به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، آیت الله مصباح یزدی پنج شنبه شب در درس اخلاق ماه رمضان خود در دفتر مقام معظم رهبری در قم گفت: در حوزه قدرت نظریات بسیاری مطرح شده است؛ یکی از این فلاسفه غربی، ماکیاولی است که در جمله مشهور خود بیان کرده است که هدف، وسیله را توجیه میکند؛ یعنی حاکم می تواند برای دستیابی به اهداف خود، هر کاری را که صلاح دانست انجام داد.
ایشان افزود: در این نظریه عنوان شده است که رعایت مسایل اخلاقی در حوزه فردی است ولی در عرصه حکومتی نباید دید اخلاقی صرف داشت و برای مبارزه با بی عدالتی و فقر و دستیابی به اهداف نباید به اخلاق پایبند بود.
این استاد حوزه بیان کرد: امروزه نمونه های آشکار این مساله در عالم هویدا است؛ آمریکایی ها چنین منطقی دارند که باید به هر شکلی به اهداف خود برسیم؛ آمریکایی ها بیان می کنند که ما به دنبال جامعه واحد مدنی هستیم که کل جامعه جهانی به شکلی که ما می گوییم زندگی کنند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: هدف نهایی آمریکایی ها این است که همه قدرت های عالم تحت نظر و قدرت آمریکایی ها کار کنند و هر قدرتی که بخواهد استقلال داشته باشد در مقابل او می ایستند.
استاد حوزه یادآورشد: امام راحل در پاسخ به تروریست خواندن مردم ایران توسط کارتبر فرمودند که آقای کارتر شما باید حرف و سخن با منطق بزند، چرا شما ما را تروریست می خوانید زیرا بیش از 35 میلیون می خواهند در مقابل ظلم و بی عدالتی شما بایستند، پس همه این مردم تروریست هستند؟ امام در ادامه فرمودند که آیا در امور سیاسی هم این گونه قضاوت می کنید؟
استاد مصباح یزدی اظهارکرد: علت تحلیل روانشناختی این مساله آن است که همیشه کسانی هستند که در مقابل عوامل عاطفی و احساسی کوتاه نمی آیند و تنها چیزی که به آن می اندیشند نفس خود پسند آنها است؛ حال اگر همه مردم نیز فدای قوه خود پسندی آنها شوند هیچ اشکالی ندارد.
ایشان گفت: نظریه غربی ها این چنین است که هم باید چنان شیری باشید و هم روباه؛ آنها بیان می کنند که کسب قدرت صنتعتی درکنار حیله گری ما را به قدرت و برتری می رساند؛ شیربودن کافی نیست بلکه باید حیله گیری را نیز در کنار آن تقویت کرد.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) یادآورشد: گاهی باید در جامعه و در مقابل ظالمینی که به حقوق دیگران تجاوز می شوند و تحت تعلیم و تربیت نیز واقع نمی شود باید از زور استفاده کرد ولی استفاده از این زور نیز باید تحت قانون باشد نه اینکه مثل غربی ها بیان شود که اهداف باید با هر وسیله ای تحصیل شود.
ایشان گفت: اخلاق سیستم رفتاری یا رفتارهای منظمی که با هم مرتبط هستند و انسان را به هدف مطلوبی می رسانند؛ در سیاست و مدیریت جامعه نیز این امر مطرح است؛ یکی از نظرات در حوزه اخلاق و سیاست آن است که نه اینکه بگوییم در امور سیاسی و مدیریت جامعه جای اخلاق نیست بلکه دو سیستم اخلاقی داریم که شامل سیستم اخلاقی فردی و گروهی داریم و یک سیستم اخلاقی برای جامعه است که نام آن را سیاست می نامیم.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: وجود این دو سیستم به این معنی نیست که در امور سیاسی قواعد معقولی نداشته باشیم؛ از هر وسیله ای نمی توان برای رسیدن به هدف باشد بلکه باید وسیله ای متناسب با هدف را اتخاذ کنیم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: در اینجا هم در تعریف مفهوم اخلاق و سیاست ابهام وجود دارد؛ گروه اول به دیگر خواهی اخلاق را ترجمه کردند و به همین دلیل در مسایل فردی و رابطه انسان با خدا حرفی ندارند.
ایشان گفت: بحث دیگری در این زمینه مطرح شده است که هر نظام و سیستم اخلاقی را بپذیریم یک سری مواردی پیش می آید که چند ارزش اخلاقی با هم تزاحم پیدا می کنند؛ در اینجا از مواردی است که عام و خاص من وجه در مورد آن اشتراک پیدا می کند.
وی افزود: محور اول این بود که حوزه اخلاق از سیاست جدا است و محور دوم این بود که دو نوع اخلاق داریم که مرتبط به امور جامعه است و اخلاق عمومی برای همه مردم ؛ محور سوم نیز این است که اخلاق و سیاست معنای خود را دارند؛ برخی مسایل اخلاق جای خود را دارد که در سیاست نمی گنجد.
استاد مصباح یزدی بیان کرد: زمانی است که یک رئیس جمهور می خواهد کاری در جامعه انجام دهد ولی اخلاق، رعایت نمی شود؛ به عنوان مثال شخصی بیان می کند که من برای تامین مصالح اسلامی باید رئیس جمهور شوم؛ این شخص برای این امر باید رای اکثریت را بیاورد؛ حال ممکن است، برای رسیدن به اکثریت به روش های غیر اخلاقی روی آورد؛ در اینجا این رفتار، هم سیاسی است و هم اخلاقی؛ اخلاق در اینجا ناهی است و سیاست آمر این کار است.
ایشان افزود: پس بین اخلاق و سیاست، ممکن است مواردی روی دهد که تصادق پیدا کنند یعنی هر دو مفهوم بر آن صدق کند و جای اعمال روش های اخلاقی و سیاسی نیز وجود داشته باشد؛ حال سوالی وارد می شود که کدام یک از این دو بر یکدیگر مقدم است.
آیت الله مصباح یزدی اظهارکرد: محور سوم بیان می کند که همه جا مصالح سیاسی مقدم است؛ دو محور قبلی بیان می کند که جای اخلاق و سیاست جدا است واصطحکاکی ندارد، ولی محور دوم بیان می کرد که دو نوع اخلاق داریم که در سیاست نیز اخلاق وجود دارد؛ جای اخلاق سیاسی با امور غیر سیاسی متفاوت است، ولی اصل با رعایت مصالح سیاسی است، زیرا اگر در این زمینه مشکلی ایجاد شود همه مردم متضرر می شوند.