به گزارش سرویس علم- فرهنگی خبرگزاری « حوزه»، در پشتصحنه جنگ فرهنگی، رسانهای و سایبری، سیاست های قدرتها و نظام سلطه قرارگرفته که بهصورت پنهان، از سوی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی هدایت میشود.
با توجه به پيشرفت هاي چشمگيري که در زمينه هاي مختلف تکنولوژي و ارتباطات رخ داده، گرايش به سوي فرهنگ جهاني افزايش يافته است. جهان شديدا کوچک و به هم فشرده شده و مردم کشورهاي مختلف، بيش از هر زمان ديگري فرصت آشنايي و شناخت عناصر و ويژگي هاي فرهنگ هاي جوامع ديگر را يافته اند، از طرف ديگر اين امکان فراهم شده است تا فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف، فرصت رهايي از مرزهاي محدود ملي را پيدا کنند و در ساير جوامع نيز گسترش يابند، در اينجا انديشه نفوذ و تهاجم به فرهنگ هاي ديگر نيز به وجود ميآيد. انديشه از بين بردن آداب و سنن و ويژگي هاي ملي يک فرهنگ و در نتيجه نفي آن از جهان. نفوذ فرهنگي، وسايل و ابزار هويت فرهنگي را مورد هدف و هجوم خود قرار مي دهد. به عقل و روان هجوم مي آورد و به وسيله ابزار ادراک با جهان رابطه برقرار مي کند.[1]
فرماندهان جنگ رسانهای، کارشناسان عملیات روانی و متخصصان تبلیغاتی و کارگزاران رسانهای بینالمللی هستند؛ اما سربازان این جنگ را بهظاهر، نویسندگان، خبرنگاران، مفسران، تصویربرداران، تولیدکنندگان خبری و مطبوعاتی، کارگردانان، تهیهکنندگان و عکاسان رسانها تشکیل میدهند. سلاح و تجهیزات این سربازان نیز رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، خبرگزاریها، دوربین، کاغذ و قلم و دستگاههای چاپ و نشر است؛ اما واقعیت آن است که در پشتصحنهی عملیات رسانهای، سیاست رسانهای قدرتها و نظام سلطه بهمثابه راهبرد این حرکت قرارگرفته است که بهصورت رسمی و سازمانیافته اما پنهان، با اختصاص بودجهای سرّی از سوی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و ارائهدهندگان خدمات جاسوسی و تشکیلات ویژه نظامی هدایت میشود. [2]
در برخورد ايدئولوژيک هدف هميشه به آگاهي رساندن و بيدار نمودن بوده است. در صورتيک ه، نفوذ و جنگ فرهنگي، چيره شدن و مسلط شدن بر ادراک مورد نظر است و در نتيجه به سلب آگاهي و بيداري ملل و نيز به چيره شدن و تسلط بر هويت فرهنگي فردي و اجتماعي مي انجامد. در دورهي کشمکش هاي ايدئولوژيک وسيله بيداري مردم، استفاده از ايدئولوژي و عقيده بوده. در صورتي که در عصر جنگ فرهنگي، ابزار چيره شدن بر ادراک، شامل گونه هاي مختلف سمعي و بصري می شود که سعي دارد تا از راه تبليغات، تمامي انظار را متوجه مسائل ظاهري و سطح زندگي پيرامون نمايد.[3]
تعریف و مفهوم جنگ فرهنگی- رسانه ای غرب
جنگ فرهنگي، سيستمي است که براي تهي سازي هويت اجتماعي از هرگونه محتوا، گام بر ميدارد و جامعه را به سوي از هم پاشيدگي سوق مي دهد تا مردم را به انسان هايي بدون وطن، امت و دولت تبديل کند.[4]
آنچه امروز در فرهنگ عصر ما، به غرب نسبت داده مي شود داراي يک بار منفي است.( که همان آثار ضدمعنوي، ضداسلامي و ضدالهي است که در تمدن غرب و فرهنگ آنها به وجود آمده است).[5]
اين موضوع به جغرافياي مغرب زمين مربوط نیست، اما به دليل اين که غالبا فسادهاي موجود در کشور ما معلول نفوذ فرهنگ استعماري غرب است، از اينرو، به خاطر اختصار فرهنگ غربي تعبير مي کنيم و گرنه اکنون نیز در مغرب زمين عده اي هستند که با اين فرهنگ مخالفند، هم چنان که در گذشته هم افراد بسياري با آن مخالف بوده اند.[6]
جنگ رسانهای نیز در مفهوم بسیط و همهجانبه خود، دامنه بسیاری از اقدامات روانشناختی، فنون نفوذ، تاکتیکهای ارتباطی و رسانهای را دربر میگیرد. مفهوم جنگ رسانهای به لحاظ تعریف با چند مفهوم قرابت معنایی دارد. درواقع با برداشتن «دانهی مفهومی» جنگ رسانهای، «خوشهی مفهومی» آن برداشته میشود که شامل مفاهیمی از قبیل پروپاگاندا، دیپلماسی عمومی، جنگ نرم، قدرت نرم، قدرت رسانهای، دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی رسانهای، افکار عمومی، جنگ روانی، عملیات روانی، تهدید رسانهای، قدرت رسانهای و… است. معمولاً با اندکی تسامح، برخی از این اصطلاحات در جایگاه مترادف هم به کار برده میشوند. بهطورکلی جنگ رسانهای قرابت معنایی زیادی با مفهوم «جنگ نرم» دارد و رسانهها از برجستهترین مؤلفههای این جنگ به شمار میروند. [7]
ويژگيهاي جنگ فرهنگي – رسانه ای غرب:
براي جنگ فرهنگي– رسانه ای غرب مي توان ويژگي هاي زير را برشمرد.
نامحسوس و نامرئي است: در ناتوي فرهنگي به دليل نامحسوس بودن، اقدامات و فعاليت های آن مشخص نيست، به عبارت ديگر، سلاح دشمن در نبرد فرهنگي، امور به ظاهر رسمي از قبيل توليد فيلم، مصاحبه، سخنراني، چاپ و انتشار و... است که همه گی در قالب هاي ظاهرفريبي چون رشد و ترويج هنر و ادب، آزادي بيان و قلم و تبادل انديشه ها صورت مي گيرد.[8]
درازمدت و ديرپاست: کار فرهنگي به همان ميزان که نتيجه و محصول خود را دير به دست مي دهد، اثري را که از خويش بر جاي مي گذارد نيز ديرپا و ماندگار است و به آساني از روح و فکر و متن جامعه، زايل شدني نيست. [9]
برخورداري از عمق: در ناتوي فرهنگي، فرهنگ به عنوان پايه هاي اصلي يک جامعه مورد هدف قرار مي گيرد، بنابر شواهد موجود، در این جنگ فرهنگی، مهمترين بخش فرهنگ، یعنی هويت ملي و اعتقادي جامعه مورد هجوم قرار مي گيرد.[10]
اقدام با برنامه قبلي: داشتن طرح و برنامه براي اجرا در فواصل کوتاه مدت، ميان مدت و درازمدت از مهمترين شگردهاي صاحبان تفکر ناتوي فرهنگي است، بر خلاف کساني که گاه بدون برنامه حرکت مي کنند، دشمنان در عرصه هاي فرهنگي همچون جنگ سرد فرهنگي، با برنامه ریزی درازمدت، گاه ثمره کار خويش را در فاصله زماني قريب به پنجاه سال بعد درو مي نمايند. [11]
توجه خاص به جوانان: حضرت امام (ره) در وصيتنامه سياسي الهي خويش، به اين امر اشاره مي فرمايند: "نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزش هاي خودي منصرف کنند و به سوي مشرق يا غرب بکشانند و دولت مردان را از بين اين ها انتخاب و سرنوشت کشورها ، حکومت را به آنها دهند تا به دست آنها هرچه مي خواهند، انجام دهند".[12]
ابزارهاى فرهنگى، مجموعه امكانات و وسايلى هستند كه در رساندن پيام، مورد استفاده قرار مى گيرند. مهاجمان فرهنگى نيز از اين روش ها و ابزارها براى گسترش فرهنگ خود بهره مى گيرند، برخی از این ابزار ها عبارتند از:
هنر و ابزارهاى هنرى[13]، ادبيات و ابزارهاى ادبى[14]، ورزش و ميادين ورزشى[15] و زنان و محركهاى عاطفى.[16]
جنگ رسانهای، ظاهراً میان رادیو و تلویزیونها، مفسران مطبوعاتی، خبرنگاران خبرگزاریها، شبکههای خبری و وبگاههای اینترنتی جریان دارد؛ اما واقعیت این است که در پشت این جدال ژورنالیستی، امری به نام «سیاست رسانهای» یک کشور نهفته است که مستقیماً توسط بودجههای رسمی مصوب مجالس کشورها یا بودجههای سری سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و سرویسهای جاسوسی، تغذیه میشود.
ماهیت اصلی جنگ رسانهای، نفوذ و تأثیرگذاری بر افکار، عواطف، تمایلات و درنهایت رفتار مخاطبان است که با ابزار قواعد فنی و تکنیکی با درنظرگرفتن هدف، سطح، وسعت و نوع عملیات خود را طرحریزی میکنند و به مرحله اجرا درمیآورند. در این راستا از ابزارهای گوناگون و پیشرفته رسانهای در گروههای مختلف دیداری، شنیداری و نوشتاری بهرهمند میشوند و نیز از ابزارهای شناختهشده و در دسترسی که امروزه با عناوین رادیو، تلویزیون، مطبوعات، سایتهای اینترنتی، خبرگزاریهای بینالمللی ماهواره و سایر وسایل ارتباطجمعی با آنها آشنا هستیم. [17]
فرهنگ اسلامي ايران ، راهی برای مقابله با جنگ رسانه ای- فرهنگی غرب
فرهنگ اسلامي، در هر دو سطح با فرهنگ هاي ديگر متفاوت است. آنچه که موجود است، اگرچه کامل نيست، ليکن داراي ويژگي هايي است که آنرا از ديگر فرهنگ ها متمايز ميکند: تنها مکتب خدا محوري است که به ابعاد مختلف زندگي نظر داشته، در آن دخل و تصرف کرده، آن را هدايت مي کند و دستورالعمل مي دهد؛[18] آخرين مکتب الهي و کامل ترين آنهاست و تحريفي در آن راه نيافته؛ با اجتهاد در فقه، همواره پاسخگوي مسائل روز است و ابعاد مختلف زندگي مادي و معنوي، دنيوي و اخروي را مورد توجه قرار مي دهد.[19]
اهداف جنگ فرهنگي – رسانه ای غرب
مقام معظم رهبری در بیان واقعیت جنگ رسانهای و اهمیت آن میفرمایند: «در وضع کنونی و با این جغرافیای فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی موجود دنیا، کشوری با مشخصات جمهوری اسلامی ایران با این اهداف و با این موقعیّت و جایگاهی که برای خود انتخاب کرده، در این جنگ رسانهای چه موضعی دارد. طبیعی است که ما مورد تهاجم باشیم؛ یعنی هیچ شبههای نباید به ذهن راه بیابد در اینکه ما یکی از اهداف اصلی و اوّلی تهاجم رسانهای هستیم. حالا ما در مقابل این تهاجم در این جنگ بزرگ و البته نابرابر، میخواهیم وظایفمان را انجام دهیم. چه کار باید بکنیم؟ شما ببینید کار ما چقدر سنگین و حسّاس است!»
هدف از جنگ فرهنگی – رسانه ای، کنترل فرآيند تصميم گيري و تغيير در نظام ارزش هاست که منجر به استيلاي سياسي و اقتصادي آنها مي شود، بدين ترتيب که مهاجم فرهنگي- رسانه ای سعي مي کند با استفاده از برتري هاي اقتصادي، سياسي، نظامي و تکنولوژي خود به فرهنگ مقابل هجوم برد. بنابراين هرگاه بخواهيم بدانيم که جنگ فرهنگی چگونه فرهنگ ملت ها را در معرض خطر قرار مي دهد بايد توجه کرد که در جنگ فرهنگي: انگيزه مهاجم، تخريب است نه اصلاح؛ تهاجم به نقطهي قوت هاست نه نقاط ضعف؛ فرصتي براي انتخاب نيست؛ نخست اذهان تسخير مي شود، سپس اشخاص.[20]
شيوه ها و سازوکارهاي جنگ فرهنگي- رسانه ای
1. استحاله معنوي انقلاب: اولين و مهمترين هدف غرب در استحاله انقلاب ما، تهي کردن جامعه از فرهنگ و انديشه هاي اصيل اسلامي، يا به عبارت ديگر استحاله معنوي آن است تا بدين وسيله بتواند از نظام اسلامي ايران صرفا پوسته اي تهي از محتواي فرهنگي و احکام اسلام باقي گذارده و از اين رهگذر محو فيزيکي آن را محقق سازد.[21]
2. نفوذ در مراکز فرهنگي: دشمن که تنها راه مقابله با انقلاب اسلامي را تغيير ارزش حاکم بر آن می داند، در صدد است تا با نفوذ در مراکز فرهنگي و دگرگوني ارزش هاي اخلاقي، ديني و اجتماعي به اهداف شوم خود نائل آيد.[22]
3. مطرح کردن شعار جدايي دين از سياست: يکي از شبهات عقيدتي، مطرح کردن مسئله ناکار آمدي دين در امر حکومت است که شبه هاي قديمي و نشأت گرفته از تفکر جدايي دين از سياست است.[23]
جمع بندی از جنگ رسانه ای – فرهنگی غرب:
در تعبیر جنگ رسانهای، جنگ با نوع ابزار آن تعریف شده ، درواقع رسانهها ابزار جنگاند اما نکته مهمتر، اهداف مدنظر کسانی است که از این ابزار استفاده میکنند. بهعنوانمثال در جنگ رسانهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی در ابعاد منطقهای و جهانی، بهطورکلی چند هدف راهبردی همچون ارائهی تصویری مخوف از اسلام و جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی جهان بهویژه غرب، ترسیم ایران بهعنوان محور شرارت در منطقه، ارائهی تصویر آرمانی از ارزشهای آمریکایی و لیبرال دموکراسی، تلقین اجماع جهانی علیه ایران، و تصویرسازی از ایران بهعنوان ناقض حقوق زنان و اقلیتها مطرح است.
تحولات فرهنگي، دغدغه جدي فرهنگ باوران است، آنچه اين مخاطره را جدي مي کند، واقعيت هاي دو سويه است، از يک طرف توانمندي هايي که فرهنگ مهاجم در خود پرورانده و از ديگرسو ناتواني هايي که در فرهنگ هاي ضربه پذير پديد آمده است. در مواجهه و مبادله فرهنگي، وقتي تهاجم فرهنگي رخ مي دهد که عناصر فرهنگ ساز، ميدان تکوين يا بروز خلاقيت نداشته باشند. به عبارت ديگر جنگ فرهنگي، در فضاي غفلت يا بي اعتمادي به ميراث خودي مؤثر مي افتد، هنگامي که سنت، تنها در تفسير کهن ارائه مي شود، طبيعي است که غفلت يا بي اعتمادي پديد آيد، چراکه طيف هاي گوناگون جامعه، در انديشه ها و نهادهاي رقيب، حلاوت و کارکردهايي را مي بينند که در ايده ها و نهادهاي سنتي مشاهده نمي شود. ازآنجا که فرهنگ ملي ما با اسلام درآميخته، مشخصا در جبهه مقابل تهاجم فرهنگي غرب قرار داريم.
* دکتر مرتضی اشرافی، کارشناس مسایل سیاسی
[1] . بهشتی نژاد، مهدی؛ ناتوی فرهنگی در تقابل با هویت اسلامی و ملی، تهران، پرتوسخن، سال هشتم، شمارهي 371،1380، ص 54
[2] . محمدعلی شریعتزاده، جنگ رسانهای و چیستی آن، اندیشکده راهبردی تبیین، http://www.tabyincenter.ir
[3] . مصباح یزدی، محمدتفی؛ تهاجم فرهنگی، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی (ره) ،1381، صص 26 تا 30
[4] . همان؛ ص 13
[5] . خامنه ای، سیدعلی؛ دانشگاه اسلامی و رسالت دانشجوی مسلمان، بیانات مقام معظم رهبری، تهران، دفتر نمايندگي نهاد رهبري در دانشگاه ها، 1382، ص 34
[6] . مصباح یزدی، محمد تفی؛ پيشين، ص 54
[7] . محمدعلی شریعتزاده، جنگ رسانهای و چیستی آن، اندیشکده راهبردی تبیین، http://www.tabyincenter.ir
[8] . پوررضا، معصومه؛ تقابل فرهنگی غرب و شرق، تهران، نشر ریحانه، 1385، ص 24
[9] . همان، ص 31
[10] . همان، ص 39
[11] . منصوری، جواد؛ جنگ فرهنگی علیه انقلاب اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1379، ص20
[12]. امام خمینی(ره)؛ وصیتنامه سیاسی الهی، قم، نشر فدک،1380، ص12
[13] . طهماسبی، احمد؛ شبیخون فرهنگی، قم، انتشارات یاقوت، 1382 ، ص 74
[14] . کمال طلب، صادق؛ فرهنگ غرب در جدال با فرهنگ اسلامی، قم، ياران، 1380، ص 61
[15] . همان، ص 120
[16] . همان، ص 89
[17] . محمدعلی شریعتزاده، جنگ رسانهای و چیستی آن، اندیشکده راهبردی تبیین، http://www.tabyincenter.ir
[18] . کاویانی، محمد؛ جوانان و تهاجم فرهنگی، قم، رسالت، 1382، ص90
[19] . صانعی خوانساری، فاطمه؛ پيشين، ص 99
[20] . زورق، محمدحسن؛ارتباطات و آگاهی، تهران، انتشارات دانشكده صدا و سیما، 1386، چاپ اول، جلد اول، ص113
[21] . کاویانی ، محمد؛ پيشين، ص 40
[22] . همان، ص 104
[23] . همان، ص 22