس» میباشد، گفتگو میان فلسفه اسلامی و غربی آغاز می شود و کتاب بدايع الحكم ایشان، در واقع سرآغاز این مواجهه و تعامل است.
از دیگر خصوصیات حوزه تهران، جامعیت آن در فضای حکمت بود. در این فضا گرایشهای حِکمی همچون صدرایی، سینوی، و عرفان نظری در حوزه تهران وجود داشت و کرسی درس و بحث و تحقیق داشتند و این دروس تدریس میشد.
* در طول تاریخ 200 ساله حوزه تهران چه شخصیتهای برجستهای در حوزه حکمی تهران حضور داشتند؟
این شخصیتها را میتوان در چند طبقه معرفی کرد. استاد شهید مطهری در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران»، طبقه بندی خوبی از فیلسوفان ارائه داده است. در آن کتاب؛ شهید مطهری طبقه 29 تا 32 را به حوزهی تهران اختصاص داده است که بدین صورت است:
طبقه 29: ملا عبد الله زنوزی است که مؤسس و بنیانگذار مکتب حکمت تهران بود.
طبقه سیام: چهار نفر که معروف به «حکمای اربعه» هستند که عبارتند از مرحوم آقا علی مدرس زنوزی معروف به حکیم مؤسس در سال 1307، مرحوم آقا محمد رضا قمشهای در سال 1306، میرزا ابوالحسن جلوه در سال 1314.
طبقه سیویکم: مرحوم میرزا حسن کرمانشاهی 1336 ق، میرزاهاشم اشکوری 1332، مرحوم میرزا محمد تقی استهباناتی 1336، مرحوم ملا محمد هیدجی 1329، و مرحوم میرزا علی اکبر مدرس یزدی.
طبقه سیودوم: مرحوم فاضل تونی 1139 ه.ش، مرحوم شیخ محمد تقی آملی، مرحوم رفیعی 1353، مرحوم شعرانی 1352، مرحوم شاه آبادی 1328، مرحوم عصار.
و بزرگانی مثل آیت الله العظمی جوادی آملی، علامه حسن زاده آملی و ... از دانش آموختگان حوزه تهران، و در زمره شاگردان مرحوم علامه شعرانی، میباشند.
* حوزه تهران علاوه بر این که به شهر هزار حکیم شهرت داشت، در بُعد فقهی نیز برجسته بود، در این باره هم توضیح دهید.
بله. در کنار حکمت و فلسفه، بُعد فقهی حوزه تهران هم مورد توجه بود و شاگردان مرحوم شیخ انصاری در حوزه تهران حضور داشتند و کرسی درس و بحث و تدریس ایشان بسیار فعال و دایر بود. از جمله شاگران مرحوم انصاری میتوان به ملاعلی کنی، ملانظرعلی طالقانی، مرحوم استرآبادی، اشاره کرد. از دیگر شاگردان برجسته مرحوم شیخ انصاری، میرزا ابوالقاسم تهرانی معروف به کلانتر میباشد که مقرّر درس ایشان بود.
همچنین مرحوم میرزا محمد حسن آشتیانی صاحب کتاب «بحرالفوائد» از شاگردان ممتاز فقهی مرحوم شیخ انصاری است که در نهضت تنباکو بسیار اثرگزار بود، و در واقع فتوی میرزای شیرازی را ایشان به نوعی تنفیذ کردند، و به عبارتی نفوذ و اعتبار فتوی میرزای شیرازی در تهران به واسطه تایید آن توسط مرحوم آشتیانی رخ داد.
بنا بر این حوزه تهران با فضای حکمی و فلسفی رونق پیدا میکند و در ادامه به جامعیت علمی در فقه و اصول و سیاست هم دست مییابد و همه اینها به خاطر حضور علما و مرجعیت دینی در تهران به عنوان پایتخت سیاسی کشور بود.
* علت افول عظمت و اقتدار حوزه تهران چه امری بود؟
با شروع حکومت ظالمانه رضاشاه، به علت دشمنی صریح و آشکار او با اسلام، بتدریج از رونق حوزه تهران کاسته شد. بدیهی است رضاشاه که حتی حجاب زنان را برنمیتابید، اجازه توسعهی حوزههای علمیه را که مهد علم و تهذیب و اخلاق بود را ندهد و همین گونه هم شد. رضاشاه ضمن تبعید و بازداشت برخی علما و طلاب، اقدام به مصادره و غصب مدارس علمیه و تخریب و تغییر آنها کرد و بدین ترتیب عرصه را بر مرجعیت دینی و حوزههای علمیه تنگ کرد و همه اینها زمینه انهدام حوزه و پراکندگی علما را فراهم کرد.
* در حال حاضر وضعیت حوزههای علمیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در شرایط فعلی با توجه به گستردگی مسائل فقهی، سیاسی، اجتماعی و... و جایگاه خاص تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی، به نظر میآید جدا بودن پایتخت سیاسی کشور که تهران است، با مرکزیت حوزههای علمیه که قم میباشد، در مظان ایجاد مسائل و مشکلاتی خواهد بود و چون اتصال جامعی بین این دو شهر نیست، باعث شده است آنچه که در قم تولید میشود، پاسخگوی مسائل جاری در پایتخت سیاسی کشور نباشد و با این که حوزه قم همه تلاش خود را انجام میدهد، ولی کافی نیست.
مقام معظم رهبری از حوزههای علمیه خصوصاً حوزه تهران انتظار دارد، نسبت به نیازهای نظام پشتیبانی صورت بگیرد. بنابراین یکی بودن محدوده جغرافیایی حکومت و حوزه گرچه ظرافتها و ویژگیهای خاص خود را دارد، ولی باعث رشد و تقویت هر دو نهاد خواهد شد و نمونهی آن را میتوانیم در حکومت قاجار و صفویه ببینیم که یکی بودن محدوده جغرافیایی حکومت و نهادهای حوزوی برکات زیادی برای دین و حوزه های علمیه در پی داشته است.
حوزه علمیه قم در طول این سالها خدمات بسیار ارزندهای در نشر و ترویج معارف اهلبیت(علیهمالسلام) و اسلام ناب محمدی(ص) به سراسر عالم داشته است و باید توجه داشت که حوزه تهران، رقیب حوزه قم نیست، بلکه حوزه تهران به لحاظ موقعیت خاص خود کارکرد ویژه ای میتواند داشته باشد، زیرا در مرکز حکومت و در متن نیازهای حاکمیت بوده و از نزدیک در جریان مسائل نهضت انقلاب و مشکلات کل کشور قرار دارد و می تواند چشم بینا، زبان گویا و دست فعال حوزه های علمیه در متن حاکمیت باشد. پس حوزه تهران به جهت این که با مرکز حکومت در یک محدوده جغرافیایی قرار دارد میتواند منشأ خدمات بسیار وسیعی در ابعاد ملی و بینالمللی گردد و هدف از برگزاری کنگره ملی دویستمین سال تأسیس حوزه علمیه تهران نیز بیان اهمیت همین امر است.
گفتگو: مهدی زارعی