یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۵
از دین‌داری تا دین‌زدایی در "غرب به مثابه تاریخ نیست انگاری"

حوزه/ این استاد دانشگاه ثروت‌اندوزی، مصرف‌گرایی، لذت‌جویی و شهرت‌پرستی را مصداق روح مدرنیته برشمرد و گفت: مدرنیته نه تنها با شدت و ضعف در کل جهان حاکم شده، بلکه امروز در علم و علوم انسانی جلوه کرده است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» به نقل از روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی، محمدعلی رجبی امروز در همایش آموزشی «غرب به مثابه تاریخ نیست انگاری» از سلسله همایش های سومین دوره طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی که به همت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در دهکده تحقیقاتی وسف در حال برگزاری است، سیر تطور بی‌دینی در جهان را از منظر بنیادی و تاریخی تشریح کرد.

نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسفه هنر با بیان این‌که انسان از آغاز پیدایش خود دیندار بوده، با دین پا به عرصه تاریخ گذاشته و به عالم غیب و زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشته است، به بررسی عوامل بی‌دینی بشر در طول تاریخ پرداخت.

وی با اشاره به ظاهر و باطن دین، گفت: برخی استادان علوم انسانی که در اروپا درس خوانده‌اند و اطلاعات دینی ندارند می‌گویند قرآن بسیاری از چیزها را از انجیل و تورات کشف کرده است و چیزی از خود ندارد که در پاسخ به این افراد باید گفت خود قرآن می‌گوید آمده‌ام که آنچه را انبیای پیشین گفته‌اند تصدیق و تکمیل کنم.

این استاد دانشگاه افزود: روح بسیاری از افراد دیندار به سبب انحرافات اخلاقی، بی‌توجهی به باطن نظام آفرینش و ظاهربینی، از حقایق تهی می‌شود و این چنین است که ادیان در طول تاریخ دچار انحراف می‌شوند و این انحراف به منابع دینی رسوخ می‌کند.

وی با بیان این‌که قرآن تنها کتاب بدون تحریف است و کتاب‌های انجیل و تورات تحریف شده‌ هستند، ظاهرگرایی و دنیاگرایی مانند رسیدن به قدرت، شهرت و منیّت را از عوامل این تحریف‌ها عنوان و ریشه بی‌دینی مردم اروپا را در مصرف‌گرایی ارزیابی کرد.

استاد رجبی با اشاره به عوامل پیشرفت علمی و صنعتی غرب، گفت: غربی‌ها آرام آرام از دین فاصله گرفتند و به سمت دنیاگرایی رفتند، در صنعت پیشرفت کردند و به کشف چیزهای جدید دست یافتند، اما ما تنها به بزرگانمان افتخار کردیم و آنچه را به ما آموزش داده بودند به فراموشی سپردیم.

وی در ادامه با بیان این‌که رنسانس با رشد علمی و صنعتی در اروپا به وجود آمد و از دل رنسانس مدرنیته شکل گرفت، اظهار داشت: بنیاد مدرنیته ظاهربینی است که در خود دین به وجود می‌آید و به یک گرایش جدیدی به نام اصلاح دین در اروپا تبدیل می‌شود.

پژوهشگر فلسفه هنر دینی خاطرنشان کرد: این اصلاح هرچند با انگیزه پاک کردن دین به وجود آمد، اما عملا در سیر تاریخی به اضمحلال دین منجر شد، پای دین از دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی برید و امری خصوصی بین فرد انسان و خدا قلمداد شد.

این استاد دانشگاه در ادامه پیدایش سکولاریسم را به سبب دنیوی کردن مسائل معنوی به نام دین دانست و با بیان اینکه مدرنیته همه عالم را فرا گرفته، منتهی هرجا رنگی پیدا کرده است، از لائیسم به عنوان دنباله‌رو سکولاریسم نام برد.

وی با بیان این‌که جوهر مدرنیته دین‌زدایی است، گفت: بشر آگاهانه یا ناآگانه خود را به جای خدا گذاشته و همه‌کاره عالم می‌داند که این تعین بخشی جنبه فلسفی پیدا کرده و تبدیل به سوبژکتیویسم می‌شود، یعنی تصورات و ذهنیات من انسان به این عالم معنا داده است.

رجبی گفت: بنیاد مدرنیته که ظاهربینی، دنیاگرایی و انسان‌گرایی است تبدیل به حکمت و فلسفه‌ای می‌شود که تمام دنیا را تئوریزه می‌کند، انسان را معیار خوبی و بدی می‌داند، اخلاق نسبی می‌شود و این اندیشه آنچه را حقیقت مطلق و ثابت بود نفی می‌کند.

پژوهشگر فلسفه هنر دینی گفت: نام نفی امر ثابت و مطلق در چنین اندیشه‌ای را نهیلیسم (نیست انگاری) می‌گذارند که به تمام گذشته خط بطللان کشیده، همه چیز سیال و مباح می‌داند و می‌گوید که هرطور مردم خواستند قانون می‌نویسیم.

وی ثروت‌اندوزی، مصرف‌گرایی، لذت‌جویی و شهرت‌پرستی را مصداق روح مدرنیته برشمرد و با بیان این‌که چنین وضعیتی با شدت و ضعف در کل جهان حاکم شده است، گفت: مدرنیته که در همه جا رنگ عوض می‌کند، امروز در علم و علوم انسانی جلوه کرده است.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha