به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در تبیین ابعاد و مولفه های همبستگی با «مسجد الاقصی» آورده اند:
امروزه انواع تعدي ها و اهانت ها در دنياى امروز چنان توسعه پيدا كرده كه قدرت های مستکبر به خود اجازه می دهند به مقدسات مردم توهين كنند.[1] لذا این روزها اخبار نگرانکنندهاى از شهر بیتالمقدس و تجاوز صهیونیستها به مسجدالاقصى به گوش مىرسد،[2] بار دیگر حمله وحشیانه صهیونست ها به قدس شریف شروع شده که نباید از این مسائل به سادگی گذشت،[3]طرح شيطانى اسرائيل در اشغال مسجد الاقصى و به دنبال آن هجوم وحشيانه به نمازگزاران تبديل به فاجعه بی سابقهاى شده است.[4]
آری حملات وحشیانهای از سوی اسرائیل به مسجدالاقصی شروع شده و به نمازگزاران و مسجدالاقصی که از نظر اسلام یکی از مساجد مهم و قبله نخست مسلمانان بوده و پایگاه معراج پیامبر(ص)است، حمله میکنند.[5]
اين در حالى است كه مسلمانان غيور فلسطين تصميم گرفتهاند تا پاى جان بايستند و از اين جنايت جلوگيرى كنند. عدهاى از آنها مجروح شده و عدهاى به طرز وحشيانهاى دستگير شدهاند.[6]
رژیم اشغالگر قدس،در این حملات ددمنشانه، نمازگزاران را مورد ضرب و جرح قرار داده و به دنبال اجرای نقشه های پلید و شوم خود می باشد که ده ها سال قبل به دنبال آن بوده اند.[7]
بیت المقدس و مسجد الاقصی کجاست؟
بيت المقدس مكانى است كه در حدود هزار سال قبل از ميلاد بنا شده است، در حكومت چهل ساله حضرت داود (عليه السلام) كه بيمارى وبا يا بيمارى واگيردار ديگرى در آن منطقه آمد، حضرت مردم را به بيرون شهر در محلى فرستاد تا به دعا مشغول شوند و چنين كردند و بيمارى برطرف شد و به امر حضرت اين محل را سنگ چين كرده و معبد و مسجد ناميدند و چون از شهر دور بود مسجدالاقصى (مسجد دورتر) ناميدند.[8]،[9]
فضیلت مسجد الاقصی در قرآن
در کلام آسمانی آمده است:«سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِى بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّه هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ»[10]؛ پاك و منزّه است خدايى كه بنده اش را در يك شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى كه گرداگردش را پربركت ساخته ايم برد، تا برخى از نشانه هاى خود را به او ارائه دهيم، چرا كه او شنوا و بيناست».[11]
از اين آيه شريفه استفاده مى شود كه سرزمين مبارك، سرزمينى است كه مسجدالاقصى در آن قرار دارد،[12]در این میان جمله«بارَكْنا حَوْلَهُ » بيانگر اين مطلب است كه مسجد الاقصى علاوه بر اينكه خود سرزمين مقدسى است، اطراف آن نيز سرزمين مبارك و پر بركتى است و اين ممكن است اشاره به بركات ظاهرى آن بوده باشد، چرا كه مى دانيم در منطقه اى سرسبز و خرم و مملو از درختان و آبهاى جارى و آباديها واقع شده است.[13]
و نيز ممكن است اشاره به بركات معنوى آن بوده باشد، زيرا اين سرزمين مقدس در طول تاريخ كانون پيامبران بزرگ خدا، و خاستگاه نور توحيد و خدا پرستى بوده است.[14]زیرا سرزمينى است هم از نظر ظاهرى پربركت و حاصلخيز و سرسبز و هم از نظر معنوى؛ چرا كه كانون پرورش انبياء بوده است.[15]
معراج پیامبر (ص) در «مسجدالاقصی»
در نخستين آيه از سورۀ «اسرا»[16]،سفر شبانه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از «مسجد الحرام» به «مسجد الاقصى» (بيت المقدس) كه مقدمه اى براى معراج بوده است بیان شده است، اين سفر كه در يك شب و مدت كوتاهى صورت گرفت حد اقل در شرايط آن زمان از طرق عادى به هيچ وجه امكان پذير نبود، و جنبه اعجاز آميز و كاملا خارق العاده داشت؛ [17] آغاز اين سير (كه مقدمه اى بر مساله معراج به آسمانها بوده «مسجد الحرام» در مكه و انتهاى آن«مسجد الاقصى» در«قدس» بوده است.
در این میان محدّث شهير علّامه مجلسى[18] مى نويسد:«سير پيامبر اسلام از مسجدالحرام به بيت المقدس و از آن جا به آسمانها از جمله مطالبى است كه آيات و احاديث متواتر شيعه و سنّى بر آن دلالت دارد».[19]
فقيه و مفسر بزرگ عالم تشيع «شيخ طوسى»[20] چنين مى گويد:«...آنچه از قرآن بر مى آيد سير پیامبر(ص) از مسجد الحرام (مكه) به مسجد اقصى (بيت المقدس) است، و بقيه اين مسافرت از اخبار معلوم مى گردد».[21]
آن فقیه بزرگ در ذيل آيه ، تنها قسمت اول معراج را مستند به قرآن و بقيه را مستند به اخبار مى كند، ولى در بياناتى كه در تفسير شش آيه سوره «والنجم» ذكر نموده تعبيراتى ديده ميشود كه نشان می دهد معراج يعنى سير به آسمانها از بيت المقدس است.[22]
هم چنین فخر رازى مفسر معروف اهل سنت در ذيل آيه مورد بحث پس از ذكر يك رشته استدلالات عقلى بر امكان وقوع معراج مى گويد: از نظر حديث، احاديث معراج از روايات مشهوره است كه در كتب صحاح اهل سنت نقل شده و مفاد آنها سير پيامبر (ص) از مكه به بيت المقدس و از آنجا به آسمانها است[23].
مسجد الاقصی درخطر است؛ مسلمانان، فلسطین را تنها نگذارند
مسجد الاقصی به عنوان قبله اول مسلمانان درخطر است لذا مسلمانان باید بیدار شوند چرا که طرح شیطانی رژیم صهیونیستی در بستن مسجد الاقصی و بدنبال آن هجوم وحشیانه به نمازگزاران تبدیل به فاجعه بی سابقه ای شده است. [24]
حال وظیفه مسلمانان دنیاست که این ننگ و ذلت را بر خود نپذیرفته و اجازه ندهند صهیونیست های غاصب مسجد الاقصی به عنوان قبله اول آن ها را اشغال کنند و نباید مسلمانان فلسطین را تنها گذاشت.[25]
اگرچه بعضى از مراکز بینالمللى و بعضى از دول اسلامى هتک حرمت به مسجدالاقصی را محکوم کردهاند ولى این کافى نیست..[26]همه مسئولان در همه کشورهای اسلامی باید بیدار شوند و به وظیفه خود در این شرایط حساس عمل کنند. هفته گذشته مسجدالاقصی صحنه اشغال آن مکان مقدس و یورش و خشونت نظامیان صهیونیست بود که طی آن شمار زیادی فلسطینی توسط نظامیان صهیونیست زخمی و بازداشت شدند.[27]
لذا مسلمانان بايد دشمن واقعى خود را خوب بشناسند و هرگز دست به دست او ندهند و بدانند اين دشمن فقط دشمن ملت فلسطين و ايران اسلامى نيست. بلکه هر گاه توان پيدا كند همه كشورهاى اسلامى را اشغال مىكند و همه مقدسات آنها را بر باد مىدهد.[28]
مبارزه با اسراییل؛ تنها راه حل رهایی مسجدالاقصی
اگر بنا باشد مسلمانان غم و غصه اى داشته باشند بايد از نوع سازنده باشد، غم و غصّه از اينكه توطئه هاى دشمنان اسلام يكى بعد از ديگرى در جوامع اسلامى پياده مى شود و مسلمانان به جان هم افتاده اند؛ اما بيت المقدسى كه پيش از سیزده سال قبله پيامبر (صلى الله عليه وآله) بود ، بيت المقدسى كه كانون انبياء و اولياء الهى بود و اساساً هيچ منطقه اى از جهان مثل شام و فلسطين پيامبرپرور نبود، بيت المقدسى كه ارض مقدسه و مباركه بود[29]،و بيت المقدسى كه ميراث بزرگ مسلمانان بود، توسط اسرائيل و دشمن ترين فرقه مسلمانان اشغال شده و همين بيت المقدس پايتخت آن كشور كفر شناخته مى شود.[30]
واى و صد افغان از اين درد، حكومت صهيونيستى را بزور در چشم و قلب حكومتهاى اسلامى فرو كردند، اسرائيلى كه سكوى پرش قدرتهاى بزرگ استعمارى و ضد خدايى است، اسرائيلى كه تبلور خواسته هاى آمريكا و متحدانش است، اسرائيلى كه سمبل و زاييده مکاتب الحادی و لیبرالیسم است.[31] در این میان باید گفت بيت المقدس ميراث بزرگ مسلمانان است زيرا مسلمانان دو قرن (200 سال) با مسيحيان در جنگهاى صليبى درگير بودند و بارها مسلمانان قدس را گرفته و از دست دادند تا سرانجام (صلاح الدين ايوبى) سردار لشكر اسلام بيت المقدس را به محاصره در[32]آورده پس از شکست مسیحیان، لشكر اسلام وارد شهر شدند و پرچم ها را برفراز شهر به اهتزاز درآوردند؛ صلاح الدين مستقيماً به مسجد الاقصى رفته و نماز جماعت گزارده و يكى از وعاظ به سخنرانى پرداخت و از انْجاز و تحقق وعده خدا مردم را خبر داد كه ديديد چگونه وعده خداوندى محقق شد و قدس آزاد گرديد.[33]
اما اين درد را به كه گوييم و كجا برويم كه مسجدالاقصی به عنوان دستاورد ميليون ها خون ريخته شده در 6 روز (جنگ 6 روزه اعراب و اسرائيل) به باد رفت. چنان هم رفت كه تلاش تلاشگران و مبارزه مبارزين بعدى هنوز كارگر نيفتاده و نتوانسته دستاورد رفته را بازگرداند، حتى فداكارى بزرگانى چون عزّالدين قسّام ها هم عقيم ماند.[34]
به هر حال كسانى كه عامل تاراج رفتن اين ميراث عظيم بودند، مسئول گذشتگان و تاريخ اند، آنها خلف ناصالح سلف صالحند، گذشتگان حق دارند ما را زير سؤال برند و استنطاق كنند.[35]
دشمن باید بداند هنوز ما به فكر قدسيم و آن را به ورطه فراموشى نسپرده ايم و هر زمان اين قدرت را احساس كنيم كه مى توانيم ميراث از دست رفته را برگردانيم، چنين خواهيم كرد ، بی شک اگر از درد اين بى حرمتى هايى كه به ساحت اسلام و مسلمانان و قدس شریف رفته بميريم جاى ملامت نيست.[36]
حال تنها راه حال رهایی مسجد الاقصی مبارزه در برابر ظلم ظالمان ، ستم ستمگران ، جبر جباران و زور زورگويان اسراییلی است، لذا باید ايستاد، اگرچه از پايدارى ما ناراحت شوند، ولى بايد گفت اى ستمگران تاريخ از دست ما عصبانى باشيد و از اين عصبانيتتان بميريد كه راهى جز هلاكت و مرگ براى شما نمانده است.[37]
فریاد همبستگی با مسجدالاقصی در گرو اسلام مجاهدانه و نفی پان عربیسم
بی تردید رهایی مسجد الاقصی در گرو اسلام گرایی توأم با حضور رزمندگان اسلام در ميدانهاى جهاد است، یعنی آنهایی كه بر سر دشمنان در ميدان نبرد فرياد مى كشند، و قدرت های شیطانی را از تجاوز به حريم اسلام و قرآن باز مى دارند.[38]
در قرآن کریم مى خوانيم :«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا[39]؛و آنان كه مجاهدت در راه ما (و براى ما) كردند آنها را به راههاى خود هدايت مى كنيم» يعنى اگر مجاهدت و كوششى در راهى توأم به اخلاص شد، خداوند با تأكيد بسيار[40] فرموده كه من متكفّل هدايت و رسيدن به هدف او هستم، اطلاق اين عبارت شامل جهاد نفسانى و خارجى و نيز معنوى و مادى است.[41]
لذا اگر در جهاد با دشمن خارجى كه بر سر مسلمانان مسلّط شده، و به حريم امن آنها تعدّى كرده، اخلاص را ضميمه كنيم و هر دسته و فرقه اى براى منافع شخصى خود كار نكند، و خدا را در نظر گيرد، ديرى نمى پايد كه مسلمانان عظمت خود را باز مى يابند.[42]
به عنوان نمونه باید دید اعراب با اسرائيل چقدر جنگ كردند، ولى همه آنها به نام اعراب و اسرائيل، نه اسلام و اسرائيل، عنوان عرب را عَلَم كردند، حاضر نشدند مسئله بيت المقدس را اسلامى كنند. سراغ 100 ميليون عرب رفتند و سراغ یک میلیاردو نیم مسلمان نيامدند، گفتند: «العزّة للعرب»!! چه مى شد بگويند، العزّة لله و لرسوله ممالك و للمؤمنين؟ آخر چه كسى حاضر است، جان خود را نثار سران و رؤساى مرتجع ممالك عربى کند؟! اگر شعار عوض می شد و در عنوان و محتوا به سوی خدا محوری ، اسلام خواهی و پیروی ازپیامبر (ص)سوق پیدا می کرد، در آن صورت همه حاضرند براى اينها جان دهند چنانكه در جنگ ايران و عراق ديديم چگونه جوانان ما به نام اسلام و عشق امام حسين (عليه السلام) و اهل بيت عليهم السّلام جان باختند، خسارت مالى و جانى را بايد جائى داد كه ارزش آن را داشته باشد گرچه اساساً در راه خدا خسارت نيست.[43]
آری اين بدبختى كه به صورت لكه ننگى لباس اسلام را مُلوّث كرد در ابتداء مرهون غفلت مسلمانان و در ادامه مرهون حسّ ناسيوناليستى اعراب بود، آنها جنگ را جنگ اسرائيل و اعراب مى دانستند نه جنگ اسرائيل و اسلام. دائماً دم از عربيّت و برترى نژادى عرب مى زدند، در حالى كه اگر دم از اسلام مى زدند داعى براى جانبازى و انگيزه فداكارى هر چه بيشتر رو به تزايد مى گذارد زيرا وقتى بنا شد مسئله اسلام و نجات قبله مسلمين باشد به راحتى مسلمانان جانبازى مى كنند.[44]
آرى با این اوصاف اين كشورهاى عربى بايد چندين بار شكست بخورند، و به اين روز افتند، تا بدانند شعار بايد (العزّة لله) شود، البته اينكه مى گويم شعار اين باشد شعارى كه حقيقتاً محتوايش هم، چنين باشد(اسلام ناب)، نه شعار خالى(اسلام آمریکایی).[45]
انتفاضه سوم ؛کابوس صهیونیستها؛ در سایۀ رهایی مسجد الاقصی
مى دانيم از حدود 16 ميليون يهودى 6 ميليون صهيونيسم [46] هستند ولى اين عده كم به سرزمينهائى كه ادعاء مى كردند، قانع نيستند، و نقشه توسعه طلبى از نيل تا فرات را در انديشه مى پرورانند، و همين عده كم، آن همه عرب را به ضعف كشانده اند، گويا همت و غيرت اسلامى كه اين همه اسلام روى آن تكيه دارد، آنها از اسلام به ارث برده اند آنها بيت المقدس و مسجد الاقصى محل معراج پيامبر(ص)، الخليل محل تولد حضرت ابراهيم (عليه السلام)، بيت اللحم محل تولد حضرت عيسى (عليه السلام)، غزّه محل دفن هاشم بن عبدمناف يكى از اجداد پيامبر (صلى الله عليه وآله) و بسيارى از اماكن مقدس را اشغال كردند، و قصد توسعه طلبى هم دارند.[47]
اين در حالى است كه اسلام اموال و اعراض و نفوس مسلمين را محترم شمرده و به هيچ كس اجازه تجاوز به حريم آنها نمى دهد.[48] در این بین مسأله رهایی مسجد الاقصی يك مسأله كاملًا جدّى، و انتفاضه در شكل اخير از هر زمان پرشورتر است، و شرايط بين المللى و كشورهاى اسلامى نيز با گذشته تفاوت بسيار دارد،لذا باید اقدامات جدّى ترى صورت گيرد. بايد با يك برنامه ريزى حساب شده ؛ حمايتهاى گوناگون از فلسطينى هايى كه همه روزه آماج حملات دشمنان بى رحم و وحشى قرار دارند صورت گیرد تا زمینه گشودن درب های مسجد الاقصی به روی نمازگزاران و رهایی کامل آن فراهم گردد.[49]
آری برادرم هنوز دير نشده و هنوز صداى رساى قرآن بلند است و ما را به جهاد با خلوص كه نتيجه اش پيروزى و سربلندى و عزّت است فرا مى خواند. هنوز نداى مولى على (عليه السلام ) که فرمود:«كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا؛[50]خصم ظالم و يار مظلوم باشيد»بلند است بايد نهضت و انتفاضۀ سوم مردم فلسطين تقويت شود، قيامى كه تداوم بخش مبارزات صلاح الدين ايوبى ها و عزّالدين قسامها است همين مبارزه و جهاد و كشته و زخمى هاى در فلسطين نشانه حيات مردم فلسطين . کابوسی تازه برای رژیم صهیونیستی است، و نشان می دهد هنوز روح اسلامى و غيرت در آنها نمرده، هنوز خود را ذليل و خوار نمى پندارند، گرچه بميرند زنده اند، به خلاف رؤسا و حكام و سلاطين بعضى كشورهاى عربى كه ذلّت را پذيرفته اند، و گرچه زنده باشند مرده اند.[51]
و به قول شاعر:«ان المرءُ ميّتاً بانقضاء حياته ولكن بانْ يُبْعى عليه فيُخْذَلا؛مرد با سپرى شدن زندگى و مردن او نمى ميرد ولكن مرگ او وقتى است كه بر او ظلم شده ذليل شود».[52]،[53]
لذا مجاهدين اسلامى در انحاء عالم بايد بدانند غير از خداوند يار و ياورى ندارند، و كشورهائى كه ادعاى حمايت مى كنند، و با چهره اى به ظاهر باز پذيراى آنانند، تا وقتى آستين بالا نزده اند و به ميدان نيامده اند، در آستين مار دارند و لاف مى زنند و به قول شاعر عرب:«وما كُلّ مَنْ يُبدى البَشاشَة كائناً اخاك اذا لَم تُلفِه لك مُنْجِدا؛هر كس كه اظهار گشاده روئى كند، تا تو او را ياور نيافته اى (و در مرحله عمل ياورى نكرد) برادر تو نيست».[54]
خواب شوم اسرائیل برای مسجد الاقصی؛ ارمغان سکوت شرم آور حامیان صهیونیسم
این روزها از حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی و بستن آن اخباری به گوش میرسد، حمله وحشیانه سربازان اسرائیلی به نمازگراران و بستن مسجدالاقصی موضوعی نیست که سکوت در برابر آن جایز باشد.[55]
البته سکوت حامیان صهیونیستها در برابر این جنایت هولناک تعجبآور نیست. آنها این رژیم جعلى را در قلب کشورهاى اسلامى به منظور تضعیف مسلمین و غارت منابع آنها به وجود آوردهاند. و به یقین از جنایات او حمایت مىکنند.[56]
لذا اسراییل نقشههای خطرناکی را طراحی کرده و برخی از آنها میگویند که باید این مسجد را ویران کنیم و معبد خود را بسازیم، اینگونه نقشهها را در سر میپرورانند.[57]
صهیونیستها چنان گستاخ شدند که با انجام تظاهرات در اطراف قبله نخست مسلمان ساخت معبد کذایی را دنبال میکنند.[58]رژیم صهیونیستی هم چنین در تلاش است تا دیواری را بین مسجد برای جداسازی یهودیان و مسلمانان بکشد و این مقدمه ای برای اشغال کامل مسجد الاقصی به عنوان قبله اول مسلمانان است[59].
سخن آخر
در خاتمه باید گفت همه مسلمانان، علما، دانشمندان، سیاستمداران و جوانان غیور باید به مسوولیت خود عمل کرده و با هر وسیله ممکن جوانان فلسطینی را یاری داده و جلوی فاجعه را بگیرند.[60]
به راستی تا كى بشنويم به مقدسات ما توهين كنند، اگر قيام نكنيم مرده ايم، حيات ما به قيام ماست، مرگ ما به سكوت ما است، بين حق و باطل هرگز صلح برقرار نمى گردد اين جنگ از سنّتهاى لايتغيّر الهى است، اگر فرياد زديم و مقابله كرديم دشمن عقب نشينى مى كند.[61]
از خدا مىخواهیم همه مسئولین در همه کشورهاى اسلامى بیدار شوند و به وظیفه خود در این شرایط حساس عمل کنند.[62]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
[1] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص30.
[2] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛21/8/1393.
[3] همان.
[4] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛29/6/1394.
[5] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛21/8/1393.
[6] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛29/6/1394.
[7] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛21/8/1393.
[8] «اقاصى» جمع «أقصى » به معنى نقطه دور دست است.
[9] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص515.
[10] سوره إسراء؛ آیۀ1.
[11] قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم (ع) ؛ ص105.
[12] همان؛ ص 106.
[13] تفسير نمونه ؛ ج 12 ؛ ص10.
[14] همان.
[15] همان ؛ ج 13 ؛ ص452.
[16] «سُبحانَ الذی اسری بعَبده ِ لیلا ً مِنَ المَسجد ِ الحَرام ِ الي المَسجد ِ الاقصَی .. ؛منزه است آن خداوندى كه بنده اش را در يك شب از مسجد الحرام به مسجد اقصى برد...»
[17] تفسير نمونه ؛ ج 12 ؛ ص7.
[18] بحارالانوار؛ج6.
[19] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص583.
[20] تفسیر تبيان؛ ذيل آيه اول سوره اسراء.
[21] معراج - شق القمر - عبادت در قطبين ؛ ص30.
[22] همان.
[23] تفسير نمونه ؛ ج 12 ؛ ص13.
[24] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛29/6/1394.
[25] همان.
[26] همان.
[27] همان.
[28] همان.
[29] سوره مائده؛ آيه 21/ سوره اسراء؛ آيه 1.
[30] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 1، ص: 273.
[31] همان.
[32] همان.
[33] همان؛ ص 274.
[34] همان.
[35] همان ؛ ص275.
[36] همان.
[37] همان ؛ ص277.
[38] تفسير نمونه ؛ ج 19 ؛ ص8.
[39] سوره عنكبوت؛ آيه 69.
[40] لازم تأكيد و نون تأكيد ثقيله در( لنهدينّهم) شاهد اين تأكيد است.
[41] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص513.
[42] همان.
[43] همان؛ ص 514.
[44] همان ؛ ص275
[45] همان؛ص 514.
[46] نام صهيونيسم از صهيون كه كوهى نزديك بيت المقدس است و در تورات هم نام برده شده، گرفته شده است.
[47] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 1، ص: 515.
[48] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص177.
[49] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص605.
[50] نهج البلاغه؛نامۀ47.
[51] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 1، ص: 515.
[52] شرح ابن عقيل، ج 1، ص318.
[53] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 1، ص: 516.
[54] شرح ابن عقيل، ج 1، ص 269.
[55] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛21/8/1393.
[56] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛29/6/1394.
[57] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛21/8/1393.
[58] همان.
[59] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛29/6/1394.
[60] همان.
[61] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص506.
[62] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛29/6/1394.