به گزارش خبرگزاری «حوزه» حجت الاسلام والمسلمین فعالی در ادامه سلسله جلسات «زندگی معنوی» به منظور بررسی زندگی معنوی و آرمانی در موسسه آل یاسین به تبیین عمل انسان ونقش آن در ساخت جایگاه ابدی او پرداخته است.
در جلسات گذشته منزل اول (يقظه) از كتاب منازل السائرين بحث شد. بيان شد كه يقظه داراي سه درجه است و درجه اول آن شامل سه مرحله است. مرحله اول آن شكر نعمت، مرحله دوم آن جبران خطاهاي گذشته و مرحله سوم وقت شناسي ميباشد. در مطلب اول ارزشمندي عمر و در مطلب دوم بی نهایت بودن ارزش عمر انسان بيان شد و اكنون ادامه بحث.
مطلب سوم: عمر انسان دو گونه است؛ عمر ظاهری (عمر شناسنامه ای) و عمر واقعی. ملاك عمر ظاهري، مدت زمان ميان تولد و مرگ انسان ميباشد. امّا ملاك عمر واقعي، احساس حضور خداوند است. بر اين اساس، گذراندن عمر بدون احساس حضور خدا و بدون ایمان به او، تلف کردن عمر بوده و هیچ ارزشی ندارد.
مطلب چهارم: قیامت، هم اینک حاضر است.
براي روشن شدن اين مطلب نياز به بيان نكاتي كوتاه ميباشد.
نکته اول: چون قیامت محیط بر دنیا ميباشد پس حاضر است. توضیح اینکه برخلاف تصور اولیه که آخرت را بعد از دنیا قرار می دهد، آخرت «بعد» از دنیا نیست بلکه «فوق» دنیا و «محیط» بر آن است.
دلیل اول: خداوند در قرآن كريم ميفرمايد« وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرين» . اولاً «محیط» اسم فاعل است و دلالت بر حال می کند. یعنی جهنّم هم اينك بر کافرین محیط است. ثانیاً وقتی جهنم هم اینک بر کافران محیط ميباشد پس بهشت نیز هم اینک محیط بر نیکوکاران و متقیّن است. بنابراین جمع میان جهنّم و بهشت، قیامت است و جمع میان کافران و متّقین می شود ناس. در نتیجه قیامت، فوق دنیا و محیط بر آن است.
دلیل دوم: وجود دارای مراتب می باشد و از بالا به پایین افاضه می شود. پس می بایست ابتدا عالم قیامت، وجود پیدا کند و بعد عالم مادّه. زیرا عالم مادّه، پایین ترین مرتبة وجود است. پس محال است که عالَم ماده باشد امّا عالَم عقل و عالَم قیامت نباشد.
نتیجه آن که: قیامت هر انسانی، هم اکنون برپاست. و هر انسانی که دنیا می آید در هر سه عالَمِ وجود (عالَم عقل، عالَم مثال و عالَم مادّه) موجود می شود.
نکته دوم: هر عملی که از انسان صادر شود همان لحظه، قیامتش ساخته می شود. یعنی، عمل ماست که آخرت ما را می سازد یا خراب می کند.
نکته سوم: در هر عمل حُسن فعلی و حُسن فاعلی (نیّت) با هم تأثیرگذار هستند. بنابراین روح و نیّت عمل هر انسانی منحصر به خود اوست. به همین دلیل، ظاهر عمل نمی تواند ملاک قضاوت باشد.
نکته چهارم: مهم ترین عمل آخرین عمل، است و هر کس با آخرین عمل خود محشور می شود. آخرین عمل سازندة جایگاه ابدی اوست؛ البته گذشته انسان در تعیین آخرین عمل او نقش دارد.