چند روز پیش یعنی 11 مرداد ماه 96، وبسایت خبری تابناک[1] آمار تکان دهنده ای را به نقل از یکی از اساتید اقتصاد دانشگاه تهران[2] منتشر کرد که جای تامل و تاسف بسیار دارد! اما توجه چندانی در فضای حقیقی و مجازی به این آمار نشد!
بر اساس این آمار که "نتایج بررسیهای یک موسسه معتبر کشور" می باشد:
- حدود ۶ میلیون خانوار در ایران ماهانه درآمدی بیش از ۸ میلیون تومان دارند و اگر تعداد خانوار را ۴ نفر در نظر بگیریم، جمعیتی ۲۴ میلیون نفری در ایران به هیچ روی نیازمند یارانه نیستند اما سالانه نزدیک به ۱۳ هزار میلیارد تومان پول را به دولت تحمیل میکنند"
۴۲ درصد از مستمریبگیران کمیته امداد غیر نیازمند هستند
۵۲ درصد از مستمری بگیران بهزیستی نیازمند نیستند
۷۸ درصد از ۶۰۰ هزار بیمه شده در قالب کارگر ساختمانی یا کارگر ساختمانی نیستند یا اینکه شرایط لازم را نداشتند
۵۳.۶ درصد از ثبتنامکنندگان برای بیمه سلامت غیرنیازمند هستند
۴۶ درصد از کسانی که از بیمه روستاییان استفاده میکنند، در حقیقت شرایط لازم را برای استفاده از این بیمه ندارند
دو هزار و پانصد نفر از افراد تحت پوشش کمیته امداد خودروهای گران قیمت، یعنی بالاتر از صد میلیون تومان دارند
این آمار وقتی حیرت انگیز می شود که بدانیم مربوط به کشوری اسلامی است. کشوری که مردمانش به خدا و قیامت و معاد و حلال و حرام و صدق و کذب اعتقاد دارند و باور دارند که لقمه حلال شرط اولیه برای داشتن خانواده سالم و با ایمان است. این آمار مربوط به جامعه ایست که پیامبر و اهل بیتش را الگوی خود می دانند و یک ماه رمضان روزه می گیرند و دوماه برای حضرت سید الشهداء -علیه السلام- عزاداری می کنند و کریمانه سفره اطعام پهن می کنند. و در آخر اینکه این آمار مربوط به جامعه ایست که درسال ده ها بلکه صدها سخنرانی دینی از منابر و شبکه های متعدد تلویزیونی آن پخش می شود و...
شما از این آمار چه نتیجه ای می گیرید؟
بنده از این آمار نتیجه می گیرم که حالمان اصلا خوب نیست! و صداقت کالای نایاب زمانه ماست و کشور ما مبتلا به #بحران_صداقت شده است. سوال اینجاست چرا جامعه ای با این پشتوانه دینی و با این همه تبلیغات دینی چنین آماری دارد؟ تا آنجا که فردی که نه تنها نیازمند نیست بلکه توان خرید اتومبیل گران قیمت بالای صد میلیون تومانی نیز دارد با این همه عزت و اعتقادات خود را به ثمن بخسی می فروشد و از شندرغاز مستمری کمیته امداد امام که مخصوص فقرا و مستمندان است نیز نمی گذرد؟
یا اینکه چرا فرد یا افرادی که درآمد مناسب دارند حاضر نیستند از 45 هزار تومان یارانه اقشار کم درآمد بگذرند؟
افول اخلاق و ایثار امروز نتیجه کدام کاستی و کدام اعتقاد به یغما رفته است؟
به نظر می رسد ولع مادیات و بی توجهی به حلال و حرام از یک سو و افشای آمارهای تکان دهنده از اختلاس های افسانه ای برخی مسولان فاسد از سویی دیگر از دلایل این افول سهمگین اخلاقی و وجدانی است. مضافا اینکه جامعه ما مدتی است گرفتار ولع و طمع نسبت به پول و ثروت شده است. ولعی که رد پای آن را در اختلاس ها و برخی از جرم و جنایت ها می بینیم.
نکته دیگر اینکه این آمار نشان می دهد آنچه وعاظ و خطبا در ایام و مناسبت های دینی می گویند با درد های جامعه و نیازهای امروز مردم ما گویا همخوانی ندارد، یعنی برخی از مبلغان ما همانند طبیبی که بدون دیدن مریض نسخه بپیچد مطالبی از پیش تهیه شده را ارائه می کنند غافل از اینکه اساسا درد مخاطبان امروز با توجه به آمار جرائم و تخلفات چیز دیگریست. علت دیگر اینکه گویا دستگاه های فرهنگی ما در این سال ها در ارتقاء باورهای دینی مردم ناتوان بوده اند و مسولان کشور بجای اولویت قرار دادن تقویت دین و فرهنگ مردم، به مسایل حزبی سیاسی و دعواهای غیر ضروری سیاسی پرداخته اند. این آمار همچنین می تواند بیانگر این واقعیت باشد که ضعف جدی در مدیریت و کارکرد دستگاه های دینی و فرهنگی ما وجود دارد و وقت آن رسیده تا مدیران برخی از نهاد های مهم دینی که سرقفلی برخی از این نهادها را از آن خود کرده اند تغییر نمایند و جای خود را به مدیران جوان و دغدغه مند داده و از دوران بازنشستگی خود لذت ببرند! این آمار را اگر کنار خبرهای تلخی مثل قتل بنیتا و آتیلا، پیدا شدن اجساد بدون سر، پیدا شدن اجساد سوخته، پیدا شدن نیم تنه یک فرد در تهرانواختلاس های پی در پی، قتل، جعل مدرک و ... قرار دهیم درمی یابیم که جامعه دچار افول گزاره های دینی و اخلاقی شده و به سرعت در حال فرو رفتن است و گویا متولیان امر در خواب غفلتند و از کنار این اخباردردناک و آمارهای تکان دهنده به راحتی عبور می کنند و همه چیز را به کلانتر و قاضی ارجاع می دهند! در حالیکه ریشه این جرم ها جای دیگریست!! یادمان باشد که انقلاب اسلامی عزیز ما که ثمره خون هزاران شهید مخلص است انقلابی دینی بود و مردم برای حفظ دین و دفاع از ارزشهای دینی قیام کردند و اکنون شایسته است متولیان امور توجه و حساسیت بیشتری نسبت به موسسات و نهادهای دینی جهت تقویت باورها و اعتقادات دینی از خود نشان دهند.
بقولی: چشم ها را باید شست/ جور دیگر باید دید.
علی اکبر بدیعی
* انتشار «یادداشت های رسیده» با هدف انعکاس دیدگاه های مختلف انجام می شود و به معنای تایید یا رد تمام محتوای آن نیست.
نظر شما